eitaa logo
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
529 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
515 فایل
کمپین دانشجویی ضد آمریکا و صهیونیست آتش به اختیاران افشاگر ادمین @Dailywriter
مشاهده در ایتا
دانلود
📚مدلهاي دینی : دو مدل اخیر که از نظر گذشت مدل های غیر دیني سکولار بودند اما مدلي که ذيلا مي آيد ازسوي برخی به اصطلاح دینداران در نسبت دین و دنیا ارائه شده که نقش دین را به حداقل فرو کاهیده است و آن را به حاشیه زندگی فردی و اجتماعی می راند که رهاورد آن سکولاریسم است.نظریات دین باوران سکولار مختلف است و قرائت های مختلف گوناگونی از آن وجود دارد که ذيلا به آنها اشاره ميشود: 1⃣دنیا محوری(تفکیک دین و دنیا): غایت شأن و مسئولیت دین توجه به امور معنوی و سعات اخروی انسان است. دین درعرصه های دنیایی مردم مانند اقتصاد، سیاسیت، حکومت دخالت نمیکند چرا که این امور دنیایی هستند و به خود مردم تعلق دارند به عبارت دیگر انتظار ما از دین نه آباداني دنیا و برآوردن مشکلات و نیاز های دنیایی بلکه انتظار تامین سعادت معنوی و اخروی انسان است. 2⃣سیاست محوری (لائیک- تفکیک دین و سیاست): دین مطلقا از صحنه ی جامعه و اجتماع خذف نشده و میتواند گروه ها و سازمان های غیر سياسی مانند مراکز فرهنگی، اقتصادی را تاسیس و ادرده کند و فقط از صحنه سیاست حذف می شود. 3⃣حکومت محوری (تفکیک دین و حکومت): این عقیده قائل به مشارکت دین اسلام در عرصه سیاسی و اجتماعی هست ولی معتقد است مباحث مربوط به حکومت (مثل نوع حکومت، حاکم و مشروعیت آن، چگونگی اداره حکومت و انتخاب حاکم و نحوی مشارکت مردم در حکومت) از مباحثی است که دین آنها را به خود مردم و عقلای آنها تفویض کرده و خود دین به این عرصه دخالتی ندارد پس دین منفک از حکومت است. 4⃣حکومت متدینان به جای حکومت دینی: دیدگاه قبلی به صراحت از جهت مبانی نظری،اسلام را از مقوله حکومت جدا می انگاشت و حکومت را امری دنیایي و مردمی وصف می کرد اما این رهیافت بر این باور است که اصولا تشکیل یک حکومت منسوب به یک مکتب و ایدئولوژی ممکن نیست بلکه انسانها و متدینین به مکتب هستند که به حکومت فعلیت می بخشند در این مدل از سکولار دین از سیاست جدا فرض می شود ولی متدین نه. 5⃣ پست سکولار: پست سکوولار وجود و قدرت دین هر فرد و جامعه را می پذیرد اما به اصول ذیل سکولار تاکید می کند که اولا دین باید از عرصه سیاست و حکومت عقب نشینی کند.دوما دین باید مرجعیت انحصاری علوم تجربی را به رسمیت بشناسد.سوما دین خود را به حاکميت مردم وحقوق بشر ملتزم بداند. 📚دوقرائت از تلطیف و عقب نشینی اجباری دین: دو قرائت دیگری وجود دارد که اولی به عدم دخالت دین درحکومت به صورت اصل در عصر غیبت معصوم معتقد است و دومی طرفدار تشکیل حکومت دینی است اما در مقام اثبات معتقد است که این کار عملی نیست و مصلحت اسلام در عدم دخالت در حوزه حکومت است: 1⃣ : این عده قائلند در صورت خلإ امام معصوم مسلمانان از نظر دینی موظف به تشکیل حکومت دینی نیستند و دین دراین عرصه به صورت موقت تا حضور امام عصر(عج) از عرصه ی حکومت کنار میکشد بلکه قرائتی که مستند به ظاهر بعضی روایات است از تشکیل هر نوع حکومت دینی و برافراشتن پرچم آن منع و نهی شده است و به جای بسط عدالت به ظلم و جور دست کم بی تفاوتی درباره آن سفارش می شود تا بدین سان مقدمه ظهور نزدیک تر شود(انجمن حجتیه و اخباریون). 2⃣مصلحت گرایی: طرفداران این قرائت بر این باورند که در زمان غیبت معصوم، دخالت دین در امر سیاست به صورت عموم و تشکیل حکومت دینی بوسیله روحانیان به صورت خصوصی با مبانی دینی سازگاری دارد اما در صورت بروز مشکل سخت برای حکومت دینی باید از عرصه حکومت عقب نشینی کرد چرا که در فرض پیشین حکومت دینی نه تنها به نفع دین تمام نمیشود بلکه به ضرر دین خواهد بود پس برای حفظ اصل دین بهتر است دین و متولیان آن در سیاست و تشکیل حکومت مداخله و مشارکت نداشته باشند (دلیل آنان فقدان امام معصوم از یک سو و مشکلات فراوان داخلی و خارجی از سوی دیگر است که باعث ناکارآمدی حکومت دینی می شود و در نتیجه تزلزل اعتبار و قداست دین را به همراه خواهد داشت). 🆔 @felhekmat
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
🌸 کي است؟ 🔰ظهور تمام انبيا دو مرحله اي بوده است: يک ظهور تدريجي و يک ظهور دفعي؛ ظهور حضرت هم دو مرحله ايست و ظهور تدريجي اتفاق افتاده که نشانه اش شوق اولي وداد و سُعدا به دين ميباشد،قبل از انقلاب تعداد معدودي به اعتکاف ميرفتند اما اکنون جمعيت بيشتري به اين عمل شريف ميپردازند،قبل از انقلاب هيئات به اين گستردگي نبود،قبل از انقلاب راهپيمايي اربعين به اين شکوه نبود و... اين مسائل و ديگر مسائل نشانه ي واضح از اتفاق افتادن ظهور تدريجي است.(اساسا هر اتفاقي در عالم که موجب تاليف قلوب مومنين شود نشانه ي قطعي ظهور تدريجي و بستر ظهور دفعي است). 🔸چرا؟ 🔹چون ظهور اِکمال نفوس به تکميل عقول است(و با تکميل عقل سلطنت قوا از وهم به عقل ميرسد لذا شيطان به مسلخ ميرود)و اين جز با اِحکامِ اَحکامِ مقدسه و انس افراد با آن مقدور نيست و اِحکام و تحکيم و تبليغ اَحکام نيازمند بستر و عزمي همه گاني است که اين مهم با انقلاب اسلامي محقق شده است. 📋نکته: فاصله ي بين ظهور تدريجي و دفعي که به فترة معروف است ممکن است طولاني شود و بستگي به مسائل متنوعي دارد که در مورد ظهور دفعي حضرت نشانه هاي قطعي آن از قبل گفته شده است و تمام آنچه معروف به نشانه هاي قطعي ظهور است مربوط به ظهور دفعي است. 📋نکته: تکامل عقول که نياز به زمينه سازي دارد از نشانه هاي قطعي ظهور تدريجي است و انقلاب اسلامي بستر را براي تشريع دين مبين فراهم آورده و لذا خود دليل قطعي بر اتفاق افتادن ظهور(تدريجي)است. 📋نکته: قبيله ي ملعون صهيون با اشاعه ي فحشا مانعي جدي براي ظهور بوده اند و هستند. 📋نکته: اگر ظهور تدريجي مقدمه ي ظهور دفعي قرار نميگرفت،جانها تاب نميآورد و بسياري بجهت عدم انس با معنا و معنويت قالب تهي ميکردند و البته براي اندکي معدود يزداد ايمانا مع ايمانهم بود(اگر اين نکته فهم شود علت وحشت عامه از موت،و راه علاج آن هم فهم ميشود،البته انشااللّه). 📋نکته: با اتمام و تکميل ظهور تدريجي و آمادگي نفوس و جانها و انس آنها با معنا قطعا ظهور دفعي بسيار نزديک تر خواهد شد پس هرکاري که بستر را براي اسلاميزه کردن نفوس محيا کند گاميست براي تحقق ظهور دفعي انشااللّه. 💢کانال فِي الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💠پاسخ حضرت مولي به طعنه ي يهودي: 🔸يهودي به حضرت مولي ع گفت:هنوز پيامبرتان را دفن نکرده بوديد که درباره اش اختلاف کرديد! حضرت مولي (ع) فرمود:ما درباره آنچه از او رسيده اختلاف کرديم و نه در خوده او(ص) وليکن شما يهوديان هنوز پايتان از آب دريا خشک نشده بود که به پيامبرتان گفتيد:{{اِجعَل لنا اِلها كما لَهُم آلِهَةٌ قالَ اِنّكم قَومٌ تَجهَلونَ}}. ((براي ما خدايي بساز چنانکه بت پرستان خدايي دارند...)) و پيامبرتان گفت:((شما مردمي نفهم هستيد)). 📚 ،حکمت 317. @felhekmat
rastakhiz.pdf
3.12M
📚کتاب رستاخيز شگفت انگيز بقلم آيت اللّه سيد علي خامنه اي حفظه الله. 📝دکترين جمهوري اسلامي است که يک سال پس از رحلت امام امت نگاشته شده و چشم اندازي براي نظام ميباشد. @felhekmat
«معقول_ثانی_فلسفی»_در_فلسفة_صدرالمتألهین.pdf
377.2K
📚مقاله اي درباره معقول ثاني فلسفي در فلسفه صدرالمتالهين. @felhekmat
رساله_ای_درباره_ليلة_القدر_و_فاطمه_سل.pdf
310.8K
🔱رساله اي از علامه حسن زاده حفظه درباره ليلة القدر و مادر معصوم حضرت فاطمه ي زهرا سلام اللّه عليها. 🔸مقاله تخصصي است. @sokhanerfan @felhekmat
💠لزوم متابعت كامل از جميع احكام شرعيه در تمام مراحل سلوك: 🔰علامه طباطبائی(ره)می فرمایند: پوشيده نماند كه از ابتداى سير و سلوك تا آخرين مرحله از آن، سالك بايد در تمام امور ملازم شرع انور باشد و به قدر سر سوزنى از ظاهر شريعت تجاوز ننمايد. پس اگر كسى را ببينى كه دعوى سلوك كند و ملازم تقوى و ورع نبوده و از جميع احكام الهيّه شرعيّه متابعت ننمايد و به قدر سر سوزنى از صراط مستقيم شريعت حقّه انحراف نمايد او را منافق مىدان مگر آنچه به عذر يا خطا يا نسيان از او سر زند. و اينكه از بعضى شنيده شده است كه مىگويند سالك پس از وصول به مقامات عاليه و وصول به فيوضات ربّانيّه تكليف از او ساقط مىگردد سخنى است كذب و افترائى است بس عظيم، زيرا رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله با اينكه اشرف موجودات و اكمل خلائق بودند مع هذا تا آخرين درجات حيات تابع و ملازم احكام الهيّه بودهاند. بنابراين سقوط تكليف به اين معنى دروغ و بهتان است. بلى از براى آن مىتوان معناى ديگرى نمود كه قائلين، آن را قصد نمىنمايند. 📚لب اللباب،ص52 @felhekmat
اگر احکام صرفا اعتباري بودند و ريشه در حقايق والا نداشتند هرگز تشريع اعتباريه صرفه حصول طهارت را موجب نميشد پس احکام عين عرفان هستند و تنها کسيکه به قرب[اعم از قرب نوافليا بالاتر قرب فرائضيا بالاتر قاب قوسين يا...]رسيده توانايي شهود حقيقت را در شريعت دارد. تمام کتبي که ناظر به تاويل احکام از رکوع و سجود و..هستند در واقع گذارشگري مقيمين اين مقام از حقيقت هر عمل شرعي است. @felhekmat
