eitaa logo
سید رضا حجازی
452 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
65 فایل
بصیریت افزایی و روشنگری سیاسی 🔷ارتباط با مدیر: @hejazi14
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 جواب کامل شبهه ❄️ چرا قطر که کشوری مسلمان است آنقدر پیشرفت کرده است و توانسته اقتصاد کشورش را بالا ببرد ولی ایران نتوانسته اقتصادش را بالا ببرد؟! 🔶 اول: اگر دو نفر ثروتمند باشند و یکی خانه‌ای ۵۰۰ متری داشته باشد و یکی خانه‌ای ۱۰۰ هزار متری داشته باشد اگر این‌ها بخواهند این خانه‌ها را آباد کنند کدام زودتر و راحت‌تر می‌تواند خانه را آباد کند؟ 🔻 مسلما کسی که خانه‌ی ۵۰۰ متری داشته باشد زودتر خانه را آباد می‌کند و کسی که خانه‌ی ۱۰۰ هزار متری دارد مدت زیادی طول می‌کشد تا آن را آباد کند. 🔷 دوم: قطر کلا وسعتش ۱۱۵۸۶ کیلومتر است با حدود ۳ میلیون نفر جمعیت و با منابع انرژی فروان مثل گاز و نفت به طوری که سومین ذخیرگاه گاز جهان است در حالی که ایران یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۵ کیلومتر مربع مساحتش است با حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت، یعنی قطر به اندازه یک استان ایران است پس خیلی زودتر و راحت‌تر می‌شود آن را آباد کرد. 🔶 سوم: در ضمن قطر هم اینگونه نیست که تمام مناطق آن آباد باشد بلکه خیلی از قسمت‌های آن هستند که به آن نمی‌رسند و معمولا به آن مناطقی که در دید است رسیدگی می‌کنند و آن چیزی را که دوست دارند در رسانه‌ها به دیگران نشان می‌دهند و مناطق خراب و محروم را نشان نمی‌دهند. و حتی برای اینکه در جام جهانی مناطق محروم و فقیر به چشم نیاید بین آن‌ها و مناطق ثروتمند دیوار کشیده‌اند.[۱] 🔷 چهارم: اگر به قطر بگویند باید پول هزینه حمله به سوریه را بدهی باید قبول کند و یا باید بپذیری که ما در کشورت پایگاه داشته باشیم و خیلی بایدهای دیگر که مجبور به پذیرش است. در حالیکه ما آقای خودمان هستیم و کسی نمی‌تواند به ما زور بگوید. 🔶 پنجم: هر چیزی قیمتی دارد وقتی شما استقلال خود را نخواهید و نوکر غرب بشوید و ثروت خود را در اختیار آن‌ها قرار بدهید مانند زمان شاه، آن‌ها هم از شما به ظاهر حمایت می‌کنند و طوری شما را نشان می‌دهند که بهترین هستید ولی فقط در رسانه و تبلیغات و نه در واقعیت. 🔻 قطر هم چون برای غربی‌ها منافع دارد و از او بهره می‌برند او را در رسانه‌ها و تبلیغات چنان نشان می‌دهند که به کشورهای دیگر بگویند پیشرفت قطر به خاطر کنار آمدن با آن‌هاست. اما همین قطر اگر خلاف منافع آن‌ها کاری انجام دهد او را طوری در رسانه‌ها و تبلیغات نشان می‌دهند که بدترین و عقب‌مانده‌ترین کشور جهان باشد. 🔷 ششم: شما یک آدم پولدار را در نظر بگیرید که فقط پول دارد و هیچ چیزی خودش بلد نیست درست کند و به دیگران پول می‌دهد برای او بسازند اگر روزی پول او تمام شود یا دیگر کسی به او چیزی نفروشد از بین می‌رود اما کسی که خودش وسایل و امکانات مورد نیازش را درست می‌کند محتاج دیگران نیست. اگر کسی هم به او چیزی نفروشد یا پول نداشته باشد چون خودش می‌تواند وسایل مورد نیازش را بسازد از بین نمی‌رود. 🔻 پیشرفت‌های قطر هم از خودش نیست بلکه همه خریداری شده است و اگر یک روزی با غربی‌ها دشمن شود تمام امکانات او را قطع کنند نابود می‌شود یا اگر روزی منابع او تمام شود و ثروتی برای خرید آن‌ها نداشته باشد به نابودی کشیده می‌شود. 🔻اما تمام پیشرفت‌های ایران از خودش هست و محتاج کسی نیست و اگر کسی به او امکانات نفروشد خودش آن را به دست می‌آورد. 🔶 هفتم: علاوه بر این‌ها چه کسی گفته است ایران پیشرفت نداشته است در حالی که ایران در تمام زمینه‌ها پیشرفت کرده است مثلا در پزشکی رتبه دهم جهان هستیم در اختراعات رتبه دوم جهان هستیم در نانو رتبه سوم جهانیم در نظامی رتبه ششم جهانیم در صنعت رتبه نوزدهم جهانیم در هوافضا رتبه هشتم جهانیم و ... بنابراین ما خیلی پیشرفت داشتیم اما چون رسانه و تبلیغات دست دشمنان ماست ما را بد نشان می‌دهند. البته مشکلاتی هم داریم امید است که برطرف شود. منبع: [۱]ـ پایگاه خبری آفتاب، دیوار کشی محله‌های فقیر قطر در آستانه جام جهانی، ۱۱ آبان ۱۴۰۱. 📎 📎
