⭕️ آزادی بیان آمریکایی؛ بپرس و اخراج شو!
🔹 روزنامهنگاری که در نشست خبری دیروز وزیر خارجه آمریکا، از بلینکن درباره سیاست هانیبال اسرائیل پرسید، به شکلی خشن از جلسه اخراج شد. بله آمریکا مهد دموکراسی لیبرال در جهان است.
🔺 پن: سیاست هانیبال، دستورالعمل نظامی اسرائیل درباره اسیر شدن سربازان است که اجازه کشتن آنها را میدهد.
رائفیپور باعث نجات من از #حجتیه
🔻سال چهارم یا پنجم ابتدایی بودم که ناظم مدرسه وارد کلاس شد و چند پاکت به معلممان داد، چیزی به او گفت و رفت! پایان کلاس معلم آن پاکت ها را به چند دانشآموز ممتاز به رسم تقدیر داد که به من هم رسید. داخل پاکت یک کارت پستال با طرحی مهدوی بود که متن یک دعوتنامه به یک جشن امام زمانی با آدرس یک منزل مسکونی در محلهمان نگارش شده بود.
🔻در روز مقرر به همراه دو تن از همکلاسی ها به محل رفتیم. منزلی که تزئیناتش مذهبی بودن اهل خانه را نشان میداد. چهره های آشنای کلاس و مدرسه و ناآشنا را دیدم. جشن بسیار پرشور بود. برنامه های شاد و جذاب، سرودهای زیبای مذهبی پذیرایی دلچسب و... مسابقه و جایزه هم داشت.
🔻در پایان یک حدیث در برگه تحویل دادن و گفتند برنده مسابقه هفته بعد کسی است که این حدیث و ترجمهاش را حفظ کرده باشد. بعد از چند جلسه شرکت در این محافل، در پایان آخرین آنها، بچه ها را به کلاسهای قرآن دعوت کردند. آنها که علاقه نداشتند رفتند و آن ها که داشتند ماندند.
🔻این ها به چند حلقه تقسیم شدند و یک استاد به آن ها معرفی شد. از اینجا بود که کلاس های قرآن و مهدویت آغاز شد. جلسات به صورت هفتگی و چرخشی در منزل هر یک از بچه ها شکل میگرفت. با مشورت با خانواده اجازه به من داده شد.
🔻والدینم مذهبی بودند رساله امام را داشتند و از لحاظ سن و سال بزرگتر از والدین دوستانم بودند. شرکت در جلسات مذهبی را امری پسندیده میدند وحجتیه بودن آن ها قابل تشخیص نبود. کلاس ها با آموزش مبانی پایه قرآن مثل روخوانی آموزش ترجمه آغاز شد و به موازات آن اصول دین و احکام تدریس میشد. سال به سال به سطح این مباحث افزوده میشد.
🔻تا اینکه گفتند شما وارد دوره متوسطه شدید و پیش از این در دوره مقدماتی بودید. فکر میکنم اواسط سال اول دبیرستان بود. اما در همان دوره مقدماتی باگهایی را میدیدم ولی برا ذهن کودکانه من قابل تحلیل نبود. مثلا مسائل سیاسی. سیاست مسئله کثیفی جلوه داده میشد که سنخیتی با دین ندارد. در کنار آن امامین انقلاب را علمای قابل احترام مینامیدند.
🔻خب در ذهن من دینی تر و سیاسی تر از امامین نبود. و این یک باگ ایجاد میکرد و ذهن را ناصحیح بودن ولایت فقیه سوق میداد. لازم به ذکر است که در این سالها یک تعلق عاطفی و مودت با بچهها و استاد شکل گرفته بود و این هم خود اثرگذار بود. یا در مورد دیگر که فکر میکنم موعد انتخاب مرجع تقلید بود مربیمان نکاتی را به ما میگفت.
