[قسمت سوم]
🔸 گفت؛ یعنی چه که بدون نقد تجدد، حقیقت توسعهنیافتگی درک نمیشود؟
🔹 گفتم: خدا رو شکر بحثمان بهجای خوبی رسید، البته این گردنه صعبالعبوری است ولی بیایید هر طور شده از آن عبور کنیم. اندکی مکث کردم و ادامه دادم: در رابطه ی توسعه و تجدد شاید بتوان دو نسبت متصور بود یکی نسبت قریب به ذهن و متعارف و دیگری نسبتی که ما از آن صحبت میکنیم، بیایید شق اول را بررسی کنیم؛ در تصور معمول تأکید بر ضرورت توسعه یعنی اصالت به تجدد و موافقت و همراهی با آن و در یک کلمه پرهیز از تردید در حقانیت آن؛ اما ما گفتیم بدون نقد تجدد، توسعهنیافتگی درک نخواهد شد؛ بنابراین آنچه در پی اصالت تجدد میآید آن چیزی نیست که ما گرفتارش هستیم و نسخه علاجش هم کارگر درد ما نخواهد بود.
🔸 گفت: آنچه که در پی اصالت تجدد میآید چیست؟ مگر همه از مدافعان و منتقدان تجدد بر توسعهنیافتگی ممالک عقبافتاده و جهانسومی یا هر تعبیر دیگری که بدان میدهند اتفاق ندارند؟
🔹 گفتم: قبلاً هم گفتیم مسئله، فهم ما از این تعابیر است.
🔸 گفت: یعنی این یک اختلاف لفظی است؟
🔹 گفتم: نه عرض کردم فهم ما از این تعابیر؛ تعابیر عقبمانده و جهان سومی و غیره، حجاب معضل توسعهنیافتگی اند و جلوی درک آن را میگیرند.
🔸 گفت: فرق توسعهنیافته با عقبمانده یا جهان سومی چیست؟
🔹 گفتم: میترسم از بحث دور شویم ولی بهنظرم رسید شاید بتوان مثالی روانکاوانه از وضعیتی که در آن گرفتاریم پیدا کنیم چون در حقیقت شباهتهایی -البته بیشتر راهزن- میان فلسفه و روانکاوی در نسبت با توسعهنیافتگی وجود دارد بهنحوی که میشود گفت ارتباط فیلسوف با جهان توسعهنیافته مثل ارتباط روانکاو با یک بیمار روانی است.
🔸 گفت: یعنی میگویید توسعهنیافتگی یک وضعیت روانی است؟
🔹 گفتم: نه ولی شاید وضعیت روانی خاصی قرین احوال توسعهنیافتگی باشد.
🔸 گفت: چه وضعیتی؟
🔹 گفتم: نوعی نارسیسیسم که زهدان توهم پیشاز مرگ است.
🔸 گفت: توهم پیشاز مرگ چیست؟
🔹 گفتم: فیلم "راننده تاکسی" اسکورسیزی را دیدهاید؟
🔸 گفت: بله.
🔹 گفتم: توهم پیشاز مرگ همان اوضاع روبهراه و بسامانی است که رابرت دنیرو بعد از آن حمام خون به توهمش تسلیم شده بود.
🔸 گفت: این چه ربطی به توسعهنیافتگی دارد؟
🔹 گفتم: نمیدانم اگر اسم سالهای سال در برهوت از پی سراب رفتن و باز به دیدن سرابی تازه ذوقزده شدن توهم نیست پس چیست؟
🔸 گفت: حالا چرا پیشاز مرگ؟
🔹 گفتم:منظور توهمی است که دردناکی بنبست یا انسداد بزرگی را مخفی میکند؛ مثل پوشاندن مهابت مرگ!
🔸 گفت: مثالی که میخواستید بزنید همین بود؟
🔹 گفتم: نه میخواستم ببینیم چطور روانکاو به بیمار نشان میدهد که چگونه بیماریاش مولود تصور او از مبنای مشکل و بیماری است، روانکاو برعکس پزشکان دیگر بیماری را با رفع عارضه خارجی درمان نمیکند او تصور بیمار را تغییر میدهد نه شرایط او را.
🔸 گفت: حالا این چه ربطی به رابطه فیلسوف و توسعهنیافتگی دارد؟
🔹 گفتم: فیلسوف در عرض تدوینگر برنامه توسعه و جامعهشناس و اقتصاددان مثل روانکاو در عرض سایر اطبا است. آنها توسعهنیافتگی را نتیجه اختلالی در رشد طبیعی میدانند ولی فیلسوف آن را مولود تصور ما از خود و رقیب و برداشتی که از وضع خودمان داریم میداند.
🔸 گفت منظورتان از رقیب، جهان توسعهیافته است؟
🔹 گفتم: بله.
