6_144227340222520936.mp3
4.92M
🏴 #نوحه_امام_حسین_ع
🎤•| #حاج_محمدحسین_پویانفر|•
ای مظلوم بی پناه
به عزت و شرف لا اله الا الله
شد وقت دفن اباعبدالله
ابتا این حکم دین ماست
صورت میت رو سمت راست
میذارن رو خاک قبر ولی
سر تو الآن رو نیزه هاست
چه روضه ای کربلا از این غم انگیز تره
رو سینه غرق خون قنداقه بی سره
چه جوری کشتن تو رو کوفیا
جمع نمیشه تنت تو بوریا
به حال و روز من و تو ببین
که گریه میکنن دهاتی ها
آرومت نذاشتن تو مقتل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر نیزه پشت نیزه
نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم
دنیا دنیا دنیا غمه تو سینم
خوبه که نیست ببینه خواهرت
خاک میریزن رو تن بی سرت
یا ابتا چی شد انگشترت
میمیرم، میمیرم برای قتل صبر تو
با گریه مینویسم روی خاک قبر تو
هذا قبر الحسین بن علی
الذی قتلوه عطشانا
📲 @southosein
🏴 #حضرت_زینب_س
آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است
آن که وصفش میرباید هوش از سر زینب است
آن که با ایراد نطقی کاخ استبداد را
کرد ویران بر سر قوم ستمگر زینب است
آن که داغ شش برادر را به دل هموار کرد
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است
مادرش آموزگار مکتب شرم و حیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است
گر علی بن ابوطالب بود معیار صبر
آن که صبرش با علی گردد برابر زینب است
گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات
بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است
هست از درهای جنت یک درش باب الحسین
فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است
دین و قرآن را به عالم گر که روح و پیکری است
خسرو لب تشنگان روح است و پیکر زینب است
در مقام بردباری گر بسنجی قدر او
در غم و شادی برابر با برادر زینب است
آسمان غیرت و مردانگی و صبر را
ماه عباس و حسینش مهر و اختر زینب است
بحر رحمت را به عالم بود تنها یک صدف
واندر آن یکتا صدف، یکدانه گوهر زینب است
ساقی بزم جهان آفرینش گر علی است
جرعه نوش ساغر ساقی کوثر زینب است
#شاعر_ژولیده_نیشابوری
📲 @southosein
✍متن روضه در کوفه
____
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین ۸۴ زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ..."(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست)
عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ... یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که ۴۰ سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..."
عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله ...
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که ۵۶ سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که ۵۶ سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده"" این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشو ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ...." این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...."ای حسین ......
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....بأبی المستضعف الغریبیا ثارالله ... یا اباعبدالله ...نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ العَجَّلِ الاَکرَم.
به عظمت و مصیبت عمه جان امام زمان حضرت زینب سلام الله علیها تو را میخوانیم یا الله ...سلام و تسلیت خالصانه ما را االساعه به محضر نورانیش برسان...الساعه اقا و مولا و ولی نعمتمان را دعا گوی ما قرار بده...به دعای مستجابش حسن عاقبت بخیری به همه ما کرم فرما ...
التماس دعا برای ظهور امام زمان عج
هیات سفیران_زینب
روضه کوتاه اسارت آل اللّه 💔😭
مائیم و طفلانی بهم زنجیر کرده
داغ اسیری هر دومان را پیر کرده
.. یا صاحب الزمان ایام اسارت آل اللهِ ...
ما مانده ایم و کاروانی دل شکسته
جمع یتیمانی که دشمن پای بسته
در گوشه ای تیر سه شعبه اوفتاده
نیزه شکسته روی جسمی ایستاده
اینک سپاه ما علمداری ندارد
جز زینب و سجاد یک یاری ندارد
ارباب مقاتل نوشتن عمر سعد ملعون صبح روز یازدهم محرم دستور داد کاروان اسرا رو از کنار بدنهای شهدا عبور بدن – یا صاحب الزمان آجرک اله فی مصیبت جدک الحسین – چه گذشت به خاندان رسول خدا – الهی بمیرم وقتی نازنین بدن برادر پیدا کرد – گاهی صدا میزد أانت اخی ، انت ابن والدتی – گاهی صدا میزد برادرم - یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثّری – یابن الحسن – اومدن با کعب نی و تازیانه – این خواهر تسلی دادن میخواد از برادر جدا بشه – علی القاعده باید صورت برادرو ببوسه – سر بالای نیزست .
