eitaa logo
سیر و سلوک و عرفان
6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
13 ویدیو
5 فایل
سفر از غم به شادی ، از خود به خدا⏬️ سلوک علمی و اصولی⏬️ 📌برنامه در کانال سنجاق گردیده شرح آن در: ⏬️ 📚 ِکتاب ‌جامع " #رهروان_تنها " به قلم مدیرکانال: در کانال زیر ⏬️ https://eitaa.com/sserfanbook ادمین : @tabadolat1100 مولف : @Zohali52
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ⏪عامل سی و یکم  : ذکر و یاد حق (قسمت ششم ) ادامه... آثار ذکر بر سالکان مبتدی چهارم : شناختن مکر شیطان و دفع آن : حقیقت ذکر،‌ یاد خداوند است و اگر ذکری یاد خداوند را در پی نداشته باشد ذکر نیست. زیرا مراد از ذکر و هدف از آن تحول درونی با یاد خداوند است و اگر ذکری به این هدف منتهی نشد آن کارکرد واقعی را ندارد. ♦️اگر منظور شما از ذکر، ذکر زبانی و لحظه ای باشد باید گفت چه بسا کسانی که بسیاری اوقات در حال ذکر بودند اما نتوانستند با هوای نفس و شیطان مبارزه کنند. شیطان را ذکر قلبی و درونی که از اعماق وجود و از ته دل برخیزد، فراری می دهد نه ذکری که فقط لقلقه زبان باشد. ♦️آن چه که مهم است پناه بردن به خداوند تبارک و تعالی‌ است از شر شیطان. أعوذ بالله من الشیطان الرجیم یعنی از شر شیطان به خدا پناه می برم. در واقع این «پناه بردن» کلیدِ کار است. مشابه این تعبیر در آیات الهی نیز آمده است. - و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین (المؤمنون/۹۷) و بگو پروردگارا! من از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مى برم. - با توجه به این آیه، تکیه اصلی بر پناه بردن به خداوند است حتی‌ شاید ذکر زبانی هم در میان نباشد. امام علی علیه السلام فرمود: «زیاد دعا کن تا از گزند شیطان محفوظ بمانی.»( منتخب میزان الحکمة/ ۳۲۶۵) ♦️ همان طور که در روایت امیرالمؤمنین اشاره شده با دعا کردن و از باری تعالی‌ خواستن و بدو پناه بردن است که می توان شیطان را از خود دور کرد. ♦️نکته مهمی که درباره ذکر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدی نسبت به انسان صرف نظر نمی کند، ستیز و مجاهده با شیطان کاری مستمر و دایمی است و تا انسان در این عالم زنده است ادامه دارد. دام های شیطان برای انسان های با تقوا و دارای کمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفی تر است.از این رو به «ذکر کثیر» امر شده است. «یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا» احزاب، آیه ۴۱ .   ♦️به طور کلی کار شیطان وسوسه کردن است. با پناه بردن دائمی به خداوند و ارتباط پیوسته با او و توسل و ربط با ائمه معصومین علیهم السلام و اولیای الهی می توان از این وسوسه ها رها شد و یا آن را به حداقل رسانید و شیطان را تسلیم نمود. ♦️رعایت نکات زیر در سیر الی الله بسیار مفید و کار ساز خواهد بود : ۱- سعى و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینى و ترک گناه. ۲- انجام یک سرى مستحبات؛ مثلا همیشه با وضو بودن و زبان را به ذکر مخصوصا «لاحول ولاقوة الا بالله العلى العظیم» عادت دادن.. ۳- خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت، ۴- تلاوت قرآن و اندیشه در آیات آن ۵ _حتی المقدور سعی در خواندن نماز شب ۶- از تنهایى ِ غیر مفید دورى گزینید. ۷- سحر خیزى ۸- تنظیم برنامه براى تمام شبانه روز و پر کردن اوقات فراغت با برنامه هاى صحیح و سودمند مانند برنامه منظم مطالعاتى. سعى کنید فرصت هاى خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید. ۹- شرکت در ورزش هاى فردى و دسته جمعى ۱۰- شرکت در فعالیت هاى مذهبى و اجتماعى ۱۱- به صله رحم و ارتباطات اجتماعى بسیار بپردازید و به نزدیکان و اقوام خود بیش از پیش اظهار علاقه و محبت نمایید.(البته با رعایت محرم و نا محرمی) ۱۲- کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه هاى شهوت انگیز و پرهیز از نگاه نامشروع. ۱۳- عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد . ۱۴_ همواره خود را نصیحت نموده و بر نفس خویش بانگ زنید: «اى بیچاره! تا کى گرفتار هواى نفس باشى و سرمایه گران مایه عمر را تباه سازى و به معصیت رب الارباب پردازى؟ چرا براى اندک لذتى پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى؟ ادامه دارد... @sserfan