🔸 گفت: این تصور از کجا آمده؟
🔹 گفتم: این تصور از غربزدگی آمده ولی غربزدگی یک عارضهی اخلاقی نیست. غربزدگی مثل خروج از مدار براثر برخورد شدید با یک سیارک یا یک سیاره است! همونطور که میدانید زمان لیل و نهاری (تقویمی) نتیجه گردش زمین بر مدار خودش و مدار خورشید است زمان فرهنگی هم نتیجه گردش در مدار تاریخ است و غربزدگی بیرون افتادن از این مدار. جهان توسعه نیافته مثل بیمار پارانوئید تنها در صورتی نجات مییابد که با داستان حقیقی روبرو شود و آن را بپذیرد. این مواجهه و قبول البته قبول شکست است.
🔸 گفت: خب من هم همین را میگویم که داوری شکست را قبول کرده و دست از نقد تجدد کشیده!
🔹 گفتم: نه این شکست، شکست در برابر تجدد نیست بلکه شکست در خروج از توسعه نیافتگی است. شکست مسیر موهوم و خیالی پیشرفت طبیعی، شکست رویاهای قرن هجدهمی و شکست توهم عصر روشنگری.
🔸 گفت: اینها که میگویید همه در فلسفه پست مدرن نیست؟
🔹 گفتم: چرا.
🔸 گفت: خوب پس چه ربطی به ما دارد؟
🔹 گفتم: استاد داوری در جایی میفرمایند عالم توسعه نیافته از جهاتی مثل آمریکاست!
🔸 گفت: بله شنیدهام.
🔹 گفتم: به نظرتان وجه این شباهت چیست؟
🔸گفت: نمیدانم.
🔺 @sr_fatemy
[ادامه دارد...]
[قسمت چهارم]
🔹 گفتم: به نظرم وجهش این است که توسعه نیافتگی عقب ماندن از قافله تجدد نیست، برعکس ابتلا به وهم مطلق بودن آن است. این وهم، وهم عصر اتوپیاست
🔸 گفت: و آمریکا...
🔹 گفتم: و آمریکا به قول بودیار تحقق این وهم است، آمریکا آرمانشهری تحقق یافته است.
🔸 گفت: یعنی میگویید آمریکا هم از قبول شکست سر باز زده؟
🔹 گفتم: دقیقاً آمریکا خود را پیروز جنگ دوم جهانی میداند ولی این جنگ در حقیقت پیروزی نداشت بلکه به قول لیوتار یک پایان تمام عیار بود!
🔸 گفت: بله و به قول داوری پایان ادعای قرن هجدهمی کندرسه. و بعد ادامه داد: اما آن قبول شکست چگونه راه خروج را باز میکند؟
🔹 گفتم: اولاً قبول شکست یعنی نقد تجدد و نقد تجدد یعنی فهم تاریخی بودن آن یا به تعبیر دراماتیک، کشف بُعد داستانی اش. تجدد، علمی و متدولوژیک نیست؛ بلکه تاریخی و دراماتیک است.
🔸 گفت: شما دائم بحث را پیچیده میکنید! من متوجه ربط قبول شکست با نقد تجدد شدم ولی ربطش با این تعبیر دراماتیک و داستانی را در نمییابم.
🔹 گفتم: قبول دارید مطاوی کتاب "درباره غرب" و یا "درباره علم" و امثالهم، نقد آشکار تجدد است؟
🔸 گفت: بله.
🔹 گفتم: آیا داوری آنجا کاری جز تعریف داستان غرب و تجدد کرده؟
🔸 گفت: یعنی درک تاریخی، درک و دریافت ادبی است؟
🔹 گفتم: نه، "داستان" که میگویم مرادم گونهایی ادبی نیست. داستان، گزارش سکونت شاعرانه انسان روی زمین است!
🔸 گفت: ولی تجدد -اگر نگوییم کل تاریخ غرب و فلسفه- به قول خود داوری میانهای با شعر ندارد!
🔹 گفتم: برای همین است که باید تجدد را نقد کنیم. ژست علمی و طبیعی تجدد جلوی درک حقیقت داستانی و تاریخیش را میگیرد.
🔸 گفت: این ژست، ژست پوزیتیویسم است، نیست؟
🔹 گفتم: بله اصلاً دعوا بر سر اثبات پذیری است و فلسفه که در طول تاریخش تا آغاز عصر پست مدرن همیشه سمبه علم را پر زور میکرده در واقع گور خودش را میکنده چون مسائل علم با جهان علم فرق دارد. مسائل علم ،متدولوژیکاند ولی درک عالمِ علم که عالم ساختن و صورت بخشیدن به جهان است، درک علمی نیست بلکه درک تاریخی و شاعرانه است.
🔸 گفت: خیلی عجیب است یعنی داوری که همیشه به ضدیت با علم و تجدد و توسعه متهم بوده و از سوی روشنفکران به عنوان مقصر اصلی توسعه نیافتگی قلمداد میشده در واقع شاید تنها متذکر امکان آنها بوده باشد و مخالفینش که مداح علم و تجدد و توسعه اند، مقصران اصلی در راه ماندگی!
