eitaa logo
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
535 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
9هزار ویدیو
512 فایل
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست آتش به اختیاران افشاگر ادمین @Dailywriter
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب مذکور ترجمه ي مشاهدات عرفاني و فيوضات ربّاني بر نويسنده به برهان، در لباس الفاظ است. که به اقتضاي مشرب عيسوي عالِم، افاده شده و قرآن اجمال به دست مبارک حضرتش به شکل تاسيسات حِکمي به فرقان تفصيل رسيده است. و به حکم لاتکرار في التجلي بي نظير و در موضوع خودش بسي پر فايده است متخصصين را. 🆔 @felhekmat
🔹من مولوی را از ملا صدرا خيلی بالاتر میبينم از يک جهت از ابن‌سينا هم بالاتر است آنچه درنتيجه تفسير نقد وتحليل مثنوی بدست آورده‌ام حدود 500 مساله علمی محض وصدها اصول ومسائل جهان بينی وشناختهای روانی است. #مولوي #مثنوي #علامه_جعفري 🆔 @felhekmat
حضرت علامه 3.mp3
1.94M
🎤 گزیده ای از بیانات #علامه_حسن_زاده_آملی 🔴اهمیت حفظ و پاسداری از #انقلاب_اسلامی http://eitaa.com/joinchat/3192193037C65b2c2e4d5
رسالة الولایة.pdf
418.6K
🔹متن #کتاب شريف و عزيز القدر و عظيم الشأن و محترم #رسالة_الولاية از #علامه_طباطبايي ره. 🆔 @felhekmat
🔹آيت اللّه سيد علي قاضي رضوان اللّه تعالي عليه: خوشحال کردن انسان محزون، چه با بذل مال، چه با سخن نيکو، چه با کنار او نشستن، گناهان را پاک ميکند. 🆔 @felhekmat
naqd_nosos-ar.pdf
13.67M
🔹 #کتاب فوق العاده #نقد_النصوص في شرح نقش الفصوص از جامي. 🆔 @felhekmat
💠علت دعوت انبياء و ارسال رسل: 🔹با توجه به نکته ي موجود در سياهه ي سابق اشاره به علت دعوت انبياء با توجه به سرّالقدر و حُکم بي تغيير((السّعيد سّعيد في بطن امّه و الشقيّ شقيّ في بطن امّه)) و تشخّص وجود و اقتضائات اعيان ثابته، استطرادا خالي از لطف نيست. 🔸اشکال: در فرض ثابت بودن اقتضائات اعيان ثابته و غير قابل تغيير بودنشان دعوت انبياء را هيچ سود و فايده اي نخواهد بود چه اينکه هر فرد، طبق عين ثابتش عمل خواهد کرد و عمل اشقيا در فرض دعوت انبياء، به حکم بي تغيير بودن اقتضائات اعيان ثابته هيچ تغييري نخواهد کرد! 🔹پاسخ: غرض از دعوت انبياء رساندن هر فرد به کمال مطلوبش طبق عين ثابتش است. لذا انبياء طبق اقتضاي عين ثابتشان دعوت به حق ميکنند و اين دعوت موجب ايصال سعدا و اشقيا به کمال مطلوبشان هست. که با اتمام حجت، سعيد به سعادت و شقي به شقاوت ميرسد. همچنين دعوت به حق موجب امتياز بين سعيد و شقي ميشود. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠توضيحي درباره کتاب: 🔸 ، شرح مختصر کتاب ، بدست شيخ اکبر است. جامي که شارح نقش الفصوص است، گلچيني ( نقد به معناي جدا کردن سره از ناسره ميباشد ) از کلام بزرگان همراه با شرح و توضيح ذيل عبارات شيخ اورده. 🔹در سير تحول شرحهايي که بر فصوص نگاشته شده، شرح جامي حدوسط بين اجمال و تفصيل (از لحاظ مباحث نظري و هم از لحاظ مباحث لفظي و دستوري) است. بهترين گلچين از لب مطالب عميق عرفاني است. 🔸با توجه به سير شروحِ ، اين کتاب بين شروح متعدد بهترين شرح براي عزيزاني است که هنوز به تمام رموز مکتب شيخ وارد نشده اند. 🆔 @felhekmat
#آية_الله_محمدجواد_انصاری_همدانی میفرمود: اگر كسی گفت من (در عرفان) به جايی رسيده ام كه ديگر احتياجی به مثنوی ندارم بدانيد كه دروغ مي گويد. و میفرمود: شما قدرت درک مطالب مثنوی را ندارید. #مثنوي #مولوي 🆔 @felhekmat
🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸🌹🌸 🌸🌹🌸🌹 🌸🌹🌸 🌸🌹 🌸 🔱{{ألهکم التّکاثر}}🔱 🔷تاويل: يا همان اشتغالتان به لذات حسي و خيالي فاني،از نعمتهاي دنيا،که بواسطه ي آن محتجب شديد و پنداشتيد که کمالتان در اين لذات است و به جهت اين اشتغال از دست داديد پاکي هايي را که مستعد آن بوديد از صفا فطرت و عقل و معقولات در آن و لذات عقليه و کمالات معنويه باقيه و نعمتهاي آخرت را... . 📚تاويلات ،ج2،ص699. ______________________________________ 🔰أقول: ولله إن نکونوا مشغولين بالشواغل النفسانيه من الشهوة و الغضب و الحيل،نحن تابعين ابوسفيان و صهيون من حيث لايشعر و إنا نعبد الله علي حرف،فعلينا بعد الاقرار بالاسلام أن نفعل بمقتضياته و نرفض الانائيت التي رأس کل غفلة و شهوة. 🆔 @felhekmat
تبصره المنتهی قونوی(1).pdf
1.15M
🔹 #کتاب عرشی #تبصرة_المنتهي به زبان فارسی از لسان الهي #صدرالدین_قونوی ره. 🆔 @felhekmat
💠 : 🔸عارفان سفر معنوی را دارای چهار مرحله می دانند؛ این مراحل به معروف است: 1⃣ : سفر از خلق به سوی حق است؛ به این معنا که سالک در این مرحله باید حجاب های ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد؛ به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضت هایی که به جان می خرد، به تدریج عشق سوزانی در قلب وی به حق تعالی ایجاد می شود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی می انجامد. 2⃣ : سفر از حق به سوی حق و با حق است. در این سفر سالک در صفات خدا سیر می کند؛ تا این که به مقام مشاهده همۀ کمالات خدا (آن مقدار که برای انسان ممکن است) نائل می شود. 3⃣ : سفر از حق به سوی خلق و با حق است. سالک در این مرحله در مراتب افعال حق و در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت سیر می کند؛ یعنی ذات و لوازم این عوالم را مشاهده می کند. 4⃣ : سفر از خلق به سوی خلق و با حق است. در این سفر سالک اطلاعات کاملی از امور تمام مخلوقات به دست می آورد. 📋نکته: آنچه آمد صورت و تعريف کلي از اسفار بود. اطلاع دقيق و مفصل اسفار اربعه را بايد از کتابهاي مفصل خواست. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 و محضر درس (ره): 🔹آن موقع كه ما در قم بودیم آقای خمینی درس حكمت میدادند، ابتدا محلّ درس ایشان یكی از حجرههای فیضیه بود كه ما حدود 10 الی 15 نفر بودیم شركت میكردیم. 🔸آقای خمینی (ره) نزد آقای بروجردی (ره) منزلت زیادی داشت. یک روز دو نفر از حكمای انگلستان به محضر آقای بروجردی (ره) آمده بودند و چند سؤال فلسفی مطرح كرده بودند، آقای بروجردی (ره) آنها را به آقای خمینی (ره) كه آن زمان معروف به "حاج آقا روحاللّه" بود ارجاع داده بود. آقای خمینی (ره) هم در بیت آقای بروجردی (ره) در اطاق دیگری مشغول پاسخگویی به سؤالات آنها شدند. 🔹اتفاقا من هم رسیدم. آقای فاضل قفقازی كه عمده امور مهمّ آقای بروجردی (ره) به دست ایشان انجام میشد و با من خیلی رفیق بود و میدانست كه من از شاگردان آقای خمینی (ره) هستم تا مرا دید به تركی فرمود: "آقاشیخ عزیزاللّه! به این اطاق بیا." مرا به آن جلسه برد. 🔸جلسه جالبی بود. مترجم سؤالات را برای آقا و پاسخ آقا را هم برای آنها ترجمه میكرد و آنها به نشانی قبول سرشان را تكان میدادند. 