هدایت شده از عالَم سیاست || داود مدرسی یان
🔴 اندر حکایت پتروکراسی!
🔹فردا استاد دانشگاه مملکت، سرکلاس یا جلوی دوربین، ژست میگیرد: چرا باید قیمت این آبمعدنی نیملیتری، بیشتر از یک لیتر بنزین باشد؟ چرا سرمایهی مملکت(بنزین) را حراج میکنیم؟ دانشجو میپرسد چاره چیست؟ نگاهی به افق کرده و میگوید: نرخ #بنزین باید افزایش یابد تا به فوب خلیجفارس برسیم!
🔸آیا او نمیداند یا کتمان میکند که افزایش قیمت آب معدنی بخاطر افزایش قیمت محصولات پتروشیمی، آن هم به دلار روز است نه بخاطر نیم لیتر آب؟! پس چرا از یک طرف افزایش نرخ دلار را تجویز میکند، از طرفی خوراک گازی ارزان به پتروشیمیها را با فرمولهای دِمُدهی اقتصاد متعارف کلاسیک، اثبات میکند و از طرفی دیگر هم پیشنهاد افزایش نرخ بنزین را میدهد؟ این چرخه کی قرار است متوقف شود؟
🔹تا کی قرار است پتروشیمیها، پتروپالایشگاهها و فولادیها، مواد اولیه را رایگان یا به ریالِ ارزان دریافت کنند اما محصولات خود را به دلار روز، به تولیدکنندگان داخلی بدهند و از مالیات هم معاف بشوند؟! کدام دولت لیبرال در جهان این کار را میکند؟
🔸نامه برخی افراد بعنوان روزنامهنگار اقتصادی به محمد #مخبر معاون اول دولت، در حمایت از کاهش نرخ خوراک اولیه پتروشیمیها و افزایش نرخ محصولات آنها هم در نوع خود جالب بود! چرا به مخبر؟ نوشتهاند که آفرین همین مسیر را ادامه دهید و اسیر پوپولیسم نشوید!
🔹کاش روزی اسناد حمایت مالی پتروشیمیها از برخی روزنامههای اقتصادی، در قالب آگهی و رپورتاژ شفاف شود.
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
هدایت شده از عالَم سیاست || داود مدرسی یان
اینکه برخی از اقتصادخوانده های داخلی حاضر نیستند نتایج اجرای سیاست های نئولیبرالیسم در سوریه از 2005 به این طرف را ببینند و می خواهند با جوک و طنز عبور کنند برای این است که مخاطب را نادان بار بیارند. به طنز میگن سوریه و نئولیبرالیسم؟
بله نئولیبرالیسم که شاخ و دم نداره!
نئولیبرالیسم یعنی اجرای سیاست های اقتصادی حذف یارانه ها و تبدیل آن به نقدی، خصوصی سازی و واگذاری اموال عمومی به طبقه سرمایه دار، خصوصی سازی آموزش و بهداشت و عرصه های مهم حاکمیتی، جهانی سازی قیمت ها، تضعیف پول ملی در برابر ارز دلار و ...!
سوریه از 2005 وارد این وادی شد.
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
هدایت شده از عالَم سیاست || داود مدرسی یان
از این تغییر رویکردها زیاد داریم مثلاً فرار از کار جدی سیاسی به کار تربیتی در مساجد، فرار از کار سیاسی مستمر و کادرسازی سیاسی به هیئتهای هفتگی و مناسبتی،
فرار از "مبارزه با فقر و فساد و نابرابری" به فعالیتهای جهادی و محرومیتزدایی
فرار از کار جدی اجتماعی به هیئتداری و جلسات حفظ قرآن.
خیلی از نیروهایی که میتوانند در عرصه سیاسی و اجتماعی کار اساسی کنند و جریان و جبهه برای تغییر و تحول راه بیاندازند، به کارهای "خوب" و "جذاب" پناه میآورند. چون این کارها دردسری ندارد!
دعوایی ندارد؛ مانعی ندارد. مسئولان نظام و دستگاههای اجرایی و بزرگان همه از قِسم دوم فعالیتها استقبال میکنند. دستگاههای امنیتی خیلی استقبال میکنند.
البته در دل هر کاری سختیهایی هست، موانعی وجود دارد و ما اصل این کارها را نفی نمیکنیم. همینهای کارهای هیئتی و جهادی و قرآنی هم از بد حادثه دچار حواشی متعدد و موانع مختلف میشود. از حسادت و چشم و همچشمی تشکل ها و گروهها و مساجد و هیئات گرفته تا عدم تحمل همین مجموعههای مردمی توسط سازمانهای حکومتی و دولتی و حوزه و بسیج و از طرفی دعواهای درون مساجد جوانان با هیئت امنا و ...! یعنی همینها هم کلی دردسر دارند. باید بروید از نزدیک ببینید چه عرض می کنم!
اما وقتی همگان به این کارها(یعنی کارهای خوب و جذاب ولی در اولویت پایینتر نسبت به آن کارهای اساسی) دچار شدند و بخاطر هزینهها و سختی ها و تبعات کارهای جنس اول، از مبارزه نفسگیر با فقر و فساد و تبعیض به فعالیت های تربیتی و هیئت و کار خیریه مشغول پناه بردند، جامعه تهی از ارزشهای اصلی میشود. میشود همین وضعیتی که امروز شاهدش هستیم!
معتقدم این تغییر رویکرد جامعه حزباللهی از دهه ۷۰ به این طرف، کمکم ایجاد شد و به وضعیت امروز رسیده. به حزباللهی جماعت تزریق کردند که تو چکاره مملکت هستی؟ تو چکاره فولاد و نفت و پتروشیمی هستی؟ تو فقط باید بروی در مسجد و هیئت به سر و صورت بزنی! تو فقط در انتخاباتها به نیروهای سیاسی اصولگرا رای بدی علیه اصلاحطلبان!
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3