آیتالله میرباقری از علمای بزرگ عصر ماست که در چارچوب و امتداد اندیشه امام و رهبری، به تبیین عالمانه کاستیهای معرفتی تمدن غرب پرداخته و برای تمدن نوین اسلامی نظریهپردازی میکند.
ریشه جسارت به ایشان بابت بازخوانی پیام امام(ره) به مهاجرین جنگ تحمیلی، در کینه غربزدگان از امام است.
@syjebraily
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جمهوری اسلامی نیامده است که ایران را آمریکا کند...
برشی از سخنرانی در رویداد عصر پیشرفت
@syjebraily
✨بورس چگونه مردم را ذینفع بدبختی خود میکند؟
متیو دسموند (Matthew Desmond) جامعهشناس سرشناس آمریکایی در فصلی از کتاب «فقر محصول آمریکا» -که ان شاءالله به زودی ترجمه آن منتشر خواهد شد- نشان داده که چگونه سازوکارها و نهادهای سرمایهداری، لشکری از فقرا را برای تامین منافع سرمایهداران ایجاد میکند.
او مینویسد:
«سود شرکتها هنگامی افزایش مییابد که هزینههای کار کاهش یابد. به همین دلیل است که هنگامی که شرکتها دستمزدها را افزایش میدهند، بورس اوراق بهادار نیویورک (مشهور به وال استریت) به سرعت آنها را مجازات میکند. وقتی در سال 2015 شرکت والمارت (بزرگترین فروشگاه زنجیرهای مواد غذایی در جهان) در واکنش به فشارهای مردمی اعلام کرد که قصد دارد حداقل دستمزد کارگران خود را به 9 دلار در ساعت برساند، سرمایهگذاران بورسی از سهام آن روی گرداندند. سهام این شرکت تا 10 درصد سقوط کرد و 20 میلیارد دلار از ارزش بازار آن از بین رفت. این رخداد، رکورد بزرگترین ضرر و زیان را در یک روز شکست.
همین اتفاق در سال 2021 نیز افتاد. بعد از اینکه والمارت قول داد میانگین دستمزد ساعتی خود را به 15 دلار برساند، سهامداران سرمایه خود را بیرون کشیدند و ارزش سهام در یک صبح پنجشنبه 6 درصد سقوط کرد. سهامداران با این کار خود داشتند به والمارت و هر شرکت دیگری هشدار میدادند: اگر دستمزدهایتان را افزایش دهید، باید منتظر عواقبش باشید.
چه کسی از این وضعیت نفع میبرد؟ خب معلوم است، سهامداران. اما آنها چه کسانی هستند؟ آدم وسوسه میشود که آنها را مردانی با کتوشلوارهای مشکی راهراه و کراوات تصور کند که در اتاقهای هیئت رئیسه در آسمانخراشهای نیویورک دور هم جمع میشوند. اما واقعیت این است که بیش از نیمی از خانوارها در ایالات متحده در بازار سهام سرمایه دارند. خود ما سهامدار هستیم!».
اما آنچه دسموند گفته، فقط یک روی سکه است. اینکه نیمی از مردم آمریکا سهامدار بازار سرمایه هستند و از سود شرکتهای بورسی نفع میبرند، کمی گمراهکننده است. چون انسان تصور میکند اگر شرکت بزرگی مانند والمارت دستمزدها را افزایش ندهد، سود آن افزایش مییابد و نفع این افزایش سود را بیش از نیمی از خانوارهای آمریکایی که در بورس سهام دارند، میبرند. یا اگر دستمزدها افزایش یابد، درست است که حقوق کارگران این شرکت افزایش مییابد، اما سهامداران این شرکت که خود «مردم» هستند، زیان میکنند. اما واقعیت این است که در آمریکا 10 درصد از ثروتمندترین خانوادهها بیش از 80 درصد ارزش کل سهامها را در اختیار دارند. به عبارت دیگر، یک سیاه لشکری از سهامداران در آمریکا ایجاد شده که در مقایسه با سرمایهداران آمریکایی، ارزش سهامشان «تقریبا هیچ» است، اما نامشان «سهامدار» است و بدون اینکه سرمایهداران زحمتی بکشند، سر بزنگاههایی مثل افزایش حقوق کارگران، سر و کلهشان پیدا میشود و دستهجمعی برای حفاظت از سودهای نجومی سرمایهداران آمریکایی تلاش میکنند، چون خودشان نیز از این دریای پول، قطرهای کاسب میشوند!
