eitaa logo
جامعه بانوان استراتژیست
1.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
968 ویدیو
23 فایل
کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 دختر ایران 🔹بابا خیلی دختردوست بود. درست بر عکس بقیه که فرزند پسر می‌خواهند. مادرم به فاطمه زهرا(س) متوسل می‌شوند و خدا بعد از دو پسر، شهناز را به آنها می‌دهد که اولین فرزند خانواده ما بود که شهید شد و راه را برای شهادت دو برادرمان، محمد حسین و ناصر باز کرد. الان برادرهایم هم همین طورند. دختر خیلی دوست دارند. 🔹مدیری قابل ما چهار برادر و سه خواهر بودیم که غیر از شهناز، دو تن از برادرهایم به نام‌های محمد حسین و ناصر در خرمشهر شهید شدند. شهناز فرزند سوم خانواده بود و در هنگام شهادت، ۲۶ سال داشت، اما به دلیل شخصیت خاص، احساس مسئولیت و تعهد زیادش، مورد مراجعه همه ما بود و من حتی لحظه‌ای از او جدا نمی‌شدم. او به قدری نسبت به تمام اعضای خانواده و پدر مادرمان احساس مسئولیت می‌کرد که فرزند بزرگ خانواده به نظر می‌رسید. ما خانواده پر جمعیتی بودیم و طبیعتا بین خواهر و برادرها اختلاف پیش می آمد، اما شهناز با متانت و تدبیر، بین همه ما صلح برقرار می‌کرد و در واقع، همه امور را مدیریت می کرد. 🔹کدبانویی بی‌بدیل شهناز فوق‌العاده دلسوز و فوق العاده هنرمند بود. با سن کم، خیاطی، گلدوزی و هنرهای دیگر را به شکل بسیار کاملی بلد بود. نسبت به زمان خودش، همیشه خیلی جلوتر بود. گواهینامه رانندگی داشت و بسیار عالی رانندگی می‌کرد. در حالی که در خرمشهر و اصولا شهرستان‌ها، زن ها چندان نمی‌توانستند سراغ این کار بروند. تایپ فارسی و لاتین را بسیار خوب بلد بود و حتی یک لحظه از زندگی و فرصت‌هایش را بیهوده از دست نمی‌داد؛ انگار می‌دانست فرصت اندکی دارد و همه چیز را با اشتیاق و سریع یاد می‌گرفت و مهم تر از همه اینکه به دیگران هم یاد می‌داد. از کمک به کسی دریغ نداشت و تا جایی که دستش می رسید، گره گشایی می‌کرد. در این مورد خاطره شیرینی را به یاد دارم. یکی از همسایه‌های ما را برای عروسی به اصفهان دعوت کرده بودند. خیاط تا آخرین لحظه، لباس خانم را آماده نکرده بود و او هم گریه زاری راه انداخته بود که من نمی‌آیم. بعد از مدت‌ها یک عروسی دعوت شده‌ام و لباس عروسی ندارم. خلاصه همین موضوع کوچک، اوضاع زندگی همسایه ما را به کلی به هم ریخته بود و زن و شوهر دائما با هم دعوا داشتند. شهناز به آن خانم گفت اگر پارچه داری بده به من برایت لباس می‌دوزم فردا صبح بیا از من بگیر. شهناز تمام آن شب را بیدار نشست و لباس بسیار مناسبی برای او دوخت و مسئله را به خوبی حل کرد. از هر چیزی که یاد می‌گرفت، به نحو احسن استفاده می‌کرد. در خانه کمک کار مادرم بود و خیلی به او رسیدگی می‌کرد. دوستان زیادی هم داشت و اعتقادش درباره دوستی اعتقاد جالبی بود.  🔹از هر قشری دوست و رفیق داشت  خواهرم هیچ وقت دوستانش را از قشر خاصی انتخاب نمی‌کرد و با همه جور آدمی رفیق بود. حتی گاهی با کسانی دوستی می‌کرد که از نظر اعتقادی شباهتی به او نداشتند. وقتی از او می‌پرسیدیم که چرا این قدر دوست داری؟ می‌گفت: «دوستان آدم دو جورند. یکی گروهی که تو از وجود آنها استفاده می‌کنی و دیگر کسانی که آنها از تو استفاده می‌کنند و در هر دو حالت فایده‌ای در میان است.» وقتی از او پرسیده می‌شد که چرا با کسانی که با تو تفاوت فکر و عقیده دارند، دوست می‌شوی؟ جواب می‌داد: «دوستی با کسانی که پایبند به ارزش‌ها هستند، خیلی خوب است، اما در آنها چیز زیادی را تغییر نمی‌دهد. هنر آن است که بتوانی در قلب کسی رسوخ کنی که با تو و آرمان‌های تو دشمن است. هنر آن است که بتوانی روی آن تأثیر بگذاری.» 📚خواهر شهیده ✅کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست 🌐 @strategistladies
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 همتای فرشته 📌 دهه کرامت، به ما می‌آموزد؛ خدای متعال انسان را کریم آفرید: 📖 ﴿لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی‏ آدَم﴾ 🔹 کرامت در قرآن، وصف فرشتگان است: 📖 ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَة﴾ یعنی قرآن از مسیر فرشتگانِ با کرامت به ما رسید ✨ قرآن انسان را همتای فرشتگان می‌کند؛ اگر انسان شد، ما هم می‌توانیم به برسیم ❗️ 🔻 بیاییم در این ایام، حداقل مثل فرشتگان عادی باشیم، اگرچه به فرشتگان برتر نرسیم 💎 📚 سخنرانی در جمعی گروهی از مردم آمل تاریخ: 1397/04/25 ✅کانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست 🌐 @strategistladies