🔰بخشي از وصيتنامه (صدرالدين قونوي): 🔸...وصيت ميکنم اصحابم را به اينکه بعد از من خوض در مشکلات معارف ذوقيه نکنند و به منصوصات(محکمات/صريح عقل/نصّ/قطعي) آن کفايت کنند و از تفقّه و تاويل معارف ذوقيه دست برکشند ، خواه در کلام من يا کلام شيخ(ابن عربي) چرا که اين راه بعد از من مسدود است و احدي به آن راه ندارد "مگر کسيکه که محضر حضرت صاحب(عجّ)را ادراک کرده باشد و از او(عجّ)معارف را گرفته باشد،پس سلام من را هم به او(عجّ)برساند"... . 📋أقول: حضور به محضر حضرتش(عجّ)مرقات فهم مشکلات معارف ذوقيه و علم عرفان نظري عنوان شده و بر محقق زحمت کشيده واضح است که بسياري از عبارات اين متون از مشکلات است،در همين راستا منظور امام خميني(ره) از اهل معارف که آنها را مشايخ العظام و عرفاء الکرام مينامد و تعلّم معارف ذوقيه را تنها از آنها صحيح ميداند مشخص ميشود که چه کساني هستند:... و تعلّم المعارف عند اهلها"من المشايخ العظام و العرفاء الکرام"و إلّا فمجّرد الرجوع الي مثل هذه المعارف لا يزيد الاّ خسرانا و لاينتج الاّ حرمانا... . 📋نکته: طبق اين قول تمام کسانيکه موفق به حل معضلات معارف ذوقيه شده اند و از اعاظم مدرسين اين کتب بوده اند بايد به محضر حضرتش(عجّ) هم رسيده بوده باشند(اعاظم مدرسين غير از مدرسين و متخصصين محترم هستند و شايد مثالشان دورا دور آب کر و آب مضاف است که طهارت فقط با اولي ميسر ميباشد). _____________________________________ 📚رسالة النصوص،ص34. 📚مصباح الهداية،ص213(خاتمه کتاب). @felhekmat
📚مدلهای : وجه مشترک نظریات ارائه شده در مقوله ی سکولار حذف و نادیده انگاشتن دین یا به حاشیه راندن آن در عرصه های مختلف است که این وجه مشترک به صورتها و نظریات مختلف وصف شده که از هر کدام می توان تعبیر به مدل کرد. 📚مدلهاي غير ديني سکولاريسم: 1⃣آتئیستی(atheism): انکار اصل دین یا نقش خداوند در جهان کار سکولارستهایی است که جهانبینی ماتریالیستی از هستی ارائه میدهند، از دید آنان وجود وم عرفت انسانی فقط در وجود مادی و این جهانی منحصر شده است و غیر از این جهان مادی عالمی دیگر وجود ندارد لذا خداوند و فرشتگان و دیگر امور غیبی وجود ندارد. مبانی فلسفه دیگاه آتئيستی فلسفه ی امپریسم و تجربه گرا است که ملاک حقیقت وجود را قبل تجربه و آزمون پذیری آن میداند هیوم از پیشگامان این رهیافت است. 2⃣دِئیستی(deism): الهیات خشک و دگماتیسم مسیحیت و تعارض آشکار برخی عقاید آن با عقل(مثل تثلیث، تجسد، گناه نخستین، مسئله فدا آمرزشنامه و عصمت پاپ) در قرن هجدهم گروهی از عقلیون از اساس منکر نیاز انسان به پيامبر و دین آسمانی شدند و معتقد شدند که عقل انسان خود به تنهایی به شناخت خداوند تواناست و به پیامبر نیازی نیست در تبیین مهندسی معرفت دینی خود به این اصل رسيدند که خداوند با خقلت ابتدایی جهان دیگری هیچ نقشی در اداره و تاثیر گذاری بر آن ندارد و همه امور به وسیله نظام علیت سامان می یاببد بر این اساس وحی و آموزه های آن اعم از آموزه های عبادی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی از اعتبار میافتد این رهاورد موجب حذف حاکمیت الهی بر عالم و سلب اعتماد مردم به آموزه های دینی و تاثیر دعا و توکل شد که عامل سکولاریسم معرفتی و جهان بینی مردم شد. 📒نکته:مکتب دئيسم محصول الهیات دگماتیسم مسیحیت (تحریف شده توسط بنی اسرائیل) و برخورد کلیسا با دانشمندان و مسائل اخلاقی کلیسا بود که زمینه جدایی بعضی اندیشوران مسیحی از کلیسا بلکه از دیانت شد. @felhekmat
◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️◼️ ◼️◼️◼️ ◼️◼️ ◼️ 💠 از جلال الدين بلخي ره: 🔸آن شاه که با دانش و دين بود علي بود مسجود ملائک،ساجد و معبود علي بود 🔸خورشيد ضيا گستر و جمشيدِ دو کشور ماه فلک و موهبت و جود علي بود 🔸آن نکته ي تحقيق حقايق به حقيقت کز روي يقين مظهر حق بود علي بود 🔸آن بودِ وجودِ دو جهان کز ره معني بي او نشدي عالمِ موجود علي بود 🔸آن نور مجرد که به او در همه حالت با موسي و با عيسي و با هود علي بود 🔸آن روح مصفّا که خداوند به قرآن بنواخت به چند آيت و بستود علي بود 🔸هم صابر و هم صادق و هم قائم مشفق هم هادي هم شاهد و مشهود علي بود 🔸هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم موعد و هم وعده و موعود علي بود 🔸با ملک سليمان و با عصمت يحيي با منزلت آدم و داوود علي بود 🔸وجهي که بفرمود خداوند به قرآن آن وجه مکرم که بفرمود علي بود 🔸گويند ملک ساجد و مسجود بُد آدم از من بشنو ساجد و مسجود علي بود 🔸تا صورت و پيوند جهان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود 🔸شاهي که ولي بود و وصي بود علي بود سلطان سخا و کرم و جود علي بود 🔸هم