eitaa logo
سید رسول فاطمی
762 دنبال‌کننده
70 عکس
13 ویدیو
7 فایل
کانال درسگفتارهای سید رسول فاطمی ارتباط با ادمین: @alirooholamin 💠 جهت دسترسی سریع‌تر: 👈🏻 #ترتیب_سطوح (راهنمای شروع) eitaa.com/sr_fatemy/387 👈🏻 #فهرست۱ (درسگفتارها) eitaa.com/sr_fatemy/364 👈🏻 #فهرست۲ (نشست‌ها) eitaa.com/sr_fatemy/365 ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
سید رسول فاطمی
. ...دیدار آوینی... 🔹 در سی‌امین سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم #سید_مرتضی_آوینی ۱۹، ۲۰، ۲۱ فرور
‌ ‌ ✍🏻 سیدرسول فاطمی برای نشست : 🔻هیچ وقت یادم نمی‌رود وقتی اولین بار اتفاقی یکی از کتاب‌های شهید آوینی را در یک کتابخانه کوچک پیدا کردم، صبح زود قبل از شروع کلاس‌ها نیم ساعت بین کتاب‌ها می‌چرخیدم، که چشمم افتاد به آینه جادو با آن چاپ دوست داشتنی انتشارات سوره. 🔸 تا عصر همانجا بالا سر کتاب نشسته بودم. هیچ یک از کلاس‌ها را نرفتم و این شروع لاابالی گری مستانه من با کتاب‌های شهید بود. 🔹 غروب در توالت مجموعه مخفی شدم. سرایدار درها را بست و رفت و من برگشتم به کتابخانه. تا صبح پیاله پیاله پشت سر هم بر می‌گرفتم. چه شبی بود، چه لحظات تکرار نشدنی. 🔸 شهید آوینی امروز برای من یک برداشت کم و بیش شکل گرفته از مجموعه نظریاتی درباره رسانه، سینما، تکنیک، غرب شناسی و غیره است. اما آن روز من تخته پاره‌ایی بودم وسط اقیانوس نفهمیدن. 🔹 آخر نفهمیدن مثبتی هست که زورش از هر چه دانایی است بیشتر است. وقتی می‌فهمی حرف‌هایی هست که به خواب هم نمی‌دیدیشان... وقتی می‌فهمی ناگهان داری از خواب طولانی ده بیست ساله بیدار می‌شوی... وقتی با عظمت جانکاهی احساس میکنی هرچه می‌فهمیدی بر باد می‌رود و به چشم می‌بینی طوفانی را که تو را و افکار و گذشته‌ات را عوض تکمله‌ایی موفقیت‌آمیز جارو می‌کند و می‌برد. 🔸 شهید آوینی در اصل و حقیقت چیزی به من اضافه نکرد مرا و افکار بچه گانه‌ام را شست و برد. 🔹 ملاقات با آوینی یعنی با ترس و لرز و لبخند و اشک در برابر گرد باد بنیان برافکن حرف‌های ناگهانی او قرار گرفتن. این طوفان گوارای وجود زائرانش... 🔺 @sr_fatemy ‌ ‌
🔖 ارتباط نقد تجدد با درک ضرورت خروج از توسعه‌نیافتگی ✍🏻 سید رسول فاطمی ( @sr_fatemy) [قسمت اول] 🔸 گفت: راستش من هنوز نمی‌فهمم چگونه استاد داوری اصرار می‌کند نظرش در باب توسعه منافاتی با نظرات سابقش درباره غرب و تجدد ندارد! 🔹 گفتم: چطور مگر؟ 🔸 گفت: خب روشن است ایشان اگر نه غرب ستیز بی شک پیش از این و حتی همین الان -البته کمتر از قبل- غرب و تجدد را نقد کرده و می‌کنند اما در عین حال در سالیان اخیر بر ضرورت توسعه و لزوم اقبال به آن تاکید می‌کند. من کاری به تغییر مواضع اشخاص ندارم ولی به سختی می‌توانم این دو موضع را با هم جمع کنم. 🔹 گفتم: اتفاقاً به نظر من نه تنها این دو به اصطلاح شما موضع منافاتی با هم ندارند بلکه درک ضرورت توسعه منوط و مسبوق به نقد تجدد است و این دو در اصل و اساس با هم مناسبت دارند و در مقابل دفاع از تجدد است که راهی به درک ضرورت توسعه نمی‌برد. 🔸 گفت: می‌شود بیشتر توضیح دهید 🔹 گفتم: ببینید ایشان در این سالیان اخیر وقتی توجهات را به توسعه جلب کردند همیشه از امکان توسعه سخن گفتند البته امکانی که کم کم به ضرورت بدل می‌شود. 🔸 گفت: این چه ربطی به نقد تجدد دارد ؟ 🔹 گفتم: ربطش اینجاست که نقد تجدد به معنی مخالفت با آن نیست و در حقیقت مخالفت همان‌قدر از نقد دور است که دفاع. نقد به معنی مطلق ندانستن و مطلق نساختن تجدد است در واقع نقد به معنی کانتی همه چیز را از اطلاق می‌اندازد از جمله تجدد را. 🔸 گفت: هنوز هم متوجه ارتباط نشده‌ام. 🔹 گفتم: مدافع تجدد و مداحش متوجه حقیقت تاریخی آن نیست و به همین جهت کاری به امکان و ضرورت ندارد او تجدد را طبیعی می‌داند نه تاریخی و به نظرم به همین خاطر است که خود استاد می‌فرمایند روشنفکران مدافع تجدد از تعبیر امکان و به ویژه ضرورت در وصف توسعه برآشفته‌اند و او را بابت تفوه به آن ملامت کردند. 🔸 اندکی سکوت کردم که گفت: گوشم با شماست ادامه دهید. 🔹 گفتم: استاد داوری نمی‌گویند علی رغم انتقادات سابقم تجد خوبی‌هایی هم دارد که عَلی ایُّ حال چشم پوشیدنی نیستند و ما هم مثل همه باید قدر آن‌ها را بدانیم و مثلاً علم و دموکراسی و ارزش‌ها و ایده‌آل‌های عصر روشنگری غنیمتند. 🔸 گفت: ولی اینکه حرف بدی نیست. 🔹 گفتم: نه بد نیست ولی به تعبیر استاد اگر نه احمقانه خیلی ساده لوحانه و بی‌معنی است چون اصلاً صحبت خوبی‌ها و بدی‌های تجدد در میان نیست و همانطور که عرض کردم خوب انگاشتن تجدد و یا مثلاً برخی ابعادش با بد انگاشتن تمام یا برخی وجوهش هیچ یک ربطی به نقد و تفکر تاریخی ندارد و در مقابل درک ضرورت توسعه در حال حاضر جز با آنها یعنی نقد و تفکر تاریخی میسر نمی‌شود 🔸 گفت: برگشتیم سر خانه اول و همان مدعای سابق. 🔹 گفتم: چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم ولی اجازه بدهید یک بار دیگر به آنچه گفتیم فکر کنیم. 🔸 گفت: با کمال میل. 🔹 گفتم: عرضم این بود که اگر تجدد را طبیعی بینگاریم دیگر تاکید بر لزوم توسعه معنی ندارد چون تجدد می‌شود یکی از مراحل تکامل تاریخی بشر که توسعه یافته‌ها آن را درک کردند و بقیه هم از قافله کمال عقب مانده‌اند ولی خودتان می‌دانید که استاد داوری این نسبت با تجدد و مثلاً تعبیر عقب مانده را مانع درک وضعیت توسعه نیافتگی می‌دانند. 🔸 گفت: با این حساب مدافعان تجدد حق دارند از تعبیر امکان و به ویژه ضرورت ناراضی باشند چون انگار ایشان توسعه را مِن باب اَکلِ مِیته روا داشتند 🔹 گفتم: البته که نظر استاد این نیست و این تعابیر سوء تفاهم را بیشتر می‌کند تعبیر فقهی مذکور هم ربطی به تاریخ و احوال تاریخی بشر ندارد و بیشتر به رعایت اقتضای حال و زمان مربوط است در حالی که تفکر تاریخی امری ورای صرف درک اقتضائات زمان است. 🔸 گفت: من هنوز جواب سوال قبل را نگرفتم ولی حقیقتش برداشتم از تفکر تاریخی همیشه همین بوده یعنی درک اقتضائات زمان. 🔹 گفتم به شما توصیه می‌کنم نظر میشل فوکو درباره مقاله روشنگری چیست کانت را مطالعه کنید. 🔸 گفت اتفاقاً استاد داوری هم چند مرتبه به این نظر فوکو اشاره کرده‌اند و یک مقاله هم در همان عهد قدیم غرب ستیزانه شان در این باب دارند 🔹گفتم: کم لطفی می‌کنید. 🔸 گفت: ببخشید شوخی کردم منظورم همان احوال کتاب درباره غرب بود. 🔹 گفتم: بله حق با شماست عنوان مقاله کانت و منورالفکری است و در همان کتاب که فرمودید هم چاپ شده آیا آن را خوانده‌اید؟ 🔸 گفت: بله ولی راستش با آن ارتباط چندانی نگرفتم. 🔹 گفتم: پس حتماً دوباره آن را بخوانید چون از اتفاق وضع داوری در برابر توسعه بی‌شباهت به وضع فوکو در برابر روشنگری نیست. 🔸 گفت: چطور؟ 🔺 @sr_fatemy [ادامه دارد...] ‌ ‌
مصرف کننده امکان انتخاب ندارد.pdf
3.04M
📋 مصرف کننده امکان انتخاب ندارد (جبر گودنشینی) ✍🏻 سید رسول فاطمی 🔹 @sr_fatemy ‌ ‌ ‌ ‌