زینب را به شهر کوفه آوردند (شیعه خانه علی)
ولی چون #شیعه بودن #امتیاز نیست ⛔️
(ظریف لعنت الله علیه)
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
❣بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات
❣بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات
❣برندبه های جمعه های منتظران
❣بر خاک ره سپاه مهدی صلوات
🌿#السلامعلیکیااباعبدالله 🌿#یاحسین
🌟مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا
🌟گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
🌟در صف محشر که سر میآورم بیرون زخاک
🌟می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا
🌟دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
🌟بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه
🌟دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل
🌟با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا
🌟عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
🌟تا برات کربلایم را کند امضا حسین
🌟با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه
🌟می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
♻️ گفت برادرم از دنیا رفت، دو سه شب بعد از مرگش..
یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته..
از خواب بیدار شدم، خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم..
دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: داداش! چی شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو
تو قبرستان دفن کردند..
خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان
برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟
گفت: عیال استاد اشرف آهنگره
گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم... این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده
(آرزوی همه ی من و شما اینه)
🔅#یااباعبدالله
میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است.
گفتم: این دکان کیه؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟
گفتند: خانمش از دنیا رفته..
میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر..
میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته بوده ؟ گفت: نه.
گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه.
(گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی)
گفتم: یه خواب عجیبی
دیدم..جریان رو بهش گفتم، تا جریان رو گفتم،، گفت: درست خواب دیدی
گفتم: چرا؟؟
گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد..
السلام علیک یا ابا عبدالله!
زیارت عاشورا میخوند..
(پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد)
آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من باشی ولی من یادت نکنم آقا ؟
🌺#صلاللهعلیکیااباعبدالله
⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا..
شب/روز هفت ابی عبدالله...
روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر..
دسته گل میارن..عکس بابارو میارن .
زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن)
⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند..
غذا میخوان کنک میزنند..
بابارو میخوان کتک میخورند..
⏹الهی غریب نباشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ...چه کشید بی بی زینب س
💔امان از دل زینب
💔چه خون شد دل زینب
صدا زد...
◼️بهسویشاموکوفهامچه ظالمانه میبرند
◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران
◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند
⬅️عصر روز یازدهم عمرسعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند.
یک وقت دستور داد: حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند،
بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. کنار برید..
بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد..
نوبت رسید به عمه سادات زینب..
بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره..
صدا زد..
(#دشتی)
⚫️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب
⚫️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب
⚫️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر
⚫️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم
یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا
حسیناه..ای داد از غریبی..
☑️خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکنه چه کنه..
جا داشت یک عده بیان بی بی رو
دلداری بدن..بهش تسلیت بگن..
از کنار بدن برادر بلندش کنند..
چه کردند؟ تازیانه زدند کعب نی زدند...
🌹 #یا_حسین
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🎆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🎆
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)
هدایت شده از ذاکرین الحسین (نوحه.روضه.مولودی/متن)