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
یا امام زمان منو ببخشید ، سادات مجلس - اینجا بدن بی سر برادر و دید
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
دم دروازه ی کوفه گرم خطبه خواندن بود – یه صدای آشنایی به گوشش رسید – سر از محمل بیرون آورد – دید سر برادر بالای نیزه قرآن میخوانه – برادرم خیال نمیکردم یه روزی برسه تو این شهر من خطبه بخوانم ، سر تو بالای نیزه قرآن بخوانه ( حسین جانم )
حسین حسین آرام جانم
حسین حسین روح و روانم
حسین حسین داروی دردم
حسین حسین دورت بگردم
التماس دعا برای ظهور امام زمان عج
هیات سفیران_زینب
روضه ورود به مجلس ابن زیاد💔😭
السلام علیک یا اباعبدالله
هشتاد و چهار زن و بچه رو به طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمی گفتم…
زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه” عرضه داشت: و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید”حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید؛ دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر
(این نص زیارت ناحیه هست)
“أیدیهِم مَغلولَةٌ إلَی الأَعناقِ”
دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله”یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات”
مثل برده ها ازین شهر به اون شهر می بردن.
حسین...برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن...
هرمنزل و روستا که بردند
پای سر تو شراب خوردند
حسین...
حالا که حال خوبی داری بزرگان به ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه
در محضر آقا دارم این روضه رو می خونم
اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه” اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت.
رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس”همه مون می میریم”
محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخوان!
چی گفت مگه؟! گفت: “و دَخَلَتْ زَینَبُ عَلَی ابنِ زِیادٍ” همین!
آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون می فرمود تا غروب همه داشتیم گریه می کردیم،ما که نمی فهمیم! یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه، بلکه شب خود ربابه، باب الحوائجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی به ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه”ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمی کرد” تا گفت “هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب” ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن “فرقت زینب و بکت” زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب به خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ به سینه چسباند،هی صدا میزد،
فوالله ما نسیتُ حسینا … حسین
التماس دعا برای ظهور امام زمان عج
هیات سفیران_زینب
6_144226240687126663.mp3
5.58M
شیرین تر از بغل مادر حرم حسین
حرم حسین حرم حسین
بره بالاتر حرم حسین
حرم حسین حرم حسین
#جدید_۱۴۰۳
#کربلایی_حسین_ستوده
📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شب خاص معلی با عزاداری ناشنوایان
🔻 اشک و ناله عزاداران ناشنوا با روضه عصر عاشورا
#حسینیه_معلی
#حاج_مهدی_رسولی
📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 الحمدلله که مادرمی
🔻 نوحه خوانی مهدی رسولی برای عزاداران ناشنوا
#حسینیه_معلی
📲 @southosein
هیأت سفیران زینب.mp3
3.42M
🏴 #نوحه_امام_حسین_ع
#نوحه_لری
#پیشنهاد_دانلود
این طالب به دم المقتول دشت کربلا
الامان حیدر کرار بیا به کربلا
این طالب به دم المقتول دشت کربلا
وِل وِلَه بیهَ وَ پا درحرم امن خدا
این طالب به دم المقتول دشت کربلا
📲 @southosein
6_144226240715806263.mp3
4.05M
🏴 #شهادت_امام_حسین_ع
🎤•| #حاج_نریمان_پناهی|•
ریان ابن شبیب جد ما رو غریب گیر آوردن
ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن
تو شیب گودال سرازیر شد
حسین پیر شد حسین پیر شد
آخ ته گودال زمین گیر شد
حسین پیر شد حسین پیر شد
ریان ابن شبیب ذکر امن یجیب میگفت زینب
ریان ابن شبیب رفتش شیب الخضیب زیر مرکب
بلا سر زینب آورد
سر رو بردن سر رو بردن
بچه یتیما کتک خوردن
سر رو بردن سر رو بردن
ریان ابن شبیب می اومد بوی سیب از تو صحرا
