🌹🖤مدینه امشب در سکوتی حزن انگیز فرو رفتهست. نفس پاک فاطمه(س) دیگر در نخلستانهای شهر و کوچههای تبدار مدینه چون خنکای نسیم بهشتی جاری نخواهد شد. چراغ دل مرتضی علی(ع) و چلچراغ عرش که شکسته و دردمند خانهی وحی را روشن نگاه داشته بود، امشب برای همیشه خاموش گشت.
▪️شهادت ام ابیها حضرت فاطمه الزهرا س بر شیعیان تسلیت باد.
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
📽یادداشت سرکار خانم سیده رقیه آذرنگ مولف و پژوهشگر در مورد سریال "گیل دخت" در صفحه "تصویر روز" روزنامه کیهان_دوشنبه۲۱ آذرماه ۱۴۰۱
🎬ترسیم الگوی خانواده در یک درام تاریخی
🔻خانم آذرنگ نوشت: سریال «گیل دخت» یک درام تاریخی عاشقانه است که ماجرای آن در دوران سلطنت قاجار و در اتفاقات خانوادگی یکی از خانهای شمال کشور میگذرد.اما گویش یا لهجه بازیگران گیلکی نیست شاید به انتخاب نویسنده اثر باشد.
تاریخ ایران در ادوار مختلف برای مخاطبان فیلم به ویژه سریال های تلویزیونی از جذابیت دو چندانی برخوردار است و می توان گفت نویسنده این اثر از انتخاب داستان در لایه های تاریخی ایران کهن بهره برده است.
بافت تاریخی در این سریال برای مخاطبان بسیار ملموس است و به خوبی دوران ارباب رعیتی را در گذشته نشان می دهد....
📝شرح این یادداشت را از لینک زیر مطالعه فرمایید...👇
https://kayhan.ir/fa/issue/2591/8
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
38.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹چادرهای خاکی
📻روایتی از شهیده عصمت پورانوری
🎼 تهیه شده در رادیو سرو- موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس_تهران
#شهید_عصمت_پور_انوری
#شهید_شاخص
#دفاع_مقدس
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
🎤 در استان مرکزی، یک معلم آموزش و پرورش با 30 سال سابقه در کلاس درس به بیان خاطراتی از شهدا و وصایای آنان می پردازد و با خواندن کتاب هایی با موضوع دفاع مقدس دانش آموزان را با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا می کند.
📚به گزارش خبرنگار دفاع پرس: موضوع فعالیت این معلم را شنیدیم و بر آن شدیم که با وی دیدار کنیم و در رابطه با فعالیت او بیشتر بدانیم، پس به مدرسه دخترانه رفتیم.
او معلمی است که عشق به شهدا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در چهره او موج میزد. وی در گفتوگو با خبرنگار ما اظهار داشت: شهدا و ایثارگران کار بزرگی را برای این مرز و بوم کردند و من احساس می کنم دین زیادی نسبت به شهدا داریم.
این بانوی اراکی ادامه داد: این آرامش، امنیت و نفس راحتی را که ما می کشیم، مدیون خون شهدا و ایثارگری جانبازان و آزادگان است و همه باید هر طور که می توانند حتی در اندازه یک قدم در این راستا حرکت کنند.
یوسفی به کتاب «عصمت» اشاره کرد و گفت: این کتاب هدیه ای از سوی والدین یکی از دانش آموزان است که من با مطالعه آنها دوست داشتم به جای اینکه دانش آموزان فقط پیرامون دروس مدرسه آموزش ببیند این کتاب ها که درس بزرگ زندگی است را به آنها آموزش دهم و به عنوان تکلیف در این رابطه با دانش آموزان کار کنم.
من در صحبت با دانش آموزان به آنها گفتم چه خوب است که ما داستان زندگی شهدا را بخوانیم و بدانیم که آنها برای چه شهید شدند و این طرح از سوی دانش آموزان مورد استقبال قرار گرفت.
#شهدای_زن
#کتاب_عصمت
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
هدایت شده از زن و حماسه
✋سلام ما بر این پاره های تن ملت ، که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهـرا(س)ندارند. امام خمینی(ره)
🧕 ویژه برنامهٔ "شهیده ی گمنام "
🏴 سوگوارۀ مادرِ شهیدانِ گمنام در بزرگترین گلزار شهدای جهان
روایت خاطرات زنان حماسه ساز و اقامه ی عزای فاطمیه
🎤 با روایتگری: مریم کاتبی،فاطمه ناهیدی،معصومه حِمامی،شهلا غیاثوند،سیده زهرا حسینی، سارا ترابی کیا
🎼 شعرخوانی توسط : فاطمه نانی زاد ، زهراسادات قاسمی ، فاطمه طارمی ، عارفه دهقانی ، محدثه آشتیانی ، مهدیه نژاد ابراهیم
🎙با مداحی : سید مهدی میرداماد ، سید احمد الموسوی ، سید محمدرضا نوشه ور ، سید امیر حسینی ،سید مصطفی میرداماد، سید جواد پرئی
🎧 با اجرای : زینب پورابراهیم
📆 شنبه ۳ دی الی پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱ ، از نماز مغرب و عشاء
📍تهران ، گلزار شهدای بهشت حضرت زهـرا (س) ، قطعه ۴۰
@zanvahamase
هدایت شده از عماریار
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 فرمانده گردان لوطیهای جنگ، به یاران شهیدش پیوست
⚫️ حاج «سیدابوالفضل کاظمی» از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس و فرمانده گردان میثم، معروف به گردان داش مشتیها و لوطیهای جنگ، پس از تحمل دورهای بیماری به دیار باقی شتافت.
🎥 روایتی از زندگی ایشان را در مستند #کوچه_نقاش_ها ببینید🔻
🌐 b2n.ir/k-ngh
✅ در #عماریار، با خانواده فیلم ببینید
🆔 @AmmarYar_IR
▪️کانال کتاب عصمت، درگذشت شهادتگونه حاج سید ابولفضل کاظمی، فرمانده گردان میثم لشکر ۲۷ محمد رسول الله ص را به خانواده محترم ایشان، بازماندگان و دوستان گرامی اش تسلیت می گوید.
▪️ان شاءالله روح پاکشان در جوار حق همنشین شهدا و صالحان باد.
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
"عصمت"
▪️کانال کتاب عصمت، درگذشت شهادتگونه حاج سید ابولفضل کاظمی، فرمانده گردان میثم لشکر ۲۷ محمد رسول الله
✒▪️در پی درگذشت جانسوز جانباز و همراه و همرزم شهید چمران" سید ابولفضل کاظمی" راوی کتاب "کوچه نقاش ها" سرکار خانم سیده رقیه آذرنگ نویسنده و پژوهشگر حوزه دفاع مقدس در پیج اینستاگرامش نوشت: دو سال پیش یه پروژه سینمایی دستم بود. باید طرح داستان فیلم را به سرانجام می رساندم. تهیه کننده فیلم، اسامی چند نفر را برای پیگیری شرح حال سوژه که اتفاقا ش.ه.ی.د خوشنام و به نام و پهلوان کشور بود به من معرفی کرد اما نتوانستم از آن چند نفر به سرنخی برسم تا اینکه توسط یکی از دوستان شماره تماس سید ابولفضل کاظمی یا بهتر بگویم راوی خوش سخنِ کتاب "کوچه نقاش ها" به من معرفی شد. آشنایی با او تمام معادلاتم را بهم ریخت...
اولین بار که تماس گرفتم گوشی را جواب داد و با لحن خاص و اصیلِ تهرانی گفت: (بفرما درخدمتم)
گفتم: خانم آذرنگ هستم طراح داستان سریال ش.ه.ی.د...
انگار می دانست ذهن پرسشگرم به دنبال شناخت بهتر آن اسوه و قهرمانِ گمنام است.
بی درنگ جواب داد: (آبجی بگو کجا برات نامفهومه)
گفتم: هر چه از ش.ه.ی.د...شنیدم فقط مرام پهلوانی بود برایم از خصوصیات ساده زیستی اش بگویید...
گفت: (والا چی بگم... ابرام... محبوب القلوب بود آبجی... مثل حاج قاسم ...کسی محبوب القوب میشه که عین خاک باشه افتاده و متواضع...)
سخن ما به درازا کشید و در مصاحبه های بعد بیشتر سید ابولفضل را شناختم....
میاندار تکیه سادات بود. در همان محله ای که در کتاب کوچه نقاش ها آمده....
اتفاقا یکبار در ایام فاطمیه با او تماس گرفتم...برگشت بهم گفت: (سیده خانم امشب پخت نذری داریم.
دارم سیب زمنی پوس میگیرم یه توک پا بیا مهمون تکیه سادات باش البته شما خودت دختر حضرت زهرایی...)
نمی دانست من اصالتا دزفولی ام. در مصاحبه آخر وقتی شنید بهم گفت: (توی دشت عباس، با ابرام و بچه ها داشتیم می رفتیم سمت عراقیا که درگیری رو"عملیات" شروع کنیم. چندتا پشته دیدیم رفتیم جلو دیدیم ای دل غافل پر از مهمات بود. به بچه ها گفتم عراقیای نامرد اینا رو آماده کردن دزفول و بزنن...دزفول برای صدام مهم بود خیلی مهم...)
آقا سید ابولفضل می دونم الان ت آغوشِ حاجی و ابرام و بقیه رفقا شاد و خوشحالی از اون بالا هوای ما رو داشته باش توی این روزا...کاش با اون همه خاطره کمی بیشتر پیش ما می موندی اما خودت گفتی: (زخم های تنم بی شماره تا هر جا خدا بخواد من نفس می کشم به عشقِ حضرتِ زهرا...)
حضرت زهرا س خوب خریدارت شد.
سیده رقیه آذرنگ_۲۸ آذرماه ۱۴۰۱
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc