eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
34.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
415 فایل
کانال رسمی مجموعۀ مستقل و مردمی تبیین (ارائه دهنده و مجری اولین سیر مطالعاتی آشنایی با منظومۀ فکری رهبر انقلاب) پایگاه اطلاع‌رسانی: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی فنی: @support_tabyin روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌از محضر حضرت‌ آقا ۸۱. معیار و ملاک برای جدایی و مرز اصول و سلیقه‌ها چیست؟ اصول را چگونه میتوان تشخیص داد؟ : اصول، با سلیقه‌های گوناگون در زمینه‌های مختلف، با هم اشتباه نمی‌شود. اصول، پایه‌های فکری یک نظام و یک اساس حکومتی است. اسلام، از اصول است؛ استقلال، از اصول است؛ نظام دینی، از اصول است؛ رعایت قوانین اسلامی، از اصول است؛ جهت‌گیرىِ عمومی ملت و کشور به سمت متدیّن شدن و جامعه را به سمت جامعه اسلامىِ کامل کشاندن، از اصول است. اصول از این قبیل است. سلیقه‌ها این است که یک نفر با زید خوب است، با عمرو بد است؛ یکی از آن خوشش می‌آید، آن دیگری از آن خوشش نمی‌آید. در زمینه‌های اقتصادی، از سلیقه هم بالاتر هست؛ اما اصول نیست. فرض بفرمایید که یک نفر معتقد به سیاست «تعدیل اقتصادی» است، یکی هم مخالف این سیاست است؛ مثلاً معتقد به سیاست نوع دیگر است. این‌ها از سلیقه هم بالاتر است؛ اما با اصول نباید اشتباه شود. آن کسی که دارای این سلیقه‌ی سیاسی و این روش سیاسی است، وقتی که مسؤولیتی داشته باشد، بر طبق همان عمل میکند؛ آن دیگری می‌آید و برطبق چیز دیگر عمل می‌کند؛ اما اصول همیشه محفوظ است. الان شما ملاحظه بفرمایید؛ از زمان ریاست جمهوری بنده، که آن‌وقت رئیس دولت کسی بود، بعد رئیس دولت کس دیگری شد؛ و زمان بعد از ریاست جمهوری بنده، که رئیس دولت کس دیگری شد؛ با این‌که سلایق سیاسی و اقتصادی تفاوتهای گوناگونی کرده، اما درعین‌حال همواره در این مدّت، آن پایه‌های فکری - یعنی اعتقاد به اسلام، اعتقاد به امام، اعتقاد به نظام اسلامی، اعتقاد به مردمی بودن جامعه - همه سر جای خود محفوظ است. این اعتقادها چیزهایی نیست که حتّی با آمدن و رفتن دولت‌ها عوض شود. بنابراین قابل اشتباه نیست. ۱۳۷۸/۹/۱ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
  از محضر حضرت آقا ۸۲. جمع میان تلاش برای تعالی و خلوص‌بخشی به نظام  با  وحدت حداکثری نیروهای انقلاب که به حق نیاز شرایط امروز کشور است چگونه ممکن می‌گردد؟ : بعضی‌ها میگویند وحدت، بعضی‌ها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح می‌کنید چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمی‌شود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌کعب بود، عمار بود، کی بود، کی بود؛ اینها درجه‌ی اول و خالص‌ترینها بودند؛ عده‌ای دیگر از اینها یک مقداری متوسط‌تر بودند؛ یک عده‌ای بودند که گاهی اوقات پیغمبر حتّی به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعه‌ی چند هزار نفری - که کار خالص‌سازی خیلی آسانتر بود از یک جامعه‌ی هفتاد میلیونی کشور ما - میخواست خالص‌سازی کند، چه کار میکرد؟ چی برایش میماند؟ آن که یک گناهی کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشری شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتی که نباید از پیغمبر اجازه‌ی مرخصی بگیرد، اجازه‌ی مرخصی گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسی نمی‌ماند. امروز هم همین جور است. اینجوری نیست که شما بیائید افراد ضعیف‌الایمان را از دائره خارج کنید، به بهانه‌ی اینکه می‌خواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائره‌ی خلّصین را توسعه بدهید؛ کاری کنید که افراد خالصی که میتوانند جامعه‌ی شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ی خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه میتوانید، در حوزه‌ی نفوذ تشکل خود، برای بالا آوردن میزان خلوص‌های فردی و جمعی تلاش کنید؛ که نتیجه‌ی آن، خلوص روزافزون جامعه‌ی شما خواهد شد. راه خالص کردن این است. وحدت هم که ما گفتیم منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازه‌ای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین. آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم. ۱۳۸۹/۵/۳۱   و @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
از محضر حضرت آقا ۸۳. دانشجوی موفّق چه دانشجویی است؟ : به نظر من دانشجوی موفّق کسی است که خوب درس بخواند؛ خوب تهذیب اخلاق کند و خوب به ورزش بپردازد. من برای دانشجوی موفّق، سه شاخص دارم. البته ممکن است یک جوان موفّق در خانه، معیارهای دیگری داشته باشد؛ یک کاسب موفّق، یک اداری موفّق، معیارهای دیگری داشته باشد؛ اما دانشجوی موفّق، به حیث دانشجویی، این است: باید خوب درس بخواند، به اخلاق و تهذیب نفس بپردازد، ورزش هم بکند. ۱۳‌۷۷/۲/۲۲ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
از محضر حضرت آقا ۸۴. علت اصلی مشکل از زبان نخبگانی که از کشور خارج می‌شوند به طور خلاصه اینطور بیان می‌شود که: «نخبگان در داخل کشور احساس تأثیرگذاری نمی‌کنند و دستاورد تحقیقات و اختراعاتشان در گوشه اتاقهایشان بایگانی می‌شود.» : من این حرفها را رد نمیکنم، ممکن است واقعاً همین اشکالات هم وارد باشد؛ اما آن نخبه‌ای که در دوره‌ی دانشجوئی و بعد از فارغ‌التحصیلی پا میشود میرود خارج، غالباً دلائلش اینها نیست؛ اینها بهانه است. آنجا کسانی هستند که درِ باغ سبز نشان میدهند، زمینه‌های مساعد کاری را به رخ این دانشجو میکشند؛ این دانشجو خیال میکند که حالا اگر برود آنجا، چنین و چنان خواهد شد. شاید هم واقعاً دستگاه‌های دولتی‌ای هستند که علاوه بر انگیزه‌ی نیاز به دانش و استعداد این جوان، یک انگیزه‌ی دیگر هم دارند و آن، مبارزه‌ی با جمهوری اسلامی است؛ لذا روی این سرمایه‌گذاری میکنند، برمیدارند میبرندش آنجا. حالا آنهائی که میروند، بعضی البته موفق میشوند، بعضی هم موفق نمیشوند، سرشان به سنگ میخورد، پشیمان هم میشوند؛ از این قبیل هم داریم. از آن طرف هم جوانهائی داریم که بدون اینکه بحث فرار نخبگان باشد، برای درس خواندن خارج رفته‌اند، مراتب علمىِ خیلی خوبی را هم گذرانده‌اند؛ اما ایمان و انگیزه‌ی دینی و اسلامی و انگیزه‌های سالم آنها، آنها را به داخل کشور کشانده. همه‌اش از این طرف نیست که دارند حرکت میکنند؛ از آن طرف هم جوانهائی که برای تحصیل رفته‌اند، دارند می‌آیند. ما افرادی را میشناسیم؛ بعضیشان نابغه‌اند، بعضیشان برجسته‌اند، بعضیشان نخبه‌اند؛ اینها می‌آیند داخل، مشغول کار میشوند؛ مشغول خدمت میشوند. اینجور هم نیست که شما فرض کنید همه‌اش از این طرف میروند؛ نه، آنها هم می‌آیند داخل، و امکاناتی هم وجود دارد و کارهائی هم انجام میگیرد. ۱۳۸۹/۶/۱ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
