گوشِتان به دهان #بچه_های_شیکاگو باشد که آنها گوششان به دهان صندوق بینالمللی پول است
این روزها رویداد بینالمللی #خصوصی_سازی_در_ایران با حضور اساتید و کارشناسان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در حال اجرا است.
اساتیدی که هر کدام در آمریکا و اروپا در خدمت اقتصاد قرار گرفتهاند و غرب، بالندگی اقتصاد نئولیبرال خود را مدیون این مکتب و اساتیدش است. عجیب است چگونه غرب ما را تحریم غذا و دارو و نفت و دلار میکند اما اساتید اقتصادش را روانه کشور ما میکند تا راه حل ارائه کنند و اقتصاد ایران که بر اثر تحریم بسیار شکننده شده، بالنده شود؟
راه حلشان چیست؟ نسخهی صندوق بینالمللی پول برای اقتصاد دولتی ایران چیست؟ خصوصی سازی. بهتر است بگویم #سرمایه_داری. واگذاری اقتصاد به طبقه سرمایهدار جامعه.
برخی عزیزان تا نقدی به یک طرح یا سیاست یا اقدام میشود سریعاً میپرسند راهکارتان چیست؟
برای حل مشکلات اساسی کشور راهکارها و طرحهای مختلفی از سوی مجموعههای مختلف و متخصصین هر حوزه ارائه شده که اگر کسی بخواهد بداند راهکار چیست باید وقت بگذارد و در آن حوزه، مطالعه کند.
گاهی نفی یک سیاست، عین راهکار است. نفی یک طرح، خودش پیشنهاد است گاهی هم نه، باید یک طرح دیگری بعنوان جایگزین ارائه شود.
همیشه گفته شده که یکی از راه حلهای اقتصاد کشور، #خصوصی_سازی است. رؤسای جمهور مختلف آمدند و رفتند و همین راهحل را در زبان تکرار کرده و در عمل نشان دادند. قریب ۳۰ درصد اقتصاد کشور تاکنون به دست بخش خصوصی هم سپرده شده؛ اما با وجود نقدهای بنیادی اساتید و متخصصین و دلسوزان، هیچ دولت و مجلسی حاضر نشده که؛ یک لحظه درنگ کند و مجدد این سؤال را بپرسد آیا واقعاً خصوصی سازی راهکار اساسی حل مشکلات اقتصاد است؟ آیا تعریف درست خصوصی سازی همین دست فرمان فعلی کشور است که کارخانجات و شرکتهای بزرگ و مادر را به یک سرمایهدار واگذار کنیم؟ (سوای از اینکه شخص اهلیت داشته باشد یا نداشته باشد که غالباً هم نداشته و با رانت و رفیق بازی و سیاسی کاری این واگذاریها پیش رفته).
آیا خصوصی سازی به معنای مردمی کردن اقتصاد و واگذاری امور به مردم است یا نه ادامه همین روند دو دهه گذشته، مورد نظر است؟ که همین گزینه دوم درست است و منظور دولتها همین است.
دولتها، گوششان در دست اتاق فکر اقتصادیشان است و گوش اتاق فکر اقتصاد دولتهای ایران، همواره در دست اساتید صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی
از هاشمی رفسنجانی تا الآن آقای رئیسی متأسفانه همان دست فرمان را انتخاب کرده و میروند. چرا یک لحظه درنگ نمیکنند؟ چرا به نظر اساتید منتقد خصوصی سازی گوش نمیکنند؟
مسئله مهمتر؛ جدا از بحث خصوصی سازی و واگذاری اقتصاد به طبقه سرمایهدار جامعه، در سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب آمده که باید ۲۵ درصد اقتصاد کشور در قالب تعاونیهای فراگیر به سه دهک پائین جامعه واگذار شود تا هم طبقات ضعیف جامعه رشد کنند هم فقر مطلق برای همیشه ریشه کن شود. اما براستی چرا از این ۲۵ درصد تاکنون ۵ درصدش هم محقق نشده؟
چگونه واگذاری ۳۰ درصد اقتصاد به طبقه سرمایهدار جامعه با سرعت و اجماع چپ و راست و اصولگرا و اصلاحطلب و امنیتی و غیرامنیتی صورت گرفته اما ۲۵ درصد تعاونی برای دهکهای پائین جامعه محقق نشده است؟ پاسخ روشن است چون سیاستهای نئولیبرال واگذاری اقتصاد به مردم به خصوص طبقات پائین جامعه را غلط میدانند
لذا همین میشود که دولتها اندر پی هم میآیند و میروند و کماکان مشکل فقر و فقر مطلق بجای خود باقی است. یکی از عادلانهترین طرحها همین واگذاری ۲۵ درصد اقتصاد برای سه دهک پائین جامعه بود که قریب دو دهه طول کشیده اما ارادهای برای تحقق آن مشاهده نمیشود.
#نسل_آفتاب در ایتا، تلگرام، سروش
@sunshinegeneration