eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
319 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: پیشرفت تکنولوژی و نیازمندی به مراجع دینی 📝شبهه شماره 171 امروزه با پیشرفت تکنولوژی و با وجود اینترنت و رایانه و ... و در نتیجه محفوظ ماندن کتاب و سنت، نیاز به مراجع که به صورت سنتی، حافظ کتاب و سنت بودند از بین رفته است، به ویژه اینکه مراجع با صدور احکام ضد حقوق بشری همچون سنگسار و سکوت در برابر ظلم، عامل دین گریزی شده اند. 🌸پاسخ 1️⃣ اگر بر فرض، بپذیریم که با ارتقای فناوری برای حفظ متون دینی نیازی به مراجع نداریم، اما باید اذعان کنیم که فهم متون دینی محتاج به تخصص و تسلط بر تشخیص عام و خاص و محکم و متشابه و ... است و این مهم توسط عالمان دینی سامان می یابد. 2️⃣ مراجع به واسطه تسلط بر علوم دینی، به مثابه دیده‌بان برای جامعه اسلامی عمل می‌کنند و مراقب هستند تا جامعه اسلامی در حوزه عقیدتی و اخلاقی و فقهی به انحراف از دین مبتلا نشود. البته این مهم، تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر قرار می‌گیرد و وظیفه آحاد جامعه اسلامی است، اما چون وجوب آن کفائی است، فقیهان در این مهم پیش‌قدم می¬شوند ، علاوه بر این تعیین مصداق معروف و منکر وظیفه مراجع تقلید است که از منابع دینی باید استخراج کنند تا مردم بر اساس آن امر و نهی کنند. 3️⃣ متهم کردن مرجعیت به صدور احکام ضد حقوق بشری ناشی از تصور غلط در باره نسبت حقوق بشر و دین می‌باشد. از منظر دینی، ما انسانها در برابر خداوند وجود و حقوق استقلالی نداریم، بلکه وجود ما در تمامی اوقات وابسته به وجود خداوند است، اما با این حال، خداوند از باب رحمتش، برای انسانها حقوقی اعتبار کرده است و بدین ترتیب، آنها را تکریم نموده است. برای فهم اینکه خداوند چه حقوقی را برای آدمی اعتبار نموده است، راهی نیست جز اینکه از طریق متون دینی به آن دست یابیم؛ از این رو، بیان احکامی همچون جواز چند همسری و سنگسار و غیره، بخشی از تعیین چارچوب حقوق انسانها است نه این که با حقوق آنها در تعارض باشد. 4️⃣ دفاع از حقوق و حریم دینداران وظیفه هر مؤمنی از جمله مراجع دینی است و در همین راستا سیره امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و سایر مراجع طراز اول، در دفاع از مظلومان جهان بر کسی پوشیده نیست. پاسخ کامل: http://andisheqom.com/fa/telegram/View/951841/ 🆔@spasokh
💠 جنگ امام حسین (علیه‌السلام) در ماه حرام شبهه: با اینکه محرم جزء ماه هاي حرام است، چرا امام حسين (علیه‌السلام) در اين ماه جنگ کرد؟ 📝 پاسخ: پيش از اسلام در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه (رجب، ذي القعده، ذي الحجه، محرم) ماه حرام نامیده می شد که در آن بر طبق سنت حتي در جاهليت جنگ و خون ريزي حرام و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، در اين چهار ماه متارکه مي کردند. از طرفی اسلام نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را حرام اعلام نمود مگر اینکه دشمنان حرمت این ماه را شکسته و وارد جنگ شوند که در نتیجه مسلمانان حق مقابله به مثل با آنها را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است.(1) 🔹در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین، امام (علیه‌السلام) که پس از امتناع از بیعت یزید به مکه رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت کوفه ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به کربلا هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین (علیه‌السلام) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که تیر به لشکر حسین (علیه‌السلام) انداختم. 👌از این روی آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین ع به دلیل اینکه در حال دفاع بود عملش مطابق با نص قرآنی و فاقد هر گونه اشکالی بود. 📚 پی نوشت: 1️⃣ بقره/194. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9441/ 🆔 @spasokh
