eitaa logo
「 ایــھامـ」
1.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
126 ویدیو
5 فایل
به حال خویش میخندیم میگرییم میمیریم جهانِ رنج و اندوهیم ما، مایی که انسانیم _محدثه‌نبی‌حسینی [بانوی‌ایهام] ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8268156894 حرفاتون: @hrf_dl منشورِ شروط(تبلیغ،تبادل): @MANSHOOR_T جهت تب و ضرورت: @Artist55
مشاهده در ایتا
دانلود
شبتون بهشت 🌙
_-🍂 می نشینم کنار دفتر خود مینشینم دو چای میریزم مینشینم کمی غزل بشوم می نشینم منی که لبریزم.. شعر هایم که نیمه کاره شدند حرف هایم که دردواره شدند خواستم یک غزل شوم اما بیت هایم چهارپاره شدند با همین بیت های سردرگم وقت خلقت خدا سرشته مرا "دختری غرق در پریشانی" روز اول خدا نوشته مرا دختر شعر و ذوق و احساسم دختر عشقم و خیال و جنون دختر واژه های بی نظم و دختر بیت های ناموزون دختر روز های آبانم زاده‌ی برگ های پاییزم دست من نیست که پر از دردم که به هر صورتی غم انگیزم گاه میخواهم از خودم بروم سوی من سوی یک منِ خوشحال کوچ باید کنم به سمت بهار کوچ باید کنم ولی بی بال... یک صدا یک صدای بی آوا سوی پاییز میکشد من را یک صدا از میان دفتر شعر واژه هایی که میشود نجوا: "نه! نرو بی تو میشوم تنها من توام! تو! میان این ابیات دختری که پر است از کلمات دختری در نهانِ این ابیات نه! نرو! نه! خودت خودِ تو بمان تو همینی شبیه پاییزی مثل پاییز همدم مهری مثل پاییز شعر انگیزی" ( ) @T_GHALAM🍁
•° "در رفتن جان از بدن گویند هر نوعے سخن" مولا بہ دست خویشتن میبرد جان خویش را... Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ🥀
_- هم‌آهِ قلب خسته او غیر چاه نیست مردی که همدم دل تنگش جز آه نیست تاریک و تار و ابری و دلتنگ و بی قرار یک آسمان که در بَرِ او قرص ماه نیست کوهی که تکیه گاه زمین است از ازل غیر از خدا برای غمش تکیه گاه نیست مردی که جان پناه جهان است تا ابد دیگر دلی برای جهانش پناه نیست💔 یک شب سپرد هستی خود را به قلب خاک از آن به بعد همدم او غیر چاه نیست . () [@T_GHALAM🍁]
سلام بر حضرتِ زهرای علی♥
_- از کجا معلوم اگر ما هم سال ۱۱هجری، مدینه زندگی میکردیم مثل خیلی از مردم شهر به اسم مصلحت دین توی خونه هامون قایم نمی‌شدیم!؟ از کجا معلوم که حاضر میشدیم از جان و مالمون بگذریم و به یاری حضرت علی بریم؟ . این روز ها مدام به این فکر میکنم...
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- تحمل ڪن عزیزم درد هاتو.... علی دورت بگرده،خوب میشی...🥀 🎙|شعر خوانی Ͳ_ᏀᎻᎪᏞᎪᎷ🖤
داریم نزدیک میشیم به لحظاتی که:
_- غسلها و کفنها ثم جلس وحیدا یبکیها بعدها همس فی لحدها _زهرا! أنا علی...