🔹پس از پایان بحث، یكی از آنها به مترجم گفت: "ما این سؤالات را با فلاسفه مختلف در كشورهای اسلامی و غیراسلامی و حتی در تهران مطرح كردیم؛ ولی در هیچجا اینگونه كه این آقا فرمودند قانع نشده بودیم. اگر ایشان قبول كنند و به انگلستان تشریف بیاورند، ما حاضریم جمع كثیری از فلاسفه اروپا را به محضر ایشان بیاوریم تا از فكر و علم ایشان استفاده بیشتری شود و ما میدانیم كه در آنجا بیش از اینجا مفید واقع میشوند." 🔸وقتی پیشنهاد آنان ترجمه شد. ما منتظر بودیم ببینیم آقای خمینی (ره) چه میفرمایند. من كه مدتی بود در درس ایشان شركت میكردم و لذت بحثهای ایشان را تازه احساس كرده بودم، در دل بسیار نگران شدم كه مبادا ایشان با این پیشنهاد موافقت كند و من از محضر ایشان محروم شوم. 🔹این خیالات از ذهن من میگذشت كه دیدم آقای خمینی (ره) با حالتی خاص رو به مترجم فرمودند: "به این آقایان بگو من یک ساعت محضر درس آقای بروجردی را به حكومت انگلستان نمیدهم." 🔸در آن ایّام آقای خمینی (ره) پس از تدریس خودشان هر روز در درس آقای بروجردی (ره) شركت میكردند. ⭕️آیة الله شیخ عزیزالله خسروی 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 ره: 🔸«جملات فصوص در معنی با ادعیه موافق است منتها حضرت امیر علیه السلام متأدب بوده و توانسته حق بیان را ادا نماید ولی صاحب فصوص (شیخ اکبر محی الدین بن عربی) متأدب نبوده و نتوانسته حق را ایفا کند. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 2، ص 183). 🔹و باز گمان نشو د که حاجی (منظور حاج ملا هادی سبزواری رحمة الله است) و یا حکمای اسلامی این حرفها را از خود در آورده باشند بلکه این حرفها در ادعیه بیشتر از منظومه است و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و قرآن منبع و سرچشمه و مادر این حرفهاست. (تقریرات فلسفه امام خمینی؛ ج 1، ص 88) 🔸البته قول عرفا باطل نيست ولي فهم قول آنها ذوق عرفاني لازم دارد چنانکه کثیرى از ناس شعر مثنوى را جبر مى دانند و حال آنکه مخالف با جبر است و علت آن این است که آقایان معناى جبر را نمىدانند. و چنانکه مرحوم حاجى (مراد امام، حکیم حاج ملا هادی سبزواری است) نیز در شرح خود بر مثنوى نتوانسته در شرح و تفسیر، مرام مولوى را برساند؛ زیرا حکیمى قول عارفى را بیان نموده بدون اینکه حظ وافر از قریحه عرفانى داشته باشد و بلا تشبیه مثل این است که ملحدى، مرام نبى مرسلى را شرح کرده باشد. بیان مرام شخصى، قریب الافق بودن با اعتقاد او را لازم دارد، براى شرح قول عارف رومى، مردى صوفى که یک نحوه کشف ذوقى داشته باشد لازم است که آن هم نه با نثر بلکه با نظمى که از روى ذوق عرفانى برخاسته باشد مانند نسیمى که از سطح آبى برمى خیزد، به شرح آن بپردازد.» (تقریرات فلسفی، ج2، ص198). 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
احادیث و قصص مثنوی از فروزانفر.pdf
12.99M
🔹 #كتاب #احاديث_مثنوى از دانشمند فاضل و گرانقدر #بديع_الزمان_فروزانفر. 🆔 @felhekmat
🔹شیخ علی مقدادی اصفهانی: من هربامداد نزد پدر کتاب شرایع میخواندم و شبها بعداز نماز تفسیر صافی برایم تدریس میکردند وسپس یکی دوصفحه مثنوی در حضورشان می خواندم. #مولوي #مثنوي 🆔 @felhekmat
