امشب یه جوریه
به سرم زده خیلی چیزا رو بگم
پس کانال زدم واسه ی چی؟ خالی بمونه و هربار ببینم عه یکی دیگم باهام حال نکرد؟
امروز کلا جالب و عجیب بود با اینکه هیچ کار خاصی نکردم و اتفاقی نیفتاد
احساس میکنم دارم به خودم کمک میکنم تغییر کنم و این حس و حالو دوست دارم
میخواستم یه چیز جدید رو تجربه کنم و وارد یه رابطه دوستانه ای بشم که خاصه یه چیزی مثل سریال 25-21 که بله باز هم متوجه شدم من شاید به هرکس یه طور دیگه و خاصی بها بدم ولی واقعا بقیه اینجوری نیستن و وقتی دورشون پر از آدمه من یه مورچه رهگذر تو زندگیشونم
و گاهی واقعا از رفتار ادمینا خوشم نمیاد شاید هم حسودیم میشه
انگار از بالا نگاه میکنن و آره خب طبیعیه حوصله ی حرف زدن با اونهمه آدم اونم به طور صمیمی و واقعی رو نداشته باشن ولی اذیتم میکنه به هرحال
از طرفی من واقعا نیاز به کمک کردن و خوشحال کردن بقیه دارم و انگار بدون این زندگیم معنا نداره اما واقعا جرئتش رو ندارم
بارها شده بخوام به یکی پیام بدم و ازش تعریف کنم یا دلتنگیمو ابراز کنم ولی اینجوریم که انقدر مزاحم بقیه نشو و انقدر تو احساسات خودت غرق نشو.