  از محضر حضرت آقا ۸۵. آیا در مواردی که شائبه‌ای در سطح جامعه به وجود آمده و نحوه عملکرد دستگاه قضا یا هر نهاد دیگری، غیرشفاف و یا خدای نکرده سوال‌برانگیز به نظر می‌رسد طرح پرسش و درخواست پاسخگویی نمی‌تواند به حرکت عدالت‌خواهانه نظام کمک کند؟ : یک سؤال این بود که آیا جریان دانشجوئی میتواند آنجائی که ایرادی به نظرش می‌آید، سؤال کند؟ پاسخ این است که بله، باید سؤال کنید. ایرادی ندارد که سؤال کنید؛ به شرط اینکه قضاوت نکنید؛ اما سؤال کنید. بهترین روش سؤال و پاسخ هم این است که مسئولین بیایند توی مجموعه‌های دانشجوئی. من همین جا از مسئولین درخواست میکنم که دیدارهای دانشجوئیشان را زیاد کنند. امروز بهترین قشرهای کشور اینهایند؛ هم جوانند، هم باسوادند، هم تحصیلکرده‌اند، دارای فهمند، دارای انگیزه‌اند؛ مسئولین بروند شرکت کنند. این سؤالات مطرح بشود، احتمالاً پاسخهای قانع کننده‌ای هم خواهید شنید. کمااینکه خود من در برخورد با بعضی از مسئولین، احیاناً بعضی از همین سؤالهای شما یا سؤالاتی از این قبیل را از آنها دارم. خوب، یک جوابی میدهند، انسان احیاناً قانع میشود؛ ممکن هم هست جواب قانع کننده‌ای نداشته باشند. به هر حال طرح سؤال، خوب است. مراقبت کنید طرح سؤال را مخلوط نکنید و اشتباه گرفته نشود با معارضه. آن چیزی که من قبلها هم گفته‌ام، بارها هم گفته‌ام، الان هم میگویم، این است که جریان دانشجوئی یا جنبش دانشجوئی یا هر چیز دیگر که اسمش هست، تصور نکند که وظیفه‌اش این است که با دستگاه متولی امر و متصدی اداره‌ی کشور معارضه کند؛ نه، این خطاست؛ چه لزومی دارد؟ معارضه کردن که کارِ همیشه درستی نیست؛ ممکن است یک جا درست باشد، یک جا درست نباشد. مهم این است که شما حرفتان را مطرح کنید، استدلالتان را مطرح کنید، پاسخ قانع کننده‌ای بخواهید؛ مسئولین هم باید پاسخ بدهند. ۱۳۸۹/۶/۱ و @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
از محضر حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای عمده‌‌ترین وظیفه جوانان حزب‌‌الّلهی و انقلابی چیست؟ : به نظر من، جوانان انقلابی دانشگاه -چون بحث دانشجو را داریم- سعی کنند خوب درس بخوانند؛ خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعی کنند در محیط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روی محیط خودشان، اثر فکری و روانی بگذارند. این شدنی است. یک جوان گاهی اوقات میتواند مجموعه پیرامونی خودش را -کلاس را، استاد را و حتّی دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوی خودش قرار دهد. البته این کار با به‌‌دست نمی‌آید؛ با به‌دست می‌آید، با صفا به‌دست می‌آید، با استحکام رابطه با خدا به‌دست می‌آید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، برای شما خیلی لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید. ‌۱۳۷۷/۲/۲۲ @t_manzome_f_r تبیین منظومه فکری‌ رهبری
هدایت شده از اسماعیل فخریان
یک سوال و یک تذکر مطمئناً استفاده از ابزارهای ساخت دشمن، برای ضربه زدن به دشمن می تواند تاثیر گذار باشد. مطمئناً با ابزارهای موجود می‌توانیم بخشی از اهداف خود را در بخش‌های مختلف، عینیت بخشیم. امروزه توییتر و اینستاگرام و فیسبوک و یوتیوب و تلگرام... از ابزارهای رایج ارتباط جمعی هستند که صهیونیستی بودنِ آن‌ها مورد اذعان همه‌ی کارشناسان است. معنای صهیونیستی بودن آن‌ها، یعنی آن ابزار ساخته شده‌اند تا وسیله اشاعه‌ی سبک زندگی غربی در جامعه‌ی هدف و ضربه زدن در بخش‌های مختلف باشند. این ابزارها با تفنگ و موشک و امثال اینها کاملا متفاوت هستند. شما وقتی تفنگی را در میدان جنگ به غنیمت گرفتید، می‌توانید از این تفنگ صددرصد بر علیه دشمن استفاده کنید، شما وقتی پهبادی را به غنیمت گرفتید، می‌توانید از آن بصورت صددرصدی بر علیه دشمن استفاده کنید، اما نرم افزار و برنامه‌های مجازی و اپلیکیشن‌ها اینگونه نیستند، یعنی مدیریت آن ها به دست سازنده آنهاست، تمام اطلاعاتی که در این نرم افزار‌ها مبادله می‌شود بی کم و کاست در اختیار سازنده آن قرار دارد و به راحتی می‌تواند کاربران را مدیریت کند. خب حالا ما هستیم و زمین دشمن (ابزار ساخت شده توسط او) و دغدغه‌های دینی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و تربیتی و اقتصادی و آموزشی و از این قبیل موارد. طرح مساله: در زمین دشمن با توضیحاتی که داده شد، تاثیر ما برای ضربه زدن به او چقدر خواهد بود؟ ما با ابزاری که مدیریت آن صددرصد در دست دشمن است چقدر می‌توانیم به او ضربه بزنیم؟ یا چقدر می توانیم اهداف خود را پیاده کنیم؟ به عبارت واضح‌تر، او چقدر به ما اجازه فعالیت بر علیه خودش را می‌دهد؟ (پاسخ این سوال بر عهده‌ی خواننده‌ی این متن) مسئله بعدی که بسیار پر اهمیت است اینکه وقتی شما فراخوان می‌زنید و همه افراد را بدون اینکه آنها را از لحاظ سن و سواد و کارکرد و توانایی و تخصص و آگاهی و سواد رسانه‌ای، تفکیک کرده باشید، بدون در نظر گرفتن هیچ یک از این موارد آنها را وارد زمین دشمن می‌کنید و از آنها در یک زمان موقت و پاره وقت یک استفاده حداقلی می‌کنید، مثل هشتگ زدن، بعد از اتمام این عملیات مجازی و به تعبیری بعد از این طوفان، در طول آن مدتی که این افراد در زمین دشمن باقی می‌مانند چه تضمینی وجود دارد آنها که با دعوت و فراخوان شما وارد زمین دشمن شده‌اند، تحت تاثیر برنامه ها و افکار دشمن قرار نگیرند؟! به عنوان مثال وقتی گفته می‌شود در شب نیمه شعبان همگی وارد توییتر شوند و طوفان توییتر راه بیندازند و فلان جمله را هشتگ کنند، : بعد از اتمام نیمه شعبان و مناسبت‌های شبیه آن، افرادی که با فراخوان شما وارد توییتر شده‌اند چه تضمینی وجود دارد که مورد آسیبِ سازندگان توییتر قرار نگیرند؟ شما بعد از این طوفان، این کاربران را چگونه مدیریت می‌کنید؟! به آنها چگونه مصونیت می‌دهید؟ بزرگوارانی که همه افراد را بدون هیچ گونه تفکیکی دعوت به ورود به توییتر می‌کنید لطفاً به این سوال ساده پاسخ کامل بدهید. ممکن است سوالی مطرح شود که آیا شما مطلقا مخالف ورود به زمین دشمن هستید؟! پاسخ بنده همان فرمایش رهبر انقلاب خواهد بود که "برای ورود به زمین دشمن، جبهه‌ی هوشمند لازم است". نه فراخوان با نشر حداکثری. ممکن است مسئله‌‌ی دیگری مطرح شود که این فضاها اگرچه ساخته دست دشمن است لکن قصد ما این است که بر روی افرادی که در آنجا فعالیت دارند یا حضور دارند تاثیر مثبت داشته باشیم، در پاسخ خواهیم گفت این افراد اگر خودی هستند چرا در زمین خود برای آنها برنامه نداشته باشیم و اگر دشمن ما هستند، در این صورت قطعاً تاثیر ما حداقلی خواهد بود، در حالی که زمین او را تبدیل به یک برند کرده‌ایم. مسئله بعدی این گونه مطرح می شود، خب ما بخواهیم یا نخواهیم، اقدامی بکنیم یا نکنیم اکثریت مردم در این فضاها حضور دارند، پس ما مجبوریم برای فعالیت و تاثیر گذاری در آنجا حضور یابیم، پاسخ خواهیم داد همچنان که دشمن توانسته است در یک مدت خاص و با یک برنامه‌ریزی معین، اینطور القا کند که تنها راه ارتباطی مردم با یکدیگر همین ابزارهایی است که من ساخته‌ام ما هم می‌توانیم در یک زمان مشخص و بک برنامه‌ی منسجم این فرهنگ را در ذهن مخاطب عوض کرده و ابزارهای جایگزین را به او معرفی کنیم و تمرکز خود را بر خروج افراد از زمین دشمن و ساخت ابزارهای جایگزین بگذاریم.
