ذاکرین الحسین2_144176761541304582.mp3
زمان:
حجم:
6.53M
#روضه_شب_اول_محرم
🎤•| #حاج_میثم_مطیعی |•
السلام علیک یا بنت الرسول الله
السلام علیک یا زوجت ولی الله
السلام علیک یا ام سبطین الحسن و الحسین
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
بی بی سلام ماه محرم شروع شد
باز این چه شورش ست چه ماتم شروع شد
شکست عهد من وگفت هرچه بود گذشت
علی خدا حافظ علی کار زهرا تمومه
😭😭😭
به ما اجازه بده برا غریب کربلات گریه کنیم
شکست عهد من وهر چه بود تموم شد
به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت
سر زهرا رو به دامن گرفت صدا زد یا فاطمه یا بنت الرسول الله فلم تکلمه جوابش رو ندادچشمهارو باز نکرد
یه وقت صدا زد یا فاطمه کلمینی
من علی مظلومم
خدا میدونه نمیخوام دلتون رو بسوزونم اما مدینه جاتون خالی بود بعضی از زائرا حاجی ها گریه میکردنداین جور میگفتن
میگفتند مادر اگه پا روی قبرت گذاشتم
نفهمیدم من رو ببخش
اگه دارم مدینه میرم پا رو تربتت میزارم بی ادبی میشه من رو ببخش
زهرای من خورشید خانه ی من
بهار بود وتو بودی و عشق وبود امید
بهار رفت و تو رفتی وهر چه بود گذشت
همه بگید یازهرا
بهار رفت وتو رفتی وهر چه بود گذشت
یه وقت بچه هایش وبلند کرد گفت
بلند شید الان مردم مدینه بیدارمیشن
این دوسه تا بچه دورو برش میدویدند اومد وارد کوچه بنی هاشم شد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_ذاکرین_الحسین
ایتا و سروش↙️
@southosein
https://eitaa.com/zakerinhosein
هیئت سفیران زینب (س)1403041604.mp3
زمان:
حجم:
43.84M
#روضه_شب_اول_محرم
🎤•|محمد طاهری|•
*گفت حسین...*
ترسم این نیست سفیر تو سرِ دار رود
*یه عده نانجیب گفتن که، به توام میگن یار حسین! سفیر حسین! حالا که خودتو یه قدمی مرگ دیدی داری گریه میکنی؟ گفت نانجیب برا خودم گریه نمی کنم. کاشکی دستم شکسته بود نمی گفتم بیا. دست زن و بچه اتم بگیر آقا بیا همه اینا بیعت شون با تو شده.اما شب اولو خیلی از بزرگترای ما پیر غلام ها، تو روضه های امام حسین، اشاره روضه حضرت زهرا داشتن. گفتش که به توام میگن یار حسین داری گریه میکنی؟ وقتی این نانجیب هل فردای شهادت اومدن. مقداد از درِ خونه اومد بیرون، گفت کجا میرین ؟ گفت داریم میریم تشییع جنازه دختر پیغمبر. گفت اصن برای اینکه شماها نیاین بی بی نوشت: علی جان! "غسلنی بالیل و کفِّنّی بالیل" میگن این نانجیب یه سیلی زد تو صورت مقداد. مقداد افتاد رو زمین شروع کرد گریه کردن. گفت به توام میگن یار علی. با یه سیلی من داری گریه میکنی. گفت نانجیب برا خودم گریه نمی کنم. به من بگو فاطمه رو هم با همین دست زدی؟ دستت بشکنه. چه دست سنگینی! تازه مُحَرمت شد محرم. وقتی برا فاطمه گریه کنی تازه ابی عبدالله بهت اذن ورود میده...*
ترسم این نیست سفیر تو سرِ دار رود
ترسم این است رقیه سرِ بازار رود
کوهی از سنگ سر بام ببینی چه کنم ؟
دخترت را ملأ عام ببینی چه کنم؟
" یَدالله فُوق اَیدیهِم "
#وعده_صادق 🇮🇷
#مرگ_بر_اسرائیل ✊
#۲_روز تا #محرم💔🥀
📲 @southosein