eitaa logo
شُــروق‌ الشمس.
133 دنبال‌کننده
110 عکس
0 ویدیو
0 فایل
‌"بزرگترین افسوس آدمی این است که می خواهد اما نمی تواند و به یاد می آورد روزی را که می‌توانست اما نخواست" - میشنوم: https://daigo.ir/secret/42225565
مشاهده در ایتا
دانلود
دغدغه کلمه‌ای است بی‌شبهت که فارغ از هیاهوی جهان بر بازوی شمس سُر می‌خورد و غوطه‌وار با موج‌های آهنگین حوض هم‌گام می‌شود. حوض،موج و کلمه‌ی غوطه‌ور را با خود به دو چشم پرستاره‌ی بیایانی می‌برد و جِرم و سنگينی مسافت را بر دوش بیابانگردِ منتظرِ وصال افزون می‌کند.
سنگینیِ دوش بیابانگرد را قایق دریا‌زده به دوش می‌کشد و بلبل از آن سوی سرزمین دروازه‌ی وجود را کنار می‌گذارد و یار غریب قایق می‌شود. غربت پرده‌ی بیگانگی را کنار میزند و آوازی از یار بر زبان جاری می‌کند. احساس هوایی می‌خورد،قناری چَه‌چَه‌ی میزند،گونه‌ها تَر می‌شود و تند‌باد نامه‌ای از دودکشِ خاکستری به کوچه‌های محبت وارد می‌کند؛ تا چشمانِ شاعر او شکوفه دهد.
نمی‌شود منکر شد که زندگی به هرحال جالب است! طرف خانه سوان_مارسل پروست
انسان کسی را می‌تواند نجات دهد که خود اصرار به سقوط نداشته باشد. آنا کارنینا – لئون تالستوی
Khosro Shakibaei16.mp3
زمان: حجم: 364.1K
「وتحملی طولانی بیاور」
『حیات』 قدم‌هایش به پهنای قامت سرو بود و سرعتش به اندازه‌ی چشمیزکی کوتاه اما در رأسش قدرتِ زمان نظاره‌گر رویاهای بس کوچکش بود.
جانِ امیدواری که در گرو زمان بود بدایت غربتش را با شیرینی بیان و خنده‌هایی به تَرَک دیوار آغاز کرد، سپس کم کم چشم‌هایش را به دنیایی عجیب و عجین شده با رخداد‌های ریز و درشت گشود
ریسمانِ عمر خود را با بازی‌های کودکانه آغاز کرد و کورمال کورمال هفت سنگ‌های زندگیش را طی کرد. رقابتی سخت میان دو سوی بازی، سرنوشت و آدمی‌زاد ایجاد شد اما تساوی مانع برد و باخت بود،گاهی رختِ غبارِ دل را پهن می‌کرد و گاهی قلمو را با طیف رنگ‌هایی آشنا می‌کرد تا دوچرخه‌ای سوار بر قهقه بکشد. اما تداوم هرکدام در بازه‌ی زمانی کوتاه تا بلند قرار داشت؛