💠 مولف کتاب مرآة العارفین کیست؟
🔹همانطور که نویسندهی محترم در خطبهی کتاب پس از حمد الهی تصریح فرموده این کتاب تفسیر سورهی حمد بر ممشای اهل معرفت است.
🔸این رساله را انتشارات مولی و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت جداگانه و مجزا به چاپ رساندهاند¹. نسخهای که انتشارات مولی چاپ نموده با تصحیح مرحوم محمد خواجوی و مصحح نسخهای که انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسانده استاد سید هادی خسروشاهی (ره) میباشد.
🔹مرحوم محمد خواجوی جریانِ تحقیق و تصحیحِ این اثر را روایت میکند:
نگارنده در دعوتی که کنگره یونسکو برای هشتصدمین سال میلاد مولانا جلال الدین رومی کرده بود سفری به کشور ترکیه داشتم ... در قونیه با جناب آقای حسام الدین سُن مِز -برگزارکننده کنگره صدرالدین قونوی...- آشنا شدم، و چون ایشان متوجه شدند که در کار تحقیق آثار قونوی هستم ... درخواست تصحیح یکی دیگر از آثار ایشان را نمود ... خواست ایشان را به منت پذیرفتم و کتاب مرآة العارفین و مظهر الكاملين في ملتمس زبدة العارفین ... و میکروفیلم آن را از کتابخانه درگاه مولانا در قونیه - به شماره ۱۶۳۷ ۔ عنایت فرمودند ... چون این کتاب تک نسخهای و بسیار ریز کتابت شده و در عین حال نسخهای مصحح است، آن را با نسخه بدلهایش که در پانویس ها آورده و با علامت ن-ل، مشخص نمودهام بازنویسی کرده و کلماتی که ندرتا مشکوک به نظر می رسید، آنها را در متن باز گذارده و در پانویس با علامت «ظ» ... مشخص کردهام².
🔸همانطور که مشاهده میشود ایشان این اثر را تک نسخهای دانسته و دربارهی وجهِ انتساب این اثر به شیخ کبیر، هیچ توضیحی ارائه نفرموده و تنها به کلامِ آقای سُن مِز اکتفا کردهاند. به هر تقدیر ایشان بر این باور بودند که نسخهای که آقای سُن مِز در اختیار ایشان قرار داده از شیخ کبیر میباشد؛ و دلیلِ ایشان بر این انتساب صرفا اعتماد به آقای سُن مِز بوده است؛ اما حقیقت آن است که محتوای کتاب مانع میشود تا خوانندهی آشنا به ادبیات و گفتمانِ شیخ کبیر انتسابِ این رساله به شیخ کبیر را بدون توضیح و استنادات کافی تلقی به قبول نماید.
🔹از طرف دیگر استاد مرحوم سیدهادی خسروشاهی (ره) که سالها قبل³ (۱۳۷۵ ش) همین کتاب را تصحیح و در انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رساندند، این اثر را نه مربوط به #صدرالدین_قونوی ، بلکه آن را از جمله آثار سیدجمال الدین اسد آبادی میداند. استاد مرحوم سید هادی خسروشاهی جریان تصحیح را روایت میکند:
منذ اربعين عاما و أنا اتابع و أدرس ما كتبه السيد جمال الدين الحسيني -المشهور بالافغاني- [المدعو بالسید جمال الدین اسدآبادی] من کتاب او مقال او رسالة، و أجمع كل ما كتب عنه و باي لغة في العالم... وكانت حصيلة هذه المتابعة المتواصلة، مئات من الكتب و المقالات و الصور والرسائل والوثائق القيمة، المطبوعة منها والمخطوطة... و قبل سنة كنت أبحث عن الرسائل والوثائق المتبقية من السيد جمال الدين الحسيني في ايران، والمودوعة في مخزن خاص بمكتبة مجلس الشورى الاسلامي بطهران، فوجدت بينها رسالتين مخطوطتين في الفلسفة والعرفان:
أحداهما: «مرآت العارفین»، في ۲۲ صفحة بالقطع الصغير و قد قام السيد جمال الدین بتأليفها، حين كان في افغانستان و کتب في نهايتها: «كتبة عبدالله جمال الدين الأفغاني الكابلي في بلدة قندهار في يوم الاحد ۲ شهر ذي الحجة الحرام سنة ۱۲۸۳»⁴.
🔸چنانچه مشاهده میشود بدون شک این اثر از #سید_جمال_الدین_اسد_آبادی (ره) است؛ مؤید این معنا علاوه بر تحقیقات و تتبعاتِ چهل سالهی مصحح اثر (استاد مرحوم سید هادی خسروشاهی) و محتوای کتاب و گرایش تام و تمام نویسنده و اظهار ارادت علنی به امام علی (ع)، امضای صاحب اثر به دستخط خود در انتهای نسخهی مخطوطه میباشد.
🔹بنابراین قطعا این اثر هیچ ارتباطی با صدرالدین قونوی یا شیخ کبیر نداشته بلکه این اثر از جمله آثار سید جمال الدین حسینی (ره) میباشد. امیدواریم مجموعهی خدوم انتشارات مولی و جناب آقای مهندس مفید (زید عزّه) در چاپهای بعدی کتاب به رسم امانت نام مولف اثر را اصلاح بفرمایند.
__________________________
۱) اولین چاپ انتشارات مولی مربوط به سال ۱۳۸۶ و اولین سال چاپ انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۵ بوده است.
۲) مرآة العارفین (مقدمه مصحح): ص هشت.
۳) این اثر حدود یازده سال قبل از اینکه توسط مرحوم محمد خواجوی تصحیحِ مجدد و در انتشارات مولی چاپ شود، توسط استاد مرحوم سید هادی خسروشاهی تصحیح و به نام سید جمال الدین اسدآبادی در انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به چاپ رسیده بود.
۴) الرسائل فی الفلسفة و العرفان (مقدمه مصحح): ص۲.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 مولف کتاب مرآة العارفین کیست؟ 🔹همانطور که نویسندهی محترم در خطبهی کتاب پس از حمد الهی تصریح فرم
🔹سید جمال الدین اسد آبادی در یک سخنرانی در نوامبر ۱۸۷۲م در کلکته که تحت عنوان «لکچر در تعلیم و تربیت» ایراد نموده، ضمن اشاره به تمدن هند و ارزش علم می گوید:
🔸«همه علوم با یکدیگر پیوند ریشه ای دارند و هیچ کدام به طور مستقل نمی تواند سعادت و رفاه جوامع بشری را فراهم کند، و ما نیاز به علمی داریم که رهبری همه علوم را به عهده دارد و آن «علم فلسفه» است و سپس می گوید: این علم که به منزله روح جامع و به پایه قوت حافظه و علت بقیه بوده باشد، علم فلسفه به معنی حکمت است؛ زیرا موضوع آن عام است و علم فلسفه است که لوازم انسانی را بر انسان نشان می دهد و حاجات به علوم را آشکار می سازد. اگر فلسفه در امتی از امم نبوده باشد و همه آحاد آن امت عالم بوده باشند، به آن علومی که موضوعات آنها خاص است، ممکن نیست که آن علوم در آن امت مدت یک قرن یعنی صد سال بماند و ممکن نیست آن امت، بدون روح فلسفه استنتاج نتایج از آن علوم کند.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 آیا یافتههای جدیدِ علوم بر مسائل علم الهی تاثیر گذار است؟
⭕️علامه شعرانی رحمة الله علیه پاسخ میدهند:
🔹«در نظر فیلسوف الهی تغییر و تکامل علوم طبیعی موجب تغییر اصول علم الهی نیست؛ چون حکیم الهی بعالم طبیعی نظر اجمالی دارد و از آن مقصود وی حاصل میگردد؛ مانند منجمی که گوید شهر بغداد در سی و چهار درجه [ی] عرض شمالی است و اگر کسی بر او ایراد کند که تو نمیدانی بغداد چند خانه دارد و چند مسجد و چند خیابان و [لذا] سیّاحان از تو آگاهترند پس نباید عرض بغداد را تو معین کنی بلکه آنها باید معین کنند، بدانها میخندد.
🔹همچنن حکیم الهی گوید جسم مرکب از عناصر تالیف یافته وصورت نوعيه به مزاج عارض آن شده و مفيض صور موجود مجردی است به تسخير خداوند تعالی و اگر طبيعيين در زمان قدیم عناصر را چهار میدانستند و امروز نود و دو، و اگر در آن وقت آب وهوا را بسیط میگفتند و امروز مرکب میدانند در نظر الهی این امور ارزشی ندارد؛ مانند عده خانه های بغداد در نظر منجم. بلی چون همت طبيعيين در امور جسمانی است با استفاده در صنایع، تحقیق این امور برای آنان بسیار مهم است و نظیر این حرکت زمین یا آسمان که در کتب قدیم مینوشتند و بدان عنایتی نمیکردند حتی ابوریحان بیرونی صریحا گوید بحال ما فرق نمیکند زمین بگردد یا فلك..._الخ¹».
🔸 و این مطلبی است به غایت مهم که متاسفانه مغفول مانده.
📚۱)اسرار الحکم(مقدمه): ص۱۰.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
فِي الحِکمَة
💠 #وجود_در_عرف_عرفان: 🔹در لسان #حکما وجود زائد و عارض بر #ماهيت است. اما در لسان عرفا وجود زائد بر
💠 آیا شیخ اشراق (ره) قائل به اصالت ماهیت است؟
🔹 شیخ اشراق (ره) بنا بر قاعدهی فلسفی "کل ما حصل من وقوعه التکرر و التسلسل فهو امر ذهنی اعتباری" قائل به اعتباریت وجود شده است. این مسئله موجب گشته تا برخی گمان کنند مقصود شیخ اشراق (ره) از اعتباریّت وجود، اصالت ماهیت است؛ در حالیکه ایشان تصریح به اعتباریتِ ماهیت هم دارند و میگویند:
... و الماهیة و العرضیة کلّها اوصاف اعتباریة و جمیع ما یشبهها و کلّ ما یقتضی وقوعه تکرّر نوعه علیه و کلّ ما یقتضی وقوع تکرّر شیء واحد علیه مرارا بلانهایة، فإنّ جمیع هذا من الصفات العقلیة التی لا صورة لها فی الاعیان¹.
🔸 بنابراین یا باید گفت ایشان قائل به اعتباریّت وجود و ماهیت است، همانطور که سوفسطی قائل است و هذا ظاهر الفساد؛ و یا اینکه کلام ایشان را به نحوی تبیین نمود تا این اشکلات مندفع شوند.
🔹 با توجه به مطالبی که نقل شد مقصود ایشان از اعتباریّت وجود آن است که وجود و ماهیت در عالم خارج از یکدیگر ثنویّت ندارند تا وجود، عروضِ خارجی بر ماهیت داشته باشد همانند عروض سواد للجسم؛ زیرا در غیر اینصورت میبایست معروض قبل از عروضِ وجود موجود باشد و این امر منجر به تسلسل میشود. همینطور ماهیّت کلیه نسبت به وجود عروض خارجی و ثنویّت ندارد، بلکه ماهیت کلیه و وجود در خارج به یک وجود موجودند.
____________________________
۱) مجموعه مصنفات: ج۱، ص۳۶۴.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 متصوفه یا قشریونِ خویش عارف پندار:
🔹 متصوفه یا قشریونِ خویش عارف پندار شرع را ظاهر میپندارند و اهل حدیث و وهابیون جز ظاهری از شرع نمیدانند. از این رو هر دو گروه با یکدیگر در قشری و اهل ظاهر بودن اشتراک دارند و افتراقشان در این است که گروه اول فصوص و فتوحات به دست میگیرند و برخی از این جماعت عرفان را فقط سهتار و رقص و عیاشیهای اینچنینی میدانند و گروه دوم احادیث را لقلقهی زبانشان کردهاند و دین را فقط مجموعهای از افعالِ ظاهری میدانند.
🔸 هر دو گروه ثبوتا خطرناک، ظاهر بین و به غایت قشری هستند؛ اوج جهالتِ گروه اول آنجا از ثبوت به اثبات رسید که فرقهای از ایشان به قصد قربت در خیابانهای تهران با ماشین از روی جوانان و حافظان امنیت رد شدند و اوج رذالتِ گروه دوم در سوریه و عراق با به بار آوردنِ آن فجایع به اثبات رسید.
🔹 امروزه هم کم نیستند کسانی که بدون اطلاع از آنچه شرع و دین از ایشان خواسته فصوص و فتوحات به دست میگیرند و عمر خود را به بطالت میگذرانند. خبر ندارند که نهایتا از عرفان جز ظاهری نمیفهمند؛ به همان دلیلی که شرع در نگاهِ ایشان ظاهر و کم اهمیت است... .
🔸 به زبانِ ساده این جماعت دین و عرفان را به بازی گرفتهاند و علاقهمند به مسائلی هستند که هیچ از آن نمیفهمند؛ هرچه مسئلهای عجیبتر و تخیلیتر شدت علاقهی ایشان بیشتر...!
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 مواجه ناصحیح با متشابهات قرآن در بیان صدرالمتالهین (ره):
🔹مردم در بخش متشابهات قرآن یا حیراناند یا نابینا. عده ای همه متشابهات را به معانی عقلی و امور اخروی مثل بهشت و دوزخ و آتش و حساب و میزان تأویل می کنند، و برخی همه را بر تجسّم و بدون تنزيه حق، و عده ای نیز بعضی را تأویل و بعضی را بر معنای ظاهر حمل می کنند؛ مثل کسی که ایمان به بعضی و کفر به بعضی دارد هرچه در باب مبدأ است تأويل، و هر چه در باب معاد است تقریر و تثبیت می کنند و بر ظاهر حمل می نمایند.
🔸علت این همه تفرق و گمراهی این است که از درِ اصلی وارد خانه نشدند و علم کتاب را از خدا و رسول نگرفتند، بلکه از ظاهر الفاظ و نقل محسوس از محسوس گرفتهاند؛ «مثل گرفتن مرده از مرده» یا بدنهایی که بعضی بر بعضی تکیه دارد و اجسادی که بعضی بر بعضی چسبیدهاند. از این رو، هیچ گاه به علم بالله و علم به آیات خدا و کتب و رسل او و روز قیامت نمیرسند.
📚 شواهد الربوبیه: ص۵۹.
_______________________
🔹توضیح آنکه رویکردهای متفاوتی در قبال مبداء و معاد صورت گرفته. عدهای مانند اسماعیله تمام آیات ناظر به مبداء مانند سجده ملائکه بر حضرت آدم س و رانده شدن حضرت آدم س و... و نیز آیات مربوط به معاد از صحنهی محشر و عذاب و... را تاویل مینمایند. عدهای دیگر مانند اشعریان تمام آیات مربوط به مبداء و معاد را بر ظاهر حمل مینمایند.
🔸متاسفانه امروزه عوام شیعه نیز در حالی که آیات مربوط به مبداء را مؤول میدانند، تمام آیات مربوط به معاد را بر ظاهر حمل مینمایند. در این بین حکمای الهی و اهل معرفت لاسیّما صدرالمتالهین شیرازی (ره) طریق وسط را در مواجه با مبداء و معاد پیمودهاند.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 ماجرای تالیف کتاب هستی از نظر فلسفه و عرفان:
🔹 ... با تصویب شدن قانونی که به دانش آموختگان حوزوی اجازه میداد در دانشگاهها به تدریس مشغول شوند، استاد آشتیانی به علت مشکلات زندگی فردی و با تشویق دوستانش، حاضر شد مقام استادی دانشگاه را بپذیرد. او تمایل داشت در دانشگاه تهران به این مهم مشغول شود و برای همین منظور با زنده یاد فروزانفر نیز ملاقات نمود و او را به شگفتی واداشت. با وجود این، مسائلی پیش آمد که جلال الدین نتوانست علی رغم میل باطنی خود وارد دانشگاه تهران بشود و بطور اجبار به دانشگاه مشهد روی آورد و تا سالیان متمادی در آنجا به تدریس پرداخت ... البته زمانی که وی قصد تدریس در دانشگاه را داشت با مانع جدیدی به اصطلاح قانونی (!) رو به رو شد و آن اینکه چون ایشان دارای اثر علمی مکتوب نیست نمیتواند در دانشگاه تدریس کند!
🔸 یا للعجب! استاد آشتیانی هم باید «امتحان بدهد و هم رسالهای تأليف، و ارائه نماید تا آقایان! اجازه بدهند که او تدریس کند، ولی استاد با سلاح علم و فلسفه به میدان آمد و پس از شنیدن طرح جدید ناشی از عدم معرفت مسئولان دانشگاهی و فرهنگی آن زمان با منزلت علمی وی، در عرض بیست روز کتاب: هستی از نظر فلسفه و عرفان را که یکی از عمیق ترین مباحث فلسفی است، به رشته تحریر در آورد که با تقریظ آیت الله رفیعی، به زیور طبع آراسته شد.
🔹متن آن تقریظ، چنین است:
بسم الله وله الحمد / کتاب مستطاب «هستی از نظر فلسفه و عرفان» که از افکار عالیه جناب مستطاب قدوة العلماء الراسخین و سید الحکماء المتالهین آقای سید جلال الدین آشتیانی دامت افاضاته تراوش نموده و به قلم بلاغت شیم معظمله نگارش یافته، مورد مطالعه حقیر قرار گرفت. پس از تامل و تدبر در مطالب و محتویات آن بر هر شخص هوشمند و بصیر معلوم خواهد شد که کتاب مزبور بهترین کتابی است که در مباحث راجعه به وجود، نوشته شده است؛ چه آنکه اکثر مباحث مشکله و معضله را به تحقیق والا با بهترین اسلوب به مرحله وضوح رسانیده و جمیع نکات معنویه و صوریه را به کار بردهاند و در مقام ردّ اوهام قاصرین دقیقهای از ذکر حقیقت مطلب فروگذار ننمودهاند؛ لهذا بر طالبین معارف حقیقیه لازم است که کتاب مزبور را قدردانی نموده و در استفاده از تحقیقات آن غفلت نفرمایند و هم از جناب مولف آن تقدیر و توقیر را به نحو کمال مراعات نمایند.
الاحقر ابوالحسن الحسینی القزوینی عفی عنه
محرم ۱۳۸۰ قمری
📚 خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی: ص۴۳.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 تعبیر "پیامبر اسلام" دسیسهای انگلیسی به منظور ایجاد محدودیت برای رسول الله (ص) است:
🔹 تقریباً در این صد سال اخیر اشتباهی در کتابهای فرهنگی ما رخ داده که گفته می شود پیغمبر اسلام. اما تا قبل از این قرن اخیر هرکتابی چه عربی و چه فارسی در مورد پیغمبر اکرم نوشته شده همه تعبیر ها، رسول خداست.
🔸 قرآن کریم هرجا از پیامبر اکرم یاد می کند بعنوان رسول الله یاد می کند. "لقد کان لکم فی رسول الله اسوه الحسنه" و روایات نیز همیشه می گوید رسول الله. در واقع پیغمبر خداست .
🔹 حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر همه جهانیان است و تنها پیامبر مسلمانان نیست و به کار بردن تعبیر «پیامبر اسلام» درست نیست و این واژه ساخته غربیها است.
🔸 انگلیسیها چون پیامبر(ص) را قبول نداشتند و نمیخواستند ایشان به عنوان پیامبر(ص) همه بشریت معرفی شود این تعبیر را درست کردند و در یک قرن اخیر بر سر زبانها انداختند. در حالی که پیغمبر برای همه بشریت آمده است و مسلمان و غیر مسلمان ندارد.
