سفر رئیس جمهور ایران به کشور مسلمان و در حال توسعه اندونزی سفری مهم و قابل توجه است. هر چند که در فضای غیررسمی و رسانه‌های غیردولتی کشور به دلیل نگاه سیاست‌زده کسی حاضر نیست به ابعاد و اثرات این سفر بپردازد، اما به صورت مشخص این سفر برای کشور آورده‌های خوبی دارد. همکاری اقتصادی میان دو کشور در یک سمت ماجرا قرار می‌گیرد و همکاری در حوزه‌های جدید به ویژه نظامی و امنیتی هم اثرات چند بعدی بر روابط نه با اندونزی، بلکه دیگر کشورهای این منطقه دارد. دستگاه امنیتی قدرتمند کشورمان با گستره‌ای جهان‌شمول برای مبارزه با دشمنان ایران و پاسداری از منافع ملی حضوری موثر در مناطق مختلف جهان دارد و در طول سال‌های گذشته همکاری‌های خوبی با کشورهای مسلمان جنوب شرق آسیا داشته است. کشف تیم جاسوسی رژیم صهیونیستی در مالزی و گزارش فعالیت تیم‌های خرابکاری این رژیم در اندونزی در سال‌های گذشته برای این کشورها مهم بود و آن‌ها متوجه اهمیت و قدرت ایران در حوزه‌های مختلف شدند و به همین دلیل هم سال گذشته ناوگان 360 کشورمان در دومین مقصد خود در بندر جاکارتا پهلو گرفت./1 @syriankhabar

اندونزی بیش از 300 میلیون نفر جمعیت دارد و در جهان امروز دارای موقعیتی بسیار ممتاز است، چه به لحاظ اینکه چهارمین کشور پرجمعیت جهان است، چه به لحاظ اینکه یکی از در حال‌توسعه‌ترین کشورهای جهان بوده و چه به دلیل موقعیت جغرافیایی و داشتن بیش از 13 هزار جزیره بزرگ و کوچک که متصل‌کننده اقیانوس هند به کشورهای اقیانوسیه و اقیانوس آرام بوده و در نظم جدید حاکم بر جهان دنبال یافتن جایگاه خود است. این گسترده جغرافیایی باعث شده تا این کشور نه تنها چند تنگه مهم جهان از جمله مالاکا را در اختیار داشته باشد، بلکه تنگه‌های دیگری را هم در حوزه قلمروی خود داشته باشد. برخی از این تنگه‌ها مسیرهای ارتباطی شمال جنوب بوده و در واقع، راه‌های ارتباطی استرالیا و نیوزیلند به سمت نیمکره شمالی هستند. مساحت بیش از یک میلیون و 900 هزار کیلومتری این کشور در این گسترده مهم جغرافیایی، باعث شده تا کشورهای مختلف جهان در تلاش باشند که روابط خوبی با اندونزی برقرار کرده تا در حوزه تجارت دریایی در آینده دچار مشکل نشوند. حتی چین هم در تلاش بوده که کمترین مشکل را با اندونزی داشته باشد./2 @syriankhabar

گستره جغرافیایی و پراکندگی جزایر بیش از آنکه مشکلی برای اندونزی باشد، به یک منبع مهم قدرت برای آن تبدیل شده است. هر چند در دوران جهان تک‌قطبی با حمایت بی‌قید و شرط کشورهای غربی آن‌ها تیمور شرقی را از اندونزی جدا کردند، و این به عنوان یکی از نقاط تاریک در تاریخ سیاسی این کشور ثبت شد و دلزدگی بیش از پیش آن‌ها از اروپا و را در پی داشت، با این حال تیمور شرقی در موقعیت جغرافیایی مهمی نیست و با مساحت 15 هزار کیلومتری خود صرفاً انتقام غرب از مردم اندونزی بابت سیاست‌های مستقل این کشور بود. اندونزی یکی از سه کشور تشکیل دهنده کشورهای غیرمتعهد در جهان بود و همین رویه هم در سال‌های پس از استقلال باعث شد تا احمد سوکارنو با یک کودتای نظامی از قدرت خلع شود و سوهارتو به مدت 33 سال بر این کشور حکمرانی کند. برخی بر این باورند که سوکارنو با نگاه غیرقابل تکرار خودش کشوری با این پراکندگی را متحد و مستقل کرد و سوهارتو باعث شد تا اندونزی تثبیت شود. برخی می‌گویند تا سوهارتو بود، کسی در تیمور شرقی جرات استقلال طلبی نداشت. /3 @syriankhabar

اندونزی در حالی که یکی از متراکم‌ترین جنگل‌های جهان را دارد و انتظار می‌رفت که یک کشور با اقتصاد کشاورزی باشد اما در طول چند دهه گذشته گام‌های بسیاری برای صنعتی شدن برداشته است. بیش از 40 درصد از جی‌دی‌پی این کشور از حوزه صنعت به دست می‌آید و در حوزه کشاورزی هم تلاش کرده تا دست به خام‌فروشی نزند. سیر کردن شکم 300 میلیون نفر که پراکندگی عجیبی دارند خود هنر بزرگی است که می‌تواند الگوهای خوبی برای کشور ما باشد. با این حال بحران اقتصادی دهه 90 قرن گذشته که بانی و باعثش امریکا بود و کشورهای جنوب شرق آسیا را به خاک سیاه نشاند، ضربات سنگینی به اندونزی وارد کرد. همین مساله باعث شد تا این کشور دچار شکاف‌های اجتماعی و اختلافات سیاسی شود و اثرات این بحران تا سال‌ها در این کشور ادامه داشت. اما حالا اندونزی با جی‌دی‌پی 1400 میلیارد دلاری یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان به شمار می‌رود که تجربیات بسیار خوبی در حوزه توسعه، سرمایه‌گذاری، تجارت و بهر‌ه‌وری از خود نشان داده است. اینکه تا چه میزان بشود از این تجربیات استفاده کرد خود مساله دیگری است. /4 @syriankhabar

سفر رئیس جمهور ایران به این کشور با این ابعاد و مختصات (که البته خیلی خلاصه گفته شد) مهم است. ایران و اندونزی هر دو در حال توسعه هستند، اما تفاوت‌های عمده‌ای نیز با یکدیگر در عین شباهت دارند و در صورت محاسبه این مسائل هر دو طرف می‌توانند از تجربیات هم بهره‌مند شوند. اندونزی همچنان در تلاش است تا سیاست غیرمتعهدانه خود در عرصه بین‌المللی را به منصه ظهور بگذارد هر چند این کشور در منطقه بسیار پرتنشی حضور دارد که در طول یک دهه گذشته برای امریکا و غرب اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده است. باید دید دستاورد سفر رئیس جمهور ایران به اندونزی چه خواهد بود. با این حال فعالیت جریان‌های تکفیری و وهابی در این کشور و حضور گروه‌های متعدد مردم اندونزی در گروهک تروریستی داعش و القاعده در سوریه و بازگشت گروهی از آن‌ها به این کشور یک چالش امنیتی مهم برای جاکارتا است که با سرانگشت تدبیر و اشراف ایران بر این گروهک‌ها و عناصر آن قابل حل است. به همین دلیل می‌گویم که هر دو کشور می‌توانند افق‌های جدیدی را در حوزه همکاری‌های دو جانبه در همه عرصه‌ها به منصه ظهور بگذارند. /5 @syriankhabar

مراسم الحاق و واگذاری تجهیزات و تسلیحات نوین حوزه‌های زرهی، توپخانه، پهپادی، جنگال و هوانیروز به تیپ 55 هوابرد و پشتیبانی منطقه 2 نیروی زمینی ارتش صبح امروز (سه‌شنبه) در آستانه فرا رسیدن سالروز عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس و آزاد‌سازی خرمشهر، با حضور امیر سرتیپ نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش برگزار شد. @syriankhabar

همانگونه که در جریان هستید، روز گذشته یک تیم از نازی‌های نژادپرست وابسته به انگلیس و امریکا در منطقه بلگورود روسیه درست در نزدیکی شهر خارکف اوکراین وارد خاک روسیه شده و به قول معرف «به روسیه حمله کردند!» این تیم از نازی‌های اوکراینی در واقع در یک اقدام انتحاری وارد خاک روسیه شدند و با علم به اینکه نابود می‌شوند در چند روستای مرزی نفوذ کردند. اما پیش از آنکه بگوییم نتیجه این حمله چه شد، موضوع مهم دلایل چنین اقدامی از طرف فرماندهی ناتو است. در هر صورت، فرماندهی نبرد در اوکراین صفر تا 100 در اختیار ناتو بوده و به شکل کامل توسط ژنرال‌ها و افسران انگلیسی مدیریت می‌شود. بر اساس گزارش رسانه‌های روس در این حمله ۲ گروه تروریست چند ملیتی (از جمله اتباع روسی وابسته به سرویس جاسوسی اوکراین) متشکل بیش از 100 عنصر نازی تحت عناوین «لژیون آزادی روسیه» و «سپاه داوطلب روسیه» با ۹ خودرو زرهی، ۲ عراده تانک و نفربر به پاسگاه مرزی منطقه بلگورود حمله کرده و توانستند با عبور از این پاسگاه وارد چندین روستا مرزی در خاک روسیه شوند! @syriankhabar

🔴چرا نازی‌های روس‌تبار به خاک روسیه حمله کردند؟ ✔️اما این حمله به دلایل مختلفی صورت گرفت که برخی از این دلایل را در ادامه با هم مرور می‌کنیم: 1: این نخستین حمله شبه‌نظامیان نازی اوکراینی به خاک روسیه نبود و پیش از این هم چنین حملاتی در همین محور صورت گرفته بود و عناصر مهاجم با انهدام بالای 80درصد مواجه شدند. به همین دلیل این حمله از همان ابتدا دارای نتیجه مشخص بود، اما ضرورت‌ها باعث شد تا با علم به نهایت ماجرا و سرانجام مهاجمان آن‌ها دست به این اقدام بزنند. 2: نقریباً بیشتر عناصر مهاجم از شهروندان نژادپرست و دارای سابقه نژادپرستی بسیار خطرناک روسیه بودند، کسانی که در طول سال‌های گذشته همگی به دلایل نژادپرستانه توسط دستگاه‌های امنیتی روسیه تحت تعقیب و و برخی از آن‌ها سابقه زندان‌های طولانی مدت هم داشتند. اما اینکه انگلیسی‌ها از عناصر روسی بهره گرفتند دنبال آن بودند تا این پیام را صادر کنند که «مردم روسیه» چندان موافق جنگ علیه اوکراین نیستند!! 3: این حمله چند روز پس از شکست سخت و سنگین ناتو در باخموت صورت گرفت؛ در حقیقت نبرد باخموت تعیین کننده نتیجه نهایی نبرد و پیروز آن در این عرصه است. در حالی که طرف اوکراینی به نیابت از ناتو حاضر به پذیریش شکست در باخموت نشده و در ساعت‌های گذشته بارها از وجود نبرد در این شهر و پیشروی در مناطق جنوبی آن داد سخن داده، اما دنیا در حال حاضر شکست در باخموت را به پای ناتو می‌نویسند. حمله به خاک روسیه در واقع، تلاشی ناکام برای تحت الشعاع قرار دادن این شکست تاریخی بود. 4: نشست سران کشورهای عضو گروه هفت که در واقع نشست امریکا و هم‌‌پیمانان آن در هیروشیمای ژاپن بود با حضور رئیس جمهور یهودی اوکراین عملا رنگ و بوی ضدروسی و ضدچینی گرفت. در حالی که در این نشست بایدن تایید کرد که به زودی جنگنده‌های اف16 را برای استفاده ناتو به اوکراین می‌فرستد، این حمله در حقیقت یک حرکت بچه‌گانه در راستای تکمیل نشست هیروشیما بود. فرماندهی ناتو تلاش کرد تا با این اقدامِ با نتایج مشخص عملاً برای این نشست دستاوردی در نظر بگیرد اما از قرار معلوم این حمله بیشتر یک آبروریزی بود. 5: پیرو همین نشست و سخنان برخی از سران کشورهای غربی حاضر در هیروشیما مبنی بر تداوم کمک به «اوکراین» حمله‌ای صورت گرفت که این مقامات بگویند که ارتش اوکراین نمرده (در حالی که مهاجمان نژادپرست‌های روس بودند) و هنوز زنده است و آن اندازه توانمندی دارد که بتواند به خاک روسیه حمله کرد و حتی دست به اشغال برخی مناطق بزند. اگر می‌خواهید این «ارتش زنده» همچنان زنده بماند، بیشتر و بیشتر کمک ارسال کنید تا ما بتوانیم تا عمق بیشتری از خاک روسیه پیشروی کنیم. 6: این حمله در واقع یک پیام هم از طرف انگلیسی‌ها به کاخ سفید داشت. در حالی که بایدن بارها گفته بود که از تسلیحات امریکایی فقط باید برای حمله به آن بخش از خاک اوکراین که در تصرف روس‌ها است استفاده شود و طرف اوکراینی حق حمله به خاک روسیه را ندارد و زلنسکی هم در نشست‌های مختلف در طول دو هفته گذشته بر این مهم تاکید کرده بود، این حمله به بایدن یادآور شد که کسی چندان به حرف او گوش نخواهد کرد و چنین حملاتی ممکن است در آینده هم صورت بگیرد. 7: پیرو مطلب بالا، این حمله پیامی به نظر طراحان به روسیه داشته است و آن اینکه امکان نفوذ عناصر ناتو به خاک روسیه وجود دارد. هر چند ارسال چنین پیامی با توجه به کیفیت حمله و نتایج آن چندان عقلانی به نظر نمی‌رسد اما 15 ماه جنگ به ما ثابت کرده که ناتو به شکل عقلانی علیه روسیه نمی‌جنگد. در حالی که همه برآوردهای آن‌ها از همان ابتدای شروع جنگ اشتباه از آب درآمد، برآورد آن‌ها در مورد توانمندی برای به چالش کشیدن روسیه در داخل مرزهایش نیز اشتباه است. ناتو تا به امروز هر چه به میدان آورده، نتوانسته بر قابلیت‌هایش برای متوقف کردن روس‌ها اثرگذار باشد. ☑️در پایان باید گفت جنگ در اوکراین به این سادگی به پایان نخواهد رسید. باوجود هزینه‌های هنگفت غرب در جنگ علیه روسیه و به کار گرفتن تمام تسلیحات و تجهیزات پیشرفته، هنوز خبری از حمله بهاره وعده داده شده نیست. تلفات سنگین عناصر ناتو در باخموت و ده‌ها هزار نفری در سایر جبهه‌‌های جنگ در کنار اقدامات انهدامی ارتش روسیه در عمق خاک اوکراین علیه مراکز ناتو چنین حمله‌ای را هم سخت‌تر کرده است. به همین دلیل شاهد چنین خیمه‌شب‌بازی‌های خونینی از طرف فرماندهان انگلیسی علیه خاک روسیه هستیم. @syriankhabar