شب عروسی برادرم، وقتی مادرم کتش و تنش می کرد،یه حس غریبی داشت نگاهش!
پیشونیش رو بوسید و بهش گفت:
🌸🍃🌸🍃🌸🌸🍃
#هیچ وقت قاتل زنت نباش!
چشم های برادرم از تعجب گرد شده بود،کم مونده بود غش کنه بنده خدا.
مادرم دستش رو گذاشت روی شونه هاشو گفت:قاتل نباش پسر!
#وقتی خانومت برات آشپزی می کنه بگو دستت درد نکنه خانوم عالی بود.
#وقتی خانومت رنگ رژشو با پیرهنش ست می کنه ،بگوهمه رنگی به صورتت میشینه عزیزم.
#زنانگی زن ها در دیده شدنه
در تعریف شدن از کارشون
در تأیید هنرشون
اونوقته که جون می گیره و موندگار میشه.
ریشه می دوئونه توی بند بند زندگیت
قاتل نباش پسرم.
#اگر احساس زنی را نادیده بگیری
مثل گل های ناز توی گلدون قهر می کنن و دیگه هرگز شادی رو به دلشون راه نمی دن!کم کم دلسرد می شن ، پژمرده میشن.
#مادرم راست می گفت
من مرده های متحرک زیادی و به چشم دیده بودم که هنوز درکنار قاتلشون ،ادای زندگی کردن و در می آوردند
مادرم حق داشت..