💠 : ⚜((ليدخلنّهم مدخلا يرضونه و إنّ اللّه لعليم حليم))؛(حج،59)⚜ از همنشيني واژه علم و حلم ميتوان گفت که چون حق متعال علم به عين ثابت هر شخص دارد لذا بر وفق اقتضائات اعيان ثابته اشخاص با آنها مدارا ميکند و آنها را به مقامي که مرضيشان است داخل ميکند نه به مدخلي که مرضيّ است لذا فرمود يرضونه. چرا که سابقا عرض شد علم حق متعال تابع اعيان اشخاص است و هر شخصي معرفتي به اندازه خود را دارد که نميتوان بيش از آن را بر وي تحميل کرد. لذا فرمود:((نحن معاشر الأنبيا امرنا أن نکلم الناس علي قدر عقولهم))؛ که انبيا مامورند تنزل به رتبه وجودي ناس کنند و بر وفق اقتضائات تعين ناس با هر کدام از آنها برخورد کنند و اينگونه متحقق به صفت حلم گردند. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 تدریس به امر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه : 🔹 مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمّد علی اراکی فرمود: 🔸 آخوند ملاّ علی باذِنه‌ای (از شاگردان آیة الله آقا شیخ محمّد باقر اصطهباناتی شیرازی) از استاد نقل می‌کرد که ایشان فرمودند: 🔹 مدّتی در تهران ساکن بودم و به تدریس می‌پرداختم، فقط یک ساعت وقت داشتم که آن را هم برای تنّفس و استراحت گذاشته بودم. 🔸 روزی طلبه‌ای آمد و اظهار کرد: به من کتاب شفا درس بدهید. 🔹 من گفتم: در درس عمومی شرکت‌کنید. گفت: خیر! حتماً درس خصوصی می‌خواهم. 🔸 هرچه من اصرار کردم او حاضر نشد، سرانجام قبول کردم، ولی گفتم: من کتاب ندارم. گفت: مانعی ندارد، من یک کتاب دارم که یک شب پیش شما باشد و یک شب پیش من. 🔹 درس را شروع کردیم و مدّتی بدین منوال گذشت. یک روز که نوبت من بود و کتاب پیشم مانده بود، هرچه گشتم کتاب را نیافتم و پیش آن آقا شرمنده شدم. 🔸 او وقتی دید که کتاب نیست، رفت و برگشت و گفت: من می‌دانم کتاب کجاست؟ یک راست به سراغ بقچه‌ای رفت، آن را باز کرد و کتاب را از میان آن بیرون آورد و به من داد. 🔹 من در حیرت فرو رفتم و گفتم: موضوع چیست؟! 🔸 گفت: پیرمردی از اوتاد که خدمت امام عصر - ارواحنا فداه - مشرّف می‌شود در خرابه‌ای از خرابه‌های شهر تهران سکونت دارد و من از او موضوع را پرسیدم، وی گفت: ساعتی که تو پیش آن استاد درس می‌خوانی، ساعتی است که آقا آن را برای معاشرت با زن خود گذارده بوده، لذا آن زن از دست تو، که وقت او را گرفته‌ای، ناراحت شده و کتاب را در فلان بقچه مخفی کرده است. 🔹 گفتم: تو چگونه با این شخص آشنا شدی؟! 🔸 گفت: من مدّتی روحانی محلی بودم و از این طریق به ارشاد مردم می‌پرداختم، ولی پس از مدّتی احساس کردم که سوادم در مسائل اعتقادی کامل نیست و نمی‌توانم مردم را درست و صحیح هدایت کنم، لذا در مصرف سهم امام شبهه و شک کردم. روزی به مردم گفتم: اموال من از خانه و اثاث، همه مربوط به شماست، بیایید و آن‌ها را ببرید. 🔹 بعداز آن به تهران آمدم و مدّتی در کاروانسرایی سکونت کردم و نمی‌دانستم چه کنم، اتّفاقاً دهانم هم زخم شده بود و آن را بسته بودم. 🔸 تا این‌که یک روز شخصی ناشناس مرا به اسم صدا زد و گفت: فلان دوا را مصرف کن، دهانت خوب می‌شود. من آن دوا را تهیه کرده و مصرف کردم، دهانم خوب شد. 🔹 بعد به این فکر افتادم که این مرد چه کسی بود که از درد و اسم من اطّلاع داشت و داروی او مؤثّر واقع شد؟! 🔸 وقت دیگری او را ملاقات کردم و از او پرسیدم: شما کی هستید؟ 🔹 گفت: من با پیرمردی از اوتاد که با امام عصر - ارواحنا فداه - تماس دارد، مربوط هستم. 🔸 گفتم: از او بپرس یا مرا پیش او ببر که وظیفه من چیست؟ 🔹 گفت: به من گفته شده که فلانی یعنی تو جزو مجاهدین راه خدا هستی. 