🌧🌧🌧🌧🌧
خوشکسالی یکی از عذاب های سخت خداست
🌧دعای نوزدهم صحیفه ی سجادیه در طلب باران🌧
خدايا! براي ما باران فرست، و رحمتت را به باران پُر آب و فراوان بر ما بگستران از ابري كه براي گياه زيباي زمينت، در تمام ناحيهها و اطراف سوق داده شده. و بر بندگانت با به بار آمدن و رسيدن ميوه منّت گذار، و سرزمينهاي مردهات را با شكفتن شكوفهها زنده كن، و فرشتگان بزرگوار نويسندهات را از جانب خودت گواه گير؛ با فرستادن باراني سودمند و پيوسته، باراني كه فراواني و انبوهش وسيع، و باريدنش بسيار تند و آمدنش سريع و زود باشد تا به آن باران، هر چه از زمين و گياه مرده است، زنده كني، و به سبب آن از دست رفتهها را بازگرداني، و آنچه از دل زمين آمدني است، بيرون آري، و از بركت آن باران، روزيها را وسعت بخشي، از ابري انباشته، لذّت بخش، گوارا، فراگير و غرّان كه بارانش اندك نباشد، و برقش نفريبد. خدايا! براي ما باراني فريادرس و برطرف كننده قحطي فرست؛ باراني روياننده گياه، و سرسبز كننده دشت و دمن، و باراني وسيع و فراوان كه به وسيله آن گياه از رشد ايستاده را به عرصه رشد و نموّ بازگرداني و در سايه آن، مردگي و خشكي زميني كه علف و گياهش از بين رفته جبران كني. خدايا! ما را باراني فرست كه به وسيله آن از تپّهها آب سرازير فرمايي، و چاهها از آن پر كني، و نهرها را روان سازي، و درختان را بروياني، و قيمتها را در تمام شهرها ارزان كني، و چهارپايان و مخلوقات را نشاط و قوّت دهي، و روزيهاي پاكيزه را براي ما كامل كني، و زراعت را بروياني، و پستانها را پر شير سازي، و نيرو به نيروي ما بيفزايي. خدايا! سايه ابر را بر ما باد گرم و زهرآگين مساز، و سردي آن را بر ما شوم و نحس مكن، و بارانش را بر ما عذاب قرار مده، و آبش را براي ما تلخ و شور مگردان. خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از بركت آسمانها و زمين روزي بخش؛ همانا تو بر هر كاري توانايي.
بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم
اللّهُمّ اسْقِنَا الْغَيْثَ، وَ انْشُرْ عَلَيْنَا رَحْمَتَكَ بِغَيْثِكَ الْمُغْدِقِ مِنَ السّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِكَ الْمُونِقِ فِي جَمِيعِ الْآفَاقِ. وَ امْنُنْ عَلَي عِبَادِكَ بِإِينَاعِ الثّمَرَةِ، وَ أَحْيِ بِلَادَكَ بِبُلُوغِ الزّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِكَتَكَ الْكِرَامَ السّفَرَةَ بِسَقْيٍ مِنْكَ نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِيعٍ عَاجِلٍ. تُحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسّعُ بِهِ فِي الْأَقْوَاتِ، سَحَاباً مُتَرَاكِماً هَنِيئاً مَرِيئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لَا خُلّبٍ بَرْقُهُ. اللّهُمّ اسْقِنَا غَيْثاً مُغِيثاً مَرِيعاً مُمْرِعاً عَرِيضاً وَاسِعاً غَزِيراً، تَرُدّ بِهِ النّهِيضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِيضَ اللّهُمّ اسْقِنَا سَقْياً تُسِيلُ مِنْهُ الظّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِي جَمِيعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُكْمِلُ لَنَا بِهِ طَيّبَاتِ الرّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزّرْعَ وَ تُدِرّ بِهِ الضّرْعَ وَ تَزِيدُنَا بِهِ قُوّةً إِلَي قُوّتِنَا. اللّهُمّ لَا تَجْعَلْ ظِلّهُ عَلَيْنَا سَمُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَيْنَا حُسُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَيْنَا رُجُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَhهُ عَلَيْنَا أُجَاجاً. اللّهُمّ صَلّ عَلَي مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَكَاتِ السّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، إِنّكَ عَلَي كُلّ شَيءٍ قَدِيرٌ.
پ. ن:
#نهج_البلاغه_خطبه_115.
دعايى براى طلب باران.
خداوندا كوه هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام هاى ما در آغل هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى كشند، و از رفت و آمد بى حاصل به سوى چراگاه ها و آبشخورها، خسته شده اند. بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها در راه ها و ناله هايشان در خوابگاه ها رحمت آور.
بار خدايا هنگامى به سوى تو بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره اى باران گذشتند. خدايا تو اميد هر بيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى باشى، خدايا تو را مى خوانيم، در اين هنگام كه همه نا اميد شده اند، و ابر رحمت بر ما نمى بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.
خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب بر ما نازل فرما.