📝شبهه هیچ دلیل معتبری برای عزاداری و جواز گریه و پوشیدن لباس سیاه در سوگ شهادت امام حسین (علیه‌السلام) از سوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) اسلام صادر نشده و این عزاداری‌ها بدعت است. پاسخ 1️⃣ وهابیان با برداشتی سطحی از مبانی دینی، عقیده دارند که گریه و سوگواری بدعت و شرک به شمار می‌رود. درحالیکه سوگواری رفتاری فطریست که از عمق احساسات انسان سرچشمه می‌گیرد و مورد تأیید قرآن و سنت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است. 2️⃣ تفاسیر اهل سنت (1) ذیل آیه 84 سوره‌ یوسف تصریح می‌کنند که حضرت یعقوب سالیان دراز در فراق فرزندش گریه کرد. 3️⃣در سیره‌ پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) موارد فراوانی است ازجمله: آن حضرت بر شهادت عمویش حمزه(2)، وفات عثمان بن مظعون(3) و ... گريستند. در شهادت جعفر بن ابی‌طالب یک حکم کلی فرمودند: باید بر مثل جعفر گریه کنند.(4) حتی بر اساس روایات صحیح نزد اهل سنت پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر شهادت امام حسین(علیه‌السلام) گریه کردند.(5) 4️⃣عزاداری در میان خاندان و یاران پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هم جاری بوده است عایشه و زنان در سوگ پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مویه کردند.(6) بعدها هرگاه می¬خواستند بر عزیز خود سوگواری ‌کنند نخست طبق فرموده پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بر حمزه گریه مي‌كردند.(7) 5️⃣همچنین پوشیدن لباس سیاه در سوگواری ها را در سیره‌ پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مشاهده می کنیم، آنگاه که جعفر بن ابی‌طالب شهيد شد، پیامبرخدا(ص) به اسماء بنت عميس(همسر جعفر) فرمودند: سه شبانه روز لباس سياه بپوشد.(8) نیز دختر ام‌سلمه سه روز براي حمزه گريه كرد و لباس سياه پوشيد. (9) بنابراین عزاداری امری فطریست که مورد تایید قرآن کریم و سنت نبوی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است. پی نوشت: 1. همچون: طبری، جامع البيان في تأويل القرآن، ج13، ص46 ؛ آلوسي، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج7، ص39. 2. حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ج3، ص218-219. 3. همان، ج1، ص514. 4. بن اثیر، اسد الغابه، ج1، ص343. 5. حاکم نیشابوری، پیشین، ج11، ص135 ؛ نور الدین هیثمی، مجمع الزوائد، ج9، ص302-303. 6. حمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج43. 7. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج4، ص48. 8. بغدادی، مسند ابن الجعد، ج1، ص398. 9. زمخشري، الفائق في غريب الحديث والأثر، ج2، ص192. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9457/ 🆔@spasokh
📝شبهه از آنجا که در آیات شریفه قرآن هیچگونه دلالتی بر عزاداری و گریه بیان نشده است پس عزاداری برای شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، خلاف دستورات اسلام است! پاسخ 1️⃣ از نظر عقلی و در امور دینی، نیافتن دلیل بر جواز، به معنای عدم جواز نیست وگرنه باید بسیاری از رفتارهای مسلمانان معاصر حرام باشد چرا که در بین مسلمانان صدر اسلام رایج نبوده است. 2️⃣ از آیات قرآن کریم مشروعیت عزاداری بر امام حسین (علیه‌السلام) قابل اثبات است؛قرآن کریم می‌فرماید: «خداوند دوست ندارد کسی بدی‌های دیگران را اظهار کند، مگر آن‌کس که مورد ستم واقع‌شده باشد»[1] پیام این آیه آن است كه خداوند نه تنها به مظلومان اجازه فریاد و افشاگری در مورد ظلم آنان را داده است بلكه چنین فریادی، محبوب خداوند متعال است. 3️⃣ خداوند در قرآن كریم دوستی اهل‌بیت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را بر امت اسلامی واجب دانسته و محبت آنان را پاداش زحمات طاقت‌فرسای ایشان در راه ابلاغ رسالت قرار داده است؛[3] از آنجا که یکی از نشانه‌های محبت و دوستی، همدردی در سوگ و همدلی در شادی اهل‌بیت است؛ پس عزاداری برای امام