سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 خاموش ماندن از گفتار حکمتآمیز فایدهاى ندارد، همانگونه که سخن گفتن نابخردانه... 📒
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۸۲ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
⁉️ سکوت بهتر است یا سخن گفتن...؟
✨ دانشمندان دراینباره بحثهاى مختلفى کرده اند؛
1⃣ گروهى خطرات سخن گفتن و گناهان کبیره و عظیمه ناشى از آن را در نظر گرفته و دستور به #سکوت دادهاند.
2⃣ عدهاى #فواید_عظیمى را که در سخن گفتن است در نظر گرفته و سخن گفتن را توصیه مىکنند ولى حق مطلب همان است که امام(علیه السلام) فرمود.
✅ آنجا که انسان، حکیمانه و عاقلانه سخن بگوید #فضیلت است و ترک آن رذیلت و آنجا که انسان جاهلانه و نابخردانه سخن بگوید #رذیلت است و ترک آن فضیلت.
🔺 به همین دلیل هم روایات زیادى در مدح سکوت وارد شده و هم احادیث فراوانى در فضیلت کلام؛
❇️ از جمله از امام سجاد علىبنالحسین (علیه السلام) سؤال شد که سخن گفتن افضل است یا سکوت فرمود: «هر کدام از این دو آفاتى دارد هرگاه از آفات سالم باشند سخن گفتن از سکوت افضل است» عرض کردند: اى پسر رسول خدا چگونه است (که سخن گفتن افضل باشد)؟ امام(علیه السلام)فرمود: «خداوند پیامبران و اوصیاى آنها را به سکوت مبعوث نکرد، بلکه مبعوث کرد تا با مردم سخن بگویند (و پیام خدا را به آنها برسانند)». حضرت در پایان این حدیث به نکته جالبى اشاره کرده فرمود: «حتى هنگامى که مىخواهى فضیلت سکوت را بیان کنى با کلام بیان مىکنى و هرگز فضیلت کلام را با سکوت بیان نخواهى کرد».
✳️ در حدیث دیگرى از امام صادق از پدرانش از امیرمؤمنان على (علیهم السلام) چنین آمده است: «تمام نیکىها در سه خصلت جمع شده است:
✨نگاه کردن و سکوت و سخن گفتن.✨
هر نگاهى که در آن #عبرت نباشد سهو و بیهوده است و هر سکوتى که در آن #فکر نباشد غفلت و بىخبرى است و هر کلامى که در آن #یاد_خدا نباشد لغو است». و در پایان اضافه فرمود: «خوشا به حال کسانى که نگاهشان عبرت، سکوتشان فکر و کلامشان ذکر باشد».
💠 نتیجه این که سکوت و کلام نیز مانند سایر اعمال انسان هستند که اگر در #حداعتدال و شرایط لازم باشند #فضیلت و اگر خارج از این حد گردند رذیلت و این با تفاوت اشخاص و مجالس و مطالب و موضوعات متفاوت است و هر کس مىتواند با دقت فضیلت را از رذیلت در اینجا دریابد؛ به یقین سکوت از امر به معروف و نهى از منکر و از حکم به حق و از شهادت عادلانه و از اندرز و نصیحتهاى مخلصانه و از مشورت خردمندانه جزء رذایل و یا از #گناهان_کبیره است، ولى سخن گفتن به دروغ، غیبت، تهمت، اهانت، امر به منکر و نهى از معروف، شهادت به باطل و فضول کلام (سخنان بیجا و بى معنا) جزء رذایل اخلاقى یا از #گناهان_کبیره به شمار مى آید.
🍃لاَ خَیْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُکْمِ; کَمَا أَنَّهُ لاَ خَیْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ🍃
تعبیر به «حکم» در کلام امام (علیه السلام) تنها به معناى قضاوت کردن در محاکم قضایى یا فتواى به حلال و حرام آنگونه که بعضى از شارحان پنداشته اند، نیست بلکه هر #سخن_حکیمانه و #خردمندانهاى را فرا مىگیرد، زیرا نقطه مقابل آن در همین کلام «جهل» ذکر شده است.
🔹 قرآن مجید نیز کراراً به مسئله #تکلم_به_حق اشاره کرده و اهل کتاب را بر کتمان حق و سکوت سرزنش مىکند؛ از جمله مى فرماید:
🔺 «(به خاطر بیاورید) هنگامى را که خدا، از کسانى که کتاب آسمانى به آنها داده شده، پیمانى گرفت که حتماً آن را براى مردم آشکار سازید و کتمان نکنید!»