چرا رهبری را حل نمی‌کند؟ و چرا برخی مسئولینی که توسط رهبری گذاشته می‌شوند بد عمل می‌کنند؟ ✅ وظایف ، قوای سه گانه، سازمان‌ها و نهادها و ...، همه در قانون اساسی تبیین شده است. آیا انتظار می‌رود رهبری تمامی ساختار اداره کشور را به هم بزنند، قوانین را ملغی کنند و خودشان از رئیس جمهور، نمایندگان و رئیس مجلس، تا تمامی مسئولان و کارمندان را عزل و نصب نمایند؟! آیا تمامی مشکلات و انحرافات، با عزل و نصب‌ها برطرف می‌شود؟! 1. کار رهبری در ، این است که رئیس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعه‌ای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با ایشان نیست. 🔸 بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعه‌‌ای مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است. این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رئیس صدا و سیما را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران، فیلم‌نامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و ... را نیز ایشان انتخاب کنند و در مقابل کوچکترین کارهای این مجموعه هم باید رهبری پاسخگو باشد! فقط عزل و نصب برخی نهادها را بر عهده رهبری گذاشته است. تنها موردی که علاوه بر عزل و نصب مدیران، فرماندهی آن نیز به عهده رهبری است، امور می‌باشد، زیرا ایشان در قانون اساسی فرمانده کل قواست. لذا می‌توان و نقاط ضعف نیروهای نظامی را با دستاوردهای کلیه امور غیر نظامی مقایسه کرد تا تفاوت مدیریت رهبر انقلاب با سایرین مشخص شود. 2. بازوان اجرایی ولیّ فقیه، چه کسانی هستند؟ آیا به جز ، نهادها و سازمان‌های رسمی و مردم که هر کدام وظایف مشخصی دارند؟! آیا می‌تواند از آسمان نیرو بیاورد، یا باید با همین‌ها کار کند؟ همه نهادهای انتصابی و انتخابی به عنوان بازوهای رهبری به شمار می‌روند. بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمی‌تواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد. 🔸 گاهی مدیریت‌ها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعیف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود است، یا ضعف برنامه‌ریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه! حال رهبری چه کند؟! 3. ولی فقیه، در بالاترین افق و قلّۀ «رصد» قرار دارند؛ به لطف الهی به خاطر ، تقوا، دانش، بینش، شجاعت و سایر کمالات، دوست و دشمن، خیر و شر، راه‌کارهای کلّی برای عبور از مشکلات، مسیر صحیح رشد و را می‌شناسند و می‌شناسانند. اما توجه، دقت و عمل، کار امّت است، چه نهادها و مسئولان و چه مردم. 🔸 اصلی‌ترین و مهم‌ترین کار در جلوگیری از انحرافات، آنها و تذکر به آنها و روشن کردن راهکارها و تلاش برای مساعد نمودن شرایط جهت هدایت در صراط مستقیم و جلوگیری از انحرافات می‌باشد که در تبیین سیاست‌های کلّی نظام محقق می‌گردد. لذا نه وظیفه دارد و نه اصلاً می‌تواند که در اجرا، از تمامی انحرافات جلوگیری نماید. 4. ولی فقیه، خود بارها به پرسش دربارۀ پاسخ داده‌اند: «من هم بارها قبلاً گفته‌ام که رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های موردیِ دستگاه‌های گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی‌شود. نه قانون این اجازه را می‌دهد، نه منطق این اجازه را می‌دهد.» (12/4/1395). رهبر انقلاب، این موضوع را اینگونه تبیین می‌نمایند: در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقه‌ها و ضرورتها، مدیریت‌های گوناگون را به بعضی از انعطاف‌های غیر لازم یا غیر جائز وادار می‌کند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضی‌ها دوست می‌دارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیم‌ها بدون نظر رهبری گرفته نمی‌شود. نه، اینطور نیست. ... دستگاه‌های گوناگون - قوه‌ی قضائیه، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه - مثل همه‌ی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام می‌دهند، با اختیارات کاملی که در معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی به سمت آن آرمان‌ها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد. (24/7/1390)