✴️روزی که امریکا از جهان جا ماند
🔸اعتراف به ناکامی و شکست در موضوع احیای مناسبات ایران و عربستان، البته صرف رسانههای این کشور نیست و با نگاهی به تحلیلهای صورت گرفته توسط برخی از اندیشکدههای امریکایی به خوبی میتوان این توافق را خارج از تحلیلها و برداشتهای آنها از مناسبات حاکم بر جهان دانست، در واقع آنها با همان نگاه ابرقدرتی امریکا به مساله سیاستورزی در ریاض نگاه میکردند در حالی که از سالها پیش و همان زمانی که دونالد ترامپ در اظهارنظری که آبرو و حیثیت برای خانواده حاکم در عربستان نگذاشت و آنها را «گاوشیرده» خطاب کرده بود، این سیاست و نگاه تغییر کرده بود.
🔸اینکه فکر کنیم آنچه در پکن روی داده حاصل تغییر دیدگاه و رویکرد در همین دو سه ماه گذشته و از زمان سفر رئیس جمهور چین به ریاض است، به شدت دچار خطای تحلیلی شدهایم؛ بن سلمانی که فکر میکند میخواهد بعد از پدرش دههها در عربستان سلطنت کند، نیاز دارد تا در افکار عمومی کشورش خودش را چهرهای مقتدر، مستقل، دارای اراده و تصمیمگیر معرفی کند. این مساله به ویژه برای قشر عمدتاً جوان سعودی که بسیاری از آنها تحصیلکرده بهترین دانشگاههای غرب هستند از اهمیت بسزایی برخوردار است. این نگاه و دیدگاهی است که هیچ یک از رسانهها و اندیشکدههای امریکایی حاضر به گفتن و نوشتن در مورد آن نیستند.
🔸بر همین اساس است که آنها شگفتزده، در این مورد قلم زده و تلاش کردهاند تا خارج از چارچوبهای ذهنی غافلگیرشده موضوع را تحلیل و بررسی کنند. اما هر چه نوشته و گفتهاند باز هم حداقل برای مخاطب قانعکننده نیست. از آنجایی که بسیاری از این اندیشکدهها در بودجه عربستان ردیف دارند و معمولا به عنوان بخشی از لابی سعودیها در امریکا عمل کرده تا سیاستها، راهبردها و چهره خشن آل سعود را در این کشور به نوعی «تطهیر» کنند، غافلگیری این بخش از «امریکای فکری» نه «امریکای نظامی و سیاسی» از آن دست اتفاقاتی است که میتواند تا مدتها محوری مهم برای تحلیل و بررسی باشد.
🔸از سوی دیگر، از صدها اندیشکده امریکایی بسیاری از آنها طرف قرارداد پنتاگون، سیا و دیگر نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و همچنین دستگاههای سیاستگذاری امریکا هستند. باتوجه به اینکه معمولاً پژوهشگران در این اندیشکدهها به صورت دورهای توسط این نهادها در حوزههای مرتبط به روز شده و دیتا برای تحلیل دریافت میکنند (مانند آنچه که نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال در مورد شروط عربستان برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی منتشر کردند) غافلگیری و بهت آنها از امضای توافق میان تهران و ریاض نشان میدهد دستگاههای بالاسری و به قولی متولی آنها نیز در این زمینه دچار نوعی واماندگی در اطلاعات و خبر شده است.
🔸البته این فقط رسانهها و اندیشکدههای امریکایی نیستند که در این زمینه به شدت غافلگیر شده و نمیدانند که باید دقیقا چه کسی را مورد انتقاد قرار بدهند. آنها بدون شک نه میتوانند ریاض، نه تهران و نه پکن را مورد حمله قرار بدهند و تنها جایی که میماند، کاخ سفید است. به عنوان مثال مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری ترامپ روز یکشنبه در گفتوگو با یک شبکه رادیویی به توافق عادیسازی روابط ایران و عربستان واکنش نشان داد و به ایالات متحده در مورد نزدیکتر شدن روابط چین با ایران، روسیه و کره شمالی هشدار داد.
🔸بولتون گفت: ما ساکت نشستهایم، درحالیکه چینیها، روسها، ایران، کره شمالی و چندین کشور دیگر در حال پیشروی هستند تا روابط خود را تقویت و ما را در حوزههای مختلف تهدید کنند. این نشان میدهد که عربستان سعی دارد طرف روسیه و چین را از دست ندهد، زیرا از نظر ریاض، آمریکا عزم و اراده کافی برای مقابله با ایران و محافظت از جهان در برابر تهدیدات این کشور را ندارد. چینیها یک استراتژی مشخص دارند و از آن پیروی میکنند اما ما در آمریکا هر روز از این شاخه به آن شاخه میپریم.
🔸همین موضع را هم یک سناتور امریکایی دارد؛ مایک ترنر، سناتور جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا توافق ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک را که با میانجیگری چین انجام شد و نفوذ دولت آمریکا در منطقه را زیر سوال برد، «بسیار نگرانکننده» توصیف کرد. او در گفتوگو با شبکه ایبیسی با بیان اینکه این که عربستان در جای دیگری به دنبال حمایت بگردد غیرمنتظره نیست. بلکه روی آوردن آنها به ایران است که بسیار غیرمنتظره و مطمئنا بسیار نگرانکننده و ناامیدکننده است؛ گفت: دولت بایدن زیادی ترسو است، [به طور مثال] در رویکردشان نسبت به روسیه و من فکر میکنم در قبال چین هم میترسند کاری کنند که آنها را تحریک کند. آنها واقعا در حال تبدیل شدن به تهدیدی نظامی برای آمریکا هستند. من فکر میکنم که ما باید پاسخی قوی بدهیم.
@syriankhabar
🔳روایت الکاظمی از «دخالتها»یی که مانع از نهایی شدن مذاکرات بغداد شد
▪️مصطفی الکاظمی نخستوزیر موقتِ پیشین عراق گفتوگویی با روزنامه سعودی الشرق الاوسط کرده که نگاه به برخی از موارد آن خالی از لطف نیست. این گفتوگو البته قبل از امضای معاهده پکن صورت گرفته؛ اما نکات بسیار جالبی دارد که به ویژه بخشهای مرتبط با ایران آن قابل توجه است و نشان میدهد حضور بعثیها در کنار الکاظمی چه اثراتی بر وی داشت و این افراد و افکار چگونه باعث شدند تا در دوره الکاظمی که با این ادعاها به تهران سفر میکرد (مشخص نیست چقدر را راست گفته و چقدر دروغ) در طول دوره سه ساله حکومتش به اندازه تمام طول تاریخ جمهوری اسلامی اختلاس دزدی صورت بگیرد.
▪️ مصطفی الکاظمی در پاسخ به این سوال که سفر اول شما به ایران بعد از انتخاب به عنوان نخست وزیر چگونه بود و با چه کسانی دیدار کردید گفت: در آن زمان آقای حسن روحانی، رئیس جمهور بود، به صراحت در یک نشست خبری با حضور روحانی اعلام کردم که ما نیازمند روابط میان دو کشور هستیم نه دخالت در امور داخلی عراق. ما از کشورهایی که در جنگ با داعش به ما کمک میکنند تشکر میکنیم و باید فراموش نکنیم که بخشی از این کمکها دواطلبانه و بخشی دیگر بهای آن را پرداخت میکنیم. من این اظهارات را با شفافیت در تهران اعلام کردم و همچنین تاکید کردم که روابطمان با کشورهای عربی در راستای منافع عراق و منافع تمام منطقه است.
▪️وی درخصوص دیدارش با رهبر انقلاب هم گفت که این دیدار برپایه صراحت و شفافیت بود؛ عراق همسایه ایران، مسلمان و عربی است و نیازمند توازن و تعادل در روابط است، ما علیه ایران نیستیم اما میخواهیم که شرایط و اوضاع ویژه ما را درک کنید، ما حتی به روابط با آمریکا نیاز داریم زیرا آمریکا در رهایی از صدام به ما کمک کرد و در جنگ با داعش نیز به ما کمک کرد. موضع رهبری بسیار شفاف بود و تاکید کرد که ما به حاکمیت عراق و سیاست و شرایط ویژه این کشور احترام می گذاریم.
▪️الکاظمی در پاسخ به این سوال که آیا ایرانیها از کانال نخستوزیری عراق برای انتقال پیامها به آمریکا استفاده میکنند و آیا شما در این زمینه نقش ایفا کردید گفت: بله پیامهای زیادی میان ایران و آمریکا رد و بدل میشد به ویژه در دورهای که برخی گروههای عراقی سفارت آمریکا را مورد هدف موشکی قرار میدادند، در زمان ترامپ برخی ها سفارت آمریکا در بغداد را تهدید می کردند و ما توانستیم آرامش ایجاد کنیم.
▪️وی درخصوص ترور شهید سلیمانی گفت که این اقدام نقض حاکمیت عراق بود، این اتفاق در خاک عراق و در جاده فرودگاه بغداد اتفاق افتاد، موضع دولت ما بسیار شفاف بود و این عملیات را محکوم کردیم، این تصمیم کاملا آمریکایی بود و هیچگونه طرف منطقهای و یا عراقی در آن دخالت نداشت. (البته در این بخش به خوبی مشخص است که الکاظمی به عنوان یکی از اصلیترین متهمان این پرونده که همکاری بسیار نزدیکی با عوامل سیا داشت، تلاش دارد تا خودش را تبرئه کند)
▪️الکاظمی گفت که بعد از این ترور ایرانیها از ما نخواستند که روابطمان با آمریکا را قطع کنیم اما برخی گروههای همپیمان ایران خواستار بیرون کردن نیروهای آمریکایی از عراق و قطع روابط شدند که ما بعد از آن توانستیم تنشها را کاهش و ثبات را تقویت کنیم! (البته او هیچ اشارهای به مصوبه پارلمان عراق هم نکرده و هیچ مصوبهای در پارلمان عراق به تصویب نرسیده، هر چند این مصوبه قابلیت اجرایی نداشت و قانون نشد، ولی بیش از آنکه گروههای نزدیک به ایران آن را به قول الکاظمی قاتل بخواهند، خواست مردم عراق بود. این خواسته البته امروز در ساختار سیاسی عراق دارد خودش را نشان میدهد)
▪️الکاظمی گفت: در زمان نخستوزیریاش پیامهای زیادی میان ایران و آمریکا تبادل و در موضوع آزادی زندانیان نیز ورود کرده و مذاکراتی در این زمینه انجام شده است. این زندانیها آمریکایی بودند و با برخی از آنها دیدار کردم و بعضی از آنها ایرانیالاصل بودند، بعد از آن انتخابات آمریکا برگزار شد و این مساله به تعویق افتاد و در نهایت برخی از این زندانیها چند ماه پیش آزاد شدند. در ایران با این زندانیها دیدار کردم و دیدارها محرمانه بود، برای حل این موضوع میانجیگری کردیم و مذاکرات به مراحل نهایی رسید اما انتخابات آمریکا انجام شد و موضوع به تعویق افتاد. بعد از آن کانالهای دیگری از کشورهای دیگر ایجاد شد و برخی از زندانیان آزاد شدند.
@syriankhabar
اخبار سوریه
🔳روایت الکاظمی از «دخالتها»یی که مانع از نهایی شدن مذاکرات بغداد شد ▪️مصطفی الکاظمی نخستوزیر موقت
▪️وی در مورد میزبانی از مذاکرات تهران و ریاض گفت که ما کنفرانس بغداد را برگزار کردیم و آنجا بود که ایده گفتوگوهای ایرانی-سعودی مطرح شد و جلساتی در بغداد برگزار شد و همه این امور دستاوردهایی برای عراق هستند. مذاکرات ایران و عربستان در بغداد در سطح روسای دستگاهها «امنیتی» برگزار شد و به مسائل متعددی پرداخته شد و این گفتوگوها بسیار موفقیت آمیز بود و به مراحل نهایی رسیدیم اما دخالتها در منطقه برخی مسائل را به تعویق میاندازد. (البته این گفتوگوها در سطح امنیتی بود نه در سطح روسای دستگاهها، ولی الکاظمی جرأت نکرد اشارهای به طرفهایی که اجازه به نتیجه نرسیدن این گفتوگوها را نمیدادند، اشاره کند!)
▪️وی در اظهارات خود گفته است که گفت وگوهای ایران و عربستان نتیجه بخش بود و احتمالا روابط این دو کشور بزودی از سرگرفته شود. طرفهای ایرانی و سعودی به همه مسائل پرداختند تاکید کرد که من در جلسات گفتوگوها حضور داشتم و مذاکرات را مدیریت میکردم و جلسات گاهی اوقات به پنج الی شش ساعت میرسید. این جلسات در یک مکان سری در بغداد برگزار میشد و من همیشه نگرانی امنیتی داشتم که مبادا امنیت آنها به خطر بیفتد. موفقیت گفتوگوهای ایران و عربستان در ایجاد آرامش در منطقه موثر است، عربستان و ایران کشورهای مهمی در منطقه هستند، این دو کشور همسایه و مسلمان هستند و مشترکات زیادی باهم دارند.
▪️اگر صحبت الکاظمی را بپذیریم که «دخالتها» مانع از به نتیجه رسیدن گفتوگوهای بغداد بین ایران و عربستان شده، باید به این مهم اشاره کنیم که یکی از دلایلی که دیگر تهران و ریاض دیگر تمایلی به تداوم مذاکرات در عراق نداشتند، همین دخالتها بوده است. دخالتهایی که بدون شک از طرف امریکاییها صورت میگرفت و با توجه با اشراف آنها در بغداد و ریاض، آنها مانع از نتیجهگیری نهایی میشدند. این اظهارنظر الکاظمی یک مساله بسیار مهم دیگر را هم ثابت میکند و آن نیز دروغگویی امروز مقامات امریکایی در مورد ابراز رضایت از امضای معاهده پکن است، در واقع امریکایی که مانع از رسیدن به توافق در بغداد شد، به هیچ عنوان راضی به توافق در پکن هم نبود.
▪️این مهم البته یک امر مهم دیگر را هم ثابت میکند و آن نیز این است که هر مذاکره و گفتوگویی که در منطقه خارج از اراده طرف امریکایی بخواهد صورت بگیرد، هیچ وقت به نتیجه نخواهد رسید. این موضوع را میتوان در موارد بسیار زیادی دید و مذاکرات بغداد با توجه به آنکه میان دو قدرت منطقهای یعنی ایران و عربستان بود، باز هم چون طرف امریکایی در میز گفتوگوها حضور نداشت مانع از نتیجهگیری در آن میشد. به همین دلیل سعودیها با درس گرفتن از مذاکرات بغداد، گفتوگوهای پکن را به شدت محرمانه نگه داشتند تا آنکه به نتیجه برس.
@syriankhabar
دوستان گاهی اوقات لطف میکنند و محبتهایی که به کانال اخبار سوریه دارند را برایم میفرستند. از همه شما ممنونم. خیلیها که چه عرض کنم، بسیاری را نمیشناسم و با این حال وظیفه خودم میدانم تشکر کنم. این محبتها از هزار قرارداد نهادهای دولتی برای من یکی ارزش بیشتر و بالاتری دارد، از هزار حمایت نهادهایی که فکر میکنند دارد کار میکنند، دارند تولید محتوا میکنند و عاقبت هم معلوم نیست چه کردهاند، بهتر و دلچسپتر است. دستکم میدانم به طیب خاطر و رضا واریز شده و مهمتر از همه «حلال» است و این پول حلال به زندگی، کار و حیات انسان برکت میدهد و باعث سلامتی میشود. گاهی اوقات لازم است وسط این همه خبر، این همه گزارش و تحلیل چند جملهای هم بنویسم و از لطف و محبت شما عزیزان که بزرگترین حامی ما در این فضا و در این مسیر هستید، تشکر و قدردانی کنم.
اجرتان با روح بلند شهدای وطن...
@syriankhabar
دو روز پس از امضای توافق احیای مناسبات ایران و عربستان که از این به بعد نامش را «معاهده پکن» میگذاریم تا بهتر در ذهن بماند؛ نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن در تهران با مشاور ارشد وزیر امور خارجه دیدار و گفتوگو کرد. علی اصغر خاجی تقریبا مسوول مهمترین پروندههای منطقه در وزارت خارجه است و تصمیمات نظام را به شکل دیپلماتیک به طرفهای مقابل منتقل میکند. مثلا در این دیدار به گروندبرگ گفته: «جمهوری اسلامی ایران از ابتدا بر این باور بود که بحران یمن راه حل نظامی نداشته و حل این بحران باید از طرق مسالمتآمیز و گفتگوهای سیاسی انجام گیرد.»
این را اینگونه باید تفسیر کرد که ایران و عربستان در پکن توافق کردهاند تا یمنیها خود نشسته و در مورد آینده کشورشان گفتوگو کنند. سفر گروندبرگ هم بدون شک پس از امضای معاهده پکن و برای پیگیری توافقات صورت گرفته در مورد یمن است.
گروندبرگ هم با اشاره به توافق اخیر ایران و عربستان این رویداد را دارای تبعات مثبت برای تمامی کشورهای منطقه از جمله یمن ارزیابی کرد...
@syriankhabar
از لحظه امضای معاهده پکن تا این لحظه، دهها خبر غجیب و غریب در مورد تعهدات طرفین منتشر شده است. بنده با اطلاع کامل عرض میکنم، ایران هیچ تعهدی به طرف سعودی نداده است. این چیزی هم که این کانال به حساب فلان فارسی منتشر کرده، دروغی است که به وال استریت ژورنال بستهاند. بگردید اگر اصل خبر وال استریت ژورنال را در این مورد پیدا کردید، آن وقت بقیه خبرهایش هم درست است! رسانههای امریکایی گرگیجه گرفتهاند و از تعجب دارند شاخ در میآورند و بعد از متن توافق به این زودی باخبر شدند؟
خداوکیلی ملت را چه فرض کردهاید؟ تعجب میکنم چرا یک عدهای دوست دارند مفت و مجانی کلاه سرشان برود؟ فاکسنیوز فارسی، بلومبرگ فارسی، سیانان فارسی و هر چه این شکلی فارسی هست دست منافقین و دشمنان ایران است. این خبر نشان میدهد اینها تا چه اندازه از توافق سوختهاند که ناچار هستند این دروغها را منتشر کنند. سفارت عربستان در تهران چند ماه است که آماده شده و کنسولگری این کشور در مشهد نیز به همین شکل. طرف چقدر خر بوده که فکر کرده ایران مسوولیت حمله به آرامکو را پذیرفته که بخواهد غرامت هم بدهد!
@syriankhabar
هزاران نفر در خیابانهای پراگ، جمهوری چک علیه دولت، تورم بالا و پایان حمایت نظامی از اوکراین دست به راهپیمایی زدند. جمهوری چک برای یک سال است که به دلیل افزایش هزینههای انرژی ناشی از جنگ اوکراین با تورم زیادی روبرو شده است.
در فوریه سال جاری میلادی، تورم سالانه در این کشور ۱۰.۵ میلیونی عضو اتحادیه اروپا و ناتو، به ۱۶.۷ درصد رسید. راهپیمایی روز شنبه با نام «مردم چک علیه فقر» توسط یک حزب جدید سیاسی برگزار شد. رهبر حزب تازه تاسیسPRO در جمع معترضان گفت: ما امروز اینجا جمع شدهایم تا علیه فقر بایستیم. معترضان همچنین از دولت راستمیانه «پتر فیالا»، نخستوزیر جمهوری چک خواستند تا استعفا دهد.
منتقدان، دولت را به توجه بیش از حد به مساله اوکراین و ارسال کمکهای نظامی زیاد متهم میکنند. معترضان همچنین ناتو را مورد انتقاد قرار دادند. اعتراضات در چک در حالی انجام شد که در هفتههای آینده با بهتر شدن هوا و گسترش تورم و نارساییها شاهد گسترش اعتراضات در کشورهای اروپایی خواهیم بود.
@syriankhabar
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی /1
▪️وضعیت سیاسی و اجتماعی در سرزمینهای اشغالی بسیار به هم ریخته است. جامعه دهها پارچهای مهاجر صهیونیستی که با نگاه تشکیل «کشوری» در یک «کشور» دیگر با زور سلاح، قتل، تهدید و با حمایت قدرتهای غربی به فلسطین آمده بودند، حالا دچار یکی از مهمترین بحرانهای چند دههای خود شدهاند؛ بحرانی که برای چندین دهه وجود داشت اما به دلایل مختلف مجالی برای بروز و ظهور پیدا نمیکرد. این بحران در حقیقت از زمان ترور اسحاق رابین کلید خود و آرام آرام نشانههای خود را در ترکیب پارلمان این رژیم بروز داد تا که امروز مشاهده میکنیم پارلمان این رژیم به صورت کامل در کنترل همان جریانهایی قرار گرفته که سه دهه پیش رابین را ترور کردند.
▪️این جریانها از ابتدای تشکیل این رژیم جعلی وجود داشتند، اما تا زمانی که دولتهای مستقر خواستهها و سیاستهای این جریانهای تندروی وحشی را جامه عمل میپوشاندند، آنها وارد عرصه قدرت نمیشدند. یکی از دلایلی که همه دولتهای حاکم در تلآویو در کارنامه خود جنایتهای وحشیانهای دارند و دستشان به خون هزاران هزار انسان بیگناه آلوده شده، فارغ از خوی وحشیگری و سبوعیت صهیونیستی – یهودی، به این مساله بر میگشت که میخواستند به این جریانهای قدرتمند پیام بدهند ما «کار» را انجام میدهیم و نیازی به حضور شما در دولت و پارلمان نیست.
▪️اما با تغییر موازنه قوا پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به ویژه از زمانی که پیمانهای اسلو و مادرید امضا شد، این جریانها که تمامیتخواه بوده و هنوز و هم دنبال «نیل تا فرات» بودند، متوجه شدند که بازی به شکل دیگری در حال رقم خوردن است. با توجه به این اصل مهم که اصل حیات این رژیم در توسعهطلبی و جنگ نهفته است، با گذشت زمان، ناکامیها و شکستهای وارد شده به این رژیم وضعیت تغییر کرد. جریان قدرتمند پشت پرده به ویژه پس از شکست سال 2000 و 2006 فهمید که دیگر دوران توسعهطلبی به پایان رسیده و این رژیم در مرزهای اشغالی سال 1948 و 1967 باید محدود بماند.
▪️رویدادها و اتفاقات منطقه آسیای غربی در سالهای بعد، باعث شد تا احزاب تندروی صهیونیستی بیش از پیش پا به عرصه بگذارند و این مساله نشان از افکار حاکم بر این رژیم داشت و اینکه بر خلاف تبلیغات صورت گرفته و تلاش برای نشان دادن شکل و شمایلی مترقی، اکثریت شهرکنشینان گروهی وحشی هستند که هیچ موجود زندهای را جز خود بر نمیتابند. بحران توسعهطلبی و هویتی در کنار بحران اقتصادی و معیشتی باعث شد که این رژیم بیش از پیش دچار بحران شود. عمده بحران اقتصادی هم ناشی از ناتوانی آمریکا در تداوم حمایتها از این رژیم بود. در واقع، کمکهای مالی مستقیم بخشی از حمایتهای واشنگتن از رژیم اشغالگر است و بخش وسیعتری از این کمکها در شکلهای دیگر ارائه میشود.
▪️همین چند روز پیش وقتی بانک سیلیکون ولی امریکا اعلام ورشکستگی کرد، اثرات عجیبی بر بیش از 200 شرکت مستقر در فلسطین اشغالی داشت. در حقیقت، بخشی از کمکهای امریکا به صهیونیستها در قالب معافیتهای مالیاتی به کمپانیهایی صورت میگیرد که در این رژیم سرمایهگذاری کنند. این معافیتها که در واقع نوعی مشوقهای مالی به شمار میروند باعث میشود خیلی از شرکتهای فنآوری امریکایی بخشی از زنجیره تولید و توسعه خود را با فلسطین اشغالی منتقل کنند تا جایی که دهها هزار نفر در این حوزه مشغول به کار هستند. به عنوان مثال، یکی از مهمترین خطوط تولید گوشیهای شرکت اپل در فلسطین قرار دارد و همین مساله هم باعث شده تا این رژیم راه نفوذ به آن را پیدا کند.
▪️هر چه بحران اقتصادی در امریکا وخیمتر شود، بر وضعیت اقتصادی در فلسطین اشغالی اثرات بیشتری دارد و این فرصت را برای گروههای تندروی که همواره پشت پرده قرار داشتند بیش از پیش مهیا میکند تا به شکل عملی وارد عرصه قدرت شوند. موضوع مهمی که کمتر کسی به آن اشاره میکند، میزان مشارکت در انتخابات پارلمانی این رژیم است تا جایی که بخش تندرویِ مذهبی صهیونیستها در چند دهه گذشته مشارکت چندانی در انتخابات نداشتند و یک اقلیت آنها پای صندوقهای میرفتند که چند نفری از لیدرهای تندرو را به کنست بفرستند. در مقابل، یک گروه 35 تا 40 درصدی از لیبرالهای شهری با مشارکت در انتخابات، همواره کنترل دولتها را به دست داشتند.
@syriankhabar
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی / 2
▪️همزمان با شکلگیری بحرانهای برشمرده شده در سرزمینهای اشغالی، به ویژه در پی ناکامی چند دوره برگزاری انتخابات، جریانهای تندروتر تعارف را کنار گذاشته و وارد عرصه عملی قدرت شدند. تبلیغات آنها باعث شد تا از همان گروه 35 تا 40 درصدی لیبرالهای شهرنشین نشین نیز بتوانند یک جامعه رای برای خود تدارک ببیند. موضوعی که عامل مهم روی کار آمدن نتانیاهو با وزرای بسیار تندرویی شد که در چند ماه گذشته رفتارها و اقدامات آنها را شاهد بودهایم. اما این چیزی نبود که کاخ سفید بخواهد و همین مساله عاملی شد تا لیبرالهای شهرنشین خیابانها بریزند و اصلاح قوانین قضایی را بهانهای برای تحت فشار قرار دادن دولت حاکم کنند.
▪️همانگونه که پیش از این هم نوشتیم، پشت این تجمعات شبانه کاخ سفید قرار دارد. چند روز پیش هم یکی از رسانههای امریکایی تایید کرده بود که نتانیاهو در کاخ سفید «عنصر نامطلوب» به شمار میرود و رفتارهای دولت او باعث شده تا قدرت نرم و سخت امریکا در منطقه به صورت کامل زیر سوال برود. در چند ماه گذشته دهها مقام مختلف امریکایی با سفر به تلآویو تلاش کردند تا سیاست این دولت را تغییر دهند، اما به نظر میرسد که این خواسته روی نخواهد داد و ما سه دهه پس از ترور اسحاق رابین، شاهد یک تطور ماهیتی در میان صهونیستها خواهیم بود که اگر امریکا حمایت خود را از آن کم کند، میتواند مشکلات بسیار زیادی را برای این رژیم به وجود بیاورد.
▪️شاید برخی در ایران بگویند که آنچه در سرزمینهای اشغالی در حال روی دادن است، فیلم صهیونیستها است اما اگر اختلافات و شکاف اجتماعی سیاسی روی داده پس از انتخابات سال 1388، حوادث 1398 و 1401در ایران فیلم است، آنچه آنجا هم در حال اتفاق افتادن است، فیلمی بیش نیست. واقعیت این است که ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی که مبتنی بر جنگ، اشغال، تجاوز، نژادپرستی و به صورت کامل، حکومت پادگانی است دیگر قدرت ادامه مسیر را ندارد. بسیاری از ابزارهای قدرتی که صهیونیستها تا همین دو دهه پیش در اختیار داشتند و با آن اقدامات خود را توجیه میکردند، از دستشان خارج شده است.
▪️در این زمینه روزنامه هاآرتص به عنوان یکی از نشریات صهیونیستی «چپگرا» در گزارش قابل توجه نوشته که گروهی از کارشناسان اکنون در حال بررسی جایگزینهای احتمالی برای سیستم حاکم موجود هستند. دست اندرکاران این مطالعه به خوبی میدانند که امور در دولت چگونه مدیریت میشود و به دنبال آن هستند که بدانند آیا میتوان ساختاری جدید و مؤثر برای این سیستم حکومتی ایجاد کرد؟ در این گزارش آمده است که کارشناسان هنوز آماده انتشار گزینههایی نیستند که همچنان در حال بررسی هستند، زیرا هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارند. با این حال، آنها قصد دارند با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی در سطح سیاسی به بن بست رسیده است، در مورد گزینههای احتمالی برای جایگزینی سیستم موجود گفتوگوی سراسری برقرار کنند.
▪️ماه فوریه یادداشتی از مورخ معروف صهیونیستی یووال نوح هراری، استاد تاریخ در دانشگاه عبری در قدس اشغالی منتشر کرد که تصویری تیره و تار از وضعیت رژیم صهیونیستی ترسیم کرد و در آن اعتراف کرد به دلیل دگرگونی سیستم در نظر دارد اراضی اشغالی را ترک کند. هراری در یادداشت خود نوشت: «در مورد آنچه طرف مقابل میخواهد شک ندارم. آنها میخواهند دموکراسی را ریشه کن کنند». وی خاطرنشان کرد که کسانی که به «دموکراسی» اعتقاد ندارند در اراضی اشغالی اکثریت شدهاند. که به نظر میرسد منظور او، همان جریانهای نژادپرست و جنگطلبی است که در طول چند دهه گذشته در تاریکی نشسته و وارد عرصه سیاست نشده بودند.
▪️هراری معتقد است، دولت رژیم صهیونیستی گامهای محکمی برای ریشهکن کردن «دموکراسی» برمیدارد و تاکنون فقط تعداد کمی از شهروندان اسرائیلی هستند که در برابر آن مقاومت واقعی نشان میدهند. حتی اگر این بار تلاش برای ریشهکن کردن موفق نشود آنها دوباره حداکثر ظرف دو سال شاید بعد از پنج یا ۱۰ سال تلاش خواهند کرد. مبارزه طولانی و دشوار خواهد بود و هیچکس نمیتواند نتیجه آن را تضمین کند! به نوشته هاآرتص؛ ناامیدی که هراری از آن صحبت میکند دردناک است. این ناامیدی از ترکیبی از شرایط ویرانگر ناشی میشود. رژیم صهیونیستی اکنون به سرعت در حال از دست دادن تعادل بین یهودیت و «دموکراسی» است.
@syriankhabar
🔳«فروپاشی» آخرین راه برای رژیم صهیونیستی / 3
▪️این روزنامه نوشت، به گفته روون ریولین، رئیس سابق رژیم صهیونیستی، این رژیم به چهار قبیله تقسیم شده است؛ اما دو قبیله یهودیان تندرو و صهیونیستهای مذهبی به سرعت در حال رشد هستند و قبیله دوم اصول دموکراسی را به فرزندان خود آموزش نمیدهند. همین مساله باعث تضعیف اساس پیکره رژیم صهیونیستی به عنوان «دولت لیبرال دموکراتیک» شده است. به نوشته هاآرتص دو قبیله دیگر یهودیان سکولار و عربها هستند. هر چند تعداد یهودیان سکولار که در بالا ما از آنها به عنوان «شهرنشینان لیبرال» یاد کردیم در ظاهر کم نیست، اما حقیقتی که هراری به شکل تلویحی به آن اشاره کرده، تندرو شدن فرزندان آنها در جامعهای است که سیستم آموزشی دست همان جریان تندرو است.
▪️روزنامه هاآرتص میافزاید، رشد سریع جمعیتی یهودیان افراطی، که در آن میانگین نرخ باروری در میان زنان ۶.۵ فرزند به ازای هر زن است، بالاترین میزان در جهان است که مشکلات زیادی را بر جای میگذارد. چرا که این گروه آموزش لازم را دریافت نمیکنند، در اقتصاد شرکت نمیکنند بلکه از نفوذ سیاسی خود برای گرفتن پول از دولت استفاده میکنند و همین موجب شده آنها بدون نیاز به کار زندگی کنند و در نتیجه رژیم صهیونیستی به سمت سقوط اقتصادی مورد انتظار پیش خواهد رفت. یهودیان افراطی تا سال ۲۰۶۰ یک سوم جمعیت اراضی اشغالی را تشکیل میدهند که تهدیدی برای اقتصاد اسرائیل محسوب میشوند «زیرا هیچ دولتی نمیتواند رفاه خود را حفظ کند وقتی که یک سوم شهروندانش به جای کار به مزایا وابسته باشند».
▪️البته امیدواری این روزنامه به دیدن تاریخ 2060 بیشتر نوعی خوشخیالی مداوم است؛ اگر بخواهیم مبنا را گفتههای هراری و نوشته هاآرتص هم در نظر بگیریم، وضعیت این رژیم چند پارچه بیماهیت خیلی خیلی زودتر از این گفتهها و مسائل به پایان میرسد. در جامعهای که توازن اقتصادی به هم بخورد، توازن اجتماعی و سیاسی نیز به هم خواهد خورد. یک عمر صهیونیستها مفت و مجانی سالیانه نزدیک به 15 تا 20 میلیارد دلار از امریکا دریافت میکردند، اما آیا امریکا هنوز میتواند این پول را به این جامعه تزریق کند؟ آیا آینده اقتصادی به شرکتهای امریکایی اجازه میدهند همچنان در فلسطین اشغالی حضور داشته باشند؟ اینها را در کنار مشکلات امنیتی بگذارید تا متوجه سختی کار شوید.
▪️هاآرتص نوشت، ناامیدی هراری مورخ بخشی از آگاهی گستردهتر در میان عموم مردم است که اسرائیل به سمت خودویرانگری پیش میرود. حتی اگر فردا اصلاحات قضایی متوقف شود و یک دولت وفادار و غیر افراطی انتخاب شود، باز هم نمیتوان انتظار داشت که نگرانیها در مورد ثبات اراضی اشغالی و آینده سیستم حکومتی لیبرال آن از بین برود! این همان شکافی است که در بالا از آن صحبت کردیم و مشخص میکند که این شکافهایی که همیشه وجود داشته بودند اما به دلایل مختلف سربسته ماندند، حالا دارند آرام آرام خودشان را به منصه ظهور میرسانند.
▪️با این حال، آنچه این روزنامه در پایان گزارش خود نوشته، روایت بسیار تلختری برای صهیونیستها به شمار میرود؛ هاآراتص مینویسد: دولت در تلاش است تا گزارشهای مربوط به فرار پول به خارج را به عنوان بخشی از یک کارزار ایجاد رعب و وحشت جلوه دهد؛ اما واقعیت کاملا برعکس است و نگرانیهای واقعی در این زمینه وجود دارند. خسارتی که به این رژیم وارد شده جبران ناپذیر است؛ پولی که رفته هیچ وقت برنمیگردد، خروج ارز، انتقال شرکتهای داخلی به خارج و فرار مغزها پدیدهای دائمی و مستمر خواهد بود.... تبعات این اتفاقات را میتوان در «معاهده پکن» دید، جایی که صهیونیستها دیدند نمیتوانند روی دیوار اشغالگری صهیونیستها یادگاری بنویسند.
@syriankhabar
خبر را نگاه کنید! طرف پول داده تا سوار فضاپیمای دیگران شود و به فضا برود، حالا دارد پُزِ اسباببازی را میدهد! خبر به ای مهمی تا الان دیده بودید؟ وقتی هیچ چیزی برای عرضه نداشته باشی، ناچار به ایجاد محتوا برای اعلام حضور هستی و در این میان پول هنگفتی خرج میکنی تا مثلا خبر رفتن یک اسباببازی به فضا منتشر شود! حتما هم کسی نمیداند که این یارو اسباببازی را برده تا برایش تبلیغ کند! وگرنه بدون شک دهها زن و مرد فضانوردی که به خارج از جو سفر کردهاند اشیاء ارزشمند بیشتری با خود به آنجا بردهاند ولی برای اماراتی که هیچ ندارد و سفر یک اسباب بازی به اندازه مثلا قرار دادن ماهواره توسط ایران در مدار زمین ارزش دارد! اینجاست که مشخص میشود تبلیغات میتواند شما را به عنوان تنها مرجع فلسفی در جهان هم معرفی کند در حالی که دست چپ و راست خودتان را تشخیص نمیدهید.
@syriankhabar