「نیمه شب」
نیمه شبی سایه بر باران میزنم
زوزه ای از نا امیدی میزنم
زیر اشک و نالهام فریاد ها میزنم؛
در دیار غربتم ضربه هایی از سر بی قراری میزنم
چندان که با خود مینشینم حرف هایی از بی هوایی میزنم
زهره بر اندامم میزنم،
نقش هایی بهر دلم بر سنگ امیدم میزنم
تا که قطرههایِ روشنم زانو بر زمینم میزند...!
و شاید نویسنده:
#خودم
https://eitaa.com/string_theory