🔹 در طول 13 قرن بعد از اسلام در هیچ نوشتهای از بزرگان دین و یا تعابیرشان، تعبیر پیامبر اسلام به کار نرفته و مسلمانان همه حضرت محمد(ص) را با عنوان #رسول_الله و #پیامبر_خدا میشناسند.
🔸 اما انگلیسیها برای پیش برد اهداف ضد اسلامی خود این تعبیر را درست کردند و متأسفانه در میان ما هم رواج یافته است.
📚استاد احمد عابدی حفظه الله تعالی
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
🔹حدثنا يحيى عن سفيان حدثنا موسى بن أبي عائشة عن عبيد الله بن عبد الله قال: قالت عائشة: لددنا رسول الله صلى الله عليه وسلم في مرضه وجعل يشير الينا لا تلدوني؛ قال: فقلنا كراهية المريض بالدواء؛ فلما أفاق قال: ألم أنهكم ان تلدوني؟ قال: قلنا كراهية للدواء؛ فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: لا يبقى منكم أحد الا لد وانا انظر الا العباس فإنه لم يشهدكم باب القسامة.
🔸ترجمه به مضمون:
عایشه گفت: در زمان بیماری رسول خدا (ص) در دهان ایشان به زور در حالی که با اشاره به ما میفهماندند که به من دارو نخورانید، دارو ریختیم؛ با خود گفتیم نهی ایشان بخاطر آن است که مریض از دارو بدش میآید.
هنگامی که حضرت به خود آمد فرمود: مگر من شما را از این کار نهی نکردم؟! سپس فرمودند: باید در دهان هر کسی که در این خانه است مقابل چشم من از این دارو ریخته شود غیر از عباس (عموی پیامبر ص) که او شاهد کار شما نبود.
📚صحیح بخاری(دارالفکر): ، ج۸(کتاب الدیات)، ص۴۲.
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
💠 انّما بعثت لأتمم مکارم الأخلاق:
🔹 در علم و ادراک، حقایق اشیاء موضوعیّت دارند. علم تام به حقایق اشیاء مستدعی معرفت تامه به تمام آثار و لوازم وجودی آنها است که این امر با قوهی قدسیه¹ و یا همان روح القدس² به لسان شرع ممکن میگردد.
🔸 بنابر این انبیاء (س) دارای قوه قدسیه یا همان روح القدس در اصطلاح شرع میباشند:
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ عَنِ الْمُنَخَّلِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْعَالِمِ فَقَالَ لِی یَا جَابِرُ إِنَّ فِی الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَوْصِیَاءِ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ³ رُوحَ الْقُدُسِ وَ رُوحَ الْإِیمَانِ۴ وَ رُوحَ الْحَیَاةِ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِرُوحِ الْقُدُسِ یَا جَابِرُ عَرَفُوا مَا تَحْتَ الْعَرْشِ إِلَی مَا تَحْتَ الثَّرَی ثُمَّ قَالَ یَا جَابِرُ إِنَّ هَذِهِ الْأَرْبَعَةَ أَرْوَاحٌ یُصِیبُهَا الْحَدَثَانُ إِلَّا رُوحَ الْقُدُسِ فَإِنَّهَا لَا تَلْهُو وَ لَا تَلْعَبُ؛ (تبیین الکافی: ج۴، ص۱۰۰).
🔹 این قوه در لسان اهل حکمت همان عقل بالمستفاد⁵ است که در آن معقولات مستقیما از عقل فعّال (= حضرت جبرئیل س) استفاده میشود.
🔸 در میان جمیع انبیاء حضرت محمد مصطفی (ص) دارای روح اعظم قدسی است، و ذلک الروح مع حضرة الخاتم یکون جهرا و مع سائر الأنبياء (س) سرّأ؛ از این رو حضرت ختمی (ص) دارای جوامع الکلم، و بر خلق عظماست که فوق آن متصور نیست.
