eitaa logo
ꨄ︎༒︎𝐴𝑛𝑖𝑚𝑒 𝑃𝑎𝑟𝑎𝑑𝑖𝑠𝑒༒︎ꨄ︎
53 دنبال‌کننده
310 عکس
62 ویدیو
15 فایل
𝑤𝑒𝑙𝑐𝑜𝑚𝑒 𝑇𝑜 ꨄ︎༒𝐴𝑛𝑖𝑚𝑒 𝑃𝑎𝑟𝑎𝑑𝑖𝑠𝑒༒︎ꨄ »»————><————«« Channel birth : 20 . 1 . 1401
مشاهده در ایتا
دانلود
ماره چیفویو رو گرفتم چیوکو : جواب نمیده؟ میکا : نه نمیده، شاید پشیمون شده شاید اصلا نمیخواد بیاد شاید دیگه دوسم نداره ( با بغض ) چیوکو : این چه حرفیه تو میزنی معلومه که اینطوری نیس اون بیشتر از همه منتظر امروز بود امکان نداره نیاد یا پشیمون شده باشه وقتی بیاد حتما دلیل دیر کردنشو توضیح میده نگران نباش (ساعت ۱۲ شب ) هنوز هیچ خبر از چیفویو نشده بود همه جا رو هم همه رفتم که ببینن کجاس ولی هیچ کس خبری ازش نداشت به زور بغضمو نگه داشته بودم میکا : چی.. چیفویو کجایی؟ چرا نمیای؟ دیگه کم کم مهمونا رفتن و باغ خالی خالی شد فقط منو چیوکو و مامان بابام و مامان بابای چیفویو بودن میکا : من میرم خونه مامان میکا : مطمعنی؟ میخوای بیای خونه خودمون؟ میکا : نه میرم خونه خودم مامان چیفویو : واقعا ببخشید نمیدونم چرا نمیومد واقعا ببخشید میکا : اشکال نداره حتما یه دلیل محکم برای نیومدنش داره میرم خونه وقتی اومد بهتون خبر میدم چیوکو : میخوای باهات بیام؟ میکا : نه، مرسی میخوام تنها باشم و خداحافظی کردم و خونه خودمو چیفویو همون خونه ای که قرار بود زندگی کنیم درو باز کردم و رفتم روی مبل نشستم و منتظر چیفویو بودم همینجوری که نشسته بودم و به رو به رو خیره شده بودم و خیلی نگران و عصبانی بودم بعد نیم ساعت یهو زنگ در خورد تا صدای در رو شنیدم فک کردم چیفویو عه و با عصبانی رفتم درو باز کرد میکا : معلوم هست کجا...( با داد ) که دیدیم چیفویو نیس و کازوتوراس تورا : ببخشید ولی من چیفویو نیستم میکا : عا.... ببخشید فک. فک کردم چیفویو عه تورا : چیفویو دیگه نمیاد با حرفش یکم جا خوردم میکا : تو..... ازش خبر داری؟ اصلا چرا نباید بیاد؟ زود باش بگو تورا : میکا واقعا متاسفم ولی چیفویو......... میکا : چیفویو چی؟ د بگو دیگه( با داد ) تورا: چیفویو... مرده با حرفش خشکم زد چند بار جمله رو تو ذهنم تکرار شد چیفویو.... مرده؟ چیفویو من.... مرده؟ خنده ای کردم و گفتم میکا :  باز چه گندی زده که تورو فرستاده اینجوری بگی؟ بگو بیاد من میبخشمش و دوباره عروسی میگیریم تورا : میکا من راس میگم ... چیفویو.... میکا : خفه شو خفه شو خفه شو خفه شو وووووو( با جیغ ) چیفویو من نمردههههههه چرا دروغ میگی بگو بیاااااااد تورا : بیا ببرمت یه جا تا باور کنی و سریع با همون لباس عروس رفتم دنبالش نمیخواستم باور کنم امکان نداشت حتما میخواد یه کاری کنه نمیدونم شاید میخواد یه جوری خوشحالم کنه و رفتیم که رسیدیم بیمارستان و رفتیم داخل کاملا تو شک فقط منتظر بودم چیفویو بیاد بگه این یه شوخی بود که باهام کرده که یه پرستار اومد پرستار : شما خانم ماتسونو میکا هستین؟ میکا : ب.... بله پرستار : همراهم بیاید و خیلی اروم منو برد تو یه اتاق که یه تخت بود که روی یه نفر پارچه سفید کشیده بودن پرستار : بهتون تسلیت میگن 😞 و با یه اخم به پرستار نگاه کردم و رفتم سمت تخت و یهو پارچه سفید رو کشید  و با چیزی که دیدم رفتم تو شوک اون.... اون چیفویو من بود؟ امکان نداره چرا.    چرا همه جاش خونیه؟ چرا انقدر رنگش پریده ؟ چرا نفس نمیکشه؟؟ دستم رو گذاشتم رو بدن سرد چیفویو و شروع کردم به تکون دادنش میکا : هو... هوی چرا اینجا خوابیدی؟ ها؟ بلند شد بریم خونه من من میبخشمت پاشو بریم یکم از لباس عروسم خونی شده بود که اشکام شروع کرد به ریختن میکا : چیفویو.... پاشو مگه با تو نیستم؟ پاشوووووو مگه نگفتی تا ابد پیشم میمونی هاااااا پس چرا الان خوابیدی پاشووووو ( همه حرفاش با گریه و جیغ ) که بعد بدن چیفویو بغل کردم میکا : بهت میگم پاشووووو😭😭😭😭😭 چرا پا نمیشی؟ باز کن چشماتووووو ببین منم میکا مگه نمی گفتی از نگاه کردم خسته نمیشی پس چشماتو باز کن و نگام کننننننن گریه شدید کردن * تو نمیتونی ترکم کنی نمیتونی  پاشوووووو که پرستارا اومد و منو ازش جدا کردن میکا : ولم کنیددد میخوام پیش چیفویوم باشمم ولی اونا به حرفام گوش نکردن و منو از اتاق بیرون کردن و منم افتادم رو زمین و پشت سر هم گریه میکردم و جیغ میکشیدم پیشتر لباسم خونی شده بود که مامان بابام و مامان بابای چیفویو با چیوکو یهو اومدن سمتم ولی اصلا برام  نبود من فقط چیفویوم رو میخواممم ولی خیلی دیر شده اون دیگه از پیشم رفته و منو با کلی غم و غصه تنها گذاشته و فقط من موندم و این دنیا که تو روزی که براش لحظه شماری میکردم رو سرم خراب شده میکا : چیفویو خیلی نامردی, حداقل بیا منم ببر پیش خودت من بدون تو نمیتونم زندگی کنم . . . چیفویو : خیلی دوست دارم و حتی بعد از مرگم هم بازم عاشقت میمونم و تو همیشه ملکه من میمونی با به یاد اوردن این حرف چیفویو لبخند کوچیکی زدم میکا : زودی میام پیشت پادشاه من . . . . پایان ﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎﹎ یوهووووو چطورید ببخشید که نیستم چون من نتم به مشکل بر خورده و نمیتونم فعالیت کنم فعلا فقط در حد وانشات و سناریو
خودمم گریه ام گرفت 😅
عیدتون مبارک اوتاکویی ها ❤
هعی میخوام فعال باشم ولی نمیشه 🗿 درسا و... نمیزاره 😐
کسی میتونه ادمین بشه؟ اگه اره بیا پی @Ailin_347_86
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هق 🥲 دقیقا یک سال پیش شروع کردم به خوندن مانگاش💔 ولی امروز اخرین چپتر میاد 🥲💔