بسم الله الرحمن الرحیم
#سازمان_رشد
ماجرای جمشید و مریم
🖌دکتر مصباحالهدی باقری کنی
چهار سال پیش در ایام درگذشت خانم مریم میرزاخانی، یادداشتی شخصی برای خودم و چند تا از بچه های مرکز رشد نوشتم که البته چند ماه بعد اون رو به روز کرده و متناسب با برخی وقایع اون روزها،منتشر کردم.اما این روزها به چندین مورد برخوردم که هنوز هم اون یادداشت و اون نگاه رو،حاکم و البته مخل مسیر اثرگذاری و تعالی آدمها و مملکت در نظام علمی میدونم.طراحی مسیر درست، مرد عمل با ایده تحول میخواد ،که متاسفانه بیشتر کارگزاران حداکثر مرد اداره وضع موجودند.دوست داشتین نگاهی بیاندازین:
https://www.mashreghnews.ir/news/802079
#امروز_رشد
#ایده_تحولم_آرزوست
#مصباح_الهدی_باقری
#مرز_رشد_دانشگاه_امام_صادق
بسم الله الرحمن الرحیم
#کتاب_رشد
یادداشتی از دکتر مصباحالهدی باقری کنی
اقتصاد علم نما..؟!
⏪ استاد بزرگوار #دکتر_درخشان بعد از سالها تلاش، کتاب *فریب بزرگ ؛ علم اقتصاد یا اقتصاد علم نما* را تمام کردند.کتابی که از آغاز با این عهد دنبال شد که *تقدیم به حضرت #آیت_الله_باقری_کنی (حفظهالله) شود. ایشان در مقدمه کتاب مینویسند:
*موضوع اين كتاب بررسي نقادانهای از منشأ #علم_اقتصاد_جديد است. در اين بررسی رويكرد تاريخی را اتخاذ كردهايم. اكثريت #اقتصاددانان_معاصر بر اين عقيدهاند كه اقتصادِ جديد ساحتی علمی است بدين دليل كه روش تحليلی بهكار رفته در آن بهواقع رياضی است. از اينرو به منشأ و ماهيت #رويكرد_رياضی به اقتصاد پرداختهايم زيرا كه از اهميت نظری بسيار بالايي برخوردار است. اين رويكرد مبتني بر مفاهيم و روابط اقتصاديی انتزاعی است كه فقط براي بهكارگيری رياضيات مناسباند. ما بر اين عقيدهايم كه رويكرد رياضی موجب شده است كه ظرفيت علم اقتصاد در توضيح و رويارويی با مسائل اقتصادی در دنيای واقعی محدود شود در حالي كه اين مسائل برای #سياستگذاران_اقتصادی از اهميت بسيار زيادی برخوردار است.
نشان دادهايم آنچه از رويكرد رياضی به اقتصاد حاصل شده است چيزی جز « #اقتصادِ_علم_نما » نيست كه امروزه به علم اقتصاد جديد معروف است. اقتصادِ علمنما فريب بزرگی است زيرا كه چهرۀ زشت #سرمايه_داری را در پشت نقاب زيبای «اقتصادِ علمی» كه ادعا میشود مستقل از ارزشهاست پنهان میكند. اقتصاددانان سرمايهداريی معاصر چنين میپندارند كه اقتصاد علم است زيرا كه ماهيتِ رياضی دارد. چنين باوری وجود رابطۀ متقابل بين اقتصاد و #نظام_ارزش_های_اخلاقی را نفی میكند در حالی كه چنين رابطهای در واقعيت وجود دارد.
💠 #اقتصاد_اسلامی بر #ارزش_های_الهی برای فرد و جامعه مبتنی است و لذا اقتصادِ علمنما موانع بزرگی را در مسير كشف اين نظام ايجاد كرده است. در اين كتاب توضيح دادهايم كه علم اقتصاد متعارف موجب شده است كه توانمندی و گسترۀ درك ما از #رويكرد_های_ارزش_بنيان به تحليلهای اقتصادی محدود شود. نخستين گام اساسی در ساختن چارچوبي مستحكم برای فرآيندهای نظريهپردازی و سياستگذاری در اقتصاد اسلامی توجه به همين حقيقت است.
✳️اين كتاب را در درجۀ اول براي دانشپژوهانی نگاشتهايم كه قصد دارند #پژوهش_در_اقتصاد_اسلامی را ارتقاء بخشند. هدف #رويكرد_اسلامی به #علوم_انسانی اين است كه ابعاد مختلف حيات بشری مشتمل بر امور اقتصادی و سياسی و اجتماعی و فرهنگی را در چارچوب منسجمی كه مبتنی بر نظام ارزشهای اسلامی است يكپارچه كند...*
📢انشاءالله فردا سه شنبه هفتم تیرماه ساعت یازده و نیم قبل از ظهر نسخه اولیه این کتاب *رونمائی* میشود.استاد تمایل قلبیشان بر رونمائی از این اثر در مرکز رشد بوده است.لذا دوستانی که تمایل به حضور در این جلسه دارند، یا به دفتر مرکز رشد (آقا میثم اخلاقی عزیز) اعلام کنند یا به شماره 09333063762 پیامک کنند تا متناسب با تعداد حضار،در خصوص مکان تصمیمگیری و اطلاع رسانی شود.
#امروز_رشد
#مسیر_رشد
#استاد_هادی
#مکتب_رشد
#مرکز_رشد_دانشگاه_امام_صادق علیهالسلام
@syjebraily
بسم الله العلی الاعظم
آمد که آفتابپرستها،قبله نما نشوند..
