eitaa logo
پایگاه‌مقاومت‌شهید‌صیاد‌شیرازی🇮🇷
185 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
276 فایل
کانال اطلاع رسانی پایگاه شهید صیاد شیرازی کانال عمومی: @masjedmahdyeh 🔷تا بسیج هست، نظام اسلامی و جمهوری اسلامی از سوی دشمنان تهدید نخواهد شد؛ این یک رکن اساسی است. {امام خامنه‌ای مدظله‌العالی ۱۳۸۸/۰۹/۰۴} 🖇ارتبــاط‌بــا‌ فرمانده👇🏻 @Azima110
مشاهده در ایتا
دانلود
• • 📝 روز سوم | اندر احوالات نازدانه شام 🍃🌀🍃 ◽️به خواب دیده ‌ام؛ امشب قرار می‌آید ◽️خزان عُمر مرا هم بهار می‌آید ◽️شنیده ‌ام به تلافیِ بوسه ‌ی گودال ◽️برای دلخوشی ‌ام، بی قرار می‌آید ▫️احسان محسنی‌فر 🔘اندر احوال شهادت نازدانه‌ی شام ◽️محلّ اقامت حضرت رقيه(س) و ساير اسيران در شام خرابه‌اى بود كه یزید به قصد زير آوار ماندن و كشتن اهل‌ بیت(ع) ، آنان را در آن، جاى داد. شیخ صدوق(ره) مى‌گويد: اين بازداشتگاه، زندانى بود كه اسيران، در آن، از نظر سرما و گرما آزار مى‌ديدند. به طورى كه صورت‌هاى شان پوست انداخته بود. ◽️در كامل بهايى آمده است: «در ميان اسيران، دختركى بود چهار ساله. شبى از خواب بيدار شد و گفت: پدر من حسين (علیه‌السلام) كجاست؟ در اين ساعت او را به خواب ديدم. سخت پريشان بود زنان و كودكان جمله در گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود. از خواب بيدار شد و تفحّص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن لعين، گفت: "بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند." ملاعين، سر را بياوردند و در كنار آن دختر چهار ساله نهادند. پرسيد: اين چيست؟ ملاعين گفتند: سر پدر تو است. آن نازک‌دل بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حقّ تسليم كرد.» ◽️سخن گفتن با سر پدر در برخى از كتاب‌ها، نقل شده كه دختر چهار ساله‌ى امام حسين (علیه‌السلام) با سر بريده‌ى پدر عزيزش چنين سخن مى‌گفت: «پدر جان! چه كسى تو را با خونت خضاب كرده است؟ پدر جان! چه كسى رگ‌هاى گردنت را بريده؟ پدر جان! چه كسى مرا در كودكى یتیم كرده است؟ اى پدر! چه كسى از يتيم نگه‌دارى كند تا بزرگ شود؟ اى پدر جان! چه كسى به فرياد اين زنان بدون پوشش مى‌رسد؟ اى پدر! چه كسى دادرسى اين زنان اسير را مى‌كند؟ پدر جان! چه كسى نظر مرحمتى به سوى اين چشم‌هاى گريان ما مى‌كند؟ اى پدر! كى به اين زنان بى‌صاحب و غریب توجه خواهد كرد؟ پدر جان! ما پس از تو كسى را نداريم. داد از غريبى و بى‌كسى؟ اى پدر! كاش من فداى تو شده و عوض تو مرا كشته بودند. پدر جان! كاش پيش از اين كور شده و تو را به اين حال مشاهده نكرده بودم. اى پدر جان! كاش مرا در زير خاک پنهان كرده بودند و نمى‌ديدم كه محاسن مباركت به خون خضاب شده باشد.» ◽️غسّاله و بدن نيلگون زن غسّاله ، مشغول غسل دادن كودك امام حسين (علیه‌السلام) بود. ولى ناگهان دست از كار كشيد. رو به زینب(س) كرد و گفت: اى بانوى بزرگوار! تو از حال اين كودک آگاهى. او بر اثر كدام بيمارى از دنيا رفته است؟ زينب(س) فرمود: چرا چنين سؤالى را مى‌پرسى؟ مگر در بدن او جراحتى ديده مى‌شود؟ گفت: تمام اندام اين دختر كبود است. اين كبودى، علامت كسالت مخصوصى مى‌باشد. زينب(س) با چشمان گريان فرمود: اى زن غسّاله! اين كودک هيچ گونه مريضى نداشت؛ اين لكّه‌هاى كبود و پوست نيلگون، اثر تازيانه‌ى دشمن است كه در راه کوفه و شام به او مى‌زدند. منابع: وقايع كربلا، شيخ عباس قمى، ص ۲۰۳. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص ۲۳۱. كامل بهايى، ج ۲، ص ۱۷۹. روضة الشهدا، ص ۴۸۴. انوار الشهادة، ص ۲۴۴- ۲۴۵. نفس المهموم، ص ۴۱۵. معالى السبطين، ج ۲، ص ۱۷۱. وسيلة الدارين، ص ۳۹۳. الوقايع و الحوادث، ج ۵، ص ۸۱. 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز سوم | اندر احوالات نازدانه‌ی شام 🍃🌀🍃 ◽️قیام عاشورا مبارزه‌ای غریبانه بود. امام میداند به مجرّد این‌که جان از جسم مطهّرش خارج شود، عیالات بی‌پناه و بی‌دفاعش، مورد تهاجم قرار خواهند گرفت. گرگ‌های گرسنه، به دختران خردسال و جوانش حمله‌ور می‌شوند، دلهای آنها را می‌ترسانند؛ اموال آنها را غارت می‌کنند؛ آنها را به اسارت می‌گیرند و مورد اهانت قرار می‌دهند. رهبر معظم انقلاب اسلامی |۱۳۷۳/۳/۱۷ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