این قصه، شباهت زیادی به سهامداری بخشی از مردم ایران در بورس دارد. چندین میلیون ایرانی، سهامدار شرکتهای فولادی، پتروشیمی، پالایشی، معدنی و... هستند. اما واقعیت این است که 99 درصد سهامداران، سهامدار خرد محسوب میشوند. 41 میلیون ایرانی در بازار بورس سهامدار هستند، اما طبق آماری که چندی پیش از یک مسئول دولتی گرفتم، فقط حدود 350 هزار نفر ارزش سهامشان بالای 200 میلیون تومان است! اینجاست که وقتی میگوئیم نباید فولاد و پتروشیمی ایرانی به دلار به داخل فروحته شود، یا اینکه باید نرخ ارز تثبیت شود، لشکری میلیونی از سهامداران خُرد بورس در مقابل ما صف میکشند!
این بندگان خدا، که قاعدتا از قشر حقوق بگیر جامعه نیز هستند، فریب سود کاذب و ناچیزی را می خورند که در بورس به دست می آورند. چرا؟ اولا نمیدانند که بیشترین زیان را خود اینها از دلاری فروشی مواد اولیه ایرانی میبینند(چون با افزایش نرخ ارز، یا افزایش قیمتهای جهانی، هزینههای زندگیشان از مسکن تا مرکب گران میشود). ثانیا متوجه نیستند که اگر جلوی دلاریفروشی گرفته شود و نرخ ارز تثبیت شود، بیشترین نفع را خود اینها میبرند(چون ارزش پول ملی افزایش مییابد. در نتیجه هم قدرت خرید حقوقی که سر ماه میگیرند بیشتر می شود، هم اینکه ارزش پولی که در سهام دارند، افزایش مییابد).
بله عزیزان! بورس، همانگونه که در آمریکا لشکری از فقرا را برای حفاظت از منافع سرمایهداران بسیج کرده، در ایران نیز همین اتفاق را رقم زده است. رهایی از این وضع، فقط و فقط با بیداری ملت ممکن است. کمک کنید مردم را آگاه کنیم...
@syjebraily
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمریکاییها هم بیدار شدند...
فروردین ۱۴۰۲ در برنامه جهان آرا طی مناظره با آقای مهدی طغیانی نماینده اصفهان، گفته بودم که "فروپاشی آرام آمریکا نیز از دهه ۱۹۸۰ و با اجرای سیاستهای نئولیبرال آغاز شد. درس نئولیبرالیسم این است که میتوانید بزرگترین اقتصاد دنیا هم باشید، اما ۴۲ میلیون نفر از مردمتان غذا برای خوردن نداشته باشند..."
اخیرا دیدم فرید ذکریا، تحلیلگر سرشناس آمریکایی، در شماره جاری مجله فارین افیرز، به همین بحث پرداخته است. آمریکاییها خودشان هم دارند بیدار میشوند. امیدوارم وقتی ما بیدار میشویم، دیر نشده باشد.
فرید ذکریا در مقاله ابرقدرت مردد: "جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی بایدن، طی یکسخنرانی در آوریل ۲۰۲۳ سیاستهای اقتصادی بینالمللی طی چند دهه اخیر را به باد انتقاد گرفت و جهانیسازی و آزادسازی را عامل از بین رفتن پایههای صنعتی آمریکا، صادرات مشاغل آمریکا و تضعیف صنایع حیاتی این کشور دانست.
