#امام_حسین_اربعین
#اربعین
صبح روز اربعین تا چشم بگشاید سحر
عالم از غم ناله ی عشاق میگردد خبر
این همه زائر رسیده اربعین اما حسین
چشم بر راه است تا زینب بیاید از سفر
چرخ گردون اشک میریزد که دارد می رسد
کاروانی از ستاره، دیدن شمس و قمر
این صدای شیون زهراست در پیش پسر
یا صدای ناله ی ایتام در پیش پدر
آه از دیدار زینب با حسین سر جدا
آه از شرح گزارش دادن آن خون جگر
زینب از غم ها چه گوید با حسین تشنه کام؟
روی نیلی، قد خم، جانْ پر شراره، دیده تر
ای برادر! بعد تو دنیا به کامم زهر شد
بعد تو شد اهل بیت آل احمد در به در
از کجای این سفر گویم؟ نگویم بهتر است
آن قدر گویم که ای افتاده در خون غوطه ور!
در خرابه دختری دق کرد از بس گریه کرد
با سرت همراه شد آن دختر شوریده سر
یک سه ساله قدر یک پنجاه ساله داغ دید
بوسه زد بر جای زخم خیزران و شد شهید
#سید_روح_الله_مؤید