من ولی
تمام استخوان بودنم
درد میکند🍁
لحظههای ساده سرودنم
درد میکند🥀🍂
🍁قیصر امینپور🍁
╭┅─────────┅╮
🌲♝@sqalam♝
╰┅─────────┅╯
مشخصات داستان کوتاه
داستان کوتاه را می توان به یاری خصوصیات زیر از دیگر آثار باز شناخت:
۱- طرح منظم و مشخصی دارد.
۲- یک شخصیت اصلی دارد.
۳- کوتاه است.
یکدفعه رفتم توی خیال یک کلبه تصور کردم بالای کوههای گیلان که شخصیتهای رمانم توش زندگی میکنن و یک امام زاده هم اطرافشه
یک خونه همین شکلی، که بعد توی نت دیدم این یکی از روستاهای گیلانه و اتفاقا یک بقعه هم اطرافشه...
خیلی جالب بود برام...
دارم روی داستان کار میکنم انشاءالله چاپ شد بهتون معرفیش میکنم
یا یک بنده خدایی تعریف میکرد
(خودم از ابتدای داستانش همراهش بودم)
که تمام کاراکترهای داستان و اسمها و مکانشون بدون اینکه بخواد واقعی از آب درومده!
میدونید چرا؟
چون رویاها وجود دارند و واقعی هستند و به ذهن ما الهام میشن. چیزی که واقعی نباشه آدم نمیتونه بهش فکر کنه.
هدایت شده از خبر فوری سراسری
.
یکی از دوستان قدیمیم که معلم شده بود رو توی راه دیدم ایستادم درحین احوالپرسی متوجه چند بچه محصل ابتدایی شدم که رد میشدن!
یکیشون از اون طرف خیابون باصدای بلند به این دوستمون گفت:
بابام حالتو گرفت آدم شدی؟!
بخدا قسم در لحظه دیدم این معلم صورتش سرخ شد و فقط به بچه نگاه میکرد!
پرسیدم موضوع چیه؟!
گفت مادر این بچه دیروز اومد مدرسه به من گفت این پسر توی خونه منو اذیت میکنه شما یکم بترسونش!
مادرش که رفت لاله گوشش رو با دوانگشت کمی فشار دادم و قسم میخورد که حتی نپیچوندم و فقط فشار دادم!
امروز پدر بچه با دادو بیداد اومد مدرسه در ظاهر به قصد زدن من که با وساطت مدیر و سایر معلمها کوتاه اومد به شرطی که از بچش عذرخواهی کنم منم چون میدونیتم توبیخ میشم اجبارا اینکارو کردم اما همه دانش آموزها متوجه شدند!
این معلم گریه میکرد و به من میگفت تحقیر شدم.
ناراحت شدم و دلداریش دادم و از هم جدا شدیم.
اما من به جای مظلومیت اون معلم بیشتر داشتم به آینده اون بچه فکر میکردم...
با تحقیر معلم آینده بچه ها رو خراب نکنیم!
📌 خبر فوری سراسری
@fori_sarasari
به نظر بنده که خوبش شد
معلم برای ترسوندن بچهها نیست
معلمی شغل انبیاست
انبیاء الهی کی گوش بچه مردم رو میگرفتن
الآن دوره تنبیه بدنی گذشته
گذشت دوره شکنجههای روحی و جسمی که شامل خیلی از بچههای دهه شصت و هفتاد شده بود...
معلم باید با دانش آموز دوست باشه
باید روانشناس باشه نه اینکه گوشش رو بگیره اون هم به درخواست مادری که توی تربیتش کوتاهی کرده...
باید درد بچه رو بفهمه و اینکه چرا این کارها رو میکنه...
یککمی فکر کنه که اون بچه هم انسانه! روح داره، غرور داره! حرمتش از کعبهی خدا بیشتره!
تحقیر میشه جلوی جمع با این حرکت!
خب معلم بزرگوار وقتی تحقیرش میکنید جری میشه و میخواد با تحقیر کردنتون انتقام بگیره و دلش رو تسکین بده...
معلم میتونه انسان ساز باشه یا آینده یک انسان و یا جامعه رو به تباهی بکشه😔
چهقدر دلم میسوزه برای دانش آموزانی که بدون دونستن مشکلشون، از طرف معلم سرشون به تخته کوبیده شد، توی سطل آشقال ایستادن، موهاشون کشیده شد، تحقیر شدن... انگ تنبل و کند ذهن بهشون چسبونده شد... اینها چه آیندهای براشون ساخته شده الآن با یک مشت خاطرات تلخ و شخصیت تحقیر شدهی درب و داغون؟!🥺
خدا نگذره از بعضی معلم نماهایی که کرامت انسانی دانشآموزان رو زیر پا گذاشتند...
خودم یکی از اون افرادی هستم که دوران راهنمایی دبیر ریاضی کند ذهن و دیر فهم خطابم میکرد! اون هم در جمع جلوی چشم همه! من هم نمرهم بیشتر از ۵ نمیشد!
دبیرستان که رفتم دبیر ریاضیایی داشتم که واقعا بهم احترام میگذاشت و اعتماد به نفس میداد، اون سال نمرههای ریاضیم بیست بود و حتی به همکلاسیهام هم آموزش میدادم...
انشاءالله هر جا که هستند خدا حفظشون کنه...
و معلمهایی که آیندهی دانشآموزان رو تباه کردند... نمیدونم چی بگم در موردشون...
حالا این معلم بزرگوار که جریانشون رو فرستادم شاید گوش بچه رو فشار ندادن
ولی دوران سلطهگری و ترس گذشته
دوست باشید با دانشآموزانتون🤝
هم مقتدر باشید هم مهربان.
اون موقع ازتون حساب میبرن.
جوری باشید که بترسن از اینکه دل شما ازشون ناراحت بشه. جوری باشید که فردا به نیکی ازتون یاد کنند.