سولیوان بعدها در همین مجله (فارین افیرز) ابراز نگرانی کرد که "هرچند آمریکا قدرت برتر جهانی باقی مانده، اما تعدادی از بازوهای حیاتی قدرتش فرسوده شده است".
این عبارات، یک انتقاد رایج و آشنا درباره عصر نئولیبرال است، عصری که در آن عده معدودی به نان و نوا رسیدند و اکثریت عقب ماندند".
@syjebraily
✨خلاصهای از کارنامه «مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام»| بخش اول
بر خود لازم می دانم خدمت مردم عزیز ایران کلیاتی از اقدامات صورت گرفته در دوره 5 ساله مسئولیت خود در مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام ارائه نمایم.
1-تحلیل و احصاء احکام سیاستی: اجرایی شدن سیاست های کلی ابلاغی رهبر معظم انقلاب، منوط به ادراک متقن و مشترک از محتوای مورد نظر آنها توسط دستگاه های اجرایی و مدیران کشور بود. به همین منظور، پروژهای برای تحلیل سیاستها و محوربندی محتوای آنها تعریف شد. به نحوی که سیاستهای کلی به بالغ بر ۶۰۰۰ حکم سیاستی مشخص و متمایز تبدیل شدند که مجریان مختلف بتوانند به خوبی وظایف خود را در جهت آنها درک و اقداماتشان را در راستای اجرایی نمودن آنها تعریف و پیگیری نمایند. این مجموعه که فروردین ۱۴۰۰ منتشر شد، زیرساختی برای تمامی اقدامات مرتبط با سیاستهای کلی شد. با روی کار آمدن دولت سیزدهم، طی نامهای این مجموعه را خدمت شهید رئیسی ارسال نمودم که ایشان نیز ضمن قدردانی، تصریح کردند که این کار کمک شایانی بر حرکت دولت بر مدار سیاست های کلی ابلاغی مقام معظم رهبری خواهد کرد.
2- تدوین نگاشت نهادی سیاستها: یکی از زیرساختهای لازم برای انجام امر ارزیابی و نظارت راهبردی سیاستهای کلی، نگاشت نهادی بود. نگاشت نهادی فرآیندی است که طی آن، اجزاء یک سیستم، پویاییهای آن، وابستگیهای متقابل، تعاملات و روابط اجزاء و چگونگی گردش فعالیت مشخص میشود. برای ما واضح بود که مادامی که نقش هرکدام از دستگاهها و نهادهای کشور در نسبت با سیاستهای کلی نظام مشخص نباشد، نمیتوان به تحقق آنها امیدوار بود. این بود که طی پروژه نگاشت نهادی، نقش، جایگاه و نیز وظایف هر کدام از وزارتخانهها، معاونتها و مراکز و سازمانهای اصلی مرتبط با دولت جمهوری اسلامی ایران، معاونتها و مراکز و سازمانهای مرتبط با قوه قضائیه، معاونتها، کمیسیونها و مراکز مرتبط با مجلس شورای اسلامی، نهادها و دستگاههای عمومی، نیروهای مسلح و سایر مراکز و نهادهای فعال در کشور، در ارتباط با سیاستهای کلی نظام تعیین شد. در دولت دوازدهم نیز به صورت پایلوت، برخی احکام سیاستی مرتبط با وزارت امور خارجه، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان بورس اوراق بهادار، معاونت پیشگیری از جرم قوه قضائیه، وزارت ورزش و جوانان، بانک مرکزی و... ارسال و گزارش عملکرد آنان در رابطه با سیاستها دریافت شد. پروژه نگاشت نهادی اینک نهایی شده و آماده بهربرداری در فرآیند ارزیابی و نظارت است.