حسین (علیه‌السلام) نیز در راستای این آیه از قرآن است. 4️⃣ همچنین قرآن، در مورد سوگواری یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) می‌فرماید: «و چشمان او از اندوه سفید شد اما خشم خود را فرومی‌برد (و هرگز کفران نمی‌کرد)»[4] حضرت یعقوب(ع) در جدایی فرزند خود دچار حزن و اندوه فراوانی گشت، به طوری كه سالیان درازی در غم یوسف(ع) اشك ریخت تا دیدگانش سفید شد و بینایی خود را از دست داد. تا جایی که فرزندان یعقوب از بسیاری گریه پدر به ستوه آمده و گفتند: «به خدا تو آنقدر یاد یوسف می‌کنی تا در آستانه مرگ قرارگیری!»[5]؛ پس نه‌تنها گریه و اندوه زیاد در مصائب اهل بیت (علیهم السلام) مانعی ندارد بلكه مشروع و از ویژگی‌های مثبت به شمار می‌آید. پی نوشت: [1] سوره نساء، آیه 148. [2] سوره شوری، آیه 23. [3] . سوره یوسف،‌آیه 84. [4] . همان، آیه 85. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9452/ 🆔@spasokh
💠 منافات عزاداری بر اهل بیت (علیهم السلام) با صبر سؤال: آیا توصیه آيات و روايات به صبر در برابر مصائب، با برگزاری مجلس عزاداری و گریه شیعیان بر امام حسین (علیه السلام) منافات دارد؟ 📝 پاسخ: 🔹با نگاهی به آیات و روایات می توان دریافت مراد از صبر در حوادث ناگوار، گریه و عزاداری نکردن نیست بلکه منظور جزع و فزع و اظهار سخنان بیهوده و باطل و اظهار نارضایتی نسبت به قضا و قدر الهی است، چنانکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در مصیبت فرزندش، ابراهیم، به شدت گریه می کرد و در مقابل اعتراض اصحاب فرمود: «این گریه خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رافت است و کسی که رحم نکند مورد رحمت واقع نمی شود.» (1) لذا عزاداری و گریه ای که از روی خشم نسبت به قضای الهی باشد مخالف صبر است اما گریه عاطفی که نشانه محبت و دلرحمی انسان است مصداق صبر نکردن نیست. 🔹برگزاری مجلس عزا عامل تسلی دل غم ديدگان است فلذا در روایات توصیه شده پس از مرگ مسلمان، سایر مسلمانان جمع شده، به بازماندگانش تسلی داده، آنان را به صبر توصیه کنند و برای از دنیا رفته، قرآن تلاوت کرده و درخواست آمرزش نمایند. 🔹کارکرد دیگر برگزاری مجلس عزا بزرگداشت یاد و خاطره شهدا، علما و اندیشمندانی است که با نثار جان خود جامعه اسلامی را حیات دوباره می بخشند، به ویژه شخصیتی همچون امام حسین که به خاطر ویژگی های خاصی که داشت روایت های متعددی برای بزرگداشت هر ساله حماسه ایشان وارد شده که نشانگر عدم منافات این مجالس با توصیه به صبر می باشد. 🔹مراسم و عزای امام حسین (علیه‌السلام)، یک حرکت دینی- سیاسی و اعتراض بر قاتلان و طرفداران آنها در تمام تاریخ می باشد تا هم نهضت حسینی و اهداف قیام آن حضرت همچنان در میان مسلمانان زنده بماند و هم جنایات یزید و هواداران او بر کسی پوشیده نگردد و این حوادث به شاخصی برای تشخیص حق از باطل تبدیل شود. 📚 پی نوشت: 1️⃣. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار ، (بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ سوّم) 1403 هـ 1983، ج 79، ص 90 ، ذيل روايت 43. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9440/ 🆔 @spasokh
💠آگاهی امام حسین (علیه‌السلام) از شهادت شبهه: آگاهي امام حسين (علیه‌السلام) از شهادتش در كربلا، چگونه با آيه «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» توجيه مي‌شود؟ 