🥰 عزیزای من سلام، صبح قشنگ همگی بخیر:) 😍 موافقین امروز بریم سراغ یه داستان کوتاه قشنگ؟ 😊 تا شما یه سر به هشتگ #داستان_کوتاه بزنید، من این داستان رو براتون ترجمه میکنم:) 🌈امروزتون همینقدر شاد و رنگین کمانی!

😍 داستان کوتاه فیل و طناب:) 👌 این داستان همه ی ماست، ما که سال ها باورهای محدودکننده رو درمورد خودمون و توانایی هامون باور کردیم:( 😊 توانایی یادگیری زبان یکی از باورهای محدودکننده ی خیلی از آدم هاست که جلوی پیشرفت شون رو گرفته، تو بزرگ شدی دیگه، قدرتمندتر و توانمندتر از همیشه، میتونی طنابُ راحت پاره کنی! کلی راه برای یادگیری زبان هست، یکیش مال توئه، امتحان کن! #داستان_کوتاه 💠@StartSmart💠

😍 داستان کوتاه «موانع مسیر تو» 😊 عزیزای من این داستان کوتاه رو چند بار ببینید، بعد صدای کلیپ رو قطع کنید و خودتون روان‌خوانی داستان رو تمرین کنید:) 😇 برای تمرین Speaking خلاصه ی این داستان رو بگید و Voice تون رو برام بفرستید👇 ✨@Ameneh2023 #انگلیسی #داستان_کوتاه #زبان 💠@StartSmart💠

😍 داستان کوتاهِ "درختِ مشکلات" 😊 عزیزای من این داستان کوتاه رو چند بار ببینید، بعد صدای کلیپ رو قطع کنید و خودتون روان‌خوانی داستان رو تمرین کنید:) 😇 برای تمرین Speaking خلاصه ی این داستان رو بگید و Voice تون رو برام بفرستید👇 ✨@Ameneh2023 #انگلیسی #داستان_کوتاه #زبان 💠@StartSmart💠

😍 ترجمه ی یکی از حکایت های قشنگ گلستان سعدی به انگلیسی:)) #داستان_کوتاه #انگلیسی #زبان 💠@StartSmart💠

😍 داستان کوتاه "قضاوت نکن" تقدیم نگاه مهربان شما:)) ✅ این داستان رو چند بار ببینید، بعد صدا رو قطع کنید و جمله به جمله رو خودتون بخونید👌 🗣 برای تمرین Speaking خلاصه داستان رو بازگویی کنید و برای من بفرستید🥰 #انگلیسی #زبان #داستان_کوتاه 💠@StartSmart💠

😊 لغات داستان کوتاه "قضاوت نکن" 🔅Spot: (فعل) دیدن، متوجه شدن 🌱I spotted him smoking in the car. دیدمش که داشت توی ماشین سیگار می‌کشید. 🔅Vendor: (اسم) دستفروش، دوره گرد 🌱I bought a bracelet from a vendor. از دستفروش یه دستبند خریدم. 🔅Purchase: (فعل) خریدن 🌱They purchased their house with a mortgage. اونها خونه شونو با وام مسکن خریدن. 🔅Take a bite: گاز زدن 🌱The boy took a big bite out of his burger. اون پسر گاز بزرگی به همبرگرش زد. 🔅Greedy: (صفت) طمع کار، حریص 🌱Why are you so greedy for money? چرا انقدر برای پول حریصی؟ 🔅Lost in thoughts: غرق افکار بودن 🌱Dad was lost in thoughts that he didn't notice me. بابا انقدر غرق فکر بود که متوجه من نشد. 🔅Disappear: (فعل) ناپدید شدن 🌱The robber disapeared in the crowd. دزد در میان جمعیت ناپدید شد. 🔅Speechless: (صفت) زبان بند آمده 🌱The news left us speechless! اخبار زبان مون رو بند آورده بود! 🔅Judgement: (اسم) قضاوت 🌱This is an unfair judgement. این قضاوت ناعادلانه ست. #انگلیسی #زبان #داستان_کوتاه 💠@StartSmart💠

😍 حالا برای تمرین ترجمه، داستان کوتاه و ساده ی بالا رو سعی کنید به انگلیسی برگردونید👌 @Ameneh2023 🥰 من هم ترجمه میکنم و کلیپش رو براتون میذارم:)) #داستان_کوتاه #ترجمه #انگلیسی

😍 ترجمه ی حکایت کوتاه و جالب ملانصرالدین و خرش! ✅ تمرین ترجمه داستان های کوتاه یکی از راه های مفید و موثر برای تمرین جمله سازی و تقویت زبانه💯 #داستان_کوتاه #انگلیسی #زبان 💠@StartSmart💠

😍 داستان کوتاه «خودت را سرزنش کن نه هیچکس دیگر را» تقدیم نگاه مهربان دوستان عزیز خودم:)) ❤️از قشنگی های زبان لذت ببرید❤️ #انگلیسی #داستان_کوتاه #مکالمه 💠@StartSmart💠

😊 لغات داستان کوتاه ۱ 🔻 Disciple: (اسم) شاگرد،مُرید 🔺He is a disciple of Gandhi. او از شاگردان گاندی است. 🔻Agility: (اسم) چابکی 🔺Leo Messi combines speed & agility. لئو مسی سرعت و چابکی رو باهم ترکیب می‌کنه. 🔻Slip: (فعل) سُر خوردن، لغزیدن 🔺She slipped on the ice. او روی یخ سُر خورد. 🔻Mutter: (فعل) زیرلب غُرغُر کردن 🔺He muttered something about his wife and left. یه چیزی زیرلب درمورد همسرش غُرغُر کرد و رفت. 🔻Sacred: (صفت) مقدس 🔺Imam Reza Shrine is a sacred place to Muslims. حرم امام رضا برای مسلمانان مقدس است. 🔻Bumpy: (صفت) ناهموار 🔺The road was bumpy. جاده ناهموار بود. 🔻So far: (قید) تا الان 🔺So far we have learned a lot of things. تا الان چیزهای زیادی یاد گرفته ایم. #داستان_کوتاه 💠@StartSmart💠

😊 لغات داستان کوتاه ۲ 🔻Irritated: (صفت) آزرده، عصبانی 🔺I got irritated by his questions. بخاطر سوالاتش آزرده شدم. 🔻Puzzled: (صفت) گیج 🔺I'm a little puzzled by your message. بخاطر پیام تون کمی گیج هستم. 🔻Curse: (اسم) فحش، نفرین 🔺Teenagers know a lot of curses. نوجوانان فحش های زیادی بلدند. 🔻Insanity: (اسم) دیوانگی 🔺Insanity runs in their family. دیوانگی در خانواده شان موروثی هست. 🔻Blame: (فعل) مقصر دانستن 🔺The driver blamed the woman for the accident. راننده اون خانم را مقصر این تصادف می‌دانست. 🔻Responsibility: (اسم) مسئولیت🔺She takes her responsibility seriously. او مسئولیتش را جدی می‌گیرد. #داستان_کوتاه 💠@StartSmart💠