📚 ﷽ 📚
مرا ترکی است مُشکینموی و نسرینبوی و سیمینبَر
سها لب، مشتریغَبغب ، هِلالابروی و مَهپیکر
چو گردد رام و گیرد جام و بخشد کام و تابد رُخ
بُود گُلبیز و حالتخیز و سِحرانگیز و غارتگر
دهانش تَنگ و قلبش سنگ و صلحش جنگ و مِهرش کین
به قد تیر و به مو قیر و به رُخ شیر و به لب شکّر
چه بر ایوان، چه در میدان، چه با مستان، چه در بُستان
نشیند ترش و گوید تلخ و آرَد شور و سازد شرّ
چو آید رقص و دزدد ساق و گردد دور، نشناسم
تُرنج از شَست و شَست از دست و دست از پا و پا از سر
🖌میرزا محمّد جیحون
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹در کُتُبِ اخلاق امٹالِ مرحوم نراقی (ره)، چند ده صفحه راجع به طُرُقِ مبارزه با حسد، کبر و سایرِ اوهامِ نفسانی قلمفرسایی شده که عمدتاً هم بیتٲٹیر است.
🔹راهِ صحیح ـ که از افاضاتِ مرحوم قاضی (ره) است و توسطِ شاگردانش به نسلهای بعد رسیده ـ احراقِ نفس [سوختنِ نفس] در اٹرِ کٹرتِ یادِ خدا و توجّه نکردن به نفس است.
🔹اینکه نفس را نبینیم، راهِ پیروزی بر آن است. هرچه نفس را ببینیم، قویتر میشود. گاهی جنگِ با نفس آنرا قویتر میکند. کُشتی گرفتن با نفس، زحمتش زیاد و فایدهاش ناچیز است.
🔹فرقِ روشِ توحیدیِ عُرَفا با روشِ جهادیِ اخلاقیون در این است که آنها با حسنهای که فوقِ همهٔ حسنات است ـ یعنی غرقِ خدا شدن ـ سیّئات را میزُدایند؛ و اینها با ریشهیابیِ سیّئات و ضدّ آن رفتار کردن، می خواهند ریشهٔ تکتکِ آنها را بسوزانند؛ غافل از اینکه "وجودُکَ ذَنب لایُقاس مَعَهُ ذَنب".
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
سلام و درود بر شما همراهان گرامی ؛
در صورتی که نقد یا پیشنهادی دربارهٔ کانالِ سلوک معنوی دارید ، لطفاً به شناسهٔ زیر پیام بدهید:
@Useriran
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
سلام همراهان گرامی ؛
اگر فکر میکنید مطالبی که در این کانال به اشتراک گذاشته میشود میتواند برای دوستان و عزیزانِ شما مفید باشد ، لطفاً لینکِ آن را با آنها سهیم شوید .
👇👇👇👇👇👇👇👇
کانالِ "سـلوک معنوی" در پیام رسان ایرانی:
ایتا 👇
https://eitaa.com/sulookmanavi
کانالِ "سـلوک معنوی" در پیام رسان ایرانی:
سروش 👇
https://sapp.ir/sulookmanavi
کانالِ "سـلوک معنوی" در پیام رسان ایرانی:
بله 👇
https://ble.im/sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
توبهٔ ما را شکسته اشتباهِ دیگری
از گناهی میروم سوی گناهِ دیگری
لحظهلحظه پشتِ هم شیطان فریبم میدهد
میگذارد بر سرِ هر راه چاهِ دیگری
گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین
توبه غیر از این ندارد هیچ راهِ دیگری
مثلِ حُر من نیز برگشتم، که غیر از خیمهات
نیست ما را در همه عالَم پناهِ دیگری
از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگِ غمت
هست بالاتر ز هر رنگِ سیاهِ دیگری
ای زمان! در طولِ تاریخ اینچنین داری سراغ؟
بی کفن، لب تشنه، بیسر، پادشاهِ دیگری؟
آه از آن ساعت از آن گودال و از آن قتلگاه ...
آه از آن تَل که خودش شد قتلگاهِ دیگری ...
میکشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزهها
از دلِ هر تیر برمیخاست آهِ دیگری
کاش در آن لحظهها یا خواهرش آنجا نبود
یا نمیانداخت بر جسمش نگاهِ دیگری ...
نقطهٔ پایانِ دنیا نیست هرگز کربلا
نه! جهان میایستد در ایستگاهِ دیگری
انتقامِ خونِ او را یک نفر خواهد گرفت
از پسِ این ابرها پیداست ماهِ دیگری ...
🖌فاطمه معصومه شریف
➰#شعر
@sulookmanavi