شهید الداغی را چگونه روایت کنیم؟
به کرات گفتهایم خاستگاه اصلی تحقق امر به معروف در جامعه، #ولاء_طرفینی زن و مرد جامعه است
هر طرحی که از آن ارتزاق نکند یا بدان نیانجامد، نه خودی است و نه شدنی
ولاء متقابل اجتماعی در اسلام دو رو دارد:
پناه دادن و حمایت از هم کردن (۷۲انفال)
امر به معروف و نهی از منکر کردن همگانی و متقابل (۷۱توبه)
اگر برای بخشی از جامعه (مثلاً بی حجابها) به هرعلت (ساخت سیاسی یا برساخت رسانهای) این ذهنیت ساخته شد که: تو فقط امر و نهی میشوی
اما نه حمایت میشوی
و نه حق امر و نهی متشرعان و حاکمان داری
گسست و گسل اجتماعی شکل میگیرد
ولاء طرفینی از کار میافتد و نهی از بی حجابی هم به مقاومت مدنی آنها اصابت میکند
#شهید_الداغی تمثال زیبای روی دیگر سکه ولاء متقابل است
مصداق روشن وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ است
او دختر کم حجاب را نهی از منکر نکرد، اورا یاری داد و مأوای او شد
چاقو خورد اما دختر ایران را تنها نگذاشت
جامعه آسیب دیده از بی حجابی، به این روی سکه ولاء مؤمنانه نیازمند است؛ تا گاردش بشکند و نصحیت برادرانه و خواهرانه بپذیرد
این شهید عزیز را اگر همین گونه -که بود- روایت کنیم، به امر به معروف هم کمک میکنیم
اما اگر بعکس، مسبب خونش را بیحجابی و کمحجابی خواندیم (که بی سبب هم نیست) و مایه شعار مرگ بر بیحجابش ساختیم؛ باز بجای التیامِ گسل و مؤثر کردن روی دیگر سکه ولاء اجتماعی (امر و نهی)، بر شکاف و گسست افزوده، امر و نهیها را بی اثرتر میکنیم
نسل آفتاب