🔴ذکر و حضور قلب در نماز : ♦️یکی از ویژگیهای مرحوم علامه طباطبایی دائم الذکر بودن ایشان بود حتی نقل شده است: در اواخر عمر که دچار کسالت شدید و عصبی بودند، حتی نزدیکان را نمی شناخت و از خورد و خوراک غافل بود؛ یعنی اگر لیوان آب یا غذا را به دستش می دادند تا نمی گفتند، بخور، نمی خورد، ولی در همان حال آهسته ذکر می گفت و به یاد خدا بود و گوی در عالم دیگر است در لحظات آخر عمرش یکی از شاگردان خصوصی علامه می گفت: از ایشان پرسیدم چه کنم در نماز به یاد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟ برای شنیدن بیانات استاد، گوشم را نزدیک دهانش بردم، چند بار فرمودند: توجه، مراقبه، توجه، مراقبه به یاد خدا باش و خدا را فراموش نکن. 📚منبع: پندهای حکیمانه-جلد سوم علامه حسن زاده آملی @sserfan
🔴مراقبه و آثار آن : ♦️یکی  از اهم چیزهایی که در راه سیر و سلوک و در حکم ضروریتی از ضروریات آن است همانا امر مراقبه است. سالک باید از اولین قدم که در راه می​گذارد تا آخرین قدم، خود را از مراقبه خالی ندارد و این از لوازم حتمیه سالک است. باید دانست که مراقبه دارای درجات و مراتبی است، سالک در مراحل اولیه یک نوع مراقبه​ای دارد و در مراحل دیگر نوع دیگری، هرچه رو به کمال رود و طی منازل و مراحل کند مراقبهٔ او دقیقتر و عمیق​​تر خواهد شد. به طوری که آن درجات از مراقبه را اگر بر سالک مبتدی تحمیل کنند از عهدهٔ آن بر نیامده و یکباره بار سلوک را به زمین می​گذارد یا سوخته و هلاک می​شود. ولی رفته رفته در اثر مراقبه در درجات اولیه و تقویت در سلوک می​تواند مراتب عالیه ازمراقبه را در مراحل بعدی به جای آورد، و در این حالات، بسیاری از مباحات در منازل اولیه بر او حرام و ممنوع می​گردد. ♦️در اثر مراقبهٔ شدید و اهتمام به آن، آثار حب و عشق در ضمیر سالک هویدا می​شود، زیرا عشق به جمال و کمال علی الاطلاق فطری بشری بوده و با نهاد او خمیر شده، و در ذات او به ودیعت گذارده شده است. لیکن علاقه به کثرات و حب مادیات حجاب​های عشق فطری می​گردند و نمی​گذارند که این پرتو ازلی ظاهر گردد. ♦️به واسطهٔ مراقبه کم​ کم حجاب​ها ضعیف شده تا بالاخره از میان می​رود و آن عشق و حب فطری ظهور نموده ضمیر انسان را به آن مبداء جمال و کمال رهبری می​کند. این مراقبه در اصطلاح عرفا تعبیر به «می» شده است. ♦️چون سالک در امر مراقبه مواظبت نمود، حق تعالی از باب مهر و عطوفت انواری را بر او به عنوان طلایع ظاهر می​گرداند. در ابتدای امر این انوار مانند برق ظاهر گشته ناگهان پنهان   می​شوند، این انوار کم​کم قوت یافته مانند ستاره ریز درخشان می​گردند، و سپس نیز قوت یافته به صورت ماه و بعداً به صورت خورشید پدید می​آیند، و گاهی مانند چراغی که افروخته باشند و یا قندیلی نمایان می​شوند، این انوار را در اصطلاح عرفا «نوم عرفانی» نامند، این انوار از قبیل موجودات برزخیه هستند. ♦️ولی هنگامی که از این مراتب مراقبت سالک قویتر گشت و رعایت مراقبه را کاملاً بنمود این انوار قویتر شده سالک تمام آسمان و زمین و شرق و غرب را یکپارچه روشن می​بیند، این نور، نور نفس است که هنگام عبور از عالم برزخ هویدا می​شود لیکن در مراحل اولیه عبور که می​خواهد تجلیات نفس شروع شود سالک نفس خود را بصورت مادی مشاهده می​کند و به عبارت دیگر چه بسا ملاحظه می​کند که خودش در برابر خودش ایستاده است. این مرحله ابتدای تجرد نفسی است.  ✍مراقبه _علامه طباطبایی @sserfan