🔸و همچنین گفته شده که نزد محمّد باقر اصطهباناتی برود و الهیات شفا را نزد او بخواند، و در درس عمومی هم نرود، زیرا بعضی از افرادی که در آن درس شرکت می‌کنند فاسق هستند، با آنان هم ننشیند و چنانچه ضرورتی داشت که به درس عمومی برود، بیرون اتاق بنشیند و گوش کند. 🔹 مرحوم حاج شیخ محمّد باقر اصطهباناتی فرموده بودند: من به او گفتم: از آن پیرمرد بپرس که آیا من هم می‌توانم خدمت آن حضرت برسم یا می‌توانم از آن حضرت سؤالاتی داشته باشم. 🔸 جواب آورد: تشرّف نمی‌شود، ولی سؤالات را بدهید به من تا خدمت ایشان معروض بدارم. من هم سه سؤال کردم... جواب آمد... 🔹 آیة الله آقای مصلحی فرمودند: این داستان را مرحوم آقای سید محمّد علی سبط از مرحوم آیة اللَّه العظمی حاج شیخ محمّد حسین اصفهانی (شاگرد آیة الله اصطهباناتی)، و آیة اللَّه العظمی حاج آقا موسی شبیری زنجانی از مرحوم پدرشان با اندک اختلاف نقل کرده‌اند. 📚روزنه هایی از عالم غیب، آیة الله سید محسن خرازی. 📚نويسنده همين روايت را به اين سلسله: اقاي حشمت پور از ايت اللّه وحيد خراساني از ايت اللّه خويي از ايت اللّه محمد حسين غروي اصفهاني(معروف به کمپاني)، شنيدم. شايان ذکر است که آنچه نويسنده شنيده با آنچه نقل شد تفاوتها و بعضا اختلافات مهمي دارد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : کافران را دوست ميدارم، از اين وجه که دعوي دوستي نميکنند. ميگويند:آري کافريم، دشمنيم. اکنون دوستيش تعليم دهيم، يگانگيش بياموزيم. اما اينکه دعوي ميکند که من دوستم و نيست، پر خطر است. 📚مقالات شمس تبريزي، دفتر اول. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠موضوع علم و : 🔹 : به تصريح در ميباشد؛ و اين امري است که بين تمام مشترک است. لذا کأنه مقولات مندمج تحت موجود بما هو موجود ميباشند. و به اين ترتيب نميتوان ادعا کرد که تنها به نحو لابشرط مقسمي، ديگر علوم را اندماجا در خود دارد، بلکه هم همينطور ميباشد. 🔸 : موجوديتِ مشترکي که موضوع علم فلسفه است گرچه شامل همه ي مقولات از اين حيث که عارض بر آنهاست ميشود؛ لکن خصوصيت هر مقوله داخل در موجوديت، که موضوع علم فلسفه است، نميشود. به بيان ديگر موجوديت، عين حيثياتِ مقوله نيست. در حاليکه مفاد اين است که حيثيات مقوله، در عين غيريت داشتن از آن، "عين خصوصيات و نفسِ حيثياتش" باشد. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠 : 🔹سرشت وجودی آفتاب دائما بر نورافشانی و تابیدن است و در افاضه اشراقات بخل و امساکی ندارد. اگر حایلی در میان است، از ناحیه آفتاب و نور پر فروغ وی نیست،که اگر چنین بود ابدال و اوتاد را یارای زیارت آن ربا نبود. این ماییم که باید در مسیر انسان سازی قرار گرفته و خود را ارتقای وجودی دهیم و دو بال علمی و عملی خود را شکوفا کنیم تا از محضر الهی انسان کامل که مظهر اسم شریف شهید حق است استفاده کنیم، در غیر این صورت ولو این که علیه السلام ظهور یابند و در میان جمع مردم حاضر شوند و همه ایشان را ببینند، دیری نمی پاید که ما نیز به حضرتش عادت کرده و از آنچه در درون جانش است غافل می مانیم. معلوم میشود آن کسی که لیاقت دارد تا از محضر امام زمان بهره مند شود نیازی به حضرت ندارد، بلکه به واسطه ارتقای نفسانی خود از آن حضرت بهره میگیرد. اما در مقابل، آنکه در درون جانش اسباب شهود امام مطلق را فراهم نکرده است، ولو اینکه امام با بدن مبارکش حاضر شوند بهره کافی