🔹 گفتم: داوری به رغم مخالفینش دنبال پیدا کردن مقصر نیست چون خوب میدانید که مقصریابی و به تعبیر فرانسوی رسانتیمان (کین توزی) از عوارض غرب زدگی و توسعه نیافتگی است.
🔸 گفت: به کین توزی در نظر نیچه اشاره دارید؟
🔹 گفتم: بله.
🔸 گفت: ای کاش بشود یک بار هم در این باره صحبت کنیم.
🔹 گفتم: کتاب "ماکس شلر" را خواندهاید؟
🔸 گفت: نه.
🔹 گفتم: اگر دوست داشتید بیایید یک بار با هم بخوانیم. من چند سال قبل آن را خواندهام ولی دوست دارم کسی پیدا شود تا دوباره آن را با هم بخوانیم.
🔸 گفت: با کمال میل...
خورشید داشت غروب میکرد و بحث ما هم با آخرین بارقههایش داشت پایان مییافت. گفت: شما همیشه "سُها"* هستید؟
🔹 گفتم: تقریبا بله.
🔸 گفت: پس به امید دیدار دوباره...
🔹گفتم انشاءالله
🔺 @sr_fatemy
[پایان]
___________________________________
پن:
* سُها: سَرای هُنر و اَندیشه (از مجموعههای فرهنگی شهر اصفهان)
نیچه آخرین آموزگار تفکر فلسفی 1.mp3
67.17M
🎧 متن خوانی مقاله: #نیچه_آخرین_آموزگار_تفکر_فلسفی
📔 کتاب فلسفه چیست؟
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۱
🔹 @sr_fatemy
نیچه آخرین آموزگار تفکر فلسفی 2.mp3
45.74M
🎧 متن خوانی مقاله: #نیچه_آخرین_آموزگار_تفکر_فلسفی
📔 کتاب فلسفه چیست؟
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۲
🔹 @sr_fatemy
نیچه آخرین آموزگار تفکر فلسفی 3.mp3
27.61M
🎧 متن خوانی مقاله: #نیچه_آخرین_آموزگار_تفکر_فلسفی
📔 کتاب فلسفه چیست؟
✍🏻 دکتر داوری اردکانی
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۳ (پایانی)
🔹 @sr_fatemy
شروع جلسات متنخوانی کتاب #رازوارگی_سلامت اثر هانس گئورگ گادامر👇🏻
@sr_fatemy
سید رسول فاطمی
شروع جلسات متنخوانی کتاب #رازوارگی_سلامت اثر هانس گئورگ گادامر👇🏻 @sr_fatemy
بهباور گادامر، در این عصر علمیتکنیکی که همهچیز بهسمت تخصصی و تکنولوژیکشدن پیش میرود، پزشکی هنوز ویژگیهایی از خود بروز میدهد که نشان از برنتافتن این هژمونی دارد. مهمترین ویژگیای که گادامر در طب یافته است، جایگاه داوری پزشک است که هم نمونهمحور (Case-based) است، هم نیازمند تفسیر و مبتنیبر گفتوگو. گادامر با ردیابی همین عناصر اصلی در پزشکی، نشان میدهد ارتباط نظر و عمل که بهباور او تنش میان آنها ذاتی هر موقعیت مدرن است، چگونه در پزشکی دیگرگونه است و تأمل دربارۀ آن، رهیافتهای بسیاری بر ما عرضه میکند.
🔺 @sr_fatemy
دریافت کتاب از طاقچه:
https://taaghche.com/book/107852
01 رازوارگی سلامت.mp3
63.69M
🎧 متن خوانی کتاب:
📔 #رازوارگی_سلامت
✍🏻 هانس گئورگ گادامر
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۱
🔹 @sr_fatemy
02 رازوارگی سلامت.mp3
63.51M
🎧 متن خوانی کتاب:
📔 #رازوارگی_سلامت
✍🏻 هانس گئورگ گادامر
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۲
🔹 @sr_fatemy
#علم
03 رازوارگی سلامت.mp3
39.88M
🎧 متن خوانی کتاب:
📔 #رازوارگی_سلامت
✍🏻 هانس گئورگ گادامر
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۳
🔹 @sr_fatemy
#علم
24 یاد و خاطره نزد حافظ و هایدگر.mp3
85.7M
🎧متن خوانی کتاب:
#یاد_و_خاطره_نزد_حافظ_و_هایدگر
✍🏻 دکتر صافیان
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۲۴
🏷 لینک تهیه کتاب
🔹 @sr_fatemy
14 تولد زیست سیاست.mp3
38.42M
🎧 متن خوانی کتاب:
📔#تولد_زیست_سیاست
✍🏻 میشل فوکو
🎙سید رسول فاطمی
▪️جلسه ۱۴
🔹 @sr_fatemy