📝 پاسخ: روایت های متعددی حاکی از آن است که پیامبران گذشته، پیامبر اسلام، حضرت علی (علیه‌السلام) و حتی خود امام حسین (علیه‌السلام) از واقعه کربلا خبرداده اند. از این روی در اینکه امام حسین (علیه‌السلام) خبر داشتند که پایان کار ایشان با شهادت خواهد بود تردیدی نیست. با این حال، امام حسین (علیه‌السلام) در ماجرای کربلا بر اساس علم طبیعی خویش حرکت کردند، با یزید بیعت نکردند، به مکه رفتند، بر طبق احتمالی که در مورد احتمال ترورشان در موسم حج می دادند روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شدند و با توجه به دعوت کوفیان به سمت کوفه و نه کربلا حرکت کردند، اما روند حوادث به گونه ای شد که ایشان را به کربلا کشاند. بر این اساس روند حرکت امام از مدینه تا کربلا، صرفا بر اساس علم غیب نبوده و قابل محاسبه منطقی و عقلانی بوده است که توجه به آن اصل شبهه را از بین می برد. با این حال حتی اگر امام حسین (علیه‌السلام) بر اساس علم غیب و آگاهی به شهادت، به کربلا رفته باشد باز هم عمل ایشان انداختن جان خود در هلاکت نمی باشد زیرا: 🔹«القاء جان در هلاکت» در آیه 195 سوره بقره شامل کسانی که با ایثار و فداکاری در راه اسلام به شهادت می رسند نمی باشد، چون در این دنیا اهداف مقدسی وجود دارد که جان انسانها در برابر آن ارزشی ندارد همچون دین و حتی کسانی که اینگونه مسیر شهادت را بر می گزینند بر طبق آیات قرآنی دارای اجر عظیمی نزد پروردگار هستند.(1) 🔹 هلاکت مرگ بدون دلیلی است که باعث می شود تا انسان هم در این دنیا و هم جهان آخرت متضرر شود و مورد نکوهش همگان نیز قرار می گیرد ولی شهادت سرمایه ای است که طی آن اگر چه حیات زودگذر دنیوی را از دست می دهد اما هم حیات جاوید آخرت را می خرد و هم در دنیا به الگو و سرمشق برای انسانها تبدیل می شود. 🔹از جهت بعد توحیدی، تمام جهان هستی ملک پروردگار است و تمام دستورات او مصلحتی دارند و از این روی اگر پروردگار متعال به فردی اذن شهادت داده باشد، عمل به این دستور و اذن، نه تنها هلاکت نیست بلکه حیات جاوید و مطابق با امر پروردگار است. 📚 پی نوشت: 1️⃣ (نساء/100) پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9442/ 🆔 @spasokh
💠 جنگ امام حسین (علیه‌السلام) در ماه حرام شبهه: با اینکه محرم جزء ماه هاي حرام است، چرا امام حسين (علیه‌السلام) در اين ماه جنگ کرد؟ 📝 پاسخ: پيش از اسلام در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه (رجب، ذي القعده، ذي الحجه، محرم) ماه حرام نامیده می شد که در آن بر طبق سنت حتي در جاهليت جنگ و خون ريزي حرام و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، در اين چهار ماه متارکه مي کردند. از طرفی اسلام نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را حرام اعلام نمود مگر اینکه دشمنان حرمت این ماه را شکسته و وارد جنگ شوند که در نتیجه مسلمانان حق مقابله به مثل با آنها را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است.(1) 🔹در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین، امام (علیه‌السلام) که پس از امتناع از بیعت یزید به مکه رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت کوفه ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به کربلا هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین (علیه‌السلام) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که تیر به لشکر حسین (علیه‌السلام) انداختم. 👌از این روی آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین ع به دلیل اینکه در حال دفاع بود عملش مطابق با نص قرآنی و فاقد هر گونه اشکالی بود. 📚 پی نوشت: 1️⃣ بقره/194. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9441/ 🆔 @spasokh
عنوان: نقش سیاست صدور انقلاب در آغاز جنگ تحمیلی 📝شبهه شماره 172 💠 سیاست مداخله ایران در امور داخلی عراق به نام صدور انقلاب، عامل آغاز جنگ ایران و عراق بود و گرنه عراق به دنبال حسن همجواری با جمهوری اسلامی ایران بود. 🌸پاسخ 1️⃣ سیاست صدور انقلاب به معنای مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر نبود، به ویژه اینکه تعابیر امام ره همچون ابراز امیدواری برای اتحاد امت اسلامی و غلبه بر اجانب و سلطه گران، در دیدار با هیات های دیپلماتیک رسمی هم به کار می رفت که اگر مراد از آن، دخالت در مسائل داخلی کشورهای دیگر بود، چنین معنایی در دیدار با هیات های رسمی بی معنا بود. 2️⃣ امام خمینی ره در مواضع رسمی خود بارها اعلام کرده بود که حتی اگر قدرت گرفتن همه دنیا را داشت، باز هم بنایش انجام چنین کاری نیست، لذا زمانی که نظر کارشناسان نظامی برای ورود به خاک عراق را تایید کرد، هدف از این کار را نه تصرف خاک عراق و یا سرنگونی دولت این کشور، بلکه دفع حملات توپخانه ای و وادار کردن عراق به صلح عادلانه معرفی کردند. 