ایستگاه 34 🇮🇷
https://daigo.ir/secret/9870724432 تا کارام رو تموم میکنم پیام بزارید؟ (به شرط اینکه امتحان نداشته
فقط همین چند نفر؟
وا بدید دیگه-
نه مثل اینکه داره یه اتفاقایی میوفته
ایول ادامه بدید منم یکم دیگه میام سراغتون
ایستگاه 34 🇮🇷
اینو بالای یکی از صفحه های شیمی دهمم پیدا کردم و حتی یادم نمیاد چرا همچین چیزی اونجا نوشتم😂😂
کتاب شیمی شاید منظورته؟- 😂😂
ایستگاه 34 🇮🇷
کتاب شیمی شاید منظورته؟- 😂😂
شایدم خود معلم شیمی؟😂😂
واقعا داشتم به چی فکر میکردم؟🤣
استلا به شما سلام میرساند.*من رو میشناسید دیگه؟😔*
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
معلومه که یادمون میاد😭
کانال سانرایز درسته؟
با اینکه نت جهان زیرین به فنا رفته ، ولی بازم میرم از قندیل آویزون میشم تا به وای فای همسایه وصل بشم و پیام بدم !
#لورال
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
وسایل صخره نوردی هم ببر یه وقت نیوفتی😭
همسایه بالایی حلالم کن داداش
#لورال
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
ما حواسش رو پرت میکنیم تو کارت رو انجام بده-
وای راستی الان یادم اومد یه چی باید بگم ،
داشتم خواب میدیدم که دقیق یادم نیست چی چی بود ، ولی شبیه یه آینده ای بود که زامبی ها و اینا جهان رو گرفته بودن ( این اواخر این دومین خوابم درباره ی زامبی ها بود ...عجیبه ) و شخصیت منم یه پسره ای بود که یادم نمیاد کی بود ...
بعد من وسط یه تونل تاریک اینا بودم که زامبی حمله کرد بعد که سعی کردم ازش فاصله بگیرم فهمیدم مامانمه ( یا مامان پسره ، بستگی به دیدگاه تون داره ) هیچی از کشتنش پشیمون شدم ، اومدم که برگردم این دوباره حمله کرد ، بعد اولین چیزی که تو خواب داد زدم :« آدرین و سولی بود !» بعد شما دو تا ظاهر شدین و من بیدار شدم
دقیق یادم نیست ولی فک کنم یه گروهی چیزی بودیم اونجا . حتما روحمون همدیگرو ملاقات کرده ، یا توی دنیای موازی بوده...
#لورال
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
واهایییییی لورال جونم😭😭🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺💖💖💖💖💖💖💖
*کشیدن پتو روی سرم و گریه کردن*
من مردم شما بدید