سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 ترک گناه آسان تر از تقاضاى توبه است. 📒 #نهج_البلاغه #حکمت170 @syed213 🎇🌹🕊 🎇🌿🌹 🎇🎇
✅ شرح حکمت ۱۷۰ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨ امام(علیه السلام) فرمود ترک گناه از تقاضاى توبه #آسانتر است...
این نکته دلایل زیادى دارد...👇🏻
1⃣ زیرا از یک سو ممکن است انسان پس از ارتکاب گناه #توفیق_توبه نیابد و از دنیا برود به خصوص اگر توبه را به تأخیر بیندازد آن گونه که سیره بسیارى از غافلان است.
2⃣ از سوى دیگر توبه شرایط زیادى دارد؛ #پشیمانى_قطعى از گناه و تصمیم بر# ترک در آینده و پرداخت حقالناس و قضاى عبادات و پرداختن و کفاره. اگر عملى است که داراى قضا و کفاره بوده مانند ترک روزه واجب و جبران کردن خطاهاى گذشته با اعمال صالح آینده، زیرا در قرآن مجید کرارا بعد از جمله «تابُوا» واژه «اَصْلَحُوا» ذکر شده است.
3⃣ از همه اینها گذشته گناه رسوباتى در روح انسان از خود بجاى مى گذارد که برطرف ساختن آن بسیار مشکل است و درست به این مىماند که به کسى بگویند مراقب باش بدنت مجروح نشود و دست و پایت نشکند. او بگوید مهم نیست اگر مجروح شد مداوا مىکنم و اگر شکست به شکستهبند مراجعه مىنمایم در حالى که بعد از مداواى جراحات و جبران استخوانهاى شکسته آثارى از آن در ظاهر یا در باطن باقى مىماند که گاه تا آخر عمر همراه انسان است.
💠 مرحوم علامه مجلسى در روضه بحارالانوار در حدیث معروف «هشام بن حکم» از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) جمله اى از حضرت مسیح نقل مىکند و آن جمله این است: «به حق براى شما مىگویم. کسى که بدهى به مردم ندارد راحتتر و کمغصهتر است از کسى که دینى بر ذمه اوست، هرچند مىتواند به خوبى آن را ادا کند. همینگونه کسى که گناهى نکرده راحتتر و کماندوهتر است از کسى که مرتکب گناهى شده، هرچند توبه خالصانهاى بعد از آن کند و به خدا باز گردد».
🔸 مرحوم کلینى در کافى و مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار داستان جالبى از عابدى از بنى اسرائیل نقل مىکند که ذکر آن در اینجا بسیار مناسب است. در این حدیث امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: «مرد عابدى در بنى اسرائیل بود که هرگز مرتکب خلافى در امور دنیا نشده بود (و گناهى نکرده بود) به گونه اى که ابلیس از دست او ناراحت شد و فریاد کشید و لشکرش نزد او حاضر شدند. ابلیس گفت: چه کسى مىتواند براى من این عابد را گمراه سازد؟ یکى از آنها گفت: من آمادهام. ابلیس گفت: از کدام راه به سراغ او مىروى؟ گفت: از ناحیه زنان (و شهوت جنسى که بسیار نیرومند است). ابلیس گفت: کار تو نیست این عابد مسائل مربوط به زنان را تجربه نکرده است. دیگرى از شیاطین گفت: من آمادگى دارم. ابلیس گفت: از کجا به سراغ او مى روى؟ گفت: به وسیله شراب و لذات. ابلیس گفت: کار تو نیست او علاقه.اى به این امور ندارد. سومى گفت: من آمادهام (که او را گمراه سازم). ابلیس گفت: از چه راه به سراغ او مىروى؟ گفت: از طریق کارهاى نیک (و عبادت!) ابلیس پسندید گفت: برو، این کار از تو ساخته است. او به صومعه عابد رفت و در برابر او ایستاد و مشغول نماز شد. عابد از عبادت خسته مىشد و مىخوابید و آن شیطان چشمش به خواب فرو نمىرفت، عابد استراحت مىکرد ولى شیطان استراحت نمىکرد. عابد در حالى که خود را در برابر او قاصر و عمل خود را کوچک مىدید گفت: اى بنده خدا از چه راه این همه قدرت و قوت بر نماز و عبادت پیدا کردى؟ شیطان جوابش را نداد. بار دوم و بار سوم تکرار کرد. شیطان در جواب او گفت: اى بنده خدا! گناهى از من سر زده و من از آن توبه کردم هر زمان که گناه به خاطرم مىآید قوتى بر نماز پیدا مىکنم. عابد گفت: اگر چنین است گناهت را به من بگو تا من هم انجام دهم و توبه کنم و هرگاه چنین کردم (و گناه به خاطرم آمد) قوت بر نماز پیدا کنم. شیطان به او گفت: به شهر مىروى (در محله بدنام) و سراغ فلان زن آلوده را مىگیرى دو درهم به او بده و مرتکب گناه شو. عابد گفت: من دو درهم ندارم اصلاً نمى دانم دو درهم چیست. شیطان دو درهم از زیر پاى خود در آورد و به او داد. مرد عابد (ساده لوح) با همان لباس عبادت وارد شهر شد و سراغ منزل آن زن آلوده را گرفت. مردم او را راهنمایى کردند و تصورشان این بود که آمده است او را موعظه کند تا دست از کار زشت بر دارد. فرد عابد هنگامى که به سراغ آن زن آمد دو درهم را نزد او افکند و گفت: برخیز! برخاست و به داخل منزلش شد و به عابد گفت: داخل شو. آن گاه زن آلوده گفت: تو با وضع و هیئتى به سراغ من آمدهاى که هیچ کس به این صورت به سراغ من نمىآید. (با لباس عابدان و پارسایان آمدهاى) بگو ببینم چه خبر است. عابد جریان را به طور کامل براى آن زن تعریف کرد. آن زن گفت: «ترک گناه آسانتر از تقاضاى توبه است و تمام کسانى که تقاضاى توبه مىکنند ممکن است موفق به توبه نشوند». سپس افزود: تصور مىکنم فردى که این دستور را به تو داده شیطانى بوده که در برابر تو به صورت عابدى ظاهر شده است. برگرد که من هرگز تسلیم خواسته تو نخواهم شد. مرد عابد (از خواب غفلت بیدار شد و) بازگشت (و اثرى از آن
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 اگر حلیم و بردبار نیستى خود را به بردبارى وادار کن (و همانند حلیمان عمل کن) زیرا کمتر
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۰۷ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
💠 این کار در نخستین بار ممکن است بسیار مشکل باشد ولى هرچه تکرار شود #آسانتر مىگردد تا زمانى که انسان به آن عادت مىکند و تبدیل به حالت و سپس تبدیل به ملکه مى شود.
🔸 البته تمام #صفات_فضیله را مىتوان از این راه به دست آورد؛
🔺مثلاً علماى اخلاق درباره افراد ترسو مىگویند: خود را در میدانهاى ترسناک وارد کنند و #شجاعت را بر خویش تحمیل نمایند، پس از مدتى عادت مىکنند و ملکه شجاعت در آنها پیدا مىشود.
🔹راه دیگر براى تحصیل این صفت مهم اخلاقى، #مطالعه حالات علما و پیشوایان بزرگ مخصوصاً رسول اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام)است که آنها چقدر در برابر افراد جسور، حلیم و بردبار بودهاند.
🔸 در حدیثى که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در کتب شیعه و اهلسنت نقل شده مىخوانیم که روزى مرد عربى خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) آمد و (بدون مقدمه) عباى پیغمبر (صلى الله علیه وآله) را گرفت و به گردن پیامبر (صلى الله علیه وآله) انداخت و به شدت کشید به گونهاى که اثر آن روى گردن مبارک حضرت آشکار شد. سپس گفت: اى محمد! از آن مال خدا که نزد توست چیزى به من بده. پیامبر (صلى الله علیه وآله) نگاهى به او کرد و خندید (اشاره به این که اگر مالى مىخواهى راه آن این کار نیست) سپس دستور داد چیزى به او بخشیدند (و از خود هیچ عکسالعمل خشنى در برابر او ظاهر نساخت) و این نشانه #حلم فوقالعاده آن حضرت است.
🔹مرحوم مفید در کتاب مجالس خود از جابر نقل مىکند که امیرمؤمنان (علیهالسلام) شنید مردى «قنبر» را دشنام مىدهد و «قنبر» مىخواهد به او پاسخ دهد. امام (علیهالسلام)او را صدا زد فرمود: «قنبر آرام باش. دشنامدهنده را رها کن که سبب خشنودى خدا و خشم شیطان مىشود و این مجازاتى است براى دشمن تو». سپس افزود: «به خدایى که دانه را در زمین مىشکافد و انسان را مىآفریند سوگند هرگز انسان با ایمانى پروردگارش را به چیزى مانند حلم و بردبارى خشنود نکرده است و شیطان را به مانند سکوت (در این گونه موارد) خشمگین نساخته و احمق را همانند خاموشى در برابرش مجازات ننموده است».
💠 این سخن را با کلامى از شریف رضى در کتاب خصائص الائمة پایان مىدهیم. او در آن کتاب کلام حکیمانه فوق را با اضافهاى روشنگر آورده و چنین نقل کرده است: «برترین لباس، لباس #حلم است و اگر حلیم نیستى خود را #مشابه حلیمان کن...».
@syed213