3- تولید بالغ بر ۶۰ گزارش ارزیابی راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام (از جمله در موضوعات کلیدی ذیل): سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی؛ سیاستهای برنامه ششم توسعه؛ کفایت قوانین ارزی موجود با اهداف سیاستهای کلی نظام مرتبط با ارز؛ مغایرت مصوبات دولت در خصوص رمزارزها با سیاستهای کلی نظام؛ ارزیابی طرح «بانکداری جمهوری اسلامی ایران» از حیث انطباق با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق و مغایرت بودجه های سنواتی با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی قوانین مرتبط با واردات از حیث انطباق با سیاستهای کلی نظام؛ اجرای سیاستهای کلی مرتبط با بازار سرمایه؛ ارزیابی عملکرد احکام سیاستی مرتبط با مبارزه با مفاسد اقتصادی؛ بررسی «اصلاحیه مجلس در رابطه با قانون مناطق آزاد و ویژه اقتصادی» از منظر سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق قانون «چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری - صنعتی جمهوری اسلامی ایران» و قانون «تشکیل و اداره مناطق ویژه اقتصادی جمهوری اسلامی ایران» با بند ۱۱ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی؛ اعزام تیم تخصصی و تهیه گزارشی میدانی از عملکرد مناطق ویژه سرخس و دوغارون و منطقه آزاد قشم در رابطه با سیاست های کلی نظام؛ احصاء مجموعه دیدگاهها و منویات مقام معظم رهبری در بخشهای مختلف به منظور استفاده در بازنگری و بهروزرسانی سیاستها؛ بررسی و تطبیق «قانون مدیریت بحران کشور» با سیاستهای کلی «پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه» و سایر سیاستهای مرتبط؛ ارزیابی طرح ساخت واحدهای مسکونی ۲۵ تا ۴۰ متری از منظر سیاستهای کلی نظام؛ ارزیابی گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در خصوص حسن اجرای سیاستهای کلی مرتبط با موضوع جمعیت؛ ارزیابی پاسخهای دولت دوازدهم به ۱۱ پرسش کلیدی مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره FATF؛ بررسی انطباق «سیاستهای کلی علم و فناوری» با «مسائل علم و فناوری کشور»؛ بررسی سند تحول دولت سیزدهم از حیث انطباق و مغایرت با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی انطباق «اولویتهای ۲۳ گانه ابلاغی رئیسجمهور محترم به وزیر آموزش و پرورش» با سیاستهای کلی نظام؛ بررسی و انطباق طرح «تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش» با سیاستهای کلی نظام؛ و...
@syjebraily
✨خلاصهای از کارنامه «مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام»| بخش دوم
بر خود لازم می دانم خدمت مردم عزیز ایران کلیاتی از اقدامات صورت گرفته در دوره 5 ساله مسئولیت خود در مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام ارائه نمایم.
4- شرکت در جلسات هیئت عالی نظارت: طی سالهای مسئولیت به عنوان رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام، پیوسته در جلسات هیات عالی نظارت که برای بررسی انطباق/مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با سیاستهای کلی نظام تشکیل میشود، حضور یافته و عندالاقتضاء جمع بندی مرکز ارزیابی درباره مصوبات مجلس را ارائه کردم.
5- تدوین سازوکار ارزیابی اثربخشی و کارآمدی سیاستهای کلی نظام: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حکم دوره جدید انتصاب اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، ارائه «پیشنهاد سازوکار برای ارزیابی کارآمدی و اثربخشی سیاستها» را مطالبه فرموده بود. این مسئولیت به مرکز ارزیابی راهبردی سپرده شد و پیش نویس اولیه ای برای این ساز و کار تهیه شد. پیش نویس در جلسات کمیسیون مشترکی که برای این منظور تشکیل شده بود، نهایی و محضر مقام معظم رهبری تقدیم شد.
