✅ نحوه شهادت #شیخ_فضل_الله نوری
🔹موقعیکه میخواستند او را برای اعدام ببرند اجازه خواندن نماز عصر بهوی ندادند. وقتی به درِ نظمیه رسید رو بهآسمان كرد و گفت: «أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» و زمان حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب 1327 قمری بود. وقتی به پایهی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مُهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او بهدست دشمنانش بیفتد و برای او پروندهسازی كنند. پسازآن، عصا و عبایش را بهمیان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب به ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود: «خدایا، تو خودت شاهد باش من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم... خدایا ... من برای این مردم بهقرآن تو قسم یاد كردم، خدایا تو خودت شاهد باش ... میگویم كه مؤسس این اساس، لامذهبین هستند كه مردم را فریب دادهاند... این اساس مخالف اسلام است».
آنگاه عمامه را از سر برداشته و فرمود: «از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت».
در آستانه اعدام، یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او پاسخ داد: «دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی و من چنین امضایی نخواهم كرد».
طناب دار بهگردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بیجان شیخ بر فراز دار باقیمانده بود؛ دسته موزیك مینواخت و مردم ازجمله پسر شیخ كف میزدند و عدهای نیز بهجنازه آن مرحوم بیاحترامی میکردند.
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄
💠 مؤسسه علمی فرهنگی جبل الصبر
☑️ @stabatabaeey
┄┅┅┅✿✾❀✾✿┅┅┅┄