• • 📝 روز پنجم | اندر احوال شهادت عبدالله‌بن‌حسن(ع) 🍃🌀🍃 🔘اندر احوال شهادت عبدالله بن حسن(ع) ◽️هنگامی که سپاه کوفه امام حسین(ع) را محاصره کرد، عبدالله به سوی عموی خود حرکت کرد، امام حسین(ع) از حضرت زینب(س) خواست که مانع او شود اما زینب(س) نتوانست جلوی عبدالله را بگیرد: عبدالله گفت به خدا قسم از عمویم جدا نمی‌شوم و شتابان خود را به امام رساند. ابجر بن کعب با شمشیری به سمت امام حسین حمله‌ور شد، عبدالله به او گفت وای بر تو‌، می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ ابجر با شمشیر ضربه‌ای زد، عبدالله دست خود را جلو آورد، ضربه بر دست او فرود آمد و دستش به پوست آویخته شد. ◽️امام حسین(ع) او را در آغوش گرفت و فرمود‌: ای فرزند برادر صبر پیشه کن و این واقعه را برای خودت خیر بدان زیرا خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می‌سازد. ◽️منابع گفته‌اند که ابجر بن کعب دست وی را قطع کرد. در زیارت ناحیه مقدسه غیر معروفه ، حرمله بن کاهل اسدی به عنوان قاتل و پرتاب‌کننده تیر به سوی او معرفی و لعن شده است. منابع: ▫️طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۱-۴۵۰ ▫️شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۱۱ ▫️طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸ ▫️ابن مشهدی، المزارالکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۴۹۰ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز پنجم | اندر احوال شهادت عبدالله بن حسن(ع) 🍃🌀🍃 ◽️آن وقتى که حسین‌بن‌على از اسب روى زمین افتاد بچه‌یازده ساله‌اى با شتاب آمد و رسید بالاى سر أبى‌عبداللَّه. هنگامى که این بچه رسید یکى از سربازان خبیث ابن‌زیاد شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابى‌عبدالله فرود بیاورد، دستهاى کوچک خودش را بى‌اختیار جلوى شمشیر گرفت. اما این کار موجب نشد که آن حیوان درنده شمشیر را فرود نیاورد. شمشیر را فرود آورد، دست این بچه قطع شد. به همین هم اکتفا نکرد، بچه‌ى یازده ساله را روى زمین انداخت و او را به شهادت رساند. این‌جا بود که امام حسین خیلى منقلب شد، کارى هم از او برنمى‌آید، این‌جا دست به دعا برداشت و از ته دل این مردم را نفرین کرد. صدا زد «اللّهم أمسک عنهم قطر السماء» خدایا باران رحمتت را بر این مردم حرام کن... رهبر معظم انقلاب اسلامی | ۱۳۶۴/۷/۵ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز ششم | اندر احوال شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) 🍃🌀🍃 ◽️«قاسم‌بن‌الحسن» هنوز به حدّ بلوغ نرسیده بود. شب عاشورا، این نوجوان عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین(ع) فرمود: عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟ گفت: از عسل شیرینتر. این، آن جهتگــیرىِ ارزشی در خــــاندان پیامبر است. تربیت‌شده‌های اهـل بیت این‌گونه‌اند. رهبر انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