آدم و هم شيث و هم ايوب و هم ادريس هم يوسف و هم يونس و هم هود علي بود 🔸هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم الياس هم صالح پيغمبر و داوود علي بود 🔸عيسي به زبان آمد و في الحال سخن گفت آن نطق و فصاحت که بِدو بود علي بود 🔸آن لحمک لحمي بشنو تا که بداني آن يار که او نفس نبي بود علي بود 🔸موسي و عصا و يد بيضا و نبوت در مصر که بنمود بفرعون علي بود 🔸آن معني قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علي بود 🔸اين کفر نباشد سخن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بود علي بود 🔸آن قلعه گشائي که در قلعه ي خيبر برکند به يک حمله و بگشود علي بود 🔸سرّ دو جهان جمله ز پيدا و ز پنهان شمس الحق تبريز که بنمود علي بود 🔸هارون ولايت ز پس موسي عمران باللّه که علي بود،علي بود،علي بود 🔸اين يک دو سه بيتي که بگفتم به معما حقا که مراد من و مقصود علي بود @felhekmat
🌺🌻🌻🌺 🔹مناظره با : آیت الله استاد (ره) در مقاله‌ای با عنوان «نکاتی دربارۀ فلسفه و عرفان» در مجلۀ کیهان اندیشه می‌نویسند: حقیر نمی‌داند چرا‌ برخی‌ از دوستان رنگ و صبغه‌ ای را که در اوایل دوران طلبگی به خود گرفته‌ اند محکم‌ نگه‌ داشته‌ اند‌ و تعصّب به خرج می‌ دهند و با پیغام‌ و گاهی مستقیماً، عدم تعرض نسبت به برخی از‌ مباحث‌ را می‌ خواهند. باید عرض کنم ـ اگر آنچه عرض می ‌شود باطل است مورد نقد قرار دهید و اگر حق است بپذیرید. در بین‌ این دوستان افراد دست به قلم نیز وجود دارند‌ ـ دشمنی مطلق با علم و دانش در حوزه مشهد ریشه دارد که جهل مرکّب ریشۀ آن می‌باشد. بنده از باب امتثال امر کسی که اطاعت از او را واجب می ‌دانم (منظورشان امام خمینی است) در نامه‌ای توسط آقای ملائی (از افاضل حوزه که شخصی بسیار متدیّن و سلیم النفس است) از آقایان [: حضرات و رضوان الله علیهما و ...] خواهش کردم که شما الهیات و اسفار و شرح فصوص قیصری را مطالعه و برای ما درس بدهید و افاضات شما را ضبط خواهیم کرد. اگر شما از عهده تدریس این دو کتاب برآمدید آنگاه حق دارید اشکال کنید و اگر نتوانستید از عهده تدریس الهیات اسفار و فصوص بر آیید عقلاً و شرعاً حق مخالفت و اعتراض ندارید. [آقای ملائی نامه را به حجة الاسلام و المسلمین سیدان دادند که به آقایان برساند و پس از چندی] حامل نامه [حجةالاسلام و المسلمین سیدان که نامه را نزد آقایان برده بود] به آقای ملائی گفته بود: «نامه را به آقایان رساندم سکوت اختیار کردند!» و نیز حامل نامه [ حجةالاسلام و المسلمین سیدان] پیغام داده بود که من حاضرم در موضوع معاد با نویسنده این نامه بحث کنم. بنده عرض کردم حاضرم در معاد بحث کنم ولی نه پا در هوا . بلکه باید از اول سِفْر نفس اسفار که در نحوۀ ظهور نفس و تحقق آن از عالم غیب به عالم شهادت و ماده است بحث کرده و به دلایل تجرد نفس پرداخت و بعد در نحوه وجود آن بعد از مرگ و عود آن به بدن در قیامت و آخرت گفتگو کرد. باید فهمید که آیا اصل معاد اعم از جسمانی و روحانی اصل است و در حقیقت اصل معاد ضروری است؟ یا آنکه ضروری، معاد جسمانی است؟ اگر معاد جسمانی ضروری باشد بحث در آن ناروا است . کسانی که به معاد جسمانی معتقدند عود روح به بدن را در آخرت معاد و در دنیا تناسخ می‌دانند. و به هر حال کسی حق اعتراض به ملاصدرا که خود از متصلبان در معاد جسمانی است را دارد که باید حاضر شود از اول سفر نفس تا آخرت مبحث معاد جسمانی را تقریر نماید ولی اگر در همان صفحه اول سفر نفس متوقف شد و نتوانست مطلب کتاب را درک نماید شرعاً در این باب محکوم به سکوت است. این گوی و این میدان. در آینده از آثار حضرات [بزرگان مکتب تفکیک] مطالبی نقل و جرح می‌ کنیم که موجب حیرت خواهد شد و جا از برای جواب و دفاع برای آنها باز است. آن آقا [ ] بهتر است مانند مشایخ خود ساکت باشند. چه آنکه او وقتی حق بحث در معاد را دارد که از عهده مباحث نفس اسفار برآید. یکی از دوستان که شخصی فاضل و متدین و محترم‌ و در معارف (به اصطلاح خودشان‌) از‌ تلامیذ‌ مرحوم‌ آقای حاج شیخ مجتبی قزوینی است زیاده‌ از‌ حد ناراحت گردیدند که چرا مجله کیهان اندیشه مقالۀ مفصل حقیر را در مقام نقد بر کتاب ابواب الهدی‌ چاپ‌ کرده‌ است.آن مقاله اگر مستدل نبود باید آقایان که‌ خود‌ اهل قلم و نویسنده‌ اند درصدد نقد آن بر می‌ آمدند نه آنکه نسخ مجله را جمع کنند که کسی‌ نبیند‌. 👈شکار این قبیل افراد ، طلبه ‌های‌ تازه‌ وارد است که‌ با ذهن خالی قابل پذیرش اوهام به اسم«معارف»در دام اوهام گرفتار‌ می‌ شوند‌. جمع کثیری از اکابر علمای‌ اسلام را نزد آنها ملحد و مخرب اسلام‌ جلوه‌ دادند، اکثر افرادی که در کمند حضرات‌ گرفتار‌ می‌ شوند‌، حوصلۀ تحصیل عمیق را ندارند و اگر توفیق‌ تحصیل‌ یابند، بی ذوقی و کج سلیقگی اظهر خواص آنها است. 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan 💢کانال فِي الحِکمة @felhekmat