🔹 با توجه به مقدمات ماضی الذکر، ایشان (ص) دارای اخلاق الهی هستند؛ لهذا: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» تا بدین وسیله همگان با تخلق به اخلاق ایشان (ص) و به تبعیّت از ایشان (ص) بالوراثة مرتقی به عقل بالمستفاد، و حائز معرفت گردند که: و ما خلقت الجنّ و الانس الا لیعبدون ای لعرفون.
_________________________
۱. نسبت علم و ادراکِ دارندهی قوهی قدسیه به آنکه فاقد این قوه است، همانند نسبت علم و ادراک انسان به کرم خاکی است. از این رو برخی فرمودهاند: حتی اگر پیامبر خدا (ص) در جامعهای مبعوث میگشتند که همگان همچون فارابی از بزرگان علم و دانش بودند، باز هم این آیهی شریفه صادق بود که: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ».
۲. الروح القدسية يخاطب الملائكة في اليقظة و الروح النبوية يعاشرها في النوم و لكن يحب أن يفرق بين نوم الأنبياء و نوم غيرهم فإن نومهم عين اليقظة؛ (مفاتیح الغیب: ج۱، ص۶۰).
۳. جمیع ارواح مذکوره به وجود واحد شخصی موجودند و در واقع شئونات یک نفس هستند.
۴. روح الایمان در لسان شرع که موجب ایمان به غیب و خوف از خدا و عمل به عدل میگردد، همان قوهی عاقله در لسان اهل حکمت و فلاسفه است. آنچه عامهی مردم عقل مینامند در واقع قوهی متخیّله یا همان مفکره است؛ و واضح است که قوهی مفکره در حکمت غیر از قوهی عاقله و عقل است. اگر قوه مفکره مبتلی به سالوس وهم گردد از جنود شیطان است و در لسان شرع آن را "نُکرا" گفتهاند؛ چنانچه امام صادق (ع) فرمود: «قُلْتُ لَهُ مَا اَلْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ اَلرَّحْمَنُ وَ اُكْتُسِبَ بِهِ اَلْجِنَانُ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِي كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ فَقَالَ تِلْكَ اَلنَّكْرَاءُ تِلْكَ اَلشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ»؛ (تبیین الکافی: ج۱، ص۴۹).
۵. عقل بالمستفاد در عرف اهل معرفت همان قلب بالمعنی الأخص است که به واسطهی نکاح بین عقل مکحل به کحل شرع با قلب بالمعنی الاعم متولد میگردد و از آن به تولد ثانیه یا فطرت ثانیه نیز یاد میشود؛ چنانچه حضرت عیسی س فرمود: «لن یلج ملکوت السموات من لم یتولد مرتین»؛ (تفسیر القرآن _لصدرالمتالهین_: ج۴، ص۴۲۴). صاحب آن هر زمانی که اراده نماید بهواسطهی آن علم پیدا میکند به ما تحت العرش الی ما تحت الثری؛ چنانچه مروی است: «ان الامام اذا شاء انیعلم اعلم»؛ (تبیین الکافی: ج۴ ،ص۲۵ ).
💢دفترچه مجازي في الحکمة
🌐 felhekmat.blog.ir
💢کانال فِي الحِکمَة
🆔 @felhekmat
رسالهای در شرح صلوات بر محمد و آل محمد 20-10-99.pdf
1.93M
📗 کتاب شرح صلوات بر محمد و آل محمد
🔹مباحث استاد واحدجوان
🔹نگارش خانم مهسا شعیبی
🔸با صفحه آرایی زیبا جهت نشر رایگان
♥️هدیه به ارواح پاک همه عارفان و صالحان
❇️ کانال سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
چراغ راه.pdf
2.93M
#چراغ_راه
وصیت نامه استاد آیت الله مصباح یزدی رحمة الله علیه
🔹بخشی از وصیت نامه
🔰 بهترین دستور
▪️«و ان یعلم ان من افضل ما امر الله به تعالی طلب العلم و العمل به و تعلیمه»
✅ بهترین چیزی که خدای تعالی به آن دستور داده، طلب علم و عمل به آن و تعلیم آن است.
🆔 @felhekmat