• • 📝 روز ششم | اندر احوال شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) 🍃🌀🍃 🔘اندر احوال شهادت قاسم بن الحسن المجتبی(ع) ◽️شبی که گذشت... به نقلى در شب عاشورا، آنگاه كه امام حسين(ع) خطبه خواند و به ياران خود فرمود: «فردا من و شما همه كشته خواهيم شد»، وى پنداشت اين افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى‌شود. از اين‌رو پرسيد: «آيا من هم فردا كشته خواهم شد؟» امام(ع) با مهربانى پرسيدند: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض كرد «احلى من العسل» (شيرين‌تر از عسل). حضرت(ع) فرمودند: آرى به خدا سوگند، عمو به فدايت، تو از آنان هستى كه پس از گرفتار شدن به بلايى سخت كشته خواهى شد. ◽️اذن میدان در روز عاشورا هنگامى كه نوبت مبارزه به قاسم رسيد، براى كسب اجازه خدمت امام حسين (علیه‌السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گريستند تا بى‌حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسين (علیه‌السلام) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بوسه مى‌زد و بر خواسته‌اش پاى مى‌فشرد. ولى امام (علیه‌السلام) اجازه نمى‌داد تا سرانجام موفق به دريافت اجازه گرديد. وى در حالى كه اشك‌ هايش بر گونه سرازير بود و مادرش بر در خیمه ايستاده او را نظاره مى‌كرد، وارد ميدان كارزار شد. ◽️کیفیت شهادت طبری و ابوالفرج اصفهانی كيفيت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنين آورده‌اند: «نوجوانى به سوى ما آمد كه چهره‌اش همانند پاره ماه مى‌درخشيد، عمرو بن سعید ازدی به من گفت: به خدا به او حمله مى‌كنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از اين كار چه مى‌خواهى، انبوه لشكرى كه دور او را گرفته‌اند كارش را تمام خواهند كرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم كرد؛ او حمله كرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فرياد برآورد «عموجان». به خدا سوگند حسين چون عقاب از جا جست و همانند شير خشمگين بر قاتل قاسم حمله‌ور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع كرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه آن ملعون جان داد. ◽️پس از چندى كه گرد غبار ميدان فرونشست، حسين(ع) را ديديم كه بر بالين آن جوان ايستاده و او پاشنه‌هاى پاى خود را بر زمین مى‌سايد، امام حسين(ع) در آن حال مى‌گفت: «قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا دور باشند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک) قاسم سرانجام پس از كشتن سى و پنج تن به درجه شهادت نايل آمد. منابع: ▫️بحرانی، مدینة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴-۲۱۵ ▫️ قمی، نفس المهموم، ص ۲۰۸ ▫️موسوی زنجانی، وسيلة الدارين، ص ۲۵۳ ▫️شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸ ▫️ سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 ┄┅┅┅┅❀🌹🌹🌹❀┅┅┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌┏━⊰✾✿✾⊱━═━═━═┓ ❣️ @syadshyrazy3 ❣️ ┗━═━═━⊰✾✿✾⊱━━┛ 🍃 📌🍃
• • 📝 روز هفتم | اندر احوال شهادت شیرخوار کربلا 🍃🌀🍃 ◽️شش ماه او تمام شد و در منای عشق ◽️قربان سیدالشهدا از سه شعبه شد 🔘اندر احوال شهادت شیرخوار کربلا ◽️کودک شیرخوار امام حسین(ع)، روز عاشورا از شدت تشنگی بی‌تاب شده بود. حسین بن علی(ع) او را روی دستان خود یا در آغوش گرفته بود که با تیر یکی از لشکریان عمر بن سعد به شهادت رسید. درباره چگونگی شهادت ایشان گزارش‌های مختلفی وجود دارد. ◽️واکنش پدر امام حسین(ع)، پس از اصابت تیر به گلوی فرزندش، دست خود را زیر گلوی او گرفت و چون پر از خون شد، آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «هَوَّن علَیّ ما نزَل بی أنّه بعین الله؛ آنچه این سختی‌ها را برایم آسان می‌سازد این است که همه در محضر خداست». از امام باقر(ع) نقل شده است که از آن خون قطره‌ای به زمین بازنگشت. همچنین گفته شده است که امام با مشاهده این واقعه گریست و فرمود: «پروردگارا! تو خود میان ما و این مردم داوری فرما که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند». به گزارش ابن جوزی در این هنگام ندایی از