6- تنقیح سیاستهای کلی نظام: یکی دیگر از ماموریتهایی که رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حکم انتصاب دوره جدید مجمع به این نهاد دادند، تنقیح سیاستهای ابلاغ شده بود. سال گذشته شورای تنقیح سیاستهای کلی نظام تشکیل و مسئولیت دبیری این شورا به حقیر سپرده شد. در گام نخست شیوه نامه تنقیح تدوین و به تصویب شورا رسید و سپس، فرآیند دستهبندی موضوعی و تبویب احکام سیاستی بر اساس شرح وظایف کمیتههای ۲۲ گانه دبیرخانه مجمع انجام شد. نرم افزاری نیز بدین منظور طراحی شد. اینک با همکاری همدلانه روسای کمیسون ها، کمیته ها و کارشناسان دبیرخانه مجمع، فرآیند تنقیح در مراحل پایانی خود قرار دارد که امیدوارم دبیر بعدی شورای تنقیح، این مهم را به انجام رساند.
7- طراحی نظام جامع ارزیابی و نظارت راهبردی بر سیاستهای کلی نظام: مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام، در جهت ماموریت «سامان بخشیدن به مسئله نظارت بر سیاستها» که از ماموریتهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حکم انتصاب دوره جدید مجمع بود، اقدام به طراحی یک نظام جامع ارزیابی و نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی کرد. در این نظام جامع که حاصل پژوهشهای گسترده و برگزاری جلسات تخصصی با صاحب نظران داخل و خارج مجمع تشخیص مصلحت نظام است، دو هدف راهبردی «پایش عملکرد دستگاهها در نسبت با سیاستهای کلی» و «مراقبت از عدم انحراف از سیاستهای کلی» دنبال می شود. در این نظام جامع، زیست بوم ارزیابی و نظارت شناسایی، مولفههای دخیل در امر نظارت احصاء، انواع ماموریت های نظارتی تعریف، الگوهای ثبت برنامه و اطلاعات عملکرد مشخص، و فرآیند انجام ارزیابی و نظارت معین شده است. این طرح پیرو تائید دبیر محترم مجمع، در حال پیادهسازی به عنوان یک سامانه است که امیدوارم به زودی به اتمام رسیده و وارد مرحله بهره برداری شود.
8- تدوین شاخصهای ارزیابی سیاستهای کلی نظام: یکی از مهمترین ملزومات ارزیابی سیاستهای کلی نظام، کلانشاخصهایی است که بتوان با استفاده از آنها میزان تحقق سیاستها را اندازهگیری کرد. از این رو، مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی، مسئولیت تدوین این شاخصها را برعهده گرفت و پس از تهیه دستورالعمل طراحی شاخصها، با همکاری دلسوزانه و مجدانه کمیسیونهای تخصصی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، اقدام به طراحی شاخصهای ارزیابی نمود. دستورالعمل مذکور، در ابتدای سال جاری ابلاغ شد و برای گام نخست، شاخصهای سیاستهای کلی برنامه هفتم در دست تدوین است. امید که تا پایان سال ۱۴۰۳، تدوین شاخصهای ارزیابی سیاستهای کلی نظام، تکمیل گردد.
9- عضویت در کمیته تدوین پیشنویس سیاستهای کلی پولی-بانکی کشور
10- عضویت در کمیته تدوین پیشنویس سیاستهای کلی برنامه هفتم پیشرفت
@syjebraily
✨مرکبی به مقتضای طریق باید...
از روزی که انقلاب اسلامی را شناخته و به امامین آن ایمان آوردیم، پیامش را به عقل دریافته و مقصد و مقصودش را به چشم دل دیدیم، آتشی در جانمان افتاد که حتی برای لحظهای خاموش نشده است. چه، در عصر حاضر، آنکه فلسفه حیات را دریافته و مبداء و معاد را درک کرده و به وعده «عبدی أطعنی أجعلک مثلی» ایمان آورده باشد، نمیتواند نسبت به انقلاب اسلامی بیتفاوت باشد، مطیع ولایت فقیه نباشد و در این جهت نکوشد.
