همواره "عشق" بیخبر از راه میرسد
چونان مسافری که به ناگاه میرسد ...
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 شکست و پیروزی از دیدگاهِ توحیدی
🔸شکست برای مۇمن تعریف نشده! با نگاهِ توحیدی، هرگونه تلاش و مجاهدتی در راهِ هدف انسان را قطعاً به نتیجه میرسانَد؛ امّا این نتائج مراتبی دارد. لذا با این نگاه، در زندگیِ انسان دیگر یأس و ناامیدی، سَرخوردگی و افسردگی معنی ندارد.
🔸از نظرِ خدای متعال ـ که آفرینندهٔ هستی است ـ خودِ این تکاپو هم اجر و پاداش دارد. به هر نقطهای که رسیدید، در واقع به هدف رسیدید. این است که در دیدگاهِ توحیدی، خسارت و ضرر برای مؤمن اصلاً متصوّر نیست.
موجیم و وصلِ ما، از خود بریدن است
ساحل بهانهای ست؛ رفتن، رسیدن است
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
💜 رنجورِ عشق بِه نشود جُز به بویِ یار
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
جانم فدای زلفِ تو آندم که پُرسَمَت
کاين چيست، مویِ بافته؟ ... گویی که دامِ توست!
🖋اميرخسرو دهلوی
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸هر نعمتی در عالَم، تنها در محضرِ معشوق است که برای عاشق گوارا میشود؛ حضورِ معشوق است که دنیا را برای عاشق عطرآگین میکند.
🔸اگر عاشق در محضرِ معشوق نباشد، دیگر فرقی نمیکند که او بر دیبا آرمیده یا بر خار خوابیده باشد. حضورِ معشوق همچون جانی است که در هر ذرّه دمیده میشود و در نظرِ عاشق به بهترین شکل جلوه میکند؛ برعکس، غیبتِ معشوق برای عاشق به معنای بیرنگی، بیروحی و بیمعناییِ پدیدهها و لحظات زندگی است.
خُفتنِ عاشق یکیست بر سرِ دیبا و خار
چون نتواند کشید دست در آغوشِ یار
(سعدی)
@sulookmanavi
نه خطی
نه خالی
نه خواب و خیالی
من ای "حسّ مبهم" تو را دوست دارم ...
🖋قیصر امینپور
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹عرفان راهى است بهسوى حقيقت و خويشتنشناسى، نه بهانهاى براى گريز از واقعيّتهاى زندگى.
🔹گاهى عرفان را با موضوعاتى همچون جنگيرى، احضارِ ارواح، فالبينى، كفبينى، ضميرخوانى، هالهبينى، درمانگرىهاى غريب، مَسندنشينىهاى جاهطلبانه، و امثالِ اينها اشتباه مىگيرند؛ در حالیكه اين موضوعات هيچگونه پيوندى با عرفان ندارد.
🔹گذشته از خرافى بودنِ بسيارى از اين قضايا، و نيز گذشته از اينكه برخى از افراد چنين كارهايى را ابزارِ سودجويى كردهاند، صِرفِ دانستنِ اين فنون كسى را به مرتبهٔ آدميّت نمىرسانَد؛ در حالیكه هدفِ عرفان، تربيتِ اخلاقىِ جامعهٔ بشرى است.
🔹عقلِ سطحى و شعبدهپسند نمىتواند باور كند كه رهايى از صفاتى همچون حسادت، كينه، بخل، و ... از هر كرامتى بالاتر است؛ عارفانِ بزرگ، دعوتشان فقط بسوى فضيلتهاى اخلاقى بوده است و بس.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🌻 شبها که میخوابی، بگو: خدایا مرا به درگاهت بپذیر؛ بهسوی تو میآیم؛ اگر مرگم در خواب رسید، مرا قبول کن و اگر عمرم به دنیا بود، کمکم کن.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🌷عشقِ حقیقی
به هرزه بی مِی و معشوق عمر میگذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
(حافظ)
🔹حافظ نه تنها به خود، که به ما نیز نهیب میزند که عمر را بدونِ عشق و معشوق به بطالت نگذرانیم.
🔹در عالَم ـ در مقامِ مقایسه ـ هیچ مفهوم و پدیدهای با عشق و عاشقی پهلو نمیزند. حتّی علم و دانش نیز ـ که بسیار موردِ عنایتِ بزرگان بوده است و آموختنِ آنرا توصیه و تأکید کردهاند ـ بدونِ عشق و عاشقی کردن، از بها و مرتبهای بالا و والا برخوردار نیست.
🔹ناگفته پیداست که حافظ نظرش بر مِی نوشیدن، خوشگذرانیهای مادّی و عشقبازیهای هرزه نیست؛ بلکه عشقی حقیقی، بیریا و منحصر به فرد را میطلبد که تنها با معشوقی بلندمرتبه و والا تحقق مییابد.
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🌼 فقط خدمت
🔹در خدمت به والدین، خدمت به ضُعَفاء و کارهای عامّالمنفعه، آدم آنجاها کار میکند مزدش را جای دیگر میدهند؛ امّا خیلی از مزدها صرفِ جبرانِ خطاهای ما میشود و چیزی تهاَش باقی نمیمانَد!
در هرحال مزد که میدهند صرفِ جبرانِ خطاها، روزیهای غیبی و استجابتِ دعاهای ما ـ بخصوص در حقِّ غیر ـ میشود.