بسم الله الرحمن الرحيم. 📚 : پروتکلهاي قبيله بني اسراييل که به پروتکلهاي صهيون شهرت دارند را در ساحتهاي مختلفي ميشود ارزيابي نمود.از آنجايي که اين قبيله دشمني واضح و آشکاري با انبيا و باالاخص دين خدا،اسلام دارند؛افکار و آثاري در تقابل با الهيات دارند و از آنجايي که در طول تاريخ موفق به تحريف اديان و ميراث انبيا و شکست دادن آنها شدند لذا تنها جبهه ي باقيمانده در مقابل اين موريانه ها الهيات اسلامي که غير قابل تحريف ميباشد هست.لذا ميتوان ادعا کرد تنها تفکر الهي در مقابل اين موجودات موزي،اسلام ميباشد.چه اينکه تنها تفکر الهي صحيح هم اسلام ميباشد که بشر را بسمت الهي شدن سوق ميدهد پس تنها دشمن طاغوت که بشر را به سمت شيطاني شدن و هوسراني سوق ميدهد،اسلام است. 📝بررسي پروتکل بدست گرفتن رسانه براي حکومت بر افکار مردم دنيا و تقابلش با ديدگاه الهي و خدا: در دنياي امروز رسانه هاي مختلف در تفکرات بشر نقش بسزايي دارند. طبيعي است کسيکه موفق به مديريت و رهبري رسانه شود به راحتي توانايي سوق دادن اذهان به طرفي که مطلوبش ميباشد را دارد بعنوان مثال ميتوانند حادثه ي ساختگي 11 سپتامبر را خلق و ايجاد کنند که به تصديق مستندات مختلف حتي يک شاهد زنده از بين مردم نيويورک برايش نميتوان يافت.اما اين نوشته براي رعايت اختصار کاري به جهات ساختگي اين حادثه ندارد.غرض از اين مثال صرفا توفيق اصحاب رسانه بر حکم راني بر اذهان عمومي بود.اما آنچه مهم است اينکه از اهّم کارکردهاي رسانه قهرمان سازي و نشر ارزشهاي يک جريان فکري از طريق رسانه است. 🌟سوال اينجاست که اين امر چطور صورت ميپذير؟ 📝مشروح پاسخ: سلبريتي که پايه در وهم بشري دارد يکي از ثمرات رسانه دارد.يکي از کارکردهاي ايجاد سلبريتيهاي مختلف،سمبل سازي براي سلايق مختلف ميباشد،و اين امر در تقابل با سمبل هاي الهي ميباشد و عقلانيت که در فطرت بشر ميباشد را از او ميگيرد و او را به سمت تشابه به سلبريت بجاي تشابه به سمبلهاي الهي سوق ميدهد. سنت الهي بر اين است که(العّزه لله و للرسول و للمومنين)و خداوند محبت عبدش را در قلبهاي مومنين ميگذارد و به تعبيري عبد الهي براي بندگان مومن نقش سمبل را دارند و بشر را به سمت الهي شدن سوق ميدهند. 📝نتيجه:يکي از ثمرات رسانه براي سلبريتي سازي و ايجاد سمبلهاي غير الهي ميباشد که با توجه به مقدمات مطلع سخن در صدد جنگ با دين و خدا از طريق تحريف ارزشهاي الهي و تغيير سمبل الهي به سمبل طاغوتي ميباشد. 🆔 @felhekmat
📚وحدت شخصي داشتن جامعه: جوامع مختلف داراي وحدت شخصي ميباشند و لذا طبق همين مبنا روايات گوناگون بهتر معنا ميشوند.بعنوان مثال خداوند وعيد به عذاب(مثلا مرگ زود رس يا...) داده جامعه اي را که در آن گناهي خاص(مثلا زنا يا...)شايع باشد. 📚تطابق کتاب تکوين(مخلوقات)و تدوين(قرآن): در علم شريف عرفان نظري مبين است که حقيقت قرآن تکويني(کتاب شريف قرآن)و قرآن تدويني(جميع مخلوقات)عينيت دارند.به بيان ديگر قرآن وجود کتبي امام زمان عليه السلام و بطور کل انسان کامل است لذا هرقدر به قرآن علاقه باشد به حضرتش هم به همان اندازه علاقه هست.به بيان ديگر جميع مراتب قرآني در هر شخص از ابنا بشر موجود است لذا داستانهاي قرآني تصادق با افراد عيني در جميع اعصار و امصار دارند. 📚تطابق کونين: از مقدمه سابق استفاده ميشود که تمام مراتب خلقت در هر شخص از افراد بشر موجود است.لذا عالم عقله عيني تصادق با مرتبه ي عقل در افراد دارد و عالم مثال منفصل يا برزخ تصادق با مرتبه ي مثال متصل و خيال بشر دارد و عالم محسوس تصادق با مرتبه ي جسمي بشر ميکند.به بيان ديگر همانطور که عوالم گوناگوني از عقل و مثال و جسم در خلقت هست انسان هم عينا داراي همان مراتب از عقل و خيال و جسم ميباشد. 📚تصادق قواي نفس بر قواي مقننه و مجريه و دستگاه قضا: نفس انساني با وحدت اطلاقي که دارد ذي شان و داراي شئون و قواي مختلفي ميباشد و النفس في وحدتها کل القوا.نفس داراي عقل عملي و نظري است و بين اين دو داوري ميکند به اين بيان که اگر عقل عملي که وظيفه ي اجرا دارد به فرامين عقل نظري که به مثابه ي قانون گذار ميباشد تن دهد مرضي نفس است و موجب سرورِ و شادابي مملکت جان و تن ميباشد و اگر از آنها تخطي کند موجب تلويم از جانب نفس ميباشد.از قضا اغلب جوامع هم داراي قوه ي مجريه که به مثابه ي عقل عملي و داراي قوه مقننه که به مثابه ي عقل نظري است ميباشند و همانطور که نفس در صورت تخطي خود را سرزنش ميکند،اين سرزنش در جوامع به مثابه ي کار دستگاه قضا ميباشد پس با اندکي اختلاف جوامع هم داراي آنچه انسان دارد ميباشند. 📚نفوذ يهود(شيطان)در قوه تقنينيه به مثابه اخلال در عقل نظري و نفوذ يهود در قوه مجريه به مثابه اخلال در عقل عملي جامعه: ادامه خواهد داشت اگر خدا بخواهد. 🆔 @felhekmat