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 براى دلهاى (آدمیان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است. هنگامى که مىخواهید کا
✅ شرح و تفسیر حکمت ۱۹۳ نهج البلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
🍃إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَإِقْبَالاً وَإِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَإِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ...🍃
💠 منظور از «قلب» و «قلوب» در این عبارت، #عقل و #فکر انسان است که حالات مختلفى دارد؛ گاهى در حال نشاط و علاقه به انجام دادن کارى و زمانى در حال تنفر و بىمیلى و بىعلاقگى است.
✨ هر گاه در حال نشاط؛ مثلاً نشاط بر عبادات، به سراغ عبادت مىرویم و مىتوانیم با حضور قلب عبادت را به نحو کامل احسن به پایان ببریم؛ اما در حالى که تمایلات درونى موافق نیست کار به زحمت انجام مىشود و ایجاد خستگى و ناراحتى مىکند.
🔺 ازاین رو در حکمت ۳۱۲ این جمله آمده است که مىفرماید: «دلها گاهى پرنشاط و زمانى بى.نشاط است؛ آن گاه که نشاط دارند آنها را بر انجام دادن مستحبات (علاوه بر واجبات) بگمارید و هنگامى که بىنشاط اند تنها به انجام دادن واجبات قناعت نمایید».
🔹 همین مضمون در کتاب شریف کافى از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) نقل شده و با تعبیر مشروحترى در کلام امام علىبنموسىالرضا (علیه السلام) دیده مىشود؛ آنجا که فرمود: «دلها اقبال و ادبار و نشاط و سستى دارند. هنگامى که اقبال کند (و پرنشاط باشد) حقایق را به خوبى مىبیند و مىفهمد و هنگامى که ادبار کند، ناتوان و ملول مىگردد، بنابراین در هنگام اقبال و نشاط به سراغ آن بروید و در هنگام ادبار و فتور آن را رها سازید».
🔺 حقیقت این است که #روح آدمى نیز مانند #جسم او حالات مختلف دارد؛ گاه انسان از نظر جسمى خسته و ناتوان است؛ در این هنگام اگر کارى به او واگذارند به یقین به صورت کامل انجام نخواهد گرفت، یا خطا و اشتباه مىکند یا ناقص به جا مىآورد. اما هنگامى که جسم انسان داراى نشاط و قدرت و نیرو است، هر کارى را به خوبى انجام مىدهد.
🔺 روح انسان نیز همین گونه است و به تعبیر بعضى از عرفا گاه در حالت #قبض است و گاه #بسط؛ در حالت قبض باید فشارى به خود نیاورد، اما در حالت بسط انسان باید با شتاب به سراغ اهداف سازنده برود.
🔸 مطالعه در حال نشاط لذتبخش و عمیق و پرفایده و در حال ملالت و ادبار خستگى آور و بسیار سطحى و گاه آمیخته با انواع اشتباهات است.
🔺 به همین دلیل در همه جاى دنیا براى بهرهورى بیشتر از کار کارگران و کارمندان، سعى مى کنند عوامل نشاط را براى آنها فراهم آورند و مرخصىها، جایزهها و تزیین محل کار و اطراف آن و استفاده از درختان سرسبز و باغچههاى پرگل همه براى ایجاد نشاط است. البته آنها از وسایل نامشروعى مانند انواع موسیقى نیز براى این کار استفاده مىکنند.
✨ در شریعت اسلامى نیز براى ایجاد نشاط، مخصوصاً در مورد عبادات، عوامل مختلفى دیده مى شود.
🔺 وضو گرفتن پیش از نماز به یقین نشاطآور است. دستور داده شده قرآن و اذان با صداى زیبا و صوت حسن خوانده شود تا نشاطآور باشد. جمعه و جماعت ایجاد نشاط در عبادت مىکند و از همه مهمتر فصاحت و بلاغت قرآن خود عامل مهمى براى نشاط در قرائت قرآن است که تا اعماق قلب انسان نفوذ مى کند. همچنین وعدههاى حقیقى براى مطیعان و نیکوکاران و مجاهدان و شهیدان به نعمتهاى بسیار لذتبخش بهشتى نشاطآور است. بسیارى از غذاها که در قرآن مجید به آنها اشاره شده نیز غذاهاى نشاطآور است. خواب شب که به آن توصیه شده رفع ملال مىکند و نشاط مىآورد.
🔹 این موضوع از آیات و روایات به کتب فقهى ما نیز نفوذ کرده و بعضى از فقها تصریح کردهاند که نوافل را به هنگام عذر مىتوان ترک کرد و یکى از عذرها را غم و اندوه شمردند.
🔸 مرحوم نراقى در کتاب مستند مىگوید: منظورشان این نیست که در این حال استحباب ندارد، چرا که اگر در آن حال نیز به جا آورده شود اجماع بر صحت و ثواب آن است بلکه منظور این است که در مورد چنین اشخاصى تأکید بر نافله نمىشود سپس به روایت بالا که از کتاب کافى نقل کردیم اشاره مى کند.