🔹باید مراقب بود که در خدمت، هیچ ریا و لذّتِ نفسانی نباشد که بیٹمر است. حاضر باش برَوی درمیانِ مردم تا سوهانِ تو شوند و بسابَند تو را و پاک کنند تو را. برو و تواضع کن و هیچ از آنها مَخواه و فقط خدمت کن.
@sulookmanavi
ای ما و صد چو ما ز پیِ تو خراب و مست
ما بی تو خستهایم، تو بی ما چگونهای؟
🖋مولانا
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹جهانِ مادّی، جهانِ علل یا ـ به تعبیری ـ جهانِ سببها است. کشفِ علل و اسباب برای هر انسانی مطلوب است امّا گاه این جستجو آنقدر ما را مشغول میدارد که از علّتالعلل غافل میشویم.
🔹به بیانِ دیگر، همه سزاوارِ دیدن و کشفِ علّتِ علّتها نیستند چون ظاهربیناَند و چشمِ ظاهربین به کشفِ علّت اکتفا میکند؛ آنان چشمِ سر دارند ولی چشمِ دل ندارند و خود را فقط مشغولِ ظاهر میکنند، لذا چنین عالِمانی گرچه علم و دانش دارند امّا نابینا هستند.
این سبب ها بر نظرها پردههاست
که نه هر دیدار صُنعش را سزاست
(مثنوی /دفتر پنجم)
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🌻 تا زمانیکه به خدا دعوت می کنی، آدمِ درستی هستی، اگرنه پشیزی ارزش نداری!
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
زاهدان را توبه دادیم و حریفان را شراب
ما در این میخانه با گَبر و مسلمان ساختیم
🖋مشرقی مشهدی
➰#شعر
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
سلام و درود بر شما همراهان گرامی ؛
در صورتی که نقد یا پیشنهادی دربارهٔ کانالِ سلوک معنوی دارید ، لطفاً به شناسهٔ زیر پیام بدهید:
@Useriran
📚 ﷽ 📚
🔹پا نهادن در وادیِ عرفانِ واقعی و گام به گام طیّ طریق کردن، ارادهای پولادین، پشتکاری سترگ، صبری ایّوبوار و شجاعتی علیوار میطلبد.
🔹جامهٔ درویشی به تن کردن، لافِ عارفانه زدن، عرفان را منحصراً از لحاظِ ظاهری و نظری بسنده یافتن و از لحاظِ عملی آنرا به کناری نهادن، کارِ هر بیهنری است.
پایِ این میدان نداری جامهٔ مردان مپوش
برگِ بیبرگی نداری لافِ درویشی مزن
(سنایی)
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 کلیدهای سلوک
🔸خیلی از سختیها برای این است که شاخِ تو را بشکنند و به تو حالی کنند که عاجزی؛ وقتی واقعاً به عجزت پِی بُرده باشی، از اینها رَستهای، اگرنه خدا مٹلِ یک غریبه ـ بلکه دشمن ـ امتحانت میکند.
🔸تعریفهای مردم، غَرّهات نکند و اهلِ ادّعا نشوی، که هرچه ادّعا بیشتر باشد، امتحاناتش سختتر است. خدا با مدّعی، همین کارها را میکند؛ مکرِ خدا اینجا خودش را نشان میدهد.
🔸باید تدبیرها را به خدا تفویض کرد (ترکِ تدبیر). باید خودش را رها کند تا چه برایش میپسندند؛ و البتّه این مالِ کسی است که همه چیز را چشیده و دیده که هیچ جا خبری نیست؛ مالِ مبتدیها نیست؛ کسیکه راه نرفته، اصلاً آنها را نمیفهمد و آن را با تنبلی عوضی میگیرد.
@sulookmanavi
تو خورشیدی و من شبنم؛ چه سازم؟
نه تابِ دوری و نه تابِ دیدار!
🖋قیصر امینپور
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹قهرِ خداوند نیز مظهری از لطفِ اوست؛ گرچه لطف ـ در ظاهر ـ امری مثبت و شادیآفرین است و قهر امری منفی و غمآور تلقّی میشود.
🔹فریبِ ظاهر را نخوریم و به باطنِ قهر نگاه کنیم؛ در دلِ هر قهری، لطفی نهان و ناپیدا وجود دارد که همچون عقیقی گرانبها با گَرد و غبار پوشیده شده است. گَرد و غبار را کنار بزنیم و عقیق را بیابیم، و آنرا خرجِ تعالیِ روحیِ خود کنیم.
🔹عقیق، استعارهای از دلِ ماست که گاه ـ گرچه همچون عقیق، پاک و قیمتی است ـ به انواعِ ناپاکیها آلوده میشود و درخششِ خود را از دست میدهد.
لطف مخفی در میانِ قهرها
در حَدَث پنهان عقیقِ بیبها
(مثنوی/ دفتر پنجم)
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸یکوقت باید با علمِ خودت کار کنی، یکوقت باید سبزی پاک کنی! یکوقت باید جارو و نظافت کنی، یکوقت منبر بروی، یکوقت غذای نذری درست کنی، و از این قبیل امور.
🔸باز بگذار تا بگویند چه کنی. تو دستت را بالا کن، صاحبش پیدا میشود. دیدهای عملهها صبحها سرِ میدانها میایستند؟ آنجا میایستند تا برای کار آنها را بردارند؛ تو هم برو بایست سرِ میدانِ بندگی و بگو خدایا مرا هم بهکار بگیر و داخلِ بندگانِ خودت کن.
@sulookmanavi