انقلاب اسلامی، اهداف و غایات آرمانهایی برای خود ترسیم کرده است. صراحت دارد که میخواهد بر مبنای معارف اسلامی، تمدن نوین اسلامی را شالودهریزی کند؛ میخواهد بشریت زخمخورده و غمگین و آزرده و افسرده از حوادث گوناگون قرنهای اخیر را به آفاق جدیدی برساند و به او کرامت ببخشد. در این افق تمدنی، ساحات مختلف حیات بشر صُوَری دارند. اقتصاد، فرهنگ، سبک زندگی، شهرسازی، سلامت و... هر کدام صورتی دارند. به برکت انقلاب اسلامی، طی ۵ دهه اخیر مطالعات علمی-تحقیقاتی گستردهای در این جهت انجام شده و قسم مهمی از این صورتها اینک برای ما آشکار است. اما به دو دلیل، آنگونه که باید و شاید اجراییسازی ایدههای تمدنی در دستور کار ساختارهای رسمی کشور قرار نگرفته است. نخست، غلبه گفتمانی سرمایهداری نئولیبرال در فضای عمومی و آکادمیک کشور؛ و دوم، خلاء کادرسازی متناسب با گفتمان تمدن اسلامی. پذیرش این مفروضات، طبعا مسئولیتها و ماموریتهایی را متوجه انسان میکند؛ و این حقیر امروز دقیقا در موقعیتی قرار گرفتهام که نمیتوانم نسبت به این مهم بیتفاوت باشم.
لکن انسان وقتی هدفی را برمیگزیند، وقتی مقصدی را انتخاب میکند، لاجرم باید به لوازم و اقتضائات آن نیز ملتزم باشد. باید به مقتضای مسیرش مرکبی راهوار اختیار کند. چرا که چه هدف اشتباه انتخاب شود و چه در گزینش مسیر و اسباب سفر خطا شود، به مقصد نخواهیم رسید. واقعیت این است که مسئولیت مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام که از سال ۱۳۹۸ بر عهدهاش دارم، مسئولیت خطیری است. این مرکز پیرو تفویض اختیار رهبر معظم انقلاب اسلامی در بند ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی و بر اساس تبصره ماده ۶ مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام که در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ توسط معظم له ابلاغ شد، تاسیس شده است. اهمیت این مجموعه برای حقیر به قدری بوده که آن را بر پیشنهادهای گوناگون، چه مسئولیتهایی که در دولت شهید رئیسی پیشنهاد شد و چه نمایندگی در مجلس، ترجیح دادهام. لکن با وجود کارهای بزرگی که در این ۵ سال صورت گرفته و اقدامات قابل توجهی که در دست انجام است، این مجموعه یک دستگاه نظارتی است و طبیعتا ظرفیت لازم را برای عینیت بخشیدن به دغدغههای مهم «پیادهسازی ایدههای تمدنی» یا «گفتمانسازی و کادرسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی» را ندارد. بلکه محدودیتها و محذوریتهایی را نیز بر کنش در این جهت تحمیل کرده است. این بود که از جناب آقای دکتر ذوالقدر دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام که لطف و محبت زیادی نیز به حقیر دارند و ارادتمند ایشان هستم، درخواست کردم از این مسئولیت کنارهگیری کنم.
پس از این، فعالیت های علمی خود را کماکان به عنوان عضو هیئت علمی گروه تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه خواهم داد. لکن برای پیگیری اهداف پیش گفته، یعنی کادرسازی و گفتمانسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی و پیادهسازی ایدههای تمدنی، به اتفاق جمعی از نخبگان انقلابی، در حال تاسیس یک حزب سیاسی رسمی هستیم که انشاءالله به زودی یک فراخوان سراسری برای عضوگیری نیروهای معتقد به این گفتمان، صادر خواهد شد.
@syjebraily
✨ تعیین ناظر توسط منظور؟!
اخیرا یک عضو اتاق بازرگانی فاش کرده که این مجموعه با آقای دکتر پزشکیان قرار گذاشته که وزیر صمت (صنعت، معدن و تجارت) را اتاق بازرگانی معرفی کند.
