#خاطره_جذاب_خواستگاری
#از_کاربران
رفتم گلزارشهدا به شهید محمدخانی گفتم میخوام ازدواج کنم و کم کم خودمو اماده کنم
ان شاءالله تو این راه کمکم کن
بعد رفتم پیش شهید علی خلیلی تو حال
خودم بودم که دیدم یک اقایی پشتمه
گفتم شاید میخواد بیاد سر مزار شهید
از جام بلند شدم رفتم یک جای دیگه دیدم بازم پشتمه گفتم حالا شاید اومده به این یکی شهید سر بزنه
و بعد زود بلند شدم رفتم جای دیگه
دیدم اومد جلومو گرفت گفت سلام
من از شما خوشم اومده
همینکه اینو گفت ترسیدم راه فرارو به پیش گرفتم😂🏃
نمیدونستم شهدا انقدر دست به نقدن😂
گفتم میخوام ازداوج کنم نه اینطور یکهویی و مستقیم
•✾📚 📚✾•
.....🍀🌺🌷🍀🌺💐💚💚
https://eitaa.com/joinchat/1881145530Cb4959f455d