@syed213
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۰۵ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨ حقیقت این است که در ظرف #مادى گنجایش #محدودى وجود دارد که اگر چیزى در آن قرار دهند تدریجاً محدود و سرانجام پر مىشود به گونهاى که قابل قرار دادن چیز دیگرى در آن نیست؛ ولى #روح و #فکر و #قوه_عاقله انسان کاملاً با آن متفاوت است؛ هرقدر علوم تازه در آن قرار دهند گویى گنجایش بیشترى پیدا مىکند، هر علمى سرچشمه علم دیگرى مىشود و هر تجربهاى تجربه دیگرى با خود مىآورد و به یک معنا تا #بىنهایت پیش مىرود و این دلیل اهمیت فوقالعاده آن و اشاره است به این که ما از فراگیرى علوم هرگز خسته نشویم که واقعاً خستهکننده نیست، بلکه #نشاطآور و #روحپرور است.
💠 حتى مغزهاى کامپیوترى که در عصر و زمان ما به وجود آمده و بعضى از روى ناآگاهى گمان مىبرند مىتواند روزى جانشین مغز انسان شود، هر کدام ظرفیت محدودى دارند که وقتى اشباع شد مطلب تازهاى را نمىپذیرد، در حالى که روح آدمى چنین نیست و بسیارند دانشمندان بزرگى که تا آخرین لحظههاى عمر در تکاپوى علم و دانش بوده و هر روز حتى در واپسین ساعات عمر حقیقت تازهاى را کشف مىکردند.
🔹 یکى از بخشهاى قوه عاقله، #حافظه_انسان است که همه چیز را در خود حفظ مىکند در حالى که قواى مادى این چنین نیست.
❇️ این کلام حکیمانه پیامهاى متعددى دارد...
🔺 از جمله این که انسان #هرگز نباید از فراگیرى علم و دانش #خسته شود یا گمان کند به مرحله #نهایى علم و دانش رسیده است. بداند به سمتى حرکت مىکند که هر قدر جلوتر مىرود #وسیعتر مى شود.
💠 در حدیث معروفى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مىخوانیم: «دو گروه گرسنهاند و هرگز سیر نمىشوند: طالبان عمل و طالبان دنیا».
✨ به همین دلیل، تحصیل علم در اسلام از جهات مختلف #نامحدود است؛
🔺 از نظر #مدت، حدیث معروف از پیامبر (صلى الله علیه وآله) است که فرمود: «از گهواره تا گور دانش بجوى»
🔺 از نظر #مکان در حدیث دیگرى مىخوانیم: «به دنبال علم و دانش بروید هرچند در سرزمین چین باشد».
🔺 از نظر مقدار #کوشش در حدیثى از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «در طلب دانش باشید هرچند براى تحصیل آن در دریاها فرو روید و خون خود را فدا کنید».
🔺 از نظر #استاد در حدیث دیگرى مىخوانیم: «علم و دانش گمشده فرد با ایمان است، نزد هر کس باشد گمشده خود را مطالبه مىکند».
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 تقواى الهى پیشه کنید؛ تقواى کسى که براى اطاعت خدا دامن به کمر زده در حالى که خود را ا
✅ شرح و تفسیر حکمت ۲۱۰ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨مىدانیم #تقوا و #پرهیزگارى
🔸بهترین زاد و توشه سفر آخرت
🔸و والاترین نشانه شخصیت انسان و قرب او در درگاه خدا
🔸و جواز عبور از دروازههاى بهشت است.
💠ولى تقوا مراحلى دارد که بستگى زیادى به #انگیزههاى آن و نشانههایى در #آثار آن دارد و امام (علیه السلام) در اینجا #بالاترین مرحله تقوا را پیشنهاد مىکند که پنج وصف در آن موجود است.
1⃣نخست به شخص #باایمانى اشاره مىکند که دامن همت به کمر زده و خود را از #علایق_مادى جدا ساخته است.
2⃣دومین وصف این است که بعد از آمادگى کامل با جدیت تمام در این مسیر گام برمىدارد.
3⃣سومین وصف این که در عین #جدیت، #با بصیرت و #دقت حرکت مىکند و چالاکى را با #فکر و #اندیشه مىآمیزد.
4⃣چهارمین توصیف این که انگیزه او ترس از مجازات الهى به علّت گناهان و یا ترس از پایان یافتن عمر پیش از اندوختن زاد و توشه براى سفر آخرت است.
5⃣پنجمین وصف این که او دائماً درباره #سعادت_جاویدن و جایگاهش در آخرت و سرانجامِ این حرکت و منزلگاه اصلى که به آن منتهى مىشود مىاندیشد.
❇️به یقین کسى که با این انگیزههاى بسیار قوى و مؤثر و با آمادگى کامل و تلاش توأم با بصیرت در این راه گام بردارد به #عالىترین درجه #تقوا رسیده است.
