هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
❌سرگذشت واقعی...
زنی گریان با #همسرش به دادگاه وارد شدند و زن هق هق میکرد و میگفت هر روز ساعت ۳ بعدازظهر همسرم با حالت #عادی به حمام میرود . ولی ناگهان صداهای #وحشتناکی از داخل حمام می آید و بعد همسرم در حمام #غیب میشود ‼️ و فقط #صدای شیر اب میاد😳
اما بعد از سه ساعت وقتی بیرون میاد... 😭👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1144914193C283d282194
❌برای ادامه داستان
وسرگذشت های واقعی عضو شوید
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🩸🖤🩸ماه و خون🩸🖤🩸
بوی#خون میومد.⁉️⁉️
نگاه #ترسیده ام رو چرخوندم به دوروبرم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمکای سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود #اشک اردلانم رو می دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد...
#نفسش بالا نمیومد. تو شوک #وحشتناکی دست و پا می زدم. زیر گلوم می سوخت. جای #فشار ناخناش روی قفسه ی سینم درد می کرد. دستای اردلان هم خاکی
و هم #خونی بود
😱🖤😱🖤😱🖤😱
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929
🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍🖤🤍
فکرشم نمیکردم اینکارو باهاش بکنم...