🔻مثلا موضوعی پیش آمد و در لابهلای بحث چیزی که گفت این بود: خاصیت سیاست طوری است که انسان محبور است دروغ بگوید (و دروغ را طبق حدیث که زیاد اشاره شده بود کلید همه گناهان میدانستیم.) باگ دیگر اینجا بود که ما نمیفهمیدیم امامین انقلاب عالم محترمی اند یا زبانم لال دروغگو!!
🔻برگردیم به آغاز دوره متوسطه! در این دوره مباحث وارد فاز شناخت و مقابله با فرق ضاله مثل شیخیه، بابیه، بهائیت، وهابیت و... شده بود. تا اینکه سی دی سخنرانی آقای #رائفی_پور درمورد فراماسونری و سلطه جهانی صهیونیسم را دیدم.
🔻در شرایطی که مواضع رهبری و کشور ضدیت و و دشمنی اولویت دار با صهیونیسم و استکبار جهانی بود، اولویت کلاس های ما مقابله با شبهات فرق ضاله بود. و این خود یک باگ دیگر محسوب میشد.
🔻این یک نقطه عطف برای من بود جهت شناخت #انجمن_حجتیه. از این موعد بود که ذهن من شروع به تجزیه و تحلیل کرد. و وقتیکه دورهای برای تحصیل و کار به تهران رفتم مجالی پیش آمد که با فاصله گرفتن از این کلاس ها ذهنم را به روی مباحث جدیدی باز کنم.
🔻سخنرانی های آقای رائفی پور باعث شد شناخت بهتری از مبانی و آرمان های انقلاب به بدست آورم و باعث شد به دنبال مبانی فکری امام خمینی و امام خامنه ای بروم. سیاست ماعین دیانت ماست چیزی نبود که در کلاس ها بر ذهن ما القا شده باشد.
🔻در همین جستجو ها بود که اولین بار کلمه انجمن حجتیه را پیدا کردم. با تحقیقاتی که در این خصوص کردم فهمیدم که آنچه که در این سالها گذشت مبانی فکر #حجتیه بود که در لابه لای قرآن و مهدویت به من القا میشد.
🔻وقتی از تهران برگشتم شروع کردم به طرح مباحثی که کشف کرده بودم. البته حجتیه بودن را گردن نمیگرفتند و آنچه که انجام میدادند را با مجوزی از فلان مرجع تقلید میدانستند.
🔻مباحثه زیاد کردم ولی تحقیقات من به قدری بود که دور این کلاس ها و افراد را یک خط قرمز بکشم. و همه بخاطر #رائفی_پور بود. دینم را از او یاد نگرفتم! یادگرفتن دین از مسیر درست که همان از علما و روحانیت هست را یادگرفتم. اندیشه های امامین انقلاب راهگشای مسیر نجات من بود که عامل ورود به این مسیر رائفی پور بود. خدا او را عاقبت به خیر کند.
❌ سوءقصد به ۳ قاضی در دیوان عالی کل کشور
🔹ساعتی قبل ۳ تن از قضات دیوان عالی کشور مورد سوء قصد قرار گرفتند.
🔹به گفته یک منبع آگاه، این قضات با تیر جنگی هدف قرار گرفتند و ۲ تن از آنان به شهادت رسیدند و یکی از قضات مصدوم شده است.
🔹ضارب پس از تیراندازی اقدام به خودکشی کرده است.
تاسیس انجمن حجتیه
✍پس از بالا گرفتن فعالیت بهائیان به سرکردگی استعمار، به منظور مقابله با آنها، انجمن خیریه حجتیۀ مهدویه در سال ۱۳۳۲ تأسیس شد.
🔹این انجمن ابتدا فعالیتهای خوبی علیه بهائیان داشت به نحوی که بسیاری از عالمان دینی از آنها حمایت میکردند و وجوهات شرعی در اختیارشان میگذاشتند.
🔹با گذشت زمان، ماهیت واقعی حجتیهایها آشکار شد. عقایدی چون عدم مداخله در امور سیاسی، ترویج ظلم و ستم، همکاری با ساواک و... باعث مخالفت برخی بزرگان از جمله امام خمینی(ره) با آنها شد.
