👆📣خانوم هاکفشامون حراج شد📣 ❎اینجا تولیدی هم هست بی واسطه ❎ دخترخالم اینجارو بهم معرفی کرد👇😳 ✋#صندل فقط 195000 🙊#کفش فقط 225000 😉#کتونی فقط 279000 😳#کیف از ۱۵۵ تا ۳۷۵ تومن😳 آدرس کانالش اینجاست عجله کن👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1585184786C068d842537 📛حرااااااج زیر قیمت #فاکتور☹️ ازتولیدی کیف 👛 و کفش 👠 مستقیم خرید کنید ☘

به نیت باز شدن گره های زندگیت توسل کن به امام جـــواد عـــلـــیه السـلام و روی کلمه حرز لمس کن 😍👇 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 اگه آرامش میخوای حرز رو لمس کن👆 تخفیف‌ ویژه ماه شعبان😍

یه بار وقتی هنوز آبجیم شوهر نکرده بود یه خاستگار داشت هی زنگ میزد اما حرف نمیزد. چند باری زنگ زد کدشم کد شهرستان بود. مادرم که خیلی عصبانی بود هی فحش میداد و هر چی ام ما زنگ میزدیم به شماره شون که مزاحم نشید بازم تلفنو برمیداشتن ولی حرف نمیزدن! یه بار که زنگ زد و صداش اومد یه زنه بود که هی معذرت میخواست و میگفت ببخشید من هر چی داد میزدم شما صدامونو نمی شنیدید! میخاستم واسه امر خیر برای دخترت مزاحم شم. مادرم که خیال کرده بود این ما رو دست انداخته و مزاحمه گوشیو برده بود طرف ...... و شروع کرده بود باد دادن و گفته بود : "به جای دخترم این بادها رو بهتون میدم"!!! 😂😂😂😂😂😂و تلفنو قطع کرده بود! (بعدن یکی از همکارای خواهرم بهش گفته بود یه پسره از آشناهامون از شهرستان اومده بود و یه بار که اینجا تو رو دیده بود خیلی پسندیدش! قرار بود بیاد خاستگاریت گفت زنگ زده مادرت جواب رد داده!!! چرا قبول نکردی پسر به اون خوبیو؟!!!) #ســــوتی #جوک #خاطره #ارسال_سوتی 👈 @Faati_1374 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sotikadeh_anlin ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛

. نشسته بودم تو مطب دکتر(....) وقت عمل اسیلو معده داشتم😔 دیگه واقعا خسته شده بودم از شکم پهلوم و راه دیگه نداشتم😥 که یه خانم خیلی خوش اندام اومده بود وقتش رو کنسل کنه منم😳 کردم که این با این هیکل اینجا چیکار میکنه ازش پرسیدم شمام وقت عمل داشتین؟؟ 😳 منظورمو متوجه شد و بهم گفت بله منم مثل شما خیلی اضافه وزن داشتم و وقت عمل گرفته بودم تا اینکه توسط دوستم با یه کانال سالمخوری آشنا شدم و با کمترین هزینه و خیلی راحت وزنمو اوردم پایین😍👍 منم لینک کانالو ازش گرفتم و ❇️ تا الان باسالمخوری 40 کیلو کم کردم😊🤩 اینجا لینک کانالشو میذارم حتما بدرت میخوره سریع عضو شو تا برنداشتن 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/312213825C0c3ebe7739

. اراده رو.... 😳😱 13 کیلـــــــو کم کـــــردن اونـــم فقط و فقط با سالمخــــوری بدون هیچ قرص و دمنوشـــی❌❌ میپـــــرسی چجــــــوری...؟؟ بزن رو لینک تا بهت بگــم👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/312213825C0c3ebe7739

من و خواهرم هر شب 🤣🤣 ‌ ‌ #ســــوتی #جوک #خاطره #ارسال_سوتی 👈 @Faati_1374 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sotikadeh_anlin ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛

💥 راز عجیب پوست سفید و بلوری کره ای ها فاش شد😳 میخوای پوست صاف و بدون جوش لک داشته باشی ❓❓ ❗️جدیدترین راهکار رفع لک های قدیمی صورت 👌 تنها راه رفع #چین_و_چروک #رفع تیرگی بدن 😱قویترین روش پر کردن صورت و گونه در ۱۴ روز بیا داخل کانال کلی رضایت دارن😍 بیا عضو شو تا پاک نشده👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3955819247C10e7e3f33c

#سرگذشت_زندگی_شیدا رامین کمی تردید کرد، انگار هنوز نمی‌فهمید چه‌طور می‌خوام همه این کارها رو انجام بدم. «پس رضا رو چی کار می‌کنی؟» کمی مکث کردم، بعد گفتم: «هیچی. تفاوتی نکرده. نقشه همونطوریه که قبلن گفتم. می‌خوام ازش انتقام بگیرم.» رامین یه اخم کرد و گفت: «اما رضا اصلاً آدمی نیست که بشه به راحتی ازش چیزی خواست. اون ممکنه توی این بازی گیر کنی.» رامین دوباره سرش رو تکون داد، اما چیزی نگفت. اون همیشه دلسوز بود، ولی من تصمیمم رو گرفته بودم. شاید این کار خطرناک بود، شاید اشتباه می‌کردم، اما دیگه نمی‌خواستم توی این زندگی بمونم. «همه‌چی باید طبق برنامه پیش بره.» گفتم و دوباره به خیابون نگاه کردم. رامین یه نفس عمیق کشید و گفت: «باشه، هر چی تو می‌گی. رامین کاملاً توی افکار خودش غرق شده بود، ولی خب مطمئنم که ذهنش هیچ‌وقت به اندازه من درگیر نبود. من که از همه جا خورده بودم. اینکه رضا، این آدم خلافکار که الان پشت همه چیز بود، داداش خودمه، کسی که باعث مرگ پدرم شد، همه‌اش سنگین‌تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم. ادامه دارد.‌...‌‌.

بعضی از آدمای دنیا خیلی کثیف هستن دختر ۱۳ ساله ای بودم که پدرو نامادریم منو فروختن؛درست وقتی که شب عروسیم توی عمارت با یکی از پسرای اونجا بود پسر خان با حیله منو به وسط جنگل کشوند و با بی رحمی حیثیت منو ازم گرفت😔🍃 دیگه عروسیم بهم خورد ،بعد از اون شب همه منو به چشم دیوونه میدیدن پسری که قرار بود باهم عروسی کنیم دیگه منو پس میزد. گذشت بعد دوماه زن خان از فرنگ برگشت ومنو به اتاقش برد گفت میدونه که پسرش با من چکار کرده با کمال نا باوری منو آرایش کرد ولباس شاهانه پوشوند وگفت باید از این به بعد باید بری جایی که من میگم منو به اتاقی فرستاد که😱😱🔥🔥🔥👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1681130232C6cea3095f2 اون شیطان صفت کثیف تر از پسرش بود

حیف نون پسرشو می بره آزمایش کنه تا معلوم بشه دیوونه هست یا نه دکتر به پسره میگه : برو با این آبکش آب بیار حیف نون می گه: پسرم خسته ست بذار خودم بیارم ‼️😳😳🙈😂 ‌ #ســــوتی #جوک #خاطره #ارسال_سوتی 👈 @Faati_1374 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sotikadeh_anlin ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