eitaa logo
سربازان ولایت
451 دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
16.3هزار ویدیو
1.8هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴تفسیر این داستان با شما... و لک لکی همسایه بودند. روباه همسایه کلک باز و بدجنسی بود و از قدیم همیشه دنبال دست انداختن، تحقیر و آزار لک لک... سعی می کرد کاری به کارش نداشته باشد و با صبوری از کنار آزارهای روباه می گذشت. روزی روباه سراغ لک لک آمد و گفت: «همسایه بیا دلخوری ها را کنار بگذاریم و سر یک سفره بنشینیم و اختلافات را حل کنیم؛ تصمیم گرفتم امروز ناهار تورا دعوت کنم.» لک لک اگرچه به همسایه بدذاتش بود، اما با خودش گفت شاید واقعا سرعقل آمده و می خواهد جبران کند. پس دعوت را پذیرفت. وقتی به خانه روباه رفت، او با خوشرویی به استقبالش آمد و به نشستن روی میز دعوتش کرد. لک لک با دیدن این‌ همه محبت کمی آرام گرفت و بدبینی اش کم شد و با و صمیمیت با روباه سر میز نشست و بدی های سابق را پشت گوش انداخت. بعد از کلی بگو بخند و از هر دری سخنی، روباه غذا را روی میز آورد تا با هم بخورند. لک لک با کمال تعجب دید روباه غذا را توی بشقاب تخت ریخته! اینطور او نمي توانست با آن منقار دراز و تیز چیزی از غذا بخورد! روباه بی توجه به ناتوانی لک لک، با خنده و اشتها به غذا خوردن مشغول شد و لک لک فقط نگاه می کرد. آخر دست روباه با خنده های موذیانه گفت «انگار تو در غذا خوردن مشکل داری... عیبی ندارد مال تو را هم من می خورم...» و جلوی چشمان متعجب و خشمگین لک لکِ تحقیر شده، تمام غذاها رو نوش جان کرد. لک لک بلند شد و میز را ترک کرد؛ در حالی که بر خود لعنت می فرستاد که چرا با یک دعوت تمام بدجنسی های روباه را فراموش کرده و نفهمیده سفره ای که پهن کرده باشد، هیچ منفعتی برای برداشتن ندارد! ماجرا به همین جا ختم نشد. روز بعد لک لک به سراغ روباه رفت و او را برای شام دعوت کرد. روباه که تابحال از لک لک هیچ برخوردی ندیده بود و از انتقام نگرانی نداشت، پذیرفت. وقت شام رسید و روباه به خانه لک لک آمد و پشت میز لم داد تا لک لک غذا را بیاورد. لک لک غذا را آورد و روی میز گذاشت و مشغول خوردن شد. روباه هاج و واج و با لب و لوچه آویزان به ظرف های غذا و غذا خوردن لک لک نگاه می کرد. لک لک با آرامش گفت «چرا نمي خوری همسایه؟!» روباه آب دهانش را قورت داد و گفت «آخر من با این دک و پوز چطور از توی کوزه غذا بخورم؟» لک لک خندید و گفت: «عجب! چقدر بد شد!» روباه تازه فهمید چه کلکی خورده؛ با خشم صندلی را کناری زد و خانه لک لک را ترک کرد. لک لک در حالی که رفتن او را تماشا می کرد گفت: «با دشمن بدخواه فریبکار، باید همان گونه باشی که خودش هست!» 🌷کانال (یس)🌷 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir 🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️۳۱ روز مانده تا 🔴امام روح الله؛ آمریکا نظامی نمیفرستد اینجا...عمال خودش را میفرستد.. در جایی گفتند؛ از دست محمدرضا شاه خلاص شدیم ، اما به این زودی ها از دست خلاص نخواهیم شد.. ✍گرچه برخی ها از دوران طاغوت ،در مکتب امام هم درس خواندند، اما هرگز مانند او فکر نکردند و دقت نداشتند..بعد وفات امام، درهای را باز کردند و کردند دفترشان!!!! 🔻هر چقدر امام ضد بود، این ها ...و بدون تکیه کردن به غرب هیچ کاری نمیدانند..براستی که این ها عمله های غربند و هر چه دستور از آن جا آمد، فورا در مجلس و دولت تصویب میکنند..از بگیر تا برجام نافرجام و و و و و ... تا کی دست گدایی به غرب ، با اینکه همه چیز داریم؟؟ ⚠️در این یکماه مانده تا انتخابات را کنار بگذاریم و شهرمان را روی کار بیاوریم، تا دیگر شاهد این بدبختی ها نباشیم.. شعار ما👇👇 🌷کانال (یس)🌷 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir
⚠️ احمق ها برامون خواب نفت در برابر غذا( ) رو دیده بودن.. اما به کمتر از نفت در برابر طلا برامون نخواستی.. خدایا ممنون که با تدبیر سیدعلی مقتدر بودن رو بهمون یاد دادی.. 💚اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌❤️ ┏━☆🍃🌸🍃☆━┓ 📡 @yasin36ir ┗━☆🍃🌸🍃☆━┛