🔹امام خمینی در سال 62 طی یک سخنرانی، علیه آنها موضعگیری نمود و آنها نیز با صدور بیانیهای به صورت رسمی اعلان تعطیلی کردند.
🔹اما وقتی امام راحل بیانیۀ آنها را مشاهده نمود، با بصیرت و تیزبینی خاصی که داشتند چنین فرمودند: «تعطیل غیر از انحلال است» ولی آنها هرگز اعلام انحلال نکردند.
🔹 همان طور که امام راحل تشخیص داده بود، آنها هنوز هم فعالیتهایی دارند که لازم است باید علیه آنها افشاگری نمایند.
🖌ادامه دارد.....
اصول و مبانی انحرافی انجمن
✍انجمن حجتیه که به انجمن ضد بهائیت نیز معروف بوده، همانند سایر جریانات سیاسی اجتماعی دارای عقبه ای از آراء، افکار و نظریات است.
🔹متاسفانه مبانی (هست ها) و اصول (بایدها و نبایدها) جریان حجتیهایها بر اساس برداشتهای شخصی شیخ محمود حلبی سامان پیدا کرده و با مبانی و اصول اسلام حقیقی فرسنگها فاصله دارد.
🔹البته بیشتر اصول فکری انجمن حجتیه که توسط شیخ محمود حلبی ترسیم شده، تقریبا انحصار به خود او دارند و نمیتوان تمامی تفکراتی که ایشان داشته را به همه حجتیهایها نسبت داد.
به عنوان نمونه، نوع تفکر شیخ محمود حلبی در باب مهدویت و تشکیل حکومت در عصر پیش از ظهور مورد قبول همه شاگردانش نبود.
🔹هر چند همه شاگردان و همفکران حلبی از یک آبشخور فکری بهرهمند بودند اما به دلیل سست بودن مبانی و اصول انجمن حجتیه، بسیاری از بزرگان این جریان همانند «سید علیاکبر پرورش» توانستند به انحرافهای نهفته در انجمن پی برده و مسیر خود را از آنها جدا کنند.
🔹مرحوم پرورش وقتی به فاصلهگیری معنادار جریان حجتیه با انقلاب اسلامی پی برد و رییس انجمن حجتیه نیز با این بهانه که «من هم مجتهد هستم» عملاً با امام خمینی(ره) مخالفت کرد، از انجمن جدا شد و مبانی و اصول انحرافی حلبی را بیش از پیش آشکار نمود.
🖌ادامه دارد.....
رابطه انجمن حجتیه و مکتب تفکیک
✅ مکتب تفکیک یا مکتب مَعارفی خراسان، اندیشهای مبتنی بر خالصسازی آموزههای دینی، تفکیک و جدایی آنها از اندیشهها و آموزههای فلسفی و عرفانی است.
این مکتب توسّط مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی، در مشهد شکل گرفت و پس از آن توسط پيروان وی در حوزه_های علمیه مشهد، قم و تهران رواج پیدا کرد.
شیخ محمود حلبی که موسس انجمن حجتیه است، یکی از شاگردان برجستۀ میرزا مهدی اصفهانی و از طرفداران مکتب تفکیک بوده است.
بین شیخ محمود حلبی و موسس مکتب تفکیک رابطۀ مرید و مرادی بوده و ایشان اهتمام ویژهای به ترویج اندیشههای استادش داشته است.
تنظیم دروس میرزا مهدی اصفهانی در قالب تقریر نویسی و چاپ آنها با عناوینی چون تقریرات اصول، حجیت قرآن و... از جمله اقداماتی است که شیخ محمود حلبی برای ترویج اندیشههای استادش داشته است.
بر همین اساس ساختار فکری انجمن حجتیه در مباحث عقلی و نقلی، نشأت گرفته از مکتب تفکیک میرزا مهدی اصفهانی است که با روشهای متعددی توسط شاگردش شیخ محمود حلبی در انجمن رسوخ پیدا کرده است.
🖌ادامه دارد.....