در توئیتی نوشتم که "تعیین وزیر توسط ذینفعان، آخرین میخ به تابوت موجودیتی به نام دولت است".
آقای عطاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات، در پاسخ به این توئیت نوشته است: "خيلى زود از ميخ و تابوت استفاده كرديد! اندكى صبور باشيد. تا دولت معرفى شود. اگر مثل همه دولت ها معرفى وزيران در سايه انجام مى شد. مرجح بود!؟".
در پاسخ به وی نوشتم "لطفا از زاویه رقابتهای سیاسی به این مسئله نگاه نکنید. مسئله منحصر به این جریان و آن جریان نیست. آقای دکتر قالیباف هم به اتاق بازرگانی رفت و وعده سپردن تصمیمات اقتصادی به اتاق را داد که موضع گرفتم. من نگران نهاد دولت در این کشور هستم که باید خادم مردم میبود، نه عامل سرمایهداری".
وزیر صمت رئیس شورای عالی نظارت بر اتاق بازرگانی است. دکتر پزشکیان به اتاق بازرگانی قول داده که رئیس شورای عالی نظارت بر اتاق را اتاق معرفی کند؟! منظور، ناظر را تعیین کند؟
سلطه جریان سرمایهداری بر تصمیمگیری و سیاستگذاری در کشور به طرز غیرقابل باوری در حال گسترش است. حتی آقای قاضی زاده هاشمی نیز در تبلیغات انتخاباتی وعده داد رئیس اتاق بازرگانی به عضویت هیئت دولت درآید.
جریان سرمایهداری مجموعهای به نام اتاق بازرگانی ایجاد کرده، در شوراهای تصمیمگیر کشور عضو است و امروز در مقام تعیین وزیر قرار گرفته است.
ما نیازمند تحولی اساسی در نظام اقتصادی هستیم، لکن عجالتا این اقدام ترمیمی ضروری است: جامعه کارگری و کارمندی نیز باید در این شوراها صاحب کرسی باشد.
@syjebraily
✨نقدی بر مکانیسم کابینهسازی دکتر ظریف
در ابتدای کار دولت سیزدهم در جلسهای ناظر به تعیین اعضای کابینه، به عزیزان دست اندرکار پیشنهادی دادم که مقبول نیفتاد. این ایام، تکرار آن نکته خطاب به دکتر ظریف خالی از لطف نیست: «شاخص و ملاک چینش مسئولیت دستگاهها، ماموریتی باشد که برای دستگاهها در نظر دارید». در میانه کار دولت نیز وقتی شهید رئیسی اجرای یک سیاست را در حوزه کاری یک دستگاه پذیرفتند، برادر عزیزی برای مسئولیت دستگاه مربوطه نامزد بود که خطاب به شهید عرض کردم ایشان نه قائل به این سیاست است و نه قادر به اجرای آن. اما نهایتا همان برادر منصوب شد و دیدیم که نه قائل بود و نه قادر...
امروز نیز که آقای دکتر ظریف بحث چینش اعضای کابینه را دنبال میکنند، همه رقم شاخصی از جنیست تا قومیت و مذهب برای انتخاب وزیران مطرح است جز ماموریت و اعتقاد و توان افراد برای اجرای آن. کابینه، محل تقسیم غنایم نیست که بخواهیم برای گروههای گوناگون، سهم قائل شویم و چه در کارگروهها و چه در امتیازبندیها، این نگاه را حاکم کنیم. باید ببینیم در هر دستگاه، انجام کدام ماموریت اولویت دارد و چه کسی قائل و قادر به این امر است. دیدگاهها و سوابقش را بررسی کنیم و امتیاز دهیم.
شاید گفته شود که آقای دکتر پزشکیان اعلام کردهاند برنامهای ندارند که بخواهند بر اساس این برنامه، ماموریتها را احصاء کنند. این اشکال وارد نیست. چون مکرر در اظهارات آقای پزشکیان، بر اجرای سیاستهای برنامه پنجساله هفتم تصریح شده و به نظرم اولین منزل التزام به وعده انتخاباتی ایشان، همین چینش اعضای کابینه بر اساس ماموریتهای معین شده در برنامه هفتم است.
برای نمونه، در بند6 سیاستهای کلی برنامه هفتم آمده است: «تأمین امنیت غذایی و تولید حداقل ۹۰ درصد کالاهای اساسی و اقلام غذایی در داخل، همراه با حفظ و ارتقاء ذخایر ژنتیکی و منابع آبی و افزایش سطح سلامت و ایمنی مواد غذایی». اگر آقای پزشکیان بخواهد این سیاست را اجرایی کند، شخصی را باید برای وزارت جهاد کشاورزی برگزیند که اولا قائل به خودکفایی در کشاورزی باشد (مانند آقای عیسی کلانتری نباشد که میگفت خودکفایی مزخرف است)، ثانیا هم خودش و هم تیمش، قادر به اجرای برنامه پیش بینی شده برای تحقق این هدف باشد. اخیرا شنیدم آقای پزشکیان از شرکت دانش بنیانی که به فناوری SSTI در زمینه آبیاری دست پیدا کرده، بازدید کردهاند. این فناوری که در بیانات 10 بهمن 1401 رهبر حکیم انقلاب اسلامی با تولیدکندگان نیز مورد اشاره و مطالبه قرار گرفت، مصرف آب را تا ۷۵ درصد کاهش داده و محصول را تا 50 درصد افزایش میدهد؛ یعنی میتواند کشور را برای همیشه از بحران آب و غذا نجات دهد. این طرح در دولت شهید رئیسی، در بخشهایی از کشور به صورت آزمایشی اجرا شد و نتایج آن شگفت انگیز بوده است(از جمله در 100 هکتار نیشکر خوزستان که پیشنهاد می کنم آقای پزشکیان در این ایام از پروژه مذکور بازدید کنند). در ماده 33 قانون برنامه هفتم نیز اجرای این طرح در اراضی بالای 10 هکتار کشور تکلیف شده است. لذا، هم یک راه حل کارشناسیشده که آقای پزشکیان رویش تاکید داشتند برای حل مسئله وجود دارد، هم تکلیف برنامه هفتم و سیاستهای رهبری است که آقای پزشکیان بارها آن را برنامه خود اعلام کردند. بر این اساس، این پروژه ماموریت اصلی وزارت جهاد در دولت چهاردهم است و وزیر جهاد، بر مبنای اعتقاد به این پروژه و توانمندی در اجرای این پروژه انتخاب شود. اینکه زن باشد یا مذهبش چه باشد و... تفاوتی نمی کند!
برای سایر دستگاه ها نیز رویکرد انتخاب مسئول باید همین باشد. سیاستها و قانون برنامه هفتم را ملاک قرار دهید. ایدههای کارشناسی شده برای تحقق اهداف برنامه را برگزینید و سپس دنبال فرد و تیمی بگردید که قائل و قادر به اجرای این ایدهها باشند. در این صورت هم به وعده خود به مردم پایبند بودهاید، هم ان شاءالله موفق خواهید شد.
@syjebraily
هدایت شده از هاد
کتاب #قدرت_و_پیشرفت دکتر سید یاسر جبرائیلی را در کنار #دکترین_شوک مطالعه می کنیم تا منازعات تفکر انقلابی و تفکر نئولیبرال را بهتر درک کنیم
@haad1442
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فلسفه ابلاغ سیاستهای کلی اصل ۴۴ این بود که ما بیاییم از انگیزه خلق ثروت بخش خصوصی، که کمونیسم آن را میکُشد و نئولیبرالیسم رهایش میکند، برای پیشبرد منافع عمومی استفاده کنیم.
@syjebraily