♦️امام رضا علیهالسلام:
🔹به كودك دستور ده كه با دست خودش صدقه بدهد، اگر چه به اندازه تكّه نانى يا يك مشت چيز اندك باشد؛ زيرا هر چيزى كه در راه خدا داده مى شود، هر چند كم، اگر با نيّت پاك باشد زياد است.
🔰﴿مُرِ الصَّبيَّ فلْيَتَصدَّقْ بيدِهِ بالكِسْرةِ و القَبْضةِ و الشَّيءِ و إنْ قَلَّ ، فإنَّ كلَّ شيءٍ يُرادُ بهِ اللّهُ ـ و إنْ قَلَّ ـ بعدَ أنْ تَصدُقَ النِّيّةُ فيهِ عظيمٌ﴾
📚ميزان الحكمه جلد۱، صفحه ۱۰۸
▫️به اين دلايل برای كودكان موبايل و تبلت نخريم:
_ دایره واژگان کودک کاهش می یابد.
_ چاق شدن کودک افزایش می یابد
_فرآیند ذهنی کودک به تاخیر می افتد
_هوش هیجانی کودک به طرز چشمگیری کاهش می یابد.
_سیستم اسکلتی دچار اختلال می شود.
_ خواب کودک شدیدا مختل می شود.
_ توان یادگیری کودک کاهش می یابد.
_احتمال ابتلای کودک به برخی سرطان ها تا 70 درصد افزایش می یابد.
✍️ نقل است که به ارسطو گفتند فلانی به تو دشنام داده است
گفت:
حتی میتواند در غیابم مرا شلاق بزند ...
.
🔹روایاتی از حضرت امیرالمومنین علی علیهالسلام درباره ترک جدلِ لجوجانه و مِراء :
◀️ لا يَبلُغُ عَبدٌ حقيقَةَ الإيمانِ حتّى يَدَعَ المِراءَ و هُو مُحِقٌّ.
امام على عليه السلام: هيچ بنده اى به حقيقت ايمان نرسد، مگر اين كه در عين حال كه حق با اوست، مجادله را رها كند.
◀️ «اَيّاكُم وَ الْمِراءَ وَ الْخُصُومَةَ فَاِنَّهُما يَمْرُضانِ الْقُلُوبَ عَلَى الاِْخوانِ وَ يُنْبِتُ عَلَيْهِمَا النِفاقَ».
از مراء و جر و بحثهاى كينه توزانه بپرهيز كه دلهاى برادران را نسبت به يكديگر بيمار مى سازد و سبب تفرقه آنان مى شود.
◀️ «جِماعُ الشَّرِ اللِّجاجُ وَ كَثْرَةُ الْمُمارَاةِ»
كانون شر، لجاجت و كثرت جر و بحثهاى بى منطق است.
✍️ قانونى داريم كه هميشه ثابت است:
"ما به محيط مان عادت میکنیم"
اگر با آدمهای بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت میکنید و فکر میکنید که این طبیعی است.
اگر با آدمهای غرغرو همنشین باشید عیبجو و غرغرو میشوید و آن را طبیعی میدانید.
اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت میشوید ولی در نهایت شما هم عادت میکنید به دیگران دروغ بگویید و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدمهای خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه میشوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
✅ "تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین میکشند و اصلاً متوجه چنین اتفاقی هم نمیشوی"
👤 اندرو متیوس
📗 راز شاد زیستن
وظیفه مستمر سلوکی
بنده سالک باید بداند که خیرخواهی برای دیگران، تنها یک توصیه اخلاقی نمی باشد، بلکه به عنوان یک وظیفه مستمر سلوکی می باشد و به قدری در ارتقای معنوی و اخروی آدمی نقش دارد که رسول خدا(ص) از آن پرده برداشته و فرموده:
بلند مرتبه ترین مردم در پیشگاه الهی در روز قیامت کسی است که تلاش و خیرخواهی اش برای خلق خدا، بیشتر از دیگران بوده است؛
إنّ أعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللّه ِ يَومَ القِيامَةِ أمشاهُم في أرضِهِ بالنَّصيحَةِ لِخَلقِهِ (الكافي )
✳️ امربهمعروف و نهیازمنکر به سبک جهانگیرخان!
🔻- نمونهٔ جهانگیرخان را واقعاً در عمرم ندیدهام. یادم نمیرود آن سفری را که با او و چند طلبهٔ دیگر به قیصریه رفتیم. حتماً میدانی که او اهل بروجن است و در جوانی بر کوهپایههای کَزن، تار مینواخته. روزی که برای تعمیر تارش در شهر دنبال تعمیرکار میگشته، نصیحت صاحبدلی در او اثر کرده، طوری که سازش را شکسته و بهدنبال درست کردن تارِ دلش، به مدرسهٔ صدر رفته است.
🔸 اما این ماجرا را شاید نشنیده باشی. به قیصریه که وارد شدیم، در یکی از اتاقهای کناری محل استراحتمان سروصدای سازوآواز شنیدیم. طلبهها عصبانی شدند و از جهانگیرخان اجازه خواستند تا مجلس آنها را به هم بزنند. جهانگیرخان مخالفت کرد و گفت: «این طریق درست امر به معروف و نهی از منکر نیست. اگر شما بروید، ممکن است به شما توهین کنند و ناراحتی پیش بیاید. حالا بیایید طریقهٔ درست امر به معروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم.» همه با هم به آن قسمت رفتیم. جهانگیرخان پرده را عقب زد و گفت: «آقایان سلام علیکم. مهمان نمیخواهید؟» چند نفر از آنها او را شناختند و دستپاچه و نگران شدند. خان رو به نوازندهها گفت: «خب، آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را میزدند. بزنید ببینم.» یکیشان نواخت. خان شروع کرد به ایراد گرفتن که: «شما این دستگاه را اشتباه میزنید.» رو به دیگری کرد: «شما بزن.» همینطور یکبهیک همهشان آن دستگاه را زدند و او هم ایراد هر کدام را گفت. اهل مجلس و طلبهها مات و مبهوت در مهارت و استادی خان در موسیقی بودند.
🔺 در آخر جهانگیرخان رو به همهٔ آنها گفت: «آقایان، من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی مینواختم و به انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کردهام. آیا حیف این عمر نیست که آدم خود را صرف کارهای لغو و بیهوده کند؟ و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا مجلسِ سازوآواز تبدیل به مجلس توبه شد و همه سخت به گریه افتادند، شیشههای شراب را شکستند و ابزار ضرب و سازوآواز را در هم ریختند. جهانگیرخان در حقشان دعا کرد: «خدا شما را به توبهای که کردید، بخشید. انشاءالله موفق و مؤید باشید، مانند من که از گذشته توبه کردم و موفق شدم.»
📚 از کتاب «خدا را به شما میسپارم» | در احوالات عالم نورانی سید جمالالدین گلپایگانی
📖 صفحات ۲۴ و ۲۵
17.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آیا هنوز در وجود خدا شک داریم؟!
🎥عجیب ترین پدیده های طبیعی!