eitaa logo
کانال سیاست دشمنان مهدویت
1.2هزار دنبال‌کننده
103.1هزار عکس
135هزار ویدیو
607 فایل
پیشنهادات و انتقادات ⤵️ @seyedalii1401 سلام علیکم گرد هم جمع شده ایم تا در فتنه اکبر از یکدیگر چیزهایی یاد بگیریم و به مردم بصیرت دهیم وظیفه ما تولید محتوا ، و هوشیاری مردم در برابر فتنه های سیاسی دشمنان اسلام ومهدویت میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦بیعت سفیانی با امام زمان و شکستن آن بیعت در روز بعد و جنگ سنگین لشکر سفیانی با لشکر مهدوی فتح دنیا بعد از شکست دادن لشکر سفیانی توسط لشکر امام مهدی علیه السلام ❤این کلیپ رو از عمق دلم تقدیم میکنم به زوار اربعین به شیعیان مظلوم آخرالزمان ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بابا مواظب باشیا که چی؟ که نمیری 😭💔 "شهید جاویدالاثر سید مصطفی صادقی" ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
GHAFELEH-23.mp3
6M
روایت تاریخ واقعه کربلا به زبان ساده 🏴🏴🏴 قسمت بیست و سوم ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴شهادت رسول اعظم ▪️عزرائیل بدون‌ اجازه وارد خانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشد ✍🏻 علامه مجلسی رضوان الله علیه مینویسد: ابن شهر آشوب از ابن عبّاس روایت کرده است که: 💔پیامبر (صلی اللّه علیه و آله) در ایام بستری شدنشان، روزی مدهوش شد و ناگاه کسی درب خانه را کوبید. حضرت فاطمه علیهاالسلام صدا زد: کیست که درب را می‌کوبد؟ گفت:➘➘ مردی غریبم و آمده‌ام از رسول خدا سؤالی بکنم، آیا دستوری می‌دهی که به خانه آیم؟ 💔حضرت جواب دادند: برو، خدا تو را رحمت کند که رسول خدا بحال نامساعد خود مشغول است و بتو نمی تواند پرداخت. آن شخص رفت و بعد از اندک زمانی برگشت باز درب را کوبید و گفت: غریبی رخصت می‌طلبد که به نزد رسول خدا آید، آیا رخصت می‌دهید غریبان را؟ در آن حال رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به هوش آمد و دیده مبارک خود را گشود و فرمود:➘➘ ای فاطمه می‌دانی که این کیست؟ گفت: نه یا رسول اللّه. فرمود: این پراکنده کننده جماعتهاست و در هم شکننده لذّتهاست، این ملک موت است که پیش از من بر کسی رخصت نطلبیده است و بعد از من بر کسی رخصت نخواهد طلبید و برای کرامتی که من نزد پروردگار خود دارم از من طلب اجازه می‌نماید. دستور دهید که بیاید. 📕منبع سند:➘➘ 📓جلاء العیون، ص ۱۳۲ 🏴🏴🏴🏴🏴 ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴شهادت رسول اعظم 🖤 روزهای آخر عمر رسول اکرم اسلام و خلوت با امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار مهم و قابل تأمل➘➘ 💔 رسول اکرم اسلام فرمودند: سوى برادرم على و عمويم عبّاس بفرستید تا نزد من آیند؛ پس فرستادند كسى را كه حاضر كرد ايشان را. همين كه در مجلس قرار گرفتند حضرت روی به عبّاس كرد و فرمود: اى عمّوی پيغمبر! قبول مى كنى وصيّت مرا و وعده هاى مرا بعمل مى‌آورى❓عبّاس گفت: يا رسول اللّه! عموى تو پيرمردى است كثيرالعيال و عطاى تو بر باد پيشى گرفته و بخشش تو از ابر بهار سبقت كرده و مال من وفا نمى كند به وعده‌ها و بخششهاى تو. پس حضرت روى مبارك را گردانيد بسوى اميرالمؤمنين عليه السّلام و فرمود: ➘➘ اى برادر! تو قبول مى كنى وصيت مرا و بعمل مى آورى وعده هاى مرا و ادا مى كنى ديون مرا و ايستادگى مى كنى در امور اهل من بعد از من؟! 💔 اميرالمؤمنين عليه السّلام عرض کرد: بلى، يا رسول اللّه! فرمودند: نزديك من بيا، چون نزديك آن حضرت رفت حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله او را به خود چسبانيد، پس بيرون كرد انگشتر خود را و فرمود: بگير اين را و بر انگشت خود كن، و طلبيد شمشير و زره و جميع اسلحه خود را و به اميرالمؤمنين عليه السّلام عطا كرد، سپس طلبيد آن دستمالى را كه بر شكم خود مى بست وقتى كه سلاح می‌پوشيد در جنگ، و به اميرالمؤمنين عليه السّلام داد. سپس فرمودند: برخيز برو بسوى منزل خود به استعانت خداى تعالى. پس چون روز ديگر شد بیماری آن حضرت سنگين شد و مردم را منع كردند از ملاقات آن حضرت. اميرالمؤمنين عليه السّلام ملازم خدمت آن حضرت بود و از او مفارقت نمى نمود مگر براى حاجت ضرورى؛ پس حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله بحال خود آمد و فرمود: بگویید بیاید برادر و ياور من؛ پس ضعف او را فرو گرفت و ساكت شد. 🔥 عايشه گفت: بخوانيد🔥 ابوبكر را! پس 🔥ابوبكر آمد و بالاى سر آن حضرت نشست چون☜ حضرت چشم خود را باز كرد و نظرش به او افتاد روى خود را گردانيد. 🔥ابوبكر برخاست و بيرون شد و مى گفت: اگر حاجتى بمن داشت اظهار مى كرد. باز حضرت كلام سابق را اعاده فرمود؛ 🔥حفصه گفت: بخوانيد پدرم عمر را! چون🔥 عمر حاضر شد و حضرت او را ديد از او هم اعراض فرمود؛ پس فرمود بخوانيد از براى من برادر و ياورم را؛ 💔امّ سلمه گفت: بخوانيد على را همانا كه پيغمبر غير او را قصد نكرده است. چون اميرالمؤمنين عليه السّلام حاضر شد، اشاره كرد پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله) بسوى او كه نزديك من بيا؛ پس اميرالمؤمنين عليه السّلام خود را به آن حضرت چسبانيد و پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله) به او راز گفت در زمان طويلى. اميرالمؤمنين عليه السّلام برخاست و در گوشه اى نشست و حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله در خواب رفت. پس اميرالمؤمنين عليه السّلام بيرون آمد. مردم به او گفتند: يا اباالحسن چه رازى بود كه پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله) با تو می‌فرمود❓حضرت فرمود كه هزار باب از علم تعليم من نمود كه از هر بابى هزار باب مفتوح مى شود و وصيّت كرد مرا به آن چيزى كه بجا خواهم آورد آن را ان شاء الله تعالى. 📕منبع سند:➘➘ 📚 منتهی الامال، نشر دلیل ما، ج ١ ☫سیاست دشمنان مهدویت @syasatmahdaviyat 🌴🕊️🥀🕯️🥀🕊️🌴