ریان ابن شبیب یک عده نانجیب کردن غوغا
به عمه زینب جسارت شد
جنایت شد جنایت شد
چادر وقتی که غارت شد
جنایت شد جنایت شد
قسمت زن ها اسارت شد
جنایت شد جنایت شد
📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در انتهای زیارت عاشورا در سجده میخوانیم:
الّذینَ بَذَلوا #مُهَجَهُم دونَ الحسین علیهالسلام
این #مُهَجَهُم يعني ...؟
📲 @southosein
6_144226240715822063.mp3
5.57M
🏴 #شهادت_امام_حسین_ع
🎤•| #حاج_محمودکریمی |•
ببین دل زار زینب
نگاه و اصرار زینب
تو راهی از خیمه شدی و
من از قفا مرو! کجا؟
امیر و سالار زینب
سایه روی سرم چه کنم
با آتیش جگرم چه کنم
یه زن تنها با حرم چه کنم
سپردی ام به که رفتی
به دلقکان و کنیزان
به من خسته غم زده رحمی
به دل جون به لب اومده رحمی
نرو نرو یه نگاه به حرم کن
به حرم رحمی
دم غروب خورشیده
چه بوی سیبی پیچیده
وصیت مادرمونه
که زینبت داری میری
زیر گلوتو بوسیده
چقده زخمی شده بدنت
جونی نمونده دیگه به تنت
زینبو کشته کهنه پیروهنت
تو دل من غم عالمه رحمی
دور و بر ما نامحرمه رحمی
تو رو به چادر خاکی زهرا مادرم رحمی
ببین که پاهام لرزونه
ببین که دستام بی جونه
بیا بریم خیمه ببینیم
داره تو خواب با ترس و لرز رقیه روضه میخونه
بذار بخوابه شاید نبینه
که تن تو به روی زمینه
یکی با خنجر رو سینه ات میشینه
به مادر دم گهواره رحمی
به گوشای پر گوشواره رحمی
میزنه حرمله خنده به اشکات
نداره رحمی
📲 @southosein
6_144227340227845876.mp3
6.23M
در جهان غیر حسین خبری نیست که نیست
در دلم جز تب عشق شرری نیست که نیست
#جدید_۱۴۰۳
#حاج_محمود_کریمی
📲 @southosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روضه تلخ کوچه
🔻 اشک و ناله عزاداران حسینیه معلی با روضه سوزناک حضرت زهرا (س)
#حسینیه_معلی
📲 @southosein
6_144227340230448766.mp3
5.78M
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
#جدید_۱۴۰۳
#حاج_محمود_کریمی
📲 @southosein
#بسم_الله
@southosein
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
میزدن حسین(ع) و بین ازدحام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
زدنش با صلوات و با سلام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
واسه خشکیِ لباش خیسه چشام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
لگدش زدن! زمین خورده آقام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
نفسش کم شده می لرزه صِدام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
امون از خنجرِ کندِ بی مرام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
تشنه کشتنش به قصدِ انتقام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
واسه بُغضاً لِأبیک، والسلام😭
____
@southosein
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
زنده بود و حمله کردن به خیام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
بشکنه الهی دستِ اهلِ شام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
میزدن یه عده سنگ از رویِ بام😭
مُلَئت بُطونُهم مِنَ الحرام
زینبِ علی(ع) کجا بزم ِ حرام؟!
@southosein
6_144226240718815498.mp3
6.05M
🏴 #شهادت_امام_حسین_ع
🎤•| #حاج_حسین_ستوده|•
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن ندادن
نیزه نیزه به کشتن تو ادامه دادن
خواهش کردم وقتی سر رو میبرن نباشم
حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم
آه به حسین دعای هر نیمه شب الله به حسین
آه به حسین گریه کنیم هر شب از داغ حسین
چی به روز خیمه ها آوردند
ای وای سر رو بردند
یادگاری مادر رو بردند
ای وای سر رو بردند
یادم مونده از سر نی سرتو که دیدم
از رو ناقه از ته دل آه میکشیدم
قرآن خوندی مزد کلام تو سنگ بام شد
بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد
آه به حسین پاشو بگو اینا همش خوابه حسین
آه به حسین سرتو زیر نور مهتابه حسین
آه به حسین چقدر نفس گیر شده کشتن تو
آه به حسین من روی سینه میذارم پیرهنتو
زیر و تیغ و شمشیر سنان بود
خاتمش به دست ساربان بود
یکی ته گودال لباستو پرت کرد
شلوغی خیمه حواستو پرت کرد
عذاب کردنت
منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
تمومه حسین
روبرومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین
سر غارت شدنت دعوا شد ای وای
📲 @southosein