3️⃣ امام خمینی ره از همان آغاز به دیپلماسی و حسن همجواری با همسایگان اعتقاد داشت، به همین دلیل علاوه بر استقبال گرم از هیات های دیپلماتیک کشورهای همسایه، نامه های آنها را با محبت تمام پاسخ می داد همچون پاسخ نامه رئیس جمهور وقت عراق. 4️⃣ بر اساس اسناد برجای مانده، نه صدام و نه حامیان وی که تلاش داشتند جمهوری اسلامی ایران را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کنند، هرگز مداخله ایران در عراق را بهانه آغاز جنگ معرفی نکرده اند، چنانکه صدام هم به هنگام لغو قرارداد الجزایر، صرفا مواردی همچون ناعادلانه بودن قرارداد را بهانه آغاز جنگ اعلام کرده بود. 5️⃣ شواهدی وجود دارد که تهاجم صدام به ایران، توطئه ای از پیش طراحی شده بود که با سوء استفاده از خلأ قدرت ناشی از سقوط رژیم شاه صورت می گرفت، به طوری که حتی پیش از ایراد هر گونه فرمایشی از سوی حضرت امام ره، زمینه های آن از سوی حزب بعث در حال فراهم شدن بود، همچون اخراج هزاران ایرانی از عراق، توزیع اسلحه بین ضدانقلاب، تجاوزات مکرر مرزی و ...، حتی طبق برخی نقل ها، صدام از سه ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه های حمله به ایران را فراهم کرده و پس از کودتای درون حزبی که منجر به برکناری حسن البکر شد، این توطئه را عملیاتی کرد. پاسخ کامل: https://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/951842/ 🆔@spasokh
📝شبهه: اگر حضرت علي اكبر (علیه‌السلام) از صحنه كربلا زنده بيرون مي آمد به خاطر شباهت هایی که با پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند به مقام امامت می رسیدند و مانع از امامت امام سجاد (علیه‌السلام) مي گرديد. پاسخ: 1️⃣ امامت ادامه رسالت است و همانطور كه نبوت يك مقام و منصب الهي است و امكان ندارد مثلا فردي از طريق گزينش مردم به مقام نبوت برسد، امامت نيز مقامي الهي است و تنها از طریق نصب الهی تعیین می گردد[1] چرا که نبی و امام باید معصوم باشند و تشخیص معصوم نیز فقط توسط خداوند متعال صورت می گیرد حتی بنا بر روایات، اختیار انتخاب امام در دست ائمه نیز نمی باشد[2] بلکه این امر به وسیله خداوند متعال به رسولش و از طریق او به امام علی (علیه‌السلام) ابلاغ شده و هر امامی نیز آن را به امام بعد ابلاغ می کند؛[3] بر این اساس است که در کتاب شریف اصول کافی، علاوه بر تصریح به انتصابی بودن امامت، روایات مربوط به تصریح هر امام به امام برگزیده بعد از خود از جانب پروردگار نیز بیان شده است؛ از جمله این موارد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) در مورد امامت حضرت سجاد (علیه‌السلام) می باشد. [4] 2️⃣ حضرت علی اکبر علیه‌السلام از مقام و منزلت ارجمندی برخوردار بودند واز جهات خلقیات و شکل و شمائل نیز بسیار شبیه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بودند اما این بدین معنا نیست که ایشان معصوم و افضل هم بوده باشند؛ امام سجاد علیه‌السلام هم معصوم بودند و هم به لحاظ علم امامت و سایر ویژگی های لازم برای امامت افضل از حضرت علی اکبر علیه‌السلام بودند چنانکه در روایات وارده به عنوان جانشین امام حسین (علیه‌السلام) از او نام برده شده بود. از این روی حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) حتی اگر در کربلا شهید نمی شد باز هم امام چهارم، امام سجاد (علیه‌السلام) بودند. پی نوشت: 1. سبحاني، جعفر، الهيات و معارف اسلامي، ص 352. 2.صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 422. 3. ر.ك: همان، ص 439، باب 22. 4. کلینی،محمد بن بعقوب،اصول کافی،اسوه،سوم،1375، ج2،ص360-388. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9443/ 🆔 @spasokh