پیداش کردم: مقاله صادق زیباکلام در روزنامه کیهان ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ زیباکلام ضمن انتقاد شدید از عدم انطباق محیطهای علمی با فضای انقلابی، ایده تعطیلی دانشگاهها، اعزام اساتید و دانشجویان به روستاها و کارخانجات و حذف رشته های غیرضروری برای انقلاب را مطرح میکند و اين طرح از طريق دکتر عبدالکريم سروش اجرا ميشود! @faridebrahimi @felhekmat
✴ حوزه‌های علمیه، موظفند نظریات اسلامی را در زمینه علوم انسانی، از متون الهی بیرون بکشند. 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 🔺 این علوم انسانی ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. 🔺 وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. 🔺 حوزه‌های علمیه و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازیهای گوناگون. 📚 دیدار طلاب قم سال 89 @almorsalat @felhekmat
💎 آیا و ، کشک است؟ ⭕️ جملات معروف یکی از این است: «عرفان پیش من است، همه را می‌ خواهی پیش من است، هر جا را می ‌خواهی برایت بگویم، فلسفه را بخواهی از اول تا آخر، از هر جا بگویی از اول مفهوم وجود تا آخر مباحث طبیعیات برایت بگویم، اما همه است، هر چه هست در قرآن و روایات است... این سنخیتی که بین علت و معلول قائلند باطل است، و و موجود از ابطل اباطیل و کفر محض است....» 🔴 نقد و نظر: 1⃣اگر کسی با پیروی از ادبیات بالا بگوید: «علم اصول فقه، و علم فقه، همه اش در سینه من است از اول جواهر تا آخر آن. از اول کفایه تا آخر آن، اما همه اش کشک است. هر چه هست در قرآن و روایات است!» آیا این حرف درستی است؟ توضیح این است که همچنانکه رأی فقیه و متکلم متشرع در برابر رأی قرآن و امامان معصوم نیست بلکه فهم آن ‌ها از قرآن و روایات محسوب می ‌شود، همچنین است فهم عارف متشرع از آیات و روایات معارفی؛ از این رو فهم او در مقابل و در عرض قرآن و روایات نیست تا کسی بگوید رأی قرآن یا اهل ‌بیت علیهم السلام این است و رای فلان عارف شیعه آن! بلکه عارف متشرع می‌ ‌‌گوید فهم من از آیات و روایات طبق ضوابطی که دارم چنین است. درست است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام بهترین منبع برای رسیدن به حقیقت است ولی آیات قرآن کریم و روایات اهل ‌بیت؛ محکم و متشابه، مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن، عامّ و خاصّ، ظاهر و باطن دارد. همه فرق به ظاهر اسلامی ـ شیعه اسماعیلی، شیعه دوازده امامی، سنّى اشعرى، معتزلى، وَهّابى، و... ـ مدعی فهم قرآن کریم هستند و ادعای تبعیت از قرآن کریم را دارند ولى آیا همه آن ‌ها، راه حقّ را پیموده ‌‌‌اند و همه، آیات قرآن کریم را درست فهمیده ‌‌‌اند؟! همه شیعیان با گرایش ‌‌‌های مختلف تفسیری، فقهی، اصولی، اخباری، کلامی، فلسفی و عرفانی، به قرآن و روایات اهل ‌بیت تمسک می‌ کنند. آیا همه، در هر مساله ‌ای واقع را ادراک کرده‌ اند؟ هیچ کس در فهم و برداشت از قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم ص و ائمه اطهار، معصوم نیست و امکان خطا دارد و خطا هم می ‌‌کند. از این ‌رو کسی حق ندارد از ابتدا و بدون حجت معتبر عقلی یا نقلی، عقاید، روش و اعمال خود را مطابق کتاب و سنت بداند و دیگران را بدون دلیل معتبر و کافی، رد کند. 2⃣انسانی که قرآن و اهل بیت (ع) را دارد نباید دنبال حواشی کم فایده اصولی و فقهی این و آن بگردد و سالها وقت خود و جماعتی را تلف کند. آن هم در این زمان با این همه مشکلات علمی و فرهنگی و سیاسی برای دنیای اسلام و مسلمین. هنر این است که گرهی از گره های فقهی روز جامعه را باز کنند. مشکلات اعتقادی، اخلاقی و فقهی جدید را حل کنند، هزاران مسائل مستحدثه برای جوانان و مردم وجود دارد ولی حواشی این و آن بر عبارات فلان و فلان را ماهها و سالها بحث می کنند. اینها کشک است. 3⃣اینکه گفته شده: «وحدت وجود و موجود از ابطل اباطیل است» ادعای بدون دلیل معتبر است. به چه دلیل؟ دلیل بگویید تا بررسی شود. بدون دلیل حرف نزنید. پیغمبر نیستید که بگوییم بدون دلیل هم حرفتان مقبول است. مراد این فقیه محترم، از معنای «وحدت وجود و موجود»، روشن نیست. اگر مراد، وحدت محض بدون پذیرش کثرات و موجودات است، یا مرادش همه خدایی، حلول، اتحاد و مانند آن است، در پاسخ می گوییم عرفا چنین مرادی ندارند و ما نیز از این معنا، دفاع نمی کنیم. اگر مراد، وحدت شخصی وجود و کثرت مظاهر و نمودها و موجودات است، در پاسخ می گوییم این مساله نه تنها از ابطل اباطیل و کفر نیست بلکه از بهترین نظریه هایی است که قرآن، روایات، عرفان و برهان بر آن تاکید دارد و به تعبیر علامه طباطبایی (ره)، توحید قرآنی و اسلامی است. 4⃣این جمله ادعایی است که باید تحلیل شود: همه عرفان پیش ایشان است؟ علمش یا عملش؟ معرفتش یا کشف و شهوداتش؟ اگر همه علمش مراد است، باید بگوییم متخصصان فلسفه و عرفان در حوزه و دانشگاه، ایشان را چنین نمی دانند با این حال، حاضریم سوال بپرسیم پاسخ گویند تا ببینیم ادعایشان تا چه اندازه درست است! اگر همه عمل، شهود و مکاشفات عرفان، مراد است، باید بگوییم ادعای بزرگی است که بیشتر از اینکه انسان را به یاد تکبر، عجب، توهم و تخیل بیندازد، خنده آور است. 5⃣بسیاری از بزرگان، علوم عقلی و عرفانی را تایید می کنند. سعی کنید در مسائلی که متخصص نیستید (در فلسفه و عرفان) از متخصص مربوطه (فیلسوف و عارف) حرف بشنوید نه از غیر متخصص در فلسفه و عرفان اسلامی، گرچه در اصول فقه و مسائل و حواشی کم فایده امثال میرزای نائینی متبحر باشد. ⭕️حجة الاسلام دکتر واحدجوان 💢 کانال فِي الحِکمَة 🆔@felhekmat
🔸تنها راه وصول الي الله. 🌟بيان حافظ: حجاب راه تويي حافظ از ميان برخيز خوشا کسي که در اين راه بي حجاب رود 📚مطلع انوار،ج4،ص227. @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
https://eitaa.com/bakeri_channel کانال سرداران بدر وخیبر شهیدمهدی وحمید باکری
◻️◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️◻️ ◻️◻️◻️ ◻️◻️ ◻️ 🚫ثمره ي در ساحت معارف دين نفي فلسفه ي الهي و عرفان است🚫 ❌برخورد اخباري در ساحت عمل و احکام: شطرنج حرام است مطلقا بدليل اينکه سي و چند روايت تند در موردش امده... غسل به چند مدل بايد انجام شود چون روايات متعدد و مختلفي در اين مورد امده لذا بايد به همه آنها عمل کرد... مسافر هم بايد نمازش را جمع بخواند و هم شسکته بدليل روايات متعدد... ✅برخورد اصولي در ساحت عمل و احکام: شطرنج از نظر بعضي حرام و از نظر بعضي مشروط به شروطي حلال... غسل هم بين بعضي اختلافي است لکن مقلدي که طبق نظر مرجعش عمل ميکند قطعا معذّر بلکه منجّز است... در اين حالت ديگر کسي دست و رو نشسته روايت خواني نميکند براي مردم،بلکه متخصص در فقه اصغر و ساحت عمل و احکام بواسطه ي تخصصش ميتواند از روايات استفاده کند و فتوا بدهد و حدود و قصور اعمال عباد را مشخص کند...پس رأي مبتني بر تخصص مجتهد از روايات طريقه ي صحيح و عقلايي است. در اين حالت ديگر کسي براي اينکه بفهمد کيفيت فلان عمل چگونه است خودسرانه و دست و رو نشسته سراغ روايات نميرود بلکه به رساله عمليه مرجعش رجوع ميکند. ❌برخورد اخباري در ساحت عقايد و معارف دين: کيفيت عذاب اينگونه است چون که روايت داريم فلان... قبر و برزخ به اين معناست چونکه روايت داريم فلان... ⭕️همانطور که در ساحت عمل نميتوان بدون فقه اصغر بسراغ روايات رفت و احکام را از آنها استفاده کرد بديهي است که در ساحت عقايد و معارف ديني هم قطعا نميتوان بدون فقه اکبر(فلسفه و عرفان) از روايات استفاده کرد❗️پس قطعا هم در فقه اصغر نياز به مجتهد هست تا تبيين شود حدود اعمال عباد و هم در فقه اکبر نياز به مجتهد هست تا با شيوه درست و مبتني بر تخصص(فقه اکبر)عقايد و معارف ديني تبيين شود؛اما با هزار تاسف فقط مشغول فقه اصغر شده ايم و با معارف و عقايد ديني اخباري برخورد ميکنيم و اصلا گويي همه دين فقط همين شکيّات بين رکعت سوم و چهارم و مفطرات صوم و طريقه ي تغسيل و... است و کيفيت عذاب و نحوه ي توحيد و عالم قبر و حشر و قيامت و هزار مسئله ي علمي ديگر که ناظر به معارف دين و عقايد است همه ميباشد....❗️ اينگونه شد که را نفهميده و ندانسته دانستيم...❗️ 📋نکته: تخصص در فقه اصغر غير از تخصص در فقه اکبر است لذا فقط کسي واقعا فقيه در دين است که هر دو را باهم جمع کرده باشد و همانطور که غير متخصص در فقه اصغر نميتواند فتوا دهد غير متخصص در فقه اکبر هم نميتواند درباره معارف دين و عقايد اظهار نظر کند و اگر کرد که ميکنند قطعا ارزش علمي و اهميتي ندارد... . 📋نکته: قطعا هر دينداري نياز به هر دو قسم باهم دارد لکن بجهت اينکه عوام الناس دين را بدون تحقيق از آباء خود گرفته اند لذا فقط مشغول صورت اعمالند و بحث از معارف ديني که ناظر به باطن اعمال و معارف دين است برايشان سخت و خسته کننده است. 💢کانال فِي الحِکمَة @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