🔴سحر خیزی : ♦️اگر شبی را در جشن و سروری با دوستان و آشنایان تا نیمه بگذرانی و به غفلت سرآری نفس از استراحت و خواب با تو دم نزندو حتی وعده دهد که شبی خوش و سروری شادمانه در پیش است ولی اگر اراده کردی که ساعتی از شب را در یاد خدا بنشینی و از بستر به در آیی، زبان بگشاید و از درون وسوسه سرآرد که بنده خدا تو را استراحت لازم است؛ چون تو روز را در کسب معاش و شب را در طلب آخرت بسر بری پس ای بدبخت کی استراحت کنی؛ فردا مریض می شوی بر خود ستم مکن.       ♦️گویی خدا را دوست دارم، در مقام ادعا همه قهرمانیم ولی در عمل همه ناتوان، عاشقی را گویند که محبوب در گشاده، بار داده و تو را در انتظار است، اما تو برای دیدار و ملاقات صدناز داری؛ ناز معشوق نازنین است ولی ناز عاشق خریداری ندارد.     ♦️ اگر عشق تقرب به ساحت حق تعالی داری چه سان توانی از این وسیله قرب صرف نظر کنی؟ خاصّتاً که وصول به مقام محمودرا برای حبیبش در سایه تهجد ونماز شب می داند. 📚 استاد کریم محمود حقیقی ساغر سحر @sserfan
🔴راههای عملی کسب عشق و محبت الهی ⏪عامل سی و یکم  : ذکر و یاد حق (قسمت هفتم ) ادامه... ❇️نقش ذکر در پدید احوال عرفانی حالت قرب: ♦️قرب مرتبه اي است که سالک را پدید آید که حجب و اسباب برخیـزد و مـسافت‌ دراز منقطع گردد تا همه احوال و افعال به نور خفی منـور گـردد و هرچـه کنـد و گوید در آفرینش هیچ کس را مخالط و مستمع و مرجع نبیند الّا حق را، و بـه دل و به جان و به همت و خاطر به حق تعالی نزدیک باشد و در اخلاق ایـزدي نزدیکـی جویـد . ♦️نور ذکر، دل سالک را براي تقرّب و نزدیکی به حضرت حق صـیقل داده ، او را آماده رسیدن به قرب الهی میکند. پس، هرگاه دل سالک لذّت ذکر را دریابد، به قرب حـق نائل خواهد شد. ♦️ عدة کمی از ذاکران به مقام قرب مـی رسـند ؛ آنهـا کسانی هستند که ذکر بر دل شان مستولی می شود، طوري که ذاکـر نمـی توانـد ذکـر نگویـد. بنابراین، بین ذکر و قرب رابطه اي دوطرفه وجود دارد . از یک طرف، سالک با اشـتغال به ذکر، می تواند راه قرب به حق را براي خود هموار کند . از طرف دیگر، اگر بنده قرابـت و نزدیکی با حضرت حق را دریابد، نمیتواند ذکر او را نگوید و ذکر و یاد الهـی مـدام بـر دل و زبان او جاري است. ♦️در کتاب نشان از بی نشان ها آمده است : ذکر را چهار مرتبه است : نخست آنکه تنها بر زبان جریان یابد ،دوم علاوه بر زبان ،قلب نیز ذاکر و متذکر باشد،بدیهی است که برای حضور قلب ،مراقبت و مداومت لازم است ،چراکه اگر قلب خود را به حال خود رها کند، در وادی انکار سرگردان خواهد شد . سوم آنکه ذکر چنان در قلب متمکن شود و بر آن مستولی گردد که بازگیری توجه دشوار است.و بلاخره چهارم آنکه بنده خدا یکسره در مذکور مستغرق شود که دیگر نه به ذکر و نه به قلب خود توجه دارد .و این حال همان است که در عرف عرفان به فناء تعبیر می شود و همان که منظور تمام و کمال مطلوب از ذکر حضرت باری تعالی است. ادامه دارد... @sserfan
دعا و ذکر و مراقبت برای انسان آثار عجیب وغریبی دارد، چنانکه اگر کسی به طور پیوسته و مستمر فکر وتوجه خودرا به عالم قدس و جبروت معطوف نماید، ‌انوار حقایق بر او اشراق میشود. 📚رساله نور علی نور علامه حسن زاده آملی @sserfan
🔴وصال ِ پروردگار یعنی آگاهی به حضور خداوند : ♦️ لقا ِحق یعنی در آگاهی، علم و عقل شما به حق تعالی نزدیک می شویم. اگر بفهمیم که خداوند همه جا حضور دارد با پروردگار ملاقات کرده ایم. ♦️ وجود حق تعالی همه جا حضور دارد، یک نقطه از عالم هستی نیست که حق تعالی در آنجا حضور نداشته باشد و در آن محیط نباشد پس تکویناً و وجوداً همه جا هست و هیچ جا خالی از حق نیست. با این حضورِ خداوند در همه جا اگر کسی خدا را نشناسد نزدیکی و قرب برایش معنی ندارد. ♦️ هر چه مراتب آگاهی بالاتر رود شما در ملاقات پروردگار موفق تر و نزدیک ترید. لقا الله یعنی لقا در معرفت و در مقام و آگاهی. جسمانی نیست زمانی و مکانی نیست. استاد دینایی _ برنامه معرفت @sserfan