✨در تفسیر آیه شریفه «اى کسانى که ایمان آوردهاید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکارى است، از (مخالفتِ فرمانِ) خدا بپرهیزید، و جز بر آیین اسلام از دنیا نروید»
🔺از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل شده که منظور از به جا آوردن حق تقوا این است که: «که خدا (هرگز) معصیت نشود و به یاد خدا باشند و هرگز او را فراموش نکنند».
🔺در تفسیر همین آیه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: «حق تقوا این است که خدا اطاعت شود و معصیت نشود و به یاد او باشند و فراموش نکنند و شکر نعمتهایش بهجا آورند و کفران نکنند».
@syed213
سیدابراهیم(شهیدصدرزاده)
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇 💠 اختلاف، تصمیمگیرى و تدبیر را نابود مىکند. 📒 #نهج_البلاغه #حکمت215 @syed213 🎇🌹🕊
✅شرح و تفسیر حکمت ۲۱۵ نهجالبلاغه...👇🏻👇🏻👇🏻
✨همه مىدانیم #اختلاف سرچشمه همه بدبختىهاست.
🔺هیچ قوم و ملتى #نابود نشدند مگر بر اثر #اختلاف و هیچ جمعیتى #پیروز و #کامیاب نگشتند مگر در سایه #اتفاق.
💠کلام حکیمانه بالا دو تفسیر مىتواند داشته باشد:
1⃣نخست این که گاه مىشود عدهاى مىنشینند و بر سر موضوع مهمى تصمیمگیرى مىکنند؛ ولى ناگهان فرد یا افرادى نظر مخالفى ابراز مىکنند و تصمیمگیرىِ پیشگفته را بههممىزنند و کار #ابتر مىماند.
👆🏻همانگونه که در داستان جنگ صفین، على (علیه السلام) و جمعى از دوستان خبیر و آگاه اصرار داشتند که جنگ به مراحل نهایى رسیده و آن را تا پیروزى ادامه دهند و غائله را ختم کنند، ولى مخالفت افرادى ناآگاه و جاهل و بىخبر این تصمیم را بر هم زد و مسلمانان با عواقب بسیار دردناک آن روبرو شدند.
2⃣تفسیر دیگر این که اختلاف سبب مىشود که رأى گیرى هیچ گاه به جایى نرسد و تدبیرها #عقیم بماند.
🔸جمع میان این دو تفسیر نیز مانعى ندارد که اختلاف هم مانع از تصمیم و تدبیر باشد و هم اگر تدبیر و تصمیم صحیحى منعقد شد، آن را بر هم بزند.
❇️روشن است براى انجام هر کار مهمى احتیاج به #فکر و #اندیشه و #تدبیر و #تصمیمگیرى_صحیح است و این کار تنها در فضایى ممکن است که اختلاف در آن نباشد، بلکه تمام کسانى که در آن تصمیمگیرى شرکت دارند هدفشان رسیدن به #نقطه_واحد و حتىالامکان دور از هر گونه خطا و اشتباه باشد.
🔺اما گاه یک نغمه مخالف که یا بدون مطالعه اظهار شده و یا از غرض و مرضى ناشى گشته، مىتواند تمام تصمیمها و تدبیرها را به هم بریزد.
✨گاهى نیز رئیس جمعیت بر حسب تدبیر خود تصمیمى مى گیرد، اما مخالفت بعضى از پیروان آن را عقیم مىکند؛ چنان که در داستان قلم و دوات که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در آخرین لحظات عمرش درخواست کرد آن را بیاورند و فرمانى درباره جانشین خود که #قطعاً على بن ابى طالب (علیه السلام) بود بنویسد و آنچه را قبلاً گفته بود تأکید کند، مخالفت یک نفر (خلیفه دوم) سبب شد که گروه دیگرى نیز نغمه خلاف سر دهند و جلوى این کار گرفته و حتى به ساحت قدس پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) اهانت زشتى شود.
🔺در جنگ احد نیز همین حادثه شوم اتفاق افتاد؛ پیامبر (صلى الله علیه وآله) و جمعى از یاران اصرار داشتند مسلمانان در مدینه بمانند و در برابر دشمن از خود دفاع کنند، زیرا در آنجا بهتر مىشد دشمن را زمین گیر کرد، ولى گروهى از جوانان پرشور مخالفت کردند. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) به احترام نظرات آنها لشکر اسلام را به بیرون و در کنار کوه احد آورد و سرانجام به سبب این موضوع و پارهاى از اسباب دیگر ضربه سختى بر پیکر لشکر اسلام وارد شد.
@syed213
انسان به همانی تبدیل میشود که با آن #فــــــکــــر
میکند
@syed213