آسمان شنیده شده که «او را واگذار که او را در بهشت شیر می‌دهند». منابع: ▫️ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷ ▫️ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۷۳ ▫️ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز هفتم | اندر احوال شهادت حضرت علی اصغر(ع) 🍃🌀🍃 عصر عاشورا در خیمه‌هاى سیدالشهداء با آن گرما و عطش چه مى‌گذشت! وقتى حضرت رفت طرف خیمه‌ها دید غوغا و هیاهو در خیمه‌ها همه را فرا گرفته و این بچه‌ى کوچک عطشش، همه را تحت‌تأثیر قرار داده حسین‌بن‌على(ع) مجبور شد این بچه را در آغوش بگیرد. او را روى دست بلند کرد، به همه نشان داد حالت خود این بچه تأثرانگیز بود، هر دلى را هر دل سنگى را یقیناً به ترحم وادار مى‌کرد، حضرت مخصوصاً استرحام کردند. یک وقت یک چیز عجیبى را احساس کرد دید این بچه‌اى که از گرسنگى و تشنگى بى‌حس و حال افتاده بود سر خودش را نمى‌توانست نگه دارد گردنش یک طرف کج شده بود آن چنان این بچه دست و پا مى‌زند روى دست پدر همین‌طور که نگاه کرد دید خون از گلوى على‌اصغر سرازیر شده... رهبر معظم انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۶۵/۰۶/۲۱ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز ششم | اندر احوال شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) 🍃🌀🍃 ◽️«قاسم‌بن‌الحسن» هنوز به حدّ بلوغ نرسیده بود. شب عاشورا، این نوجوان عرض کرد: عمو جان! آیا من هم در میدان به شهادت خواهم رسید؟ امام حسین(ع) فرمود: عزیزم! کشته‌شدن در ذائقه تو چگونه است؟ گفت: از عسل شیرینتر. این، آن جهتگــیرىِ ارزشی در خــــاندان پیامبر است. تربیت‌شده‌های اهـل بیت این‌گونه‌اند. رهبر انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃
• • 📝 روز ششم | اندر احوال شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع) 🍃🌀🍃 🔘اندر احوال شهادت قاسم بن الحسن المجتبی(ع) ◽️شبی که گذشت... به نقلى در شب عاشورا، آنگاه كه امام حسين(ع) خطبه خواند و به ياران خود فرمود: «فردا من و شما همه كشته خواهيم شد»، وى پنداشت اين افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمى‌شود. از اين‌رو پرسيد: «آيا من هم فردا كشته خواهم شد؟» امام(ع) با مهربانى پرسيدند: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض كرد «احلى من العسل» (شيرين‌تر از عسل). حضرت(ع) فرمودند: آرى به خدا سوگند، عمو به فدايت، تو از آنان هستى كه پس از گرفتار شدن به بلايى سخت كشته خواهى شد. ◽️اذن میدان در روز عاشورا هنگامى كه نوبت مبارزه به قاسم رسيد، براى كسب اجازه خدمت امام حسين (علیه‌السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو آن قدر گريستند تا بى‌حال شدند. باز قاسم اجازه خواست و امام حسين (علیه‌السلام) امتناع فرمود. قاسم دست و پاى امام را بوسه مى‌زد و بر خواسته‌اش پاى مى‌فشرد. ولى امام (علیه‌السلام) اجازه نمى‌داد تا سرانجام موفق به دريافت اجازه گرديد. وى در حالى كه اشك‌ هايش بر گونه سرازير بود و مادرش بر در خیمه ايستاده او را نظاره مى‌كرد، وارد ميدان كارزار شد. ◽️کیفیت شهادت طبری و ابوالفرج اصفهانی كيفيت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنين آورده‌اند: «نوجوانى به سوى ما آمد كه چهره‌اش همانند پاره ماه مى‌درخشيد، عمرو بن سعید ازدی به من گفت: به خدا به او حمله مى‌كنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از اين كار چه مى‌خواهى، انبوه لشكرى كه دور او را گرفته‌اند كارش را تمام خواهند كرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم كرد؛ او حمله كرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روى افتاد و فرياد برآورد «عموجان». به خدا سوگند حسين چون عقاب از جا جست و همانند شير خشمگين بر قاتل قاسم