جنگ اقتصادی آمریکا دیگر توهم نیست. همانطور که ۱۷ شهریور ۵۶و جمعه سیاه و کشتار مردم با هدایت آمریکای
💎 آیا فقیهی که در مباحث اعتقادی تخصّص ندارد، حقّ دارد در این امور اظهار نظر کند؟ علامه سیدکمال : 🔶 فقیه از آن جهت که فقیه است، حقّ نظر دادن در امور تخصصیِ اعتقادی را ندارد! 🔶 فقط فقیهی که علاوه بر فقه، در کلام یا فلسفه و یا عرفان هم متخصّص و مجتهد باشد، می تواند در مباحث اعتقادی اظهار نظر کند 🔶 «ممکن است کسی بگوید آقای حیدری شما به نظر عارف و فیلسوف و متکلم دربارۀ توحید اشاره کردید، اما پس چرا به نظر فقیه اشاره ننمودید؟! 🔶 در جواب باید بگویم بحث توحیدی ربطی به فقیه ندارد! زیرا فقیه – از آن جهت که فقیه است – دایرۀ بحثش حلال و حرام و احکام تکلیفی و عملی است و نه اصول دین. فقیه تخصصی در اعتقادات ندارد تا اینکه بخواهد دربارۀ توحید اظهار نظر کند! فقیه فقط باید در حیطۀ تخصّصش که است بحث کند، نه فقه اکبر و عقاید که خارج از حوزۀ تخصّص اوست. 🔶 👈 بنابراین اگر دیدید فقیهی دربارۀ امور تخصّصی اعتقادی و فقه اکبر سخن می گوید [و نه امور کلی و واضح اعتقادی که هر کسی می داند!]، از او بپرسید آیا شما اصلاً در زمینۀ بحث های اعتقادی و اصول دین تخصصی دارید یا نه؟! اگر اثبات شد که در مباحث اعتقادی تخصّص دارد، می تواند سخن بگوید و اظهار نظر کند، اما اگر ثابت نشد که در عقائد متخصص و مجتهد است، فتوا و نظر او دربارۀ مباحث اعتقادی را به دیوار بزنید! 👉 🔶 اگر دیدید از فقها بر ضدّ نظرات عرفا و فلاسفه و متکلمین فتوایی صادر شده، بدانید که این فتوا از روی جهل و بی اطلاعی صادر شده و نه از روی علم و آگاهی تفصیلی و تخصّصی؛ چرا که او در زمینۀ اعتقادات، مطالعات و تحقیقات و تأملات تخصصی و تفصیلی نداشته است که بخواهد اظهار نظر کند! 🔶 مگر اینکه ثابت شود او علاوه بر اینکه فقیه است، متکلم یا فیلسوف یا عارف هم هست که در این صورت، حق دارد به عنوان یک متخصّص و اهل فنّ در اعتقادات، نظر خودش را بیان کند. اما کسی که از بحث های دقیق و پیچیدۀ کلامی و عرفانی و فلسفی آگاهی ندارد، چه حقّی دارد که علیه دیگران فتوا صادر کند؟! این فتوای او باطل است؛ چون مبتنی بر جهل و نادانی است! این نوع فتاوا، فتاوای بی ارزشی هستند که پشتوانۀ علمی و تحقیقی ندارند! ____________________________________ 📚مطارحات فی العقیدة، مشروعیة تعدّد القرائات فی مدرسة اهل البیت (علیهم السلام)، جلسۀ دوّم، ماه رمضان 1434 ق. 💢کانال استاد حيدري 🆔 @alhaydarii_fa 💢 کانال في الحِکمَة 🆔 @felhekmat
💢نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ 🆔 @felhekmat
کمپین د. ضد آمریکا و صهیونیست
🎙 دعای پایانی مراسم 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی ✅ @MeysamMotiee
✅اشارة: اينکه را به نداشتن چشم مثال زد فرمايشي دقيق و شريف است اما راه بصير شدن حشر و نشر و انس با آيات شريف قرآن و روايات است واقل مراتب بصيرت اين است که شخص کأنه حقيقت را ميبيند و بالاتر از آن أنّه حقيقت را بالعيان ميبيند و لذا راه را از غير راه ميبيند و ميداند که چه بايد کرد و اينگونه از تذبذب و اضطراب و وجدان در عين فقدان و عذاب خارج ميشود. ✅ايضاح: اما ربط بصيرت به امور سياسي و مادي در اين است که تمام کشاکشهاي کنوني ريشه در عقايد و تفکرات دارند و تفکرات منحصرا يا الهي اند و يا طاغوتي لذا کسيکه بصيرت در دين داشته باشد حضورا با تفکرات و عقايد الهي هم آشناست و اينگونه بدون خلل و اشتباه ميتواند حق را از باطل در هر امري تشخيص داده و خود و ديگران را با چراغ هدايت روشن کند. 📋نکته: اما اينکه گفته شد بدون خلل ميتواند راه درست و حق را تشخيص دهد زير سر علم حضوري است به اين بيان که به لحاظ اپيستمولوژي و معرفتشناسي علم حضوري و شهود که يکي از انحاء آن است مطلقا برتر از علم حصولي است چرا که به لحاظ روش شناسي در علم حصولي امکان وقوعي خطا و اشتباه در تطبيق امر ذهني با خارج وجود دارد اما چون علم حضوري يعني به محضر معلوم رفتن و هم آغوشي با وي لذا تطبيق و تطابقي نيست تا امکان خطا و خلل به امکان وقوعي وجود داشته باشد. 🆔 @felhekmat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقل قول آيت اللّه ناصري از آيت اللّه قوچاني از آيت اللّه قاضي(رحمهم اللّه)در مورد قيام #امام_خميني(رحمة اللّه)و اشاره به اسراري مگو در مورد #آيت_اللّه_خامنه اي(حفظه اللّه). 97/03/13 🆔 @felhekmat
نصّ دهم.pdf
2.85M
📒 #رسالة_النصوص. 💢شرح بعضي اصطلاحات و مقاصد نصّ دهم. 📋نکته: فقط عزيزاني که "حداقل" مطالب تمهيد القواعد را "درس گرفته اند" قابليت استفاده از اين نکات را خواهند داشت انشااللّه. 🆔 @felhekmat