eitaa logo
سوزقلم
374 دنبال‌کننده
234 عکس
47 ویدیو
5 فایل
﷽ درگاه مجازی نشر آثار شاعر و مداح اهلبیت(علیهم السلام) #یونس‌_وصالی (یونس) یاصاحب‌الزمان‌ادرکنی #هیئت_فرهنگی_مذهبی_قاسم_ابن_الحسن #همه_اش_لطف_حضرت_زهراست تمامی اشعار سروده میشود به نیابت از حضرت باب الحوائج #موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
تکمیل شعر ناتمام استاد محمد حسن زاده رحمت الله علیه توسط جمعی از شاعران اهلبیت علیهم السلام 《زیر باران نگاهت چشم‌ها تر می شود》** پیش تو دریا شدن قطعا مُقَدَّر می شود ۱ هر غلامی آخرش از دستِ اربابش گریخت هرکسی اربابِ ما را‌ دیده ، نوکر می شود ۲ عمرِ هر کس با خیالی سر شد و صد شکر که ..‌. عمر ما با شوق وصلِ کربلا سر می شود ۳ یا محول نرگس چشم تو حوِل حالنا حال من خوب است اما با تو بهتر می شود ۴ کعبه گِردِ کربلا می گَردد و حَظ می بَرَد ! یک قدم در راهِ تو با حج برابر می شود ۵ 《با تنفس در حرم حال و هوای قلب ها》 《از تمامِ لحظه های عمر ، بهتر می شود》** هر سری از سروران و هر دلی از دلبران چون به این مِی خانه آید ، کوبه ی دَر می شود ۶ هرکه‌عمری چون "حسن زاده " دم از مولا زند هم‌نشینِ فاطمه در روزِ محشر می شود ۷ شک اگر داری بیا بر نیزه های حق ببین هرکه با او مانده از کلِ جهان ، سر می شود ۸ این که میدانم "حسن زاده" است مهمانِ حسین داغِ فقدانش برایم باز کمتر می شود ۹ رحمتِ الله بر عشاقِ اربابم حسین خادمِ درگاه او در عرش ، سرور میشود ۱۰ باز هم شبهای جمعه سهمِ ما از کربلا بیتی از بی تابیِ زهرای اطهر می شود ۱۱ روضه از گودال میخوانم ، از آن اوقات که پیش چشمِ مادری ، فرزند ، پرپر‌ می شود ۱۲ نیزه و شمشیر ها سهمِ برادر شد همه در اسارت بودن اما سهمِ خواهر می شود ۱۳ من هوای روضه کردم ارباً اربا شد دلم روضه خوانم ، روضه ی من داغِ اکبر می شود ۱۴ خوش قد و بالا به میدان رفت فرزندت ولی... اکبری که در عبا برگردد اصغر می شود ۱۵ نامِ زیبایِ حسین بنِ علی آمد ، یقین این غزل از بهترین اشعارِ دفتر می شود ۱۶ سروده شده به همت شاعران اهلبیت علیهم السلام :   ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷   ۸   ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲   ۱۳ ۱۴ ۱۵    ۱۶ ابیاتِ ستاره دار ، سروده شده توسط شاعر اهلبیت علیهم السلام ، استاد حسن زاده رحمت الله علیه می باشند نثار روح شاعر با اخلاص اهلبیت علیهم السلام ، استاد محمد حسن زاده رحمت الله علیه ، صلواتی بفرستید https://eitaa.com/AshkoAh1400
چنان رفتی به سمت قتلگاه آهسته آهسته که گویی محو میشد قرص ماه آهسته آهسته صدای گریه های دخترت در دشت میپیچید تومظلومانه میکردی نگاه آهسته آهسته ستون خیمه هایت از نفس افتاد وقتی که تو را کردند بی پشت و پناه آهسته آهسته خودم دیدم زنی را بر سریر خاک بنشسته و میفرمود ای مظلوم مادر ، آه ، آه ، آهسته آهسته ندای یا بنَّی یا بنَّی تا که بر می خاست به کوه و دشت میزد ذوالجناح آهسته آهسته الا ای جایگاهت شانه و زانوی پیغمبر تو را کشتند پاک و بیگناه آهسته آهسته جهان تکرار تاریخ است تا جایی که میدانم که افکندند یوسف را به چاه ، آهسته آهسته