دانشجو: با این‌که شما از اوضاع مملکت خبر دارید و وضع مردم را خوب درک می‌کنید، ولی چرا کاری انجام نمی‌دهید؟ اگر مسؤولان گوش نمی‌کنند، چرا با آنها برخورد نمی‌کنید و افراد لایق و قابل اعتماد و دلسوز برای ملت را جایگزین آنها نمی‌کنید؟ چرا باید بعضی اشخاص مصونیت آهنین داشته باشند و بعضی دیگر نه؟ رهبر انقلاب اسلامی: از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسؤولیت‌های خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند. اما این‌که چرا من افرادی را نمی‌گمارم؛ پاسخ این است که طبق قانون عمل می‌کنم. گماشتن افراد، به عهده‌ی رهبری نیست. مهم‌ترین و بیشترین بخش‌های کشور، بخش‌هایی هستند که مسؤولیت گماشتن افراد در رأس آنها، با رهبری نیست. طبق قانون، روالی وجود دارد؛ باید آن روال عمل شود. اعتراض به آنها هم، باز روال قانونی دارد که اگر مسؤولی کم‌کاری داشت و این ثابت شد، چگونه باید با او برخورد کرد. مجلس یک‌طور برخورد می‌کند، دستگاه قضایی هم یکطور برخورد می‌کند. بنابراین، کارها باید بر اساس روال قانون پیش برود. مسائل کشور هم این‌گونه ساده و یکدست و قابل اندازه گیری با یک نگاه نیست که ما بگوییم فلان مسؤول توانست، یا فلان مسؤول نتوانست. مسائل کشور - چه کارهای اقتصادی، چه کارهای سیاسی و چه کارهای فرهنگی - پیچیده است. آن‌جایی که شما می‌بینید بنده به کسی اعتراضی می‌کنم، هنگامی است که جمع‌بندی همه‌جانبه‌ای نسبت به آن کار صورت گرفته؛ والّا این‌طور نیست که انسان بتواند از دور نسبت به کار مسؤولی، ارزیابی‌ای کند و او را محکوم یا تأیید نماید. البته نتایج کارها بایستی در عمل دیده شود. چیزی که من همیشه به مسؤولان - چه مسؤولان قوّه‌ی مجریّه و چه مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه - توصیه می‌کنم، عمدتاً این است که در برخورد با تخلّف، هیچ‌گونه رودربایستی‌ای با کسی نکنند... مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه هم همین‌طور؛ در حوزه‌ی کارِ خودشان نباید به‌هیچ‌وجه دچار رودربایستی و ملاحظه‌کاری شوند. اگر این احساس مسؤولیتِ بدون رودربایستی در مسؤولان بالا باشد، این امید وجود خواهد داشت که بسیاری از آن چیزهایی که به نظر ناهنجار می‌آید، برطرف شود. ۱۳۷۹/۱۲/۲۲ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
دانشجو: با این‌که شما از اوضاع مملکت خبر دارید و وضع مردم را خوب درک می‌کنید، ولی چرا کاری انجام نمی‌دهید؟ اگر مسؤولان گوش نمی‌کنند، چرا با آنها برخورد نمی‌کنید و افراد لایق و قابل اعتماد و دلسوز برای ملت را جایگزین آنها نمی‌کنید؟ چرا باید بعضی اشخاص مصونیت آهنین داشته باشند و بعضی دیگر نه؟ رهبر انقلاب اسلامی: از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسؤولیت‌های خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند. اما این‌که چرا من افرادی را نمی‌گمارم؛ پاسخ این است که طبق قانون عمل می‌کنم. گماشتن افراد، به عهده‌ی رهبری نیست. مهم‌ترین و بیشترین بخش‌های کشور، بخش‌هایی هستند که مسؤولیت گماشتن افراد در رأس آنها، با رهبری نیست. طبق قانون، روالی وجود دارد؛ باید آن روال عمل شود. اعتراض به آنها هم، باز روال قانونی دارد که اگر مسؤولی کم‌کاری داشت و این ثابت شد، چگونه باید با او برخورد کرد. مجلس یک‌طور برخورد می‌کند، دستگاه قضایی هم یکطور برخورد می‌کند. بنابراین، کارها باید بر اساس روال قانون پیش برود. مسائل کشور هم این‌گونه ساده و یکدست و قابل اندازه گیری با یک نگاه نیست که ما بگوییم فلان مسؤول توانست، یا فلان مسؤول نتوانست. مسائل کشور - چه کارهای اقتصادی، چه کارهای سیاسی و چه کارهای فرهنگی - پیچیده است. آن‌جایی که شما می‌بینید بنده به کسی اعتراضی می‌کنم، هنگامی است که جمع‌بندی همه‌جانبه‌ای نسبت به آن کار صورت گرفته؛ والّا این‌طور نیست که انسان بتواند از دور نسبت به کار مسؤولی، ارزیابی‌ای کند و او را محکوم یا تأیید نماید. البته نتایج کارها بایستی در عمل دیده شود. چیزی که من همیشه به مسؤولان - چه مسؤولان قوّه‌ی مجریّه و چه مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه - توصیه می‌کنم، عمدتاً این است که در برخورد با تخلّف، هیچ‌گونه رودربایستی‌ای با کسی نکنند... مسؤولان قوّه‌ی قضایّیه هم همین‌طور؛ در حوزه‌ی کارِ خودشان نباید به‌هیچ‌وجه دچار رودربایستی و ملاحظه‌کاری شوند. اگر این احساس مسؤولیتِ بدون رودربایستی در مسؤولان بالا باشد، این امید وجود خواهد داشت که بسیاری از آن چیزهایی که به نظر ناهنجار می‌آید، برطرف شود. ۱۳۷۹/۱۲/۲۲ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
۱۰ پیرامون اقتصاد مقاومتی و رهبر انقلاب اسلامی🔻 : ۱. اقتصاد مقاومتی چه هست و چه نیست؟ خصوصیّات مثبت آن و خصوصیّات منفی و سلبیِ آن چیست؟ : الف. یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ما است، امّا منحصر به کشور ما هم نیست ب. درون‌زا و برون‌گرا است، درون‌گرا نیست ج. مردم‌بنیاد د. دانش‌بنیان ه. عدالت‌محور و. همیشه بارور خواهد بود و به مردم کمک خواهد کرد : ۲. اقتصاد مقاومتی درون‌زا  به چه معناست؟ : یعنی از دل ظرفیّت‌های خود کشور ما و خود مردم ما می‌جوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان. : ۳. آیا درون‌زایی اقتصاد مقاومتی همان درون‌گرایی اقتصاد است؟ : نه، درون‌زا است، امّا برون‌گرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، بااقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درون‌زا است، امّا درون‌گرا نیست. ۴. آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟ : اقتصادی که به عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح می‌شود، مردم‌بنیاد است؛ یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با اراده‌ی مردم، سرمایه‌ی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا می‌کند. : ۵. عدالت در اقتصاد مقاومتی چگونه تعریف می‌شود؟ : عدالت در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن  است. : ۶. با توجه به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی، مشکلات کنونی اقتصاد کشور حل خواهد شد؟ : در اینکه گفتیم اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است شکّی نیست، امّا معنای آن این نیست که ناظر به مشکلات کنونی کشور است. اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم‌سازی و محکم‌سازی پایه‌های اقتصاد کشور. ادامه دارد... @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری
از محضر حضرت آقا: چه ضرورتی دارد انسانِ مسلمان از بصیرت برخوردار باشد؟ «اشتباه‌های کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبهه‌ی حق را با جبهه‌ی باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.» ۱۳۶۹/۲/۶ نکته‌ی مهم این است که: «اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی می‌کند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کج‌راهه او را میرساند و می‌کشاند؛ پس بصیرت لازم است.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹  و تنها با بصیرت است که می‌توان از «فتنه»ها عبور کرد: «یک ملّتی که بصیرت دارد، مجموعه‌ی جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می‌کنند و قدم برمیدارند، همه‌ی تیغ‌های دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمی‌تواند آنها را گمراه کند.» ۱۳۸۸/۷/۱۵  و @t_manzome_f_r مجموعه‌ی منظومه فکری رهبری
11.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 : بهترین گزینه‌ی برای کیست؟ رهبر انقلاب پاسخ می‌دهند... @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری