eitaa logo
کانال شهدای کرمجگان
152 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
6.1هزار ویدیو
5 فایل
چشم من و امر ولی،جان من و سیدعلی⚡ یه کانال دلنشین شهدایی ورهبری کمی شاعرانه کمی عارفانه کمی خبر کمی موسیقی و مداحی جملات آرامش بخش با ما همراه باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴:نماز اول وقت🌴 🌸راوی:جمعی از دوستان شهيد محور همه فعاليت‌هايش نماز بود. ابراهيم در ســخت‌ترين شرايط نمازش را اول وقت می‌خواند. بيشــتر هم به جماعت و در مســجد. ديگران را هم به نمازجماعت دعوت می‌کرد. مصداق اين حديث بود كه اميرالمؤمنين می‌فرمايند: هر که به مسجد رفــت و آمد کند از مــوارد زير بهره می‌گيرد: «برادری کــه در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تــازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخني که موجب هدايتش شود و ترک گناه»1 ابراهيــم حتــی قبل از انقلاب، نمازهای صبح را در مســجد و به جماعت می‌خواند. رفتار او ما را به ياد جمله معروف شهيد رجائي می‌انداخت «به نماز نگوئيد کار دارم ، به کار بگوئيد وقت نماز است.» بهتريــن مثال آن، نمازجماعت در گود زورخانــه بود. وقتی كار ورزش به اذان می‌رسيد، ورزش را قطع می‌کرد و نماز جماعت را بر پا می‌نمود. بارها در مسير سفر، يا در جبهه، وقتي موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد. صدای رسای ابراهيم و اذان زيبای او همه را مجذوب خود می‌کرد.¹ ‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾ - مواعظ العدديه ص ۲۸۱ *** او مصداق اين کلام نوراني پيامبــر اعظم بود که می‌فرمايند: «خداوند وعده فرمــوده؛ مؤذن و فردي که وضو می‌گيرد و در نماز جماعت مســجد شرکت ميکند، بدون حساب به بهشت¹ ببرد» ابراهيم در همان دوران با بيشتر بچه‌هاي مساجد محل رفيق شده بود. او از دوران جواني يک عبا براي خودش تهيه کرده بود و بيشــتر اوقات با عبا نماز می‌خواند. ٭٭٭ سال 1359 بود. برنامه بسيج تا نيمه شب ادامه يافت. دو ساعت مانده به اذان صبح کار بچه‌ها تمام شد. ابراهيم بچه‌ها را جمع کرد. از خاطرات كردستان تعريف می‌کرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده‌دار. بچه‌هــا را تــا اذان بيدار نگه داشــت. بچه‌ها بعد از نمــاز جماعت صبح به خانه‌هايشان رفتند. ابراهيم به مسئول بسيج گفت: اگر اين بچه‌ها، همان ساعت ميرفتند معلوم نبود براي نماز بيدار ميشدند يا نه، شما يا کار بسيج را زود تمام کنيد يا بچه‌ها را تا اذان صبح نگه‌داريد كه نمازشان قضا نشود. ٭٭٭ ابراهيم روزها بسيار انسان شوخ و بذله گويي بود. خيلي هم عوامانه صحبت ميکرد. ً قبل از سحر بيدار بود و مشغول نماز شب ميشد. اما شبها معمولا تلاش می‌کرد اين کار مخفيانه صورت بگيرد. ابراهيم هر چه به اين اواخر نزديک میشد. بيداري سحرهايش طولانی‌تر بود. گويی ميدانست در احاديث نشانه شيعه بودن را بيداري سحر و نماز شب معرفي کرده‌اند. 👇👇👇