حمله‌ور گرديد و ضربتى سخت بر وى فرود آورد. او دست خود را سپر كرد ولى آن ضربت دستش را از آرنج قطع كرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند؛ ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه آن ملعون جان داد. ◽️پس از چندى كه گرد غبار ميدان فرونشست، حسين(ع) را ديديم كه بر بالين آن جوان ايستاده و او پاشنه‌هاى پاى خود را بر زمین مى‌سايد، امام حسين(ع) در آن حال مى‌گفت: «قومى كه تو را كشتند از رحمت خدا دور باشند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود. (بعداً لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامة فیک جدک) قاسم سرانجام پس از كشتن سى و پنج تن به درجه شهادت نايل آمد. منابع: ▫️بحرانی، مدینة المعاجز، ج ۴، ص ۲۱۴-۲۱۵ ▫️ قمی، نفس المهموم، ص ۲۰۸ ▫️موسوی زنجانی، وسيلة الدارين، ص ۲۵۳ ▫️شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸ ▫️ سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۶۸ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃
• • 📝 روز عاشورا | اندر احوال شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) 🍃🌀🍃 🔘خداحافظ برادر ◽️علامة مجلسی (ره) در «بحارالانوار» ذکر نموده که «چون امام مظلوم هفتاد و دو نفر از اصحاب و اهل‌بیت خود را دید که روی زمین افتاده‌اند و بی‌کس و تنها مانده است، متوجه خیمه‌ها شد. «و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب و یا فاطمه، یا ام‌کلثوم، علیکنّ منی‌السلام»؛ «اهل حرم را صدا زد: ای سکینه و ای رقیه و ای عاتکه و ای زینب و ای فاطمه و ای ام‌کلثوم خداحافظ». ◽️زنان و دختران و کنیزان چون این صدا را شنیدند، همگی از خیمه‌ها بیرون دویدند، و صدا به گریه و ناله بلند کردند. حضرت همه را سفارش می‌فرمود که دل‌ها را آتش می‌زد، نگاه حسرتی به ایشان کرد و آه از دل سوخته خود کشید. اهل حرم را به شکیبایی امر فرمود و راهی میدان شد. ◽️چنان‌که روایت شده بعد از وداع عمومی با اهل حرم زینب را طلبید و به او وصیت کرد و سفارش اطفال و زنان را به او نمود و او را امر به صبر فرمود. حضرت بر ذوالجناح سوار شدند که صدای گریه اهل حرم بلند شد و ناله طفلان به فلک رسید، و چون چند قدم راه رفت، دید باز صدای گریه می‌آید، نظر کرد دید زینب با پای برهنه می‌آید و می‌گوید: ای برادر! صبر کن حاجتی با تو دارم. حضرت ایستاد. زینب عرض کرد: ای برادر! مادرم در وقت وفات وصیت کرده، که هرگاه عازم سفر آخرت می‌باشی، به عوض او زیر گلوی تو را ببوسم. حضرت پیاده شد، زینب دست‌ها به گردن امام درآورد و گلوی او را بوسید. منابع: ▫️حسن بن علی یزدی، انوار الشهاده، ۱۳۶۰ ق، ص ۹۷ ▫️مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۷ ▫️مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۴۷ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃
🌠🍃 🍃 •[ 🎤 ]• 🖼 | روز عاشورا | اندر احوال شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) 🍃🌀🍃 ◽️دشمنان دور بدن حسين‌بن على(ع)حلقه زدند و هر كدامى يك ضربه‌اى وارد مى‌كنند و اين جسمِ پاك بى‌دفاع روى زمين افتاده، هر چه اين‌جا وحشيگرى وخباثت است، در خيام حرم ابى‌عبداللَّه روح توجه به خدا است كه موج مى‌زند، زنها خيام حرم بيرون آمدند، زينب(س) مى‌آيند به طرف قتلگاه. وقتى كه رسيد آن‌جا جسد عزيزش را روى زمين گرم كربلا افتاده ديد به طرف جسد عزيزش ابى‌عبداللَّه خطاب به جدش پيغمبر صدايش بلند شد اى جد عزيزميك نگاهى به صحراى گرم كربلا بكن، اين حسين توست كه در ميان خاك و خون مى‌غلتد و افتاده. بعد هم نقل مى‌كنند زينب دستها را زير جسد حسين‌بن‌على كرد؛ صدايش بلند شد پروردگارا اين قربانى را از ال محمّد قبول بفرما.| رهبر معظم انقلاب اسلامی | نماز جمعه ۱۳۶۴/۷/۵ 🔖 ▪️ ▪️ 🖇 🖇 🍃 📌🍃