هدایت شده از نسل آفتاب
رفته بودم سوی قبرستان شهر
هر که را دیدم سوا خوابیده بود
در کنار یکدگر ریز و درشت
هر کسی در زیر پا خوابیده بود
خاک بر سر بود در گل هر کسی
بی غذا و بی هوا خوابیده بود
دلبر از عاشق جدا خوابیده و
عاشق از دلبر جدا خوابیده بود
پهلوانی با همه کوپال و یال
بی توان و ادعا خوابیده بود
آنکه دورش بود دهها پاچهخوار
زیر گل در انزوا خوابیده بود
قلدری که حق ما را خورده بود
مرده با نفرین ما خوابیده بود
آنکه جر میداد خود را با صداش
زیر سنگی بی صدا خوابیده بود
یا فقیری مرده بود از گشنگی
در کنار اغنیا خوابیده بود
آنکه میچربید نازش در جهان
بی لحاف و متکا خوابیده بود
سوختم وقتی که دیدم تاجری
در کنار یک گدا خوابیده بود
با همه مال و منالش طفلکی
مثل آن یک لا قبا خوابیده بود
ظالم و مظلوم هم در یک ردیف
رعیتی با کدخدا خوابیده بود
زور میزد آنکه عمری در معاش
ساکت و بی اشتها خوابیده بود
دوست با دشمن همه در زیر خاک
با غریبی آشنا خوابیده بود
حاکمی که امر دایم مینمود
زیر گل بی اعتنا خوابیده بود
دختری که از همه دل میربود
در کنار مورها خوابیده بود
آنکه عمری حق و ناحق میگرفت
رشوه و مال ربا خوابیده بود
سارقی که مال مردم میربود
دست خالی در عزا خوابیده بود
پس دو دستی بر سر خود کوفتم
چونکه دیدم هر که را خوابیده بود
گوشهای دیدم تراب هم غریب
توی قبری بی نوا خوابیده بود
نسل آفتاب
#میهمانی_قرآنی
یا علی و یا عظیم و ربنا
یا غفور و یا رحیم ای رب ما
تو عزیزی و سمیعی و بصیر
بی همانند و کریمی و امیر
ای خدا این ماه مهمانی توست
ماه مهمانی قرآنی توست
خود بزرگی و کرامت دادیش
هم فضیلت هم شرافت دادیش
ماه روزه ماه قرآن و نماز
ماه سوز و گریه و راز و نیاز
ماه نازل گشتن قرآن حق
آن کتاب هادی و فرقان حق
ماه معراج و شب قدر علی
ماه منشق گشتن بدر علی
رب منان و رئوف ای گردگار
بر گدایانت بیا منت گذار
داخلم کن در بهشت و جنتت
کن مرا مشمول لطف و رحمتت
تا که گردم همنشین مصطفی
زائر روی نکوی مرتضی
بشنوم صوت دل انگیز حسین
سیر بینم روی آن نور دو عین
ای خدایا گر چه من ناقابلم
حب حیدر را مگیر از این دلم
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
5.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زآتش خویش هر کسی میسوخت
داد درویشــــــی از سر تمــــهــیــــد
سر قلیــــان خویش را به مــــریـــــد
گفت کز دوزخ ای نـــــکـــو کـــــــردار
قـــــدری آتــــش به روی آن بگــــذار
بگــــرفت و بـــبـــــرد و بـــــــــاز آورد
عقـــــــــد گوهـــــــــر ز درج راز آورد
گــــــــفت در دوزخ هــرچـه گـــردیدم
درکـــات جحیـــــــــــم را دیــــــــــدم
آتـــش و هیــــــزم و ذغــــال نبــــــود
اخگـری بهــــــر اشتــعـــــال نبــــــود
هیــــچ کس آتشــــــی نمیافروخت
ز آتش خویش هر کسی میسوخت
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی #حاج_قاسم
در کنار دجله سلطان بایزید
بود تنها فارغ از خیل مرید
ناگه آوازی زعرش کبریا
خورد بر گوشش که ای اهل ریا
آنچه داری در میان کهنه دلق
میل آن داری که بنمایم به خلق؟
تا خلایق قصد آزارت کنند
سنگ باران بر سر دارت کنند؟
گفت یا رب میل آن داری تو هم
شمهای از رحمتت سازم رقم؟
تا که خلقانت پرستش کم کنند
از نماز و روزه و حج رم کنند؟
پس ندا آمد ز وحی ذوالمنن
نی ز ما و نی زتو رو دم مزن
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
اگر شاه جهانگیری
اگر فززند شمشیری
اگربرنا اگر پیری
بدست مرگ میمیری
به دولت گر فریدونی
به ثروت گر که قارونی
به شوکت گر که هارونی
بدست مرگ میمیری
اگر مرد سفر هستی
ز عالم با خبر هستی
اگر اهل هنر هستی
بدست مرگ میمیری
اگر رویینه تن باشی
امام مرد و زن باشی
محمد یا حسن باشی
بدست مرگ میمیری
به عرفان گر جنید استی
طراز بوسعید استی
و گیرم بایزید استی
بدست مرگ میمیری
اگر در علم استادی
به کارعشق فرهادی
اسیری یا که آزادی
بدست مرگ میمیری
اگر مرد خدا هستی
ز هر قیدی رها هستی
به هر دردی دوا هستی
بدست مرگ میمیری
به عفت گر که حوایی
به عصمت گر که زهرایی
به رفعت گر زلیخایی
بدست مرگ میمیری
اگر چنگیز خونریزی
و گر درویش بی چیزی
به مشهد یا که تبریزی
بدست مرگ میمیری
اگر دارا نسب باشی
اگر شیخ عرب باشی
اگر اهل حلب باشی
بدست مرگ میمیری
اگر عیسی نفس گردی
اگر فریاد رس گردی
و گر بی یار و کس گردی
بدست مرگ میمیری
اگر نزدیک اگر دوری
اگر ایرج اگر توری
و گر از نسل منصوری
بدست مرگ میمیری
اگر خواهی شوی کامل
بزرگ و لایق و قابل
مباش از حال خود غافل
بدست مرگ میمیری
#نسل_آفتاب
یا من ذکره شرف للذاکرین
ای آن که ذکرش برای ذاکران شرف است
#از_فراز_۷۵_دعای_جوشن_کبیر
نسل آفتاب
هدایت شده از نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ماهمان منتظر خورشیدیم
نسل آفتاب