و لازم نخواهد برد؛ زیرا امام زمان علیه السلام انسان کاملی است که با ظهورش هفتاد و یک اسم از اسمای اعظم الهی که تا کنون فقط یکی از آنها ظهور پیدا کرده است قیام خواهد کرد و ما باید آنچنان خود را آماده کنیم که بتوانیم هر وقت اراده کردیم در محضر مظهر تامه کریمه "لوانزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیتهُ خاشعاً متصدعا من خشیة الله" قرار بگیریم و از آن حضرت استفاده علمی و معنوی ببریم. ⭕️بیانات استاد حفظه 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠آيا ميتوان گفت يک علم است؟ 🔹 : در هر علمي از موضوع آن علم بحث ميشود(نه خوده موضوع). تعريف مشهور از اين است که ((ما يلحق الشي لذاته و ما يلحق الشي لما يساويه)). اما براي که است، عرض ذاتي نميتوان فرض کرد چون که يا بايد لحوق پيدا کند و يا اينکه بايد امري مساوي با آن باشد و حال اينکه غير از او چيزي نيست! پس عرفان نظري علم نيست. 🔸 : در هر عامي نسبت به اجزائش دو جهت مطرح ميشود؛ يکي جهت شموليت و ديگري جهت ملحوقيت. اما جهت ملحوقيت که محل اشکال است در بگونه اي است که لواحق متشرح از "صقع وجود لابشرط مقسمي" است. 🔸 ديگر برپايه : نسبت لابشرط مقسمي به اجزائش کأنه نسبت نفس به قوا ميباشد که (( )) و قوا خارج از وجود لابشرط مقسمي نيست که توهم شود لحوقشان موجب محدوديت در وحدت نفس شود، بلکه همه شأني از شئونات نفس اند. ⭕️فثبت که عرفان نظري علم است. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
5_418084932775333116.pdf
1.87M
🔹 ترجمه و متن #کتاب #مرآة_العارفين از #شيخ_کبير #صدرالدين_قونوي. #عرفان 🆔 @felhekmat
💠 پاسخ استاد جوادي آملي به اشکال سابق: 🔹پاسخ : ((خصوصيات اين امور جزئيه که لاحق بر آن امر کلي اند از دو حال خارج نيستند؛ يا از صميم آن موضوع کلي برخواسته اند و خارج محمول اند، در اين صورت داراي مصحح حمل بوده و قابل اقامه ي برهان اند. يا اينکه بيگانه ي از موضوع بوده و محمول بالضميمه اند))؛( ،ج1،ص181). 🔸 پاسخ استاد: اولا استاد جوادي خلط بين عرض و عرضي کرده اند؛مقسم و که در مقابل است، ميباشند. حال اينکه عرضي براي محمول نيستند تا آنها را من صميمه بدانيم. ثانيا مبناي استاد در تعريف اين است که محمولِ من صميمه باشند؛ که اين مطلب هم خالي از اشکال نيست. زيرا عوارض ذاتيه همواره محمول من صميمه نيستند که عرضي للموضوع باشند، بلکه شايد ذاتي للموضوع باشند. لذا تعريف عوارض ذاتيه به محمول من صميمه تعريف به اخص است نه مساوي. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠فارابى گويد: 🔹پس اگر از قطع علائق بدنى و عوائق ظلمانى، و از دورى مشتهيات نفسانى رنج مى برى و احساس تألم مى كنى پس واى بر تو كه اين تألم از مفارقت و محرومى و تأسف از حالات گذشته علامت شقاوت نفس تو است. پس معلومت باد كه لائق به مقام قرب حضرت ذوالجلال والاكرام نيستى و رستگار نمى شوى. 🔹و اگر از اين تجرد و قطع علائق آسوده خاطر و خرسندى پس خوشا بحالت كه نيكبختى. و اين دليل و نشانه سعادت نفس تو است و دانسته مى شود كه از لطائف نورانيه الهيه است 🔹پس در اين حال با اينكه در بدنت هستى گويا در بدنت نيستى و گويا در صقع ملكوتى پس مينگرى آنچه را كه نه چشمى ديده است و نه گوشى شنيده است و نه بر قلب بشرى خطور كرده است. 📚نصوص الحكم بر فصوص الحكم، ص۱۴۵ 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat