/ کوچه بن بست.../
به شوق شاخه! ...گنجشکی پریده است ولی به دست های تو رسیده است #شبگرد #شعر
چند وقتیه دست دلم به شعر نمیره به امید خدا و اگر توفیقی بود این شعر رو کامل میکنم 😉
به شوق شاخه گنجشکی پریده است..........
ولی به دست های تو رسیده است..........
من آن گنجشک بی بال و پرستم............
که پای بید مجنونی خمیده است...........
وصالت را مگر در خواب بینم..........
من و توقیق وصل؟از من بعید است.......
ببین دنیا چو چرخ چشم ساعت..........
تسلسل دارد و باتو جدید است.........
نفس های تو ساچمه های بادی
دل پرکنده من هم شهید است
شبی در پای بیدی خواب دیدم!..........
به شوق شاخه گنجشکی پریده است..........
«ولی به دست های تو رسیده است........»
#شبگرد
Mousa Mousavi_Bafe Gham(musicsfarsi.com).mp3
7.36M
خرمن غم سر دلم زی بافه بافه
شیون شو نصف شو کردم کلافه...
موج رحمت وسط اهل عذاب آمده بود
جای این موج ولی کاش سراب آمده بود
استخاره اگر آن صبح بر او جایز بود
به گمان آیه ای از ناس جواب آمده بود
چشم انداخت به سرتا سر مسجد فهمید
نانجیبانه کسی پشت نقاب آمده بود
درد اینجاست که چندین شب بعدش قاتل
ادعا کرد به دنبال ثواب آمده بود
خون خورشید زمین ریخت زمین لرزید از
بوترابی که سرش روی تراب آمده بود
همه با کاسه شیر آمده بودند آن شب
غیر عباس که با کاسه آب آمده بود....
#سید_سعید_صاحب_علم
25.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای جانم امیر المومنین...
بخداکه همینه« علی مرده...»
نفس هایت نسیمند و ...پریشانند گیسو ها...
دوچشمان تو جادویند و چون تیغند ابرو ها
هیاهوی جهان هیچ است و های وهوی بی معنی
پر از معنیست الحق ذکرالحق و هو الهوها
تویی از نسل ضامن ها که خیلی معتبر هستی
منم مقروض صیادان منم از نسل آهوها
هوای دیگری دارد حرم شبهای بارانی
حرم شب های طولانی حرم در بوی شب بوها
می تو شهد فایق را زمین زد... قلب عاشق را؟
سری که در حرم بر سر نکرده خاکِ جارو ها
دل ما ریش ریشند و ....به لبخند تو بندند و....
نفس هایت نسیمند و..... پریشانند گیسو ها....
#بداهه
#شبگرد
۱۴۰۲/۳/۳۱