دکتر مصباحالهدی باقری کنی
🔘 #محرم_حسین در راه است. عزیز #فاطمه، حالا به نزدیک کربلای وصال و فراق رسیده است... حسین، راه آسانی انتخاب نکرده، بل سختترینها را به جان خریده، نه برای خود که برای #آزادی و شرافت و #حقیقت_انسان : انسان بودن، انسان ماندن و انسان رفتن... تازه! سختتر هم کرده آنگاه که نه خود که هر که خودی است و مشق آزادگی کرده را، همسفر راه نموده... حالا در این وانفسا، کسانی بودند و هستند که داد میزنند و یقه پاره میکنندو انذارش میدهند که:
◽️ #حج را رها کردهای؟!
جانِ شیرین به خطر انداختهای؟!
دیگرانی را هم با خود به مهلکه بردهای؟!
رها کن این راه و رأی را...
دو روز دنیا را به چه ارزش که جان پرارزش را به سختی و تلخی اندازی...
بنشین! بمان! حج بگذار و تلخی و سختی و درشتی وا بِنه!
همه آنچه میخواهی را آرام با خدایت نجوا کن!
گوشه #مسجدالحرام بنشین و بگو با او هر آنچه که دل تنگت میخواهد!
از خودش بخواه! تو که #عرفه خوانی!
اگر خیرت باشد میدهندت و اگر نباشدت که تو تکلیف تمامی..."
🔳 وایوایوای... چه جملات آشنایی! برای نیامدن چقدر حجت بزک کرده پیدا میکنند اما نمیدانند که برای راهی شدن، باید دلی ساخته باشی پر از حسین و زینب... از گل #علی_و_فاطمه ... وَه! چه درّ کمیابی...
"فاللهُ خَیرٌ حافظاً" را خواندند؛ زینب برای حسین و حسین برای زینب... دلهای آماده آمدند و واماندهها ماندند مثل همیشه...
🔴 حسین مسافر شد، حسین مهاجر شد...
آمد که حجت تامّه شود برای هر مردّدِ واماندهای...
آمد که آفتاب تمام شود برای هر خیمه شببازی...
آمد که سجادهنشینها قیمت بازار بندگی را لوث نکنند...
آمد که گوشهنشینان، ملاک زهد و تهجّد نشوند...
آمد که قاریان و تالیان، تراز مسلمانی نگردند...
آمد که ولینشناسها نرخ بازار عاشقی نشکنند...
آمد که آفتابپرستها، قبلهنما نشوند...
آمد که مذاکره، نسخه بدل مجاهده نشود...
آمد که مصلحتاندیشان ولی نشناس، تقیه جاری نکنند...
آمد که کاسبان بهانه و توجیه، دکان باز نکنند...
آمد... آمد... آمد تا حقیقت، قیمتِ جان پیدا کند و حقیقتجوئی، جانبازی؛
آمد که سرمشق را تا به انتهای "تحریر شد" امضا کند...
و عجب آنکه با خونش، امضای آن شد... هر چند مُقَطّع و تکه تکه... هر
تکهاش جائی و هر آیهاش، گوشهای... انگار آنگاه که عرفه میخواند همه این تکهها را میدیده:
🔳 "ای خدای من! شهادت میدهم با حقیقت ایمانم و یقینهای قطعی و محکمی که دارم و توحید خالص و آشکارم و اعماق پنهانی وجودم و آویزههای راههای نور چشمم و چینهای صفحه پیشانیام و روزنههای راههای نفسم و پرّههای نرمه تیغه بینیام و حفرههای پرده شنواییام و آنچه که بر آن بر هم نهاده دو لبم و حرکتهای زبانم و جای فرورفتگی سقف دهانم و محل روییدن دندانهایم و آن قسمت از زبانم که با آن میچِشم و آنچه درون جمجمهام قرار دارد و مجرای عبور غذا در میان گردنم و آنچه را قفسه سینهام در برگرفته و بندهای پی شاهرگم و آویختههای پرده دلم و قسمتهای مختلف کبدم و آنچه را در برگرفته غضروفهای دندههایم و جایگاه مفاصلم و پیوستگی عضلاتم و اطراف انگشتانم و گوشتم و خونم و مویم و پوستم و عصبم و نایم و استخوانم و مغزم و رگهایم و تمام اعضایم و آنچه در ایام شیرخوارگی بر آنها بافته شد..."
⚫️ چقدر حروف مقطعه حسین جانسوز است...
انگار میخواست با تکهتکه وجودش "قل هو الله" بخواند...
انگار میخواست حد و مرز "ثم استقاموا" را یادمان بدهد...
انگار میخواست غایت "کَدحاً" را معنا ببخشد...
انگار میخواست "من یتقالله" را تفسیر کند تا راه سعادت در "یَجعَل لَه مَخرَجا" خوب روشن شود...
انگار میخواست "عِندَ رَبّهِم یُرزَقون" را مقابل "فی طُغیانِهِم یَعمَهون" شان به رخ بکشد...
انگار میخواست "استَعینُوا بِالصَّبر وَ الصَّلوه" را تجلّی بخشد،
انگار میخواست "رِجالٌ صَدقوا ما عاهَدوا الله علیه" و "رجال لا تُلهیهم..." را از اَشباه رجال دنیاپرست و دنیاخوار به ما بشناساند...
و انگار میخواست #بهای_بهشت را به بالاترین قیمت خود برساند... قیمت جان، قیمت جوان، قیمت #حنجر_بریده، قیمت گلوی نو رسیده، قیمت برادر، قیمت سر که سرنگون شده... و از همه سختتر قصه پرغصه معجر و گوشواره و گوشپاره...
#امروز_رشد
#الگوی_رشد
#مصباح_الهدی_باقری
#مرکز_رشد_دانشگاه_امام_صادق علیهالسلام