17.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا می شود به پدیده ی دستگیر شدن پاول دورف در فرانسه جور دیگری نگاه کرد؟
سیدرسول فاطمی به بهانه ی معرفی کتاب"سرمایه داری مرد،قاتل:فئودالیسم فناورانه" اثر یانیس واروفاکیس نگاهی تازه به دستگیری مالک تلگرام در فرانسه انداخته است.
اولین قسمت از رصدخانه را می توانید به صورت کامل و مستقیم از لینک زیر دنبال کنید:
https://aparat.com/v/yruh3jv
#پاول_دورف
#سرمایه_داری
#یانیس_واروفاکیس
17.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در دو انتخابات گذشته آمریکا دیدیم که چطور سرمایه دران جدید آمریکا شبیه ایلان ماسک و سرمایه داران قدیمی شبیه خانواده ی فورد در مقابل یکدیگر ایستادند.
با تحولات اخیر وقت آن رسیده تا بپرسیم که چه چیزی به ایلان ماسک قدرت می دهد؟
سید رسول فاطمی به بهانه ی معرفیکتاب "سرمایه داری مرد؛قاتل:تکنو فئودالیسم فناورانه" پاسخ می دهد.
اولین قسمت از رصدخانه را می توانید به صورت کامل و مستقیم از لینک زیر دنبال بفرمایید:
https://aparat.com/v/yruh3jv
#ایلان_ماسک
#رصدخانه
#سرمایه_داری
#یونیس_واروفاکیس
#اقتصاد
#elonmusk
خواستن، آرزو، اشتیاق و رغبت نیز همواره به دگرش هر سه عنصر ساختاری پروا اشاره دارند، یعنی فراپیش - بودن - از خود همواره - پیشاپیش - بودن و بودن نزد به این شکل، هیچ یک از این سه عنصر ساختاری از دست نمی رود. این عناصر حتی در اشکال بی توجهی بی تفاوتی و حتی مقاومت نیز حاضر هستند.
اشتیاق: به سوی چیزی جذب شدن، چنانکه گویی خود را واگذاریم تا جذب چیزی شویم که میل در پی آن است.
رغبت : آنچه ترغیب میکند دا زاین است. آنچه ترغیب دارد، خود وجود - در - عالم است. انسان جنون زده رغبت دارد که از این شاخه به آن شاخه بپرد و ته هر چیزی را بیرون بکشد. اینجا دا زاین تنها در این انگشت نهادن بر همه چیز وجود دارد. این مجذوب کردن خود در چیزی نیست، بل ربودن و چنگ انداختن به همه چیز است. انسان جنون زده، حتی از فراپیش خود بودن نیز فراتر می رود؛ از این طریق که بر آنچه که خود به نحوی اصیل میتواند باشد تأمل نکند. امر غیر اصیل همواره ظاهر امر اصیل را دارد. بنابر این انسان جنون زده بر این باور است که او به نحوی اصیل خودش است یا واقعاً خودش است. روانکاوی از دازاین تنها به شیوه پرتاب شدگی و میل و رغبت آن، گوشه چشمی دارد. روانکاوی این ساختار را به مثابه ساختاری اصالتاً انسانی فرض میکند و انسان را با «رانه هایش» به برابر ایستا تبدیل میکند.
سمینارهای سولیکون _ صفحه ۲۹۹
باسلام
شماره قبلی آقای فاطمی در دسترس ایشان نیست. جهت ارتباط با شماره جدید تماس بگیرید:
09162192085
هدایت شده از پایگاهخبری مجال اندیشه
📺برنامه تلویزیونی تفاوط
🔻از غربزدگی تا غربستیزی؛
تأملی در رویارویی اندیشمندان ایرانی با جهان غرب
🔸سید رسول فاطمی
پژوهشگر فلسفه
🔹حسین نوروزی
پژوهشگر فلسفه
🗓️جمعه ۲۳ آذرماه
🕒ساعت ۲۱
⭕️ زنده و مستقیم از شبکه اصفهان صداوسیما
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌀 پایگاهخبری مجال اندیشه:
🔍 @MajaleAndisheh
(خبرگزاری تخصصی #فلسفه در ایران)
🔻فایل تمام جلسات متنخوانی سمینارهای سولیکون در سایت سها در دسترس است:
www.soha-sima.ir/3696
25.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕ آنچه نام آنرا سنت میگذاریم، میراث شرق شناسی برای ماست؛ ما با عینک غرب به گذشته خود نگاه میکنیم!
🔻غرب زدگی برای کسانی است که تجدد را نقد نمیکنند ؛ تجدد را چیزی میدانند که میتوانند با آن مخالفت کنند!
🔸بخشی از گفت وگوی سید رسول فاطمی در برنامه تلویزیونی تفاوط
🔹با موضوع: از غربزدگی تا غربستیزی
@sr_fatemy
📗 جلسات متنخوانی کتاب
▪️ سمینارهای سولیکون
✍🏻 #مارتین_هیدگر
🎙 ارائه: #سید_رسول_فاطمی
🗓 سهشنبه
⏱ ساعت ۱۶
جلسه شصت و هفتم
📍 اصفهان، خ مسجد سید، خ ظهیرالاسلام، ک حیرت، بن بست اول، سرای هنر و اندیشه (سُها)
@sr_fatemy
@soha_sima
40.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سر من از ناله من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست
فلسفه درد است
و اصلا زبان درد است،زبان ناله ی درد مندانه ی آدمی است
ولی کلمات امروز دیگر نمک بر روی زخم بشر نیستند کلمات مثل دستها و تصاویر هیچکدام نمک ندارند
زبان امروز شده یک آب اکسیژنه شیک و با کلاس برای شستشوی زخم لاعلاج آدم بودن
بشکند این دست و زبان و جهان که نمک ندارد
این فیلم یا به قول شما کلیپ کوتاه که سرش از ناله اش دور نیست چیزی برای نت برداری ندارد ولی نمکی دارد روی زخم تفکر
هدایت شده از سیمای هنر و اندیشه/ سها (قم)
«[افلاطون:] زیرا آشکار است که شما از دیرباز وقتی لفظ هستنده را بهکار میبرید با آنچه به راستی از این لفظ مراد میکنید آشنا بودهاید. لیکن ما که زمانی میپنداشتیم این لفظ را میفهمیم اکنون به مخمصه افتادهایم»
آیا امروزه برای این پرسش که از واژهی هستنده (موجود) بهراستی چه مراد میکنیم پاسخی داریم؟ بههیچوجه!
از این رو بایسته است که پرسش درباره هستی را از نو مطرح کنیم. اما آیا امروز حتی از ناتوانی خود برای فهمیدن اصطلاح هستی، سردرگم میشویم؟ بههیچوجه!
از این رو بایسته است که پیش از هر چیز فهم معنای این پرسش را بار دیگر برانگیزیم.
✍🏻 مارتین هایدگر؛ مقدمه هستی و زمان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
👥 حلقه متنخوانی و مباحثه کتاب «هستی و زمان» با محوریت صوت تدریس متن آلمانی توسط دکتر احمد رجبی
🗓 جلسه اول در بهمنماه برگزار میگردد
📍قم، بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید
👥 حتما در گروه هماهنگی عضو بشید تا از روند جلسه مطلع بشید:
https://eitaa.com/joinchat/483197984Ce8182871b5
هایدگر میگوید وجود آشکارگیست دکارت این آشکارگی را به وضوح تحویل میکند ما در عصر وضوح وجود زندگی میکنیم :وضوح استدلال، وضوح سخن و وضوح وسواس گونه تصویر. جهان واقعی در برابر عکسها و تصاویر ابر واضح و فوق با کیفیت امروزی کدر و تیره و تار باقی میماند: کدورت ۲۰۰ ساله ی نومن.
آشکارگی وجود زمانی است. زمان در حقیقت روشنای وجود است ،زمان حقیقی زمان دراماتیک و داستانی است در داستان، زمان آشکار کننده است در مقابل و در تقویم روشنای وجود و زمان صرفا ایضاح منطقی است در قصه، زمان کلاف را میگشاید، زمان رخصت وقوع حوادث است حقیقت در داستان به نحو حقیقتاً زمانی آشکار میشود حقیقت را نمیتوان اثبات کرد چون اثبات وجود را متوقف و منجمد میکند. حقیقت همراهی میشود همراهی نسبت ما با وجود است. فهم ما از وجود دراماتیک، همدلانه و یا دقیقتر بگویم همدردانه است وجود همچو داستان دنبال میشود، ما زمانی هستیم چون بالذات تعقیبگریم هایدگر میگوید انسان خود کشش به سوی واپس گریزنده است. وجود مجرمی تحت تعقیب نیست وجود به نحو دراماتیک و به اقتضای داستان واپس مینشیند در قصهها تعویق نداریم بلکه واپس گریزی مجال دنبال کردن میدهد هرچند نزد منطق این تعقیب خسته کننده و احمقانه است هایدگر میگوید وجود آشکارگی است زمان هم آشکارگیست زمان در قصه توالی منطقی حوادث نیست بلکه اجازتی نه حقوقی یا منطقی و یا طبیعی بلکه اونتولوژیک است به پیش آمد. ویتگنشتاین سعی کرد نظم منطقی ریاضی زبان را کشف کند ولی در صحرای سکوت از پا درآمد، زبان،زبان وجود و روشنای وجود است
جهان توسعه نیافته اما به وصف در نمیآید چون مثل سیاه چاله حتی نور را میبلعد در توسعه نیافتگی رخصتی نیست با این حال توسعه نیافتگی درسی بزرگ و شاید بزرگترین درس هستی است اینجا شب تیره و تار فروبستگی است زمان اینجا معمایی است عجیب و غریب اینجا حتی وضوح منطقی هم از کف میرود.
زمان پاسدار وجود و معناست ،معنا ثابت نیست معنا در قفسه یا طبقه نیست معنا خود روشنایی است اما اینجا قصهای نیست و چیزی آشکار نمیشود و در وضوحی احمقانه و اروتیک همه لباس نداشته پادشاه را تحسین میکنند. توسعه نیافتگی اوج و منتهای برهنگی است اینجا پستو ندارد ولی سوراخ و سمبه چرا ،همه چیز آشکار و همه چیز نهان است زبان پرده در و هتاک و تهمت زن و دروغگوست اینجا بازار روانشناسی داغ داغ داغ است همه روانکاو اند و پشت همه چیز از حرفهای سیاسی گرفته تا هنری و فلسفی دنبال نیات پنهان شخصی میگردند اینجا قصه ندارد زمان متوقف شده و معنا میگریزد زبان گنگ است و عجیب آنکه گنگی زبان این جهان را شعر میپندارند روشنفکری، شاعرانگی همین تیرگی و گنگی است .روشنفکر در بند معنا نیست او عاشق خود است عاشق تعابیر خود عاشق ستایش خود روشنفکری مداحی لفظ است اینجا شبهای شعر به قول کوندرا جشن بیمعنایی است ،فقدان معنا و کوری دل آزار سخن و چرخش سرگیجه آورش به دور خود، روشنفکر را به وجد میآورد روشن فکر این جهان به ستایش بیپایان مشغول است اگر لیبرال باشد، مداح آزادی است و اگر مذهبی_رمانتیک [و چرا که نه انقلابی] باشد ستایشگر دوستی، مادری و مهر همه ی روشنفکر های جهان توسعه نیافته یک مادر در کارنامه هنری تغزلی شان دارند اینها جای شعارهای قدیمی را گرفته
اما از آنها نخواه منظورشان را بیان کنند آنها منظوری ندارند یک واو بگو یا بغض کن این بهتر است. البته اگر دنبال دردسر نمیگردی سرت را بنداز پایین و نوچ نوچ کن فقط مواظب باش اشتباه آوینی را تکرار نکنی اگر مصداق نیاوری بویی نمیبرند بیا وسط در سماع روشنفکرانه ی خر به رفتشان برقص یا هو بکش یا هورا یکی از آنها باش هایدگر هم اشتباه کرد خرجش یک توبه بود آنها متعصبند، سختگیرند ولی نه برای معنا هر چقدر کمتر بفهمند بیشتر ذوق میکنند جای آوینی خالی است تا دق کند وقتی ببیند همه روشنفکر شدهاند و همه جا بنیاد فارابی است کاش بود و نقد میکرد این دورویی و ریا را ،توسعه نیافتگی سالوس بزرگ تاریخ است: با دست پس زدن تجدد و با پا پیش کشیدن تکنیک. آنها مثل آمریکاییها ترسو اند و شبها به جای